مصلحت خداوند
20 بهمن 1392 توسط 313

گنجشک به خدا گفت:لانه کوچکم آرامگاه خستگیم و سر پناه بی کسیم بود طوفان تو آن را از من گرفت کجای دنیای تو را گرفته بود؟
خدا فرمود:مخلوقم ماری در راه لانه ات بود تو خواب بودی باد را گفتم لانه ات را واژگون کند آنگاه تو از کمین مار پر گشودی!
چه بسیار بلاهاکه از تو بواسطه محبتم دور کردم و تو ندانسته به دشمنیم برخاستی!!