• تماس  

«علىٌّ قسيم الجنّة و النّار» به چه معناست؟

04 خرداد 1392 توسط 313

بنابراين على قسمت كننده بهشت و جهنّم خواهد بود؛ مانند معلّمى كه شاگردانى تربيت مى‏كند، و به آنها دروس را تعليم مى‏كند، يك دسته كوشش مي‌كنند، و دروس را ياد مى‏گيرند و دسته ديگر، تن به تنبلى داده، و از تعلّم و ياد گرفتن، ابا مى‏كنند. معلم يك دسته را قبول و دسته ديگر را مردود مى‏كند، پس صحيح است كه بگویيم معلم دسته‏اى را به مقام بالا فرستاده و دسته‏اى را در مكان سابق خود زندان نموده است؛ همچنين صحيح است كه بگویيم: عَلِىٌّ قَسيمُ الْجَنَّةِ وَ النّارِ.

دوم: از نقطه نظر حبّ و بغض، چون نتيجه و روح عمل، محبّت است؛ لذا افرادى كه داراى محبت نباشند، بلكه عياذاً بالـله بغض آن حضرت را در دل بپرورانند آنها از حقيقت و واقع بسيار دورند؛ كسى كه چيزى را دوست داشته باشد مسلّماً آثار او را نيز دوست دارد كسانى كه اميرالمؤمنين را دوست دارند، از افعال و گفتار و سيره آن حضرت نيز مسرور، و محبّت اين آثار را دارند؛ و بالعكس كسانى كه اميرالمؤمنين را دشمن دارند، سيره و سنّت آن حضرت را نيز مبغوض دارند، لذا كردارشان طبعاً كردارى خشن و ناپسند است، و چون افعال نيك در انسان ايجاد محبت و صفا و نور مى‏كند، و افعال زشت موجب ظلمت، و تاريكى قلب، و قساوت مى‏گردد، بنابراين دوستان اميرالمؤمنين طبعاً مردمى با حقيقت و با صفا و با محبت بوده، قلب آنان پاكيزه و روح آنان نورانى‏تر و نفس آنان سبك‌تر است؛ و دشمنان اميرالمؤمنين، طبعاً مردمى از حقيقت و صفا دور، قلب آنان تاريك، و نفس آنان خسته، و سنگين، و روح آنان آلوده است.

و چون نتيجه اعمال نيك همان صفا و نورانيت و محبّت به خداست، و نتيجه اعمال زشت ظلمت و قساوت و اعراض از خداست، بنابراين اميرالمؤمنين به سبب تقسيم نمودن افراد مردم را به دو دسته محبّ و مبغض، آنها را به دو دسته بهشتى و دوزخى تقسيم فرموده است.

قندوزى حنفى از ابوصلت هروى روايت مى‏كند، كه مأمون از حضرت علىّ بن موسى الرضا عليه‌السلام سؤال كرد: كه مرا خبر ده به چه علّتى جَدَّت أميرالمؤمنين علىّ عليه السلام قسيم جنّت و نار است؟

حضرت رضا فرمودند: آيا خودت از پدرانت از عبدالـله بن عباس روايت نمى‏كنى كه او گفت: سَمِعْتُ رَسولَ الـله يَقولُ: حُبُّ عِلىٍّ ايمانٌ وَ بُغْضُهُ كُفْرٌ. «از رسول خدا شنيدم كه مى‏فرمود حبّ علىّ، ايمان و بغض علىّ، كفر است؟»

در جواب گفت: آرى! حضرت رضا فرمودند: چون بهشت جاى مؤمنين و جهنم جاى كافرين است، اگر بنا بشود تقسيم ايمان و كفر بر مدار حب و بغض على باشد بنابراين على قسيم بهشت و جهنم شده است.

مأمون گفت: لا ابقانى الـله بعدك انك وارث جدك رسول الـله. «خداوند مرا بعد از تو زنده نگذارد (كه بر من مشكلى پيدا شود و تو نباشى كه آن مشكل را حل كنى)، حقّاً تو وارث جدت رسول خدا هستى!»

ابوصلت مى ‏گويد: چون حضرت رضا عليه‌السلام از مجلس مأمون به منزل خود مراجعت فرمود، عرض كردم: فدايت شوم چقدر خوب پاسخ مأمون را داديد. حضرت فرمود: اى اباصلت! اين كلامى بود كه بدون تأمّل قبلى يك مرتبه بر زبان من جارى شد، وَ لَقَد سَمِعْتُ أبى يُحَدَّثُ عَن آبائهِ عَن عَلِىّ عَلَيْهِمُ السَّلامُ انَّهُ قالَ رَسولُ الـله صلى الـله عليه و آله: يا عَلِىُّ انْتَ قَسيمُ الجَنَّةِ وَ النّارِ يَوْمَ الْقَيمةِ تَقولُ للِنَّارِ: هَذَا لِى وَ هذا لَكَ.[۱] «من از پدرم شنيدم كه از پدرانش نقل مى‏كرد كه رسول خدا صلى الـله عليه و آله درباره على عليه‌السلام فرموده است: اى علىّ تو قسمت كننده بهشت و جهنّمى در روز قيامت، به آتش ميگویى: اين براى من است، و آن براى تو.»

و نيز خوارزمى موفّق بن احمد مكّى با اسناد خود از نافع از ابن عمر روايت‏كرده است كه او گفت: قالَ رسولُ الـله صلى الـله عليه و آله لِعَلِىٍّ: اذا كانَ يَومَ الْقَيمةِ يُؤْتَى بِكَ يا عَلِىُّ بِسَريرٍ مِن نورٍ، وَ عَلىَ رَاسِكِ تاجٌ، قَد اضاءَ نَورُهُ وُ كَاد يَخْطِفُ ابْصارَ اهلِ الْمَوقفِ، فَيَأتِى النَّداءُ مِن عِندِ الـله جَلَّ جَلالُهُ: أيْنَ وَصِىُّ مُحَمَّدٍ رَسولِ الـله؟

فَتَقولُ: ها انا ذا!

فَيُنادِى المُنادى: ادخِلْ مَنْ احَبَّكَ الْجَنَّةَ وَ ادْخِلْ مَنْ عاداكَ فى النّارِ فَانْتَ قَسيمُ الْجَنَّةِ وَ النّارِ. [۲]

«حضرت رسول الـله به أميرالمؤمنين فرمودند: چون روز بازپسين شود اى علىّ! تو را به روى يك تختى از نور در محشر بياورند، و بر سرت تاجى است كه نور او صحراى محشر را روشن كند، بطورى كه نور چشمهاى اهل موقف از شدّت نور آن نزديك مى‏شود كه از بين برود، در اين هنگام ندا از جانب خداوند جلّ و علا می‌آيد كجاست وصىّ محمّد رسول خدا؟

تو مى‏گویى منم اينجا! منادى ندا در مى‏دهد: اى على داخل كن در بهشت هر كه تو را دوست دارد، و داخل كن در دوزخ هر كه تو را دشمن دارد، اى على بنابراين تو قسمت كننده بهشت و جهنم خواهى بود.»

و نيز ابن مغازلى شافعى با سند خود از ابن مسعود روايت كرده است كه قال: قال رسول الـله صلى الـله عليه و آله: يا عَلِىُّ انَّكَ قَسيمُ الجَنَّةِ وَ النّارِ، انْتَ تَقْرَعُ بابَ الجَنَّةِ وَ تَدخُلها احِبَّائَكَ بغَير حِسَابٍ. [۳]

سوم: از نقطه نظر تابش شعاع ولايت و ظهور و بروز حقائق و مخفيّات و بروز استعدادات است، و اين مرحله احتياج به دقت و تأمّلى دارد، و براى روشن شدن اين مرحله مقدّمه‏اى به عنوان مثال و شاهد ذكر مى‏كنيم:

معلوم و مشهود است كه در فصل زمستان كه خورشيد از زمين دور مى‏شود، و زمين حرارت خود را از دست مى‏دهد، تمام آثار و ظهورات زمين از بين مى‏رود، زمين فسرده و سرد، آثار حياتى خود را از دست مى‏دهد، و خواصّ و آثار موجودات در آن ظهورى ندارد، درختان خشكيده، نه برگ و نه ميوه دارند، گويا در زمين چوب‌هاى خشكى فرو برده‏اند، درخت سيب و گلابى، انار و زردآلو و گردو و درخت‌هاى بى‏ميوه همه در يك رديف قرار مى‏گيرند، به طورى كه ابداً از هم تمايزى و حدّ فاصلى ندارند؛ چون در آن ظهور و فعليّت نيست، و استعدادات كامنه آنها نيز مشهود نيست؛ لذا همه با هم در يك رديف حساب شده، و به نام چوب خشك كه نه‏ ضرری دارد و نه نفعی به حساب می‌آیند.

گلها و سوسن‏ها همه پژمرده و خراب و بى‏اثر، نه از گل ياس و رازقى بویى، و نه از گياههاى بدبو اثرى، نه گل سرخ طراواتى دارد، و نه گل خرزهره تلخى و تندى نشان مى‏دهد.بلبلان و قناريان و زاغان و كركسان همه و همه در آشيانهاى خود خزيده‏اند، و مارها و عقربها نيز با مرغان دلربا همه خفته، و در لانه‏هاى خود فسرده و بى حسّ افتاده‏اند.

همين كه خورشيد جهان تاب با فرا رسيدن فصل بهار و تابستان به زمين نزديك شد، و شعله‏هاى زنده كننده حيات بخش خود را به زمين فرستاد، آن استعدادات مخفيه همه به مرحله فعليت مي‌رسند. از درخت سيب شاخها، و برگها و ميوه‏هاى سرخ، و معطر و شيرين، صحنه باغ را مى‏آرايد؛ و از درخت گلابى، اين ميوه خاصّ بيرون مى‏آيد، درخت زردآلو با آن منظره دلنشين خود و ميوه‏هاى زرد و خوش طعم و معطر حد فاصل و مايز وجودى خود را از ساير همقطاران خود در فضاى باغ اعلان مى‏كند، و نيز درختهاى بى‏بار و درختهایى كه ميوه‏هاى تلخ و ترش و مضرّ به بار مى‏آورند، مانند بعضى از درختهاى جنگلى، آنها نيز بى‌شخصيّتى و بى‏اثرى خود را ابراز نموده، و در مقابل درختان ديگر سرافكنده، و مجال غرور و استكبار و بلند منشى در آنها نمى‏ماند.

مرغ‌ها و بلبل‌ها همه در فضاى باغ به نغمه سرایى مشغول، و زاغان و كركسان نيز به دنبال جيفه‏ها و طعمه‏هاى خود در پروازند.

موش‌ها و مارها و عقرب‌ها همه اظهار وجود نموده لاى سنگها و رودخانه‏ها در حركت مى‏آيند، اينها همه و همه در اثر تابش خورشيد، و ظهور گرماى حيات بخش آن است‏. خورشيد كه تابيد، هر موجودى استعداد خود را ظهور مى‏دهد، و مراحل مختفيه خود را آشكار مى‏سازد، و قبل از طلوع و تابش آن در موجودات، فرق و تمايزى نبود.

خورشيد ولايت نيز چنين است، قبل از آنكه طلوع كند، و بر قلوب بتابد، و امر و نهيى پيدا شود، همه افراد در يك رديف به طور ساده زيست مى‏نمودند، نه سعيد را از شقَىّ تفاوتى بود، نه بهشتى را از جهنّمى، نه مؤمن را از كافر، نه عادل را ازفاسق، نه محبّ را از مبغض، و نه موحّد را از مشرك كانَ النّاسُ امَّةَ واحِدَةً. [۴]

همه و همه در يك رديف قرار گرفته، و چه بسا ممكن بود اشقيا خود را از سعدا بهتر دانند، و به خود بيشتر بالند.

همين كه آفتاب ولايت طلوع كرد و بر جانهاى فسرده تابيد، و نفوس را به جنبش انداخت، سرائر و ضمائر و غرائز هر يك از افراد انسان طلوع نموده، و با اختيار يا راه سعادت را طى كرده و آن استعدادات روشن و نورانى را به مرحله فعليت مى‏رسانند، و در اشقياء نيز آن خبث سريرت را به سبب تمرّد و انكار و جحود قلبى آنان ظاهر نموده، و در مراحل فعل و گفتار، آثار زشت و بدى از خود بروز مى‏دهند.[۵]

__________________________________________________

[۱]ـ ينابيع المودة، ص ۸۵.

[۲]ـ ينابيع المودة، ص ۸۳.

[۳]ـ ينابيع المودة، ص ۸۴.

[۴]ـ سوره البقره (۲) آیه ۲۱۳.

[۵]ـ امام شناسى، ج ‏۱، ص ۱۴۸.

صفحات: 1· 2

مطلب قبلی
مطلب بعدی
 نظر دهید »

موضوعات: پژوهشی لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...

فید نظر برای این مطلب

درباره وبلاگ

همه عمر بر ندارم سراز این خمار مستی؛ که هنوز من نبودم که تو در دلم نشستی؛ تو نه مثل آفتابی، که حضور و غیبت افتد؛ دگران روند و آیند و تو.... همچنان که هستی؛ دل دردمند ما را، که اسیر توست یارا؛ .به وصال مرهمی نه، چو به انتظار خستی اللهم عجل لولیک الفرج

موضوعات

  • همه
  • سین یعنی سلامتی
  • حرفهای خودمونی
  • اخلاق
  • سیاسی
  • علمی
  • اجتماعی
    • زندگی
      • آشپزخونه من
      • نکات خانه داری
  • روانشناسی
    • مشاوره
  • احکام
  • پژوهشی
  • خبر خبر
  • پاتوق کتاب
  • چفیه خاکی
  • جام ولا
  • 30نما
  • شبهه
  • تاریخ نگاری
    • مناسبت روز
  • تصویر روز
  • معرفی نرم افزار
  • معرفی نرم فزار
  • خاطره نویسی

امکانات وب

كد تقويم

قالب وبلاگ


حرم فلش - ساعت فلش برای وبلاگ و سایت

آمارگیر

آمارگیر

قالب وبلاگ

آهنگ وبلاگ

نماز حاجت
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس