زیارت جامعه کبیره و توهم غلوّ
متن این زیارت به گونه ای است که هر منصفی صدور این معارف بلند را از غیر معصوم محال عادی می داند. افزون بر آن که خطوط کلی آن را با خطوط کلی معارف قرآن کریم که مرجع نهایی در بررسی روایات است هماهنگ می بیند و این، چیزی است که ما را از بحث سندی آن بی نیاز می کند
امام صادق علیه السلام بعد از برحذر داشتن کامل تمّار از غلوّ فرمود: شاید بتوانیم بگوییم: آنچه از علم ما که به شما می رسد چیزی جز الف غیرمعطوفه نیست.(۵) علامه مجلسی (ره) می گوید: «غیرمعطوفه» یعنی نصف حرف؛ زیرا در خط کوفی حرف الف، اینگونه نوشته می شد که نصف آن مستقیم و نصف آن معطوف بود و الف غیرمعطوفه، یعنی الفی که فقط نصف مستقیم آن نوشته شده است.(۶) بنابراین، از بیست و هشت حرف زبان عربی، حتی به اندازه یک حرف آن نیز بیان نشده است.
سرّش آن است که آن انسانهای کامل و خلفای الهی، آینه تمام نمای جمال و جلال الهی و آیه های بزرگ او هستند و خدا را نشانه ای برتر از آنان نیست. امام علی علیه السلام فرمود: «ما لله آیةٌ أکبر منّى» (۷) و در زیارت آن حضرت میگوییم: «السلام علیک یا آیة الله العظمی» (۸) و همانگونه که اوصاف کمال الهی پایان ناپذیر است، اوصاف کمال آینه داران آن جمیل مطلق نیز پایان ندارد.
حضرت علی علیه السلام می فرماید: در فضل و برتری ما هرچه می خواهید بگویید، لیکن بدانید که نه تنها به حقیقت فضایلی که خدا برای ما قرار داده است نمی رسید، بلکه به اندکی از آن نیز نمی رسید؛ زیرا ما آیات و دلایل خدا، حجّت، خلیفه و جانشین، امین، وجه، چشم و زبان او هستیم…؛ (۹)
ثانیاً، مرز غلوّ خارج کردن آنان در مقام تعریف و تمجید از دایره عبودیت است وگرنه ثناگویی در این محدوده هرگز غلوّ نیست. حضرت علی علیه السلام فرمود: ما را از مرز عبودیت خارج نکنید و به سرحدّ ربوبیت نرسانید، آن گاه هرچه می خواهید در فضیلت ما بگویید، لیکن بدانید که حق ثناگویی ما را ادا نخواهید کرد. از غلوّ کردن درباره ما بپرهیزید و همانند نصاری که درباره عیسی علیه السلام غلو کردند نباشید، که من از غلوّکنندگان بیزارم.(۱۰)
ثالثاً، یکی از آداب زیارت این است که زائران زیارت خود را با تکبیرات صدگانه شروع کنند، یعنی بعد از آنکه صدبار اعتراف به عظمت خدا کردند و او را از هر وصف و ثنایی برتر دانستند، به ثناگویی اهل بیت علیهم السلام و شمارش کمالات آنان بپردازند.
مجلسی اول (ره) می گوید: تکبیرهای صدگانه برای تفهیم این نکته است که عظمت و کبریایی از آن خداست.(۱۱) محدث قمی (ره) نیز در ابتدای همین زیارت می گوید: شاید وجه تکبیر، چنانکه مجلسی اول گفته، این باشد که اکثر طباع مایلند به غلو، مبادا از عبارات امثال این زیارات به غلوّ افتند یا از بزرگی حق سبحانه و تعالی غافل شوند یا غیر اینها.(۱۲)
همچنین زائر بعد از شمارش مقداری از کمالات به توحید ناب باز می گردد و شهادت به وحدانیت و یگانگی خدا میدهد، آنگونه که خود خدا، ملائکه و اولوا العلم شهادت می دهند:
«أشهد أن لا إله إلا الله وحده لا شریک له کما شهدالله لنفسه و شهدت له ملائکته و أُولوا العلم من خلقه لا إله إلّا هو العزیز الحکیم».
آنگاه به عبودیت و رسالت سرسلسله این کمالات، یعنی رسول اکرم صلی الله علیه و آله شهادت می دهد تا اقرار کند ماسوی الله حتی ائمه اطهار علیهم السلام بر سر سفره کرامت آن بنده برگزیده خدا نشسته اند و خود آن حضرت از برکت عبودیت به این کمالات رسیده است:
«و أشهد أنّ محمداً عبده المنتجب و رسوله المرتضی…».
سپس ذکر فضایل آن پیشوایان نور را ادامه می دهد و در ضمن آن نیز همواره اقرار می کند که مرز میان واجب تعالی و ممکنات را در هم نریخته و هرگز ائمه علیهم السلام را به سر حدّ وجوب نرسانده است. مثلا ً می گوید:
شما (اهل بیت عصمت) به سوی خدا می خوانید و به او راهنمایی می کنید…؛ «إلی الله تدعون و علیه تدلّون و به تۆمنون…».
مطیع فرمان الهی هستید، قیام به امر او می کنید، عامل به اراده او هستید و…؛ «المطیعون لله القوّامون بأمره العاملون بإرادته…».
مرز غلوّ خارج کردن آنان در مقام تعریف و تمجید از دایره عبودیت است وگرنه ثناگویی در این محدوده هرگز غلوّ نیست. حضرت علی علیه السلام فرمود: ما را از مرز عبودیت خارج نکنید و به سرحدّ ربوبیت نرسانید، آن گاه هرچه می خواهید در فضیلت ما بگویید، لیکن بدانید که حق ثناگویی ما را ادا نخواهید کرد
شما را خداوند از لغزشها نگه داشت، از فتنه ها ایمن گردانید، از آلودگی پاک نمود و پلیدی ها را از شما دور گردانید و تطهیرتان کرد؛ «عصمکم الله من الزلل و آمنکم من الفتن و طهّرکم من الدنس و أذهب عنکم الرجس و طهّرکم تطهیراً».
سیل بنیانکن اساس شرک
بنابراین، هیچگونه استقلالی برای ائمه علیهم السلام در این زیارت مطرح نشده تا شبهه غلو پیش آید. در واقع این منشور بلند، هرچند که در لباس شرح فضایل و کمالات انسانهای کامل و خلفای برجسته الهی، یعنی اسره طاها و یاسین، ائمه اطهار علیهم السلام بیان شده است، لیکن معارف عمیق توحیدی ولایی آن بسان سیلی بنیان کن اساس شرک و دوگانه پرستی و بنیاد بیگانه گرایی را بر می کَنَد و با پیشروی به سوی دشت و دَمَن امت اسلام، تشنه کامان حقیقت و معرفت ناب نبوی و ولوی را سیراب می کند.
جان ما فدای خاک امام پاکیها حضرت هادی علیه السلام باد که ما خاکیان را به شعاع فروزان سخن خویش با آسمان عظمت و جلال الهی آشنا ساخته و ما تشنگان زلال و لای آن گرامیان را به سرچشمه های بهشتی کوثر خدا رهنمون گشته است.
پی نوشت:
۱) ج ۲، ص ۶۰۹، چاپ مکتبه الصدوق تهران. شیخ صدوق در آغاز کتاب من لا یحضره الفقیه مینویسد: من چیزهایی را در این کتاب ذکر میکنم که به آن فتوی میدهم و آنها را حجت شرعی بین خود و خدای خود میدانم؛ ج ۱، ص ۳، چاپ تهران.
۲) ج ۲، ص ۲۷۷، چاپ منشورات اعلمی تهران.
۳) ج ۶، ص ۹۵، چاپ تهران.
۴) علامه مجلسی در مورد این زیارت فرموده است: زیارت جامعه از نظر سند صحیح ترین زیارات و از جهت متن و فصاحت و بلاغت، بهترین زیارات است. (بحار، ج ۱۰۲، ص ۱۴۴) و مجلسی اول – پدر علامه مجلسی – می فرماید: در مکاشفه ای که در حرم مطهر حضرت امیرمومنان علیه السلام برایم رخ داد، خدمت امام عصر ارواحنا فداه مشرف شدم و با صدای بلند زیارت جامع را خواندم. پس از اتمام زیارت، آن حضرت فرمودند: «خوب زیارتی است». آنگاه مجلسی اول می گوید: من در اکثر اوقات به این زیارت مداومت دارم و شکی نیست که این زیارت از امام هادی علیه السلام است و به تقریر صاحب الزمان علیه السلام رسیده و متن آن کاملترین و بهترین زیارات است.(روضه المتقین، ج ۵، ص ۴۵۱) مرحوم حاجی نوری می نویسد: «سید احمد رشتی در سفر حج خدمت امام عصر ارواحنا فداه شرفیاب شد و آن گرامی به خواندن نافله و زیارت عاشورا و زیارت جامعه سفارش نمود و فرمود: «شما چرا نافله نمی خوانید نافله نافله نافله، شما چرا عاشورا نمی خوانید، عاشورا، عاشورا، عاشورا، شما چرا جامعه نمی خوانید جامعه جامعه جامعه». (نجم الثاقب، صص ۳۴۳-۳۴۲)
۵) بحارالانوار، ج ۲۵، ص ۲۸۳: «…و عسی أن نقول: ما خرج إلیکم من علمنا إلّا ألفاً غیرمعطوفة».
۶) همان.
۷) همان، ج ۳۶، ص ۳٫
۸) همان، ج ۹۷، ص ۳۷۳، زیارت امام علی علیه السلام در هفده ربیع الاول.
۹) همان، ج ۲۶، ص ۶ : «لا تسمّونا أرباباً قولوا فى فضلنا ما شئتم فإنکم لن تبلغوا من فضلنا کنهَ ما جعله الله لنا و لا معشار العشر، لأنّا آیات الله و دلائله و حجج الله و خلفاۆه و أُمناۆه و وجه الله و عین الله و لسان الله» ؛ «معشارالعشر» به معنای یک صدم است، لیکن معنای کنایی از آن مراد است چنانکه در متن آمده است.
۱۰) همان، ج ۲۵، ص ۲۷۴ : «لا تتجاوزوا بنا العبودیة ثمّ قولوا ما شئتم و لن تبلغوا و إیاکم و الغلوّ کغلوّ النّصاری فإنّى برىءٌ من الغالین».
۱۱) روضة المتقین، ج ۵، ص ۴۵۳٫
۱۲) مفاتیحالجنان، ص ۸۹۸، مقدمه زیارت جامعه کبیره.
صفحات: 1· 2