• تماس  

30 سال نفس‌های به شماره افتاده

14 تیر 1392 توسط 313

به نام آنکه اشک را آفرید تا سرزمین وداع آتش نگیرد…

چرخش عقربه های ساعت روی دیوار و شمردن لحظه های سرشار از

نبودنت…

چشمانی منتظر و خشک شده بر در…

نفس‌های به شماره افتاده در آرزوی رسیدن خبری…

کمری خم شده زیر آوار غمت…

شمارش روزها و شب ها و چهارم تیر…

بار دیگر برگ های تقویم یا بهتر بگویم روز شمار کوچک مادرت ورق خورد و ورق خورد تا رسید به چهارم تیر…

روزی که می رفت، محکم به آغوش اش کشیدی…

چشم هایت را از او دزدیدی تا مبادا اشک هایت را ببیند…

با هزاران امید و آرزو در دل، راهی اش کردی…

رفت و بغضی را که با سختی در گلویت نگه داشته بودی ترکید و اشک هایت بدرقه ی راهش شد…

آری! 30 سال پیش را می گویم…

صفحات: 1· 2

مطلب قبلی
مطلب بعدی
 نظر دهید »

موضوعات: چفیه خاکی لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...

فید نظر برای این مطلب

درباره وبلاگ

همه عمر بر ندارم سراز این خمار مستی؛ که هنوز من نبودم که تو در دلم نشستی؛ تو نه مثل آفتابی، که حضور و غیبت افتد؛ دگران روند و آیند و تو.... همچنان که هستی؛ دل دردمند ما را، که اسیر توست یارا؛ .به وصال مرهمی نه، چو به انتظار خستی اللهم عجل لولیک الفرج

موضوعات

  • همه
  • سین یعنی سلامتی
  • حرفهای خودمونی
  • اخلاق
  • سیاسی
  • علمی
  • اجتماعی
    • زندگی
      • آشپزخونه من
      • نکات خانه داری
  • روانشناسی
    • مشاوره
  • احکام
  • پژوهشی
  • خبر خبر
  • پاتوق کتاب
  • چفیه خاکی
  • جام ولا
  • 30نما
  • شبهه
  • تاریخ نگاری
    • مناسبت روز
  • تصویر روز
  • معرفی نرم افزار
  • معرفی نرم فزار
  • خاطره نویسی

امکانات وب

كد تقويم

قالب وبلاگ


حرم فلش - ساعت فلش برای وبلاگ و سایت

آمارگیر

آمارگیر

قالب وبلاگ

آهنگ وبلاگ

نماز حاجت
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس