فرهنگ کار جمعی
16 مرداد 1392 توسط 313
کار جمعى هم که گفتند، همین جور است؛ کار جمعى هم جزو خصال ملى ما نیست. شما به ورزشهاى ما هم که نگاه کنید و مقایسه کنید با ورزشهائى که متعلق به اروپائىهاست، مىبینید همین جور است. ورزش ملى ما که کشتى است، یک ورزش انفرادى است. حتّى ورزش باستانى ما هم که یک ورزش دستهجمعى است، هر کسى براى خودش ورزش میکند. میدانید وقتى که توى گود زورخانه میروند، کار دستهجمعى انجام نمیگیرد؛ با هم یک حرکاتى را انجام میدهند، هر کسى ورزش خودش را انجام میدهد؛ مثل فوتبال یا والیبال نیست که کار این، مکمل کار آن باشد؛ لذا کار، کار جمعى نیست. این یک نقص ملى است در ما؛ این را باید درست کرد؛ باید تزریق کرد. این کارِ کیست؟ کار دانشگاه است. بنابراین دانشگاه غیر از مسئلهى علم، باید به مسئلهى فرهنگ هم بپردازد.
ما میتوانیم این جوان را صبور، قانع، مایل به کار، مایل به تحقیقات، اهل کار جمعى، اهل اغماض، اهل تغلیب عقل بر احساس، اهل انصاف، اهل وقتشناسى، اهل وجدان کارى تربیت کنیم؛ میتوانیم هم عکس این صفات را در او تزریق کنیم. واقعاً این جوانى که در اختیار دانشگاه قرار میگیرد - یک جوان هجده نوزده ساله - در خور این تربیت هست. در دورههاى بخصوص لیسانس - این دورهى اول - میتوان روى این مسئله واقعاً فکر کرد، برنامهریزى کرد. شما میتوانید یک نسلى را به وجود بیاورید که این نسل داراى این خصوصیات اخلاقى باشد. این هم برنامهریزى میخواهد؛ این با پوستر و با دستور و با اینها درست نمیشود.
همانطور که شما براى کار علمى نیاز به برنامهریزى دارید و باید برنامهى کلان ترتیب بدهید، براى این کار هم برنامهى کلان لازم است. این برنامهى کلان هم توى خود دانشگاه باید انجام بگیرد؛ این چیزى نیست که ما بگوئیم بیرون دانشگاه انجام بدهند، به دانشگاه ابلاغ کنند؛ اینها حکمى نیست که با حکم بشود این کارها را کرد؛ اینها کارهائى است که باید از درون دانشگاهها بجوشد. من اینها را عرض میکنم تا انشاءاللَه این زمینه و ذهنیت به وجود بیاید و روى مسئلهى فرهنگى در دانشگاه کار بشود.
بیانات در دیدار وزیر علوم و استادان دانشگاه تهران 23/11/88
اینها به عهدهى کیست؟
بعد از آنکه علتها را پیدا کردیم، آن وقت بپردازیم به این که چگونه میتوانیم اینها را علاج کنیم. اینها به عهدهى کیست؟ به عهدهى نخبگان - نخبگان فکرى، نخبگان سیاسى - به عهدهى شما، به عهدهى جوانها. اگر در محیط اجتماعى ما گفتمانى به وجود بیاید که ناظر به رفع آسیبها در این زمینه باشد، میتوان مطمئن بود با نشاطى که نظام جمهورى اسلامى و ملت ایران دارند، با استعدادى که وجود دارد، ما در این بخش پیشرفتهاى خوبى خواهیم کرد؛ آن وقت درخشندگى ملت ایران در دنیا و گسترش اندیشهى اسلامىِ ملت ایران و انقلاب اسلامى ایران در دنیا آسانتر خواهد شد. باید آسیبشناسى کنید و بعد علاج کنید.
نخبگان موظفند، حوزه موظف است، دانشگاه موظف است، رسانهها موظفند، تریبوندارها موظفند؛ مدیران بسیارى از دستگاهها، بخصوص دستگاههائى که با فرهنگ و تربیت و تعلیم سروکار دارند، موظفند؛ کسانى که براى دانشگاهها یا براى مدارس برنامهریزى آموزشى میکنند، در این زمینه موظفند؛ کسانى که سرفصلهاى آموزشى را براى کتابهاى درسى تعیین میکنند، موظفند. اینها همه یک وظیفهاى است بر دوش همه. باید ما همگى به خودمان نهیب بزنیم. در این زمینه باید کار کنیم، حرکت کنیم.
بیانات در دیدار جوانان استان خراسان شمالى 23/7/1391
تحقیق دستهجمعى، خاطرجمعتر است
تحقیق دستهجمعى، خاطرجمعتر از تحقیق فردى است؛ اختلافات کمتر مىشود و پیشرفتها بیشتر مىگردد. این روشها را باید در حوزه به کار بیندازیم. ما در حوزه همیشه روش فردى را دنبال مىکردیم. به نظر من، هنوز هم روشها فردى است. همین درسى که شما ملاحظه مىکنید، یک کار فردى است. درست است که صدنفر، هزارنفر پاى درسى نشستهاند، اما هر یک از آنها جداگانه با استاد روبهروست و مخاطب استاد است؛ بعد هم مىرود و مشغول کار خودش مىشود. حتّى مباحثهى ما کارى فردى است. عجیب است! یک روز این آقا استاد مىشود، او شاگرد؛ این گوینده است، او شنونده؛ یک روز هم او استاد مىشود، این شاگرد؛ او گوینده مىشود، این شنونده! یعنى کارِ با هم و دستهجمعى نیست، تعامل فکرى نیست؛ کار فردى است. البته این کار فردى جهات حسنى هم دارد، که محسنات این کار و این شکل نباید از دست برود؛ اما روشهاى دستهجمعى هم در دنیا معمول است؛ چرا ما از این روشها استفاده نکنیم؟
بیانات در آغاز درس خارج فقه 31/6/70
صفحات: 1· 2