صهيونيستها چگونه براي آببازي، آبدزدي ميکنند؟
خاور میانه همواره بدلیل منابع طبیعی فراوان یکی از نقاط بحرانی و پر تنش جهان بوده است. این بحرانها از زمان اعلام موجودیت رژیم صهیونیستی دو چندان شده است.
رژیم صهیونیستی که همواره در تامین نیازهای خود به هیچ اصول و قوانینی پایبند نبوده تلاشهای گستردهای را برای غارت و تصاحب منابع آبی انجام داده است.
آب یک نماد استراتژیک، اقتصادی و موضوعی سیاسی است که بیش از هر نماد دیگر در میان رژیم صهیونیستی و اعراب و همسایگان آنها اهمیت دارد. همانطور که بحران آب افزایش مییابد، احتمال درگیریها نیز افزایش مییابد. طبیعی است آب و اصولاً منابع زیرزمینی به همان اندازه که برای حیات رژیم صهیونیستی اهمیت دارد برای دیگر کشورها و همسایگان اطراف این رژیم نیز از همان اهمیت و جایگاه برخوردار است.
با این اوصاف آبدزدی و کنترل منابع آبی موجود به غیر از نژاد پرستی و اشغالگری اسراییل توجیه دیگری ندارد. اسراییل چگونه 85 دصد از منابع کرانه باختری را در کنترل خویش دارد؟ چگونه بخش عمده آب رود اردن به سمت سرزمين اشغالي هدایت شده است؟ این رژیم اشغالگر چه نقشههایی را برای کنترل و غارت منابع آبی به اجرا گذاشته است و نقشههای احتمالی در آینده چه خواهد بود؟
اینها سوالاتی است که ذهن هر مصرف کننده این ماده حیاتی برای آنها پاسخ میطلبد.
از قدیم الایام، بستن آب بر روی یک شهر همواره سادهترین راه برای تسلیم کردن مردم آن شهر بوده است. یکی از راههایی که رژیم صهیونیستی برای آزار و اذیت ساکنان آبا و اجدادی سرزمینهای فلسطين به منظور کوچ اجباری آنها و گسترش سلطه خود بکار میبرد همین روش یعنی بستن آب و آب دزدی به روشهای مختلف است.
حرص و آز رژیم غاصب برای بلعیدن آب منطقه ازنخستین روزهای منحوس اعلام موجودیت
بر اساس گزارشهای سازمانهای بینالمللی، صهيونيستها از آب بعنوان سلاحی برای تهدید زندگی میلیونها فلسطینی استفاده میکنند. از زمان شکلگیری رژیم غاصب و جعلي اسرائيل در سرزمینهاي فلسطین، این رژیم تلاش بیوقفهای برای غارت منابع آبی و خاکی فلسطین کرده است و طرحهای مختلفی را به اجرا گذاشته است. یکی از این طرحهای استراتژیک توسط “دیوید بنگوریان"(اولین نخست وزیر رژيم صهيونيستي) در سال 1941 یعنی 7 سال قبل از اعلام موجودیت رژیم صهیونیستی طراحی شده بود. بنگوریان در آن زمان گفته بود “ما باید بدانیم که برای حفظ بقای دولت یهودی کنترل آبهای مرزی از جمله آبهای روخانه اردن و لیطانی را در دست داشته باشیم". بنگوریان در یک مصاحبه دیگر در سال 1348 گفته بود “ما به کسی تعهد ندادهایم محدوه دولت یهودی را اعلام کنیم".
نماد آبی رنگ در پرچم اسراییل رمز تسلط بر آبهای منطقه است
روستوا (Rostva )یکی از کارشناسان مرکز مطالعات جهانی آب میگوید “از علامت و نشانه (پرچم) رژیم صهیونیستی که دارای زمینه سفید است و با خطوط آبی مشخص میشود میتوان به اهمیت تسلط بر منابع آب در نزد مقامات رژیم صهیونیستی پی برد“.
دو نوار آبیرنگ در حاشیه بالایی و پایین پرچم جعلي صهيونيستها، نمادی از رودهای نیل و فرات است؛ یعنی اینكه مرزهای اسرائیل از “نیل” تا “فرات” است، و به تعبیری میتوان گفت دسترسی به منابع آبی و اهمیت منابع آبی از همان روزهای اعلام موجودیت جز اهداف شوم اسراییل بوده است.
هدف از ایجاد دیوار حایل در سرزمینهای اشغالی چیست؟
اسراییل با ایجاد “دیوار حایل” در سرزمینهای اشغالی، دیواری که نزد فلسطینیان به “دیوار نژاد پرستي” مشهور است روز به روز عرصه زندگی را بر فلسطینیان تنگتر کرده است. در واقع با بهانه تامین امنیت، این دیوار اسرائیل را قادر ساخت تا 37 حلقه از چاههای آب سرزمین فلسطین را به تصرف در آورد، و به سفرههای آبی بزرگ در کرانه باختری دسترسی پیدا کرده و 30 حلقه چاه دیگر نیز حفر کند.
در این رابطه یک گروه پژوهشی اعلام کرده است “حوزه جغرافیایی دیوار حایل، 100 درصد سفرههای آبی کرانه باختری را پوشش میدهد". اخیرا یک گروه تحقیقی دیگر نیز در دانشگاه بیرزیت BirZeit واقع در بیروت به این نتیجه رسیدهاند “این دیوار تا 670 کیلومتر گسترش خواهد یافت تا تمامی شهرها و روستاهای اطراف کرانه باختری و 40 درصد از کل اراضی کرانه باختری را احاطه کند. هدف از ایجاد دیوار حایل کنترل و تسلط کامل بر آبهای اطراف کرانه باختری است".
یکی از نکات جالب در ایجاد دیوار حایل این است که این دیوار از نقشه و یا از خط سیری مستقیمی برخوردار نیست و دندانهوار بر حسب منابع موجود تغییر شکل میدهد.
متوسط مصرف سرانه آب سرزمينهاي اشغالي شش برابر فلسطینیان است
در حالی که فلسطینیان کرانه باختری از کمبود آب آشامیدنی رنج میبرند ساکنان شهرکهای یهودینشین کرانه باختری با مصرف شش برابری آب نسبت به فلسطینیان آب کافی برای پر کردن استخرهای شنا، آبیاری چمنها و مزارع گلخانهای دارند.
سازمان حقوق بشر “الحق” در کرانه باختری در گزارشی جدید آورده است “بهرهبرداریهای غیر قانونی و بیش از حد از منابع آبی، تخریب زیر ساختها و شبکههای آبی فلسطینیان و ایجاد محدودیتهای مختلف در دسترسی به منابع آبی توسط رژیم صهیونیستی فاجعه انسانی جدیدی را در کرانه باختری رقم زده است".
این سازمان حقوق بشری در پایان گزارش نتیجه میگیرد “سیاستهای نژادی اسراییل در بهره برداری غیر مجاز و مسرفانه آب بر سه اصل استوار است: اصل اول بر پایه تبعیض نژادی است، اصل دوم بر پایه تقسیم کرانه باختری به قسمت یهودی نشین و فلسطینی نشین استوار است و اصل سوم هم توجیه رفتارهای غیر انسانی با بهانه “تامین امنیت” است".
اختلاف 30 برابری در مصرف سرانه آب
بر اساس این گزارش تفاوت فاحشی بین مصرف سرانه آب شهرک نیشنان یهودی و فلسطینیان وجود دارد. بعنوان مثال سیاستهای نژاد پرستانه از بهره برداری آب باعث شده مصرف سرانه آب در بین ساکنان شهرکهای یهودی mitzepe و Qalya به 700 لیتر در روز برسد در حالی مقدار مصرف سرانه آب برای هر نفر در روستای الحدیدیه واقع در دره اردن تنها 22 لیتر در روز است.
دلیل اینکه اسراییل در مذاکرات صلح با فلسطینیان همواره خواستار عدم پیگیری موضع آب میشود همین اهداف شوم پشت پرده ایجاد دیوار حایل است که با سر پوش گذاشتن مسئله، سلطه خزنده خود را بر منابع آبی و خاکی اراضی اشغالی روز به روز گسترش میدهد. بی شک این یکی از استراتژیهای رژیم غاصب در کنار ساخت و ساز شهرکهای صهیونیستی است تا بتواند از این طریق فلسطینیان را مجبور کند خانه و کاشانه خود را ترک کنند.
به طور كلی آب، هدف استراتژیك رژیم صهیونیستی است و مسأله آب برای این رژیم، فراتر از یك موضوع مربوط به توسعه، بلكه مسألهای مرتبط با موجودیت این كشور است و از عوامل بنیادی ادامه طرح صهیونیسم در منطقه است. اسرائیل به طور كلی در اندیشه تسلط بر منابع آبی اعراب است.
توسعه پروژههای آبی برای تسلط بر آب رودخانه اردن
در سراسر جهان درگیریهای و تنشهای زیادی بر سر مسئله آب رخ داده است. تاکنون 300 مناقشه در سراسر جهان بر سر منابع آب شناخته شدهاند. این در حالی است که برخی مناقشات بر سر منابع آب ممکن است تا بروز یک مناقشه جنگی پیش برود. در این خصوص میتوان به مناقشه هند و پاکستان بر سر “رود خانه ایندوس"، بحثهای اتیوپی و مصر بر سر “رود خانه نیل"، مناقشات ترکیه و سوریه بر سر آب رود “فرات” اشاره کرد.
دور خیز اسراییل برای تسلط به آبهای دجله و فرات
طبق گفتگوهای انجام شده در سالهای 2001 بین رژيم اسراييل و ترکیه آب مورد نظر از طریق یک خط لوله از دریای مدیترانه عبور کرده و با گذر از قبرس شمالی تحت کنترل ترکیه به سرزمينهاي اشغالي خواهد رسید.
ترکیه قصد دارد از این ماده حیاتی و استراتژیک در عرصه بینالمللی نهایت استفاده را بکند. ترکیه در تفکر نوین اقتصادى خود به آب، به عنوان یک منبع ارزساز و صادراتى مىنگرد. “جمهور ارسومر” وزیر انرژی ترکیه در سال 2001 گفته بود “ما اعلام کردهایم حاضریم برای کشورهایی که به آب نیاز دارند بدون توجه به پرچم و زبان و نژاد آن کشور آب بفروشیم". این مقام ترکیهای همچنین خاطر نشان کرده بود “فکر میکنیم اسراییل اولین مشتری ما در این معامله خواهد بود".
هر چند در سالهای بعد روابط رژيم صهيونيستي و ترکیه بدلایل مختلف از جمله حمله وحشیانه اسراییل به کشتی حامل کمکهای بشر دوستانه ترکیه باعث سردی روابط بین دو کشور شد ولی به هر حال این طرح جزء آمال اسراییل است و پروژهای بالقوه به حساب میآید.
در درگیریها و تنشها بر سر آب در منطقه خاورمیانه یک طرف همواره اسراییل است
تاریخچه درگیری نظامی بر سر آب رود اردن به اعلام موجودیت این رژیم در سال 1948 برمیگردد. این رژیم در هنگام اعلام موجودیت منحوس خود گفته بود برای تامین نیازهای آبی به مرزهای جغرافیایی تعیین شده قانع نیستیم.
با این همه درگیريهای نظامی به مذاکرات خزانزده، شکست خورده و یک طرفه هم کشیده میشود. گیدون برومبرگ یکی از دستیاران رژیم صهیونیستی معتقد است"برای منابع آبی محدود نمیتوان مرزبندی سیاسی و جغرافیایی قائل شد".
رژیم صهیونیستی اشتراکگذاری منابع آبی را بهانهای برای مذاکرات صلح تلقی میکند و موفقیتهایی نیز با توسل به این ترفند بدست آورده است. اسراییل امنیت ملی و ادامه حیات خود را وابسته به منابع آبی میداند و ماهیت نژاد پرستانه این رژیم هیچ وقت اجازه نمیدهد در این خصوص به نیازها همسایگان خود به این ماده حیاتی نیز اهمیت دهد.
نمونهای ازتبعات آبدزدی رژیم اشغالگر صهيونيستي
ساکنان روستای “راس العوجا” واقع در دره اردن و در شرق کرانه باختری، در نتیجه غارت منابع آبی این روستا توسط رژیم اشغالگر قدس در وضعیتی شکننده بسر میبرند. برای قرنها آب چشمههاي روستای العوجا چهره زیباي طبیعت این روستا را حفظ کرده بود. این روستا بدلیل فراوانی چشمههای آب، خاک حاصلخیز و آب هوای معتدل استعداد خاصی برای کشاورزی و دامداری داشت.
ولی اکنون از آن طبیعت و سیمای پر رونق روستا فقط خاطرهای در اذهان ساکنان قدیمی آن باقیمانده است. بعد از جنگ 1967 که اشتهای رژیم صهیونیستی برای اشغال سرزمینهای فلسطین بازتر شد با مرزبندی جدید و ایجاد محدودیتهای بیشتر عرصه حیات و فعالیت روز به روز بر ساکنان این روستا تنگتر شد. چراگاههای گوسفندان محدودتر شده و در صورت ورود گله به مناطق ممنوعه اعلام شده از طرف رژیم اشغالگر چوبانان دستگیر شده و بابت این کار مجبور به پرداخت جریمه میشوند.
فلسطینیان تنها به 5 درصد از “دره اردن"دسترسی دارند و نزدیک به 50 درصد از این مناطق با نامهای مختلف مانند “منطقه نظامی” مناطق مرزی” و یا “منطقه حفاظت شده طبیعی” در کنترل رژیم اشغالگر است. این رژیم برای مشروعیت بخشی به اشغالگریهای خود مناطق اطراف چشمههای طبیعی را “منطقه حفاظت شده” اعلام کرده است تا بدین طریق ساکنان اصلی این روستا را که سالها در آنجا زندگی کردهاند به کوچ اجباری وادار کند.
حقیقت تلخ آن است که ساکنان بادیهنشین راس العوجا در فقر و فلاکت زندگی میکنند. آنها مجبورند آب مورد نیاز خود را با پرداخت هزینههای زیاد از تانکرهای آبی مکورت(شرکت ملی آب اسراییل) تهیه کنند. غارت وسیع منابع آبی عملا باعث خشک شدن چشمههای طبیعی در این مناطق شده است.
در سال 1972 یعنی 4 سال بعد از جنگ 1967 شرکت مکورت دو حلقه چاه عمیق در نزدیکی چشمههای آبی حفر کرد. باز در سال 1990 دو حلقه چاه دیگر به عمق 300 متر در این منطقه توسط این شرکت حفر شد. به کمک این حلقههای چاه آبهای زیر زمینی به مزارع کشاورزی صهيونيستي در اطراف راس العوجا پمپاژ میشود.
در حالی که ساکنان اصلی این روستا مجبورند آب مورد نیاز خود را با پرداخت مبلغ 21 دلار برای هر تانکر تهیه کنند، در واقع آب همان چشمههایی که چاههای اسراییلی باعث خشکیدن آنها شده است، کمی آن طرفتر چه لذتی و چه بهرهای که صهيونيستها غاصب از این آب نمیبرند؟
به مدد همین آب غصبی میوههای گوناگونی مانند موز، خرما، انگور، لیمو و سبزیجات مختلف آن هم نه در حد مصارف شخصی بلکه برای صادرات و سود آوری توسط صهيونيستهاي تازه از راه رسیده تولید میشود.
تغییر نام مناطق اشغال شده و گسیل مهاجران یهودی به این مناطق برای تثبیت حضور خود یکی از استراتژیهای این رژیم برای اشغالگری است. ییتاو Yitav نام مستعمره یهودی روسی در این منطقه است که با جمعیتی حدود 105 نفر استخر بزرگ و سرپوشیدهای دارد در حالی که خانوادههای فلسطینی در 2 کیلومتری این استخر اندک در آمد خود را باید برای خرید آب مورد نیاز بپردازند چرا که از دسترسی به آب محروم شدهاند.
آب بازی صهیونیستها در تل آویو و تخریب تاسیسات آبی در غزه
تابستان هر سال مراسمی با عنوان “آب بازی” در رابین اسکور تل آویو با حضور صدها نوجوان و جوان اسراییلی برای تخلیه انرژی و تفریح برگزار میگردد. در این مراسم شرکت کنندگان وسایل مختلف آب بازی مانند تفنگ آبپاشی، بطری آب و سطلهای بزرگ و کوچکی را باخود به همراه میآورند و با نواخته شدن زنگ به سمت حوض آب در میدان هجوم برده و کارناوال شادی و تفریح را با خیس کردن همدیگر و آبپاشی عابران و اتومبیلهای عبوری به راه میاندازند.
این در حالی است که صهيونيستها بارها در موارد متعددی شبکههای آبرسانی و تاسیسات آبی فلسطینیان را منهدم کردهاند. در یکی از این موارد ساعت 10 صبح ساکنان روستای زنوتا Zenuta در کرانه باختری شاهد تخریب و انهدام تاسیسات آبی روستا توسط بولدزرهای ارتش رژیم صهیونیستی بودند. بولدوزرها که با پنج جیپ ارتشی و یک اتوبوس حامل سربازان اسراییلی همراهی میشدند به روستا نزدیک شدند. در این اقدام غیر انسانی 20 تا 25 نفر از کودکان دختر و پسر فلسطینی برای جلوگیری از اقدام وحشیانه رژیم صهیونیستی قصد مقاومت در برابر ماشینهای تخریبی را داشتند که با ضرب و شتم سربازان بیرحم، مجبور به فرار شدند. در این عملیات دست کم چهار تاسیسات آبی، دو خانه و چندین تاسیسات دامداری تخریب شد.
روستای العوجا از زبان یک فلسطینی
یکی از ساکنان فلسطینی روستای راس العوجا درباره کوچ اجباری و غارت منابع آبی اسراییل چنین میگوید:
ما قبلا در روستایی که در حال حاضر به اشغال اسراییل در آمده است زنگی میکردیم. 30سال پیش مجبور شدیم به دره اردن نقل مکان کنیم.
ما قبل از آنکه صهيونيستها ساکن شوند (مستعمره ییتاو که در بالا اشاره شد) در اینجا ساکن بودیم. سابق بر این آبی که از چشمهها و چاها حاصل میشد نیاز ما را کاملا بر طرف میکرد. اما از ده سال گذشته با کمبود آب مواجه شدهایم.
اين پيرمرد فلسطيني در ادامه ميگويد: الان فصل زمستان است و طبیعتا ما باید به اندازه کافی آب داشته باشيم ولی این طور نیست. بنابراین مجبوریم آب مورد نیاز خود و احشام را از تراکتورهایی که آب به روستا میآورند تهییه کنیم. این وستا روزانه 20 تا 30 تانکر آب مصرف میکند. برای هر تانکر آب 80 شکلز (معادل 21 دلار ) پول پرداخت میکنیم.
تقریبا 1000 نفر فلسطینی بمدت 35 سال است که در این روستا بعد از کوچ اجباری از مکان اولیه زندگی میکنند. زندگی آنها عمدتا به دامداری که تنها منبع درآمد میباشد متکی است.
از 15 سال پیش رژیم صهیونیستی شروع به حفر چاههای جدید در این منطقه نمود و باعث کاهش جمعیت عشایر در این مکان شد. مردمانی که بخاطر وجود آب در آن مکان به فعالیت دامداری مشغول بودند امروز نبود آب باعث فرار تدریجی آنها از آنجا شده است.
پیرمردی که در تصویر مشاهده میکنید صفحهای دیگر از جرم و جنایات رژیم صهیونیستی را ورق میزند و میگوید:
” قبلا آزادانه در این مناطق حیوانات را به چرا میبردیم، اما ارتش اسراییل و ساکنان جدید عرصه را روز به روز بر ما تنگ میکنند. آنها به ما میگویند: اینجا منطقه نظامی است وحق ورود به منطقه ممنوعه را ندارید “حالا محدوده چراگاه ما خیلی محدود شده است".
او با اشاره به شرایط زندگی در این روستا میگوید “ما در چادرهای موقت زندگی میکنیم. رژیم غاصب به ما اجازه ساخت خانه نمیدهد و هر وقت هم چیزی بسازیم بلافاصله از راه رسیده و آنرا بر سرمان خراب میکنند".
او در پایان با صدایی بغض آلود میگوید
“از ما میخواهند این روستا را ترک کنیم ولی جای دیگری برای زندگی نداریم. اینجا سرزمین ماست و ثابت و استوار در اینجا خواهیم ماند".
برای دیدن فیلم اینجا کلیک کنید.
باغهای زیتون سبز وخرم اسراییلی و خشک و خزان زده فلسطینی درجوار همدیگر
روستای “بیت امر” “واقع در شمال الخلیل” زمانی “سبد میوه فلسطین" لقب داشت. روزگاری باغهای “کوه هبرون” در “بیت امر” که پوشیده از درخت زیتون و دیگر درختان پر بار با میوههای رنگارنگ لیمو و انگور بود نگاهها را به خود جلب میکرد. اطراف جاده پر پیچ و خم کوهستانی در کوه هبرون با این درختان سر سبز و پر بار پوشیده بود و هنوز هم طعم میوههای ترش و شیرین این درختان را برخی از فلسطینیان به یاد دارند.
این درختان هنوز هم در آن مکانها دیده میشوند ولی دیگر آن طراوت و سرسبزی و شادابی را ندارند. بسیاری از این درختان خشکیدهاند و آنهایی که هنوز در برابر بی آبی مقاومت میکنند برگهای پاره پاره و زرد روی و پوشیده از گرد و غبار آنها خبر از تشنگی میدهند.
ولی این همه قضیه نیست در همسایگی این درختان رنگ پریده و خشکیده باغاتی مشاهده میشود که این مشکلات را ندارند. برگ درختان سر سبز و خرم و شاخههای پربار نشان دهنده آن است که این درختان از گزند بیآبی، و تنشهای آب و هوای بیابانی و خشک در امان بودهاند.
این باغات متعلق به فلسطینیها نیست و میوه آنرا ساکنان یهودی نشین اطراف این باغات میچینند. بر خلاف کشاورزان فلسطینی، کشاورزان اسراییلی آب کافی برای آبیاری این باغات دارند و علت آن این است که کنترل منابع آبی در کرانه باختری در اختیار رژیم غاصب صهیونستی است.
حفر چاه در کرانه باختری توسط فلسطینیان منوط به اجازه ارتش اسراییل است و این اجازه هرگز به آنها داده نخواهد شد. و جالب اینجاست که این اختیارات در مذاکرات به اصطلاح صلح به ارتش اسراییل داده شده است. اسراییل با حفر حلقه چاههاي عميق بیشمار در کرانه باختری 85 درصد از منابع آبی را تحت کنترل خود در آورده است و بدین ترتیب فلسطینیان در کنار از داست دادن زمینهای زراعی برای اندک مزارع باقی مانده هم آب به اندازه کافی برای آبیاری ندارند.
به طور کلی آب، هدف استراتژیک رژیم صهیونیستی است و مسأله آب برای این رژیم، فراتر از یک موضوع مربوط به توسعه، بلکه مسألهای مرتبط با موجودیت این کشور است و از عوامل بنیادی ادامه طرح صهیونیسم در منطقه میباشد. اسرائیل به طور کلی در اندیشه تسلط بر منابع آبی اعراب است و برقراری ارتباط بین این رژیم و حکومت ترکیه که به سبب بهرهگیری از منابع فراوان آبی، خواهان تسلط و کنترل منابع آبی منطقه است.
آب از همان ابتدا به عنوان یکی از ارکان امنیتی اسرائیل مطرح بوده و حتی پیش از تأسیس این دولت از سوی صهیونیستها، به عنوان یک منبع حیاتی در معادلات کلان منطقه، مطرح میشده است.
اسرائیل، این لاشه بدبو تأمین نیازهای آبی خود را در اولویت سیاستهای تجاوزکارانه خود قرار داده است و کنترل بر منابع آب رود اردن و کلیه سفره های آبی کلیدی را به عنوان حداقل نیاز امنیتی خود تلقی میکند و حتی در صورت عقبنشینی از اراضی اشغالی در فکر تسلط به منابع آبی این منطقه میباشد و در واقع بدون حل مشکلات آب، تدابیر امنیتی محال خواهد بود. این بدان معنی است که اسرائیل برای حفظ منابع آبی دست به هر اقدامی خواهد زد.
صفحات: 1· 2