زندگی باور نکردنی یک جانباز
سید نورالدین عافی در سال ۱۳۴۳ در روستای خنجان از توابع تبریز به دنیا آمد. 16 ساله بود که راهی جبهه شد، در گردانهای خطشکن لشکر 31 عاشورا به عنوان نیروی آزاد، غواص و فرمانده دسته حضور داشت.
نورالدین نزدیک به هشتاد ماه از دوران جنگ تحمیلی را علیرغم جراحات سنگین و شهادت برادر کوچکترش سید صادق در برابر چشمانش در جبهه ماند و در عملیاتهای متعددی حضور داشت. وی جانباز هفتاد درصد دفاع مقدس است.
“نورالدين، پسر ايران” روايت بی نظیری از بدر، والفجر هشت و كربلاي 4 است. کتابی دقيق، صادقانه و عميق.که خواننده را با خود به دل واقعه میبرد و او را از گريستن و افتخار كردن و حسرت خوردن، به بهت زدگي می كشاند.
خبرنگار فرهنگ نیوز به مناسبت روز جانباز و میلاد با سعادت حضرت قمر بنی هاشم ابالفضل العباس علیه السلام، گفت و گویی با سید نورالدین عافی راوی کتاب “نورالدين، پسر ايران” داشت که مشروح آن را در زیر خواهید خواند؛
فرهنگ نیوز: آقای عافی حس و حالتان وقتی یک نوجوان 16- 17 ساله بودید و وارد جنگ شدید چه بود؟
آن روزها جنگ شروع شده بود و دشمنی آمده بود و هر مسلمان و هر جوانی وظیفه داشت در جنگ شرکت کند. من هم وظیفه ام بود و رفتم. من فکر می کنم همین جوانهای امروز هم اگر خدای نکرده مشکلی برای کشورمان پیش بیاید، همه خواهند آمد و از کشور دفاع می کنند.
صفحات: 1· 2