• تماس  

من آمدم که این گره ها واشود!

24 فروردین 1392 توسط 313

مجنون شدم که راهی صحرا کنی مرا
گاهی غبار جاده ی لیلا، کنی مرا


کوچک همیشه دور ز لطف بزرگ نیست
قطره شدم که راهی دریا کنی مرا


پیش طبیب آمده‌ام، درد می‌کشم
شاید قرار نیست مداوا کنی مرا


من آمدم که این گره ها وا شود همین!
اصلا بنا نبود ز سر وا کنی مرا


حالا که فکر آخرتم را نمی­کنم
حق می­دهم که بنده دنیا کنی مرا


من، سالهاست میوه ی خوبی نداده‌ام
وقتش نیامده که شکوفا کنی مرا


آقا برای تو نه ! برای خودم بد است
هر هفته در گناه، تماشا کنی مرا


من گم شدم ؛ تو آینه‌ای گم نمی‌شوی
وقتش شده بیائی و پیدا کنی مرا


این بار با نگاه کریمانه‌ات ببین
شاید غلام خانه زهرا کنی مرا

مطلب قبلی
مطلب بعدی
 1 نظر

موضوعات: حرفهای خودمونی لینک ثابت

نظر از: س.بیات [بازدید کننده]
س.بیات

سلام متن قشنگی بود خدا قوت

1392/01/24 @ 15:55


فرم در حال بارگذاری ...

فید نظر برای این مطلب

درباره وبلاگ

همه عمر بر ندارم سراز این خمار مستی؛ که هنوز من نبودم که تو در دلم نشستی؛ تو نه مثل آفتابی، که حضور و غیبت افتد؛ دگران روند و آیند و تو.... همچنان که هستی؛ دل دردمند ما را، که اسیر توست یارا؛ .به وصال مرهمی نه، چو به انتظار خستی اللهم عجل لولیک الفرج

موضوعات

  • همه
  • سین یعنی سلامتی
  • حرفهای خودمونی
  • اخلاق
  • سیاسی
  • علمی
  • اجتماعی
    • زندگی
      • آشپزخونه من
      • نکات خانه داری
  • روانشناسی
    • مشاوره
  • احکام
  • پژوهشی
  • خبر خبر
  • پاتوق کتاب
  • چفیه خاکی
  • جام ولا
  • 30نما
  • شبهه
  • تاریخ نگاری
    • مناسبت روز
  • تصویر روز
  • معرفی نرم افزار
  • معرفی نرم فزار
  • خاطره نویسی

امکانات وب

كد تقويم

قالب وبلاگ


حرم فلش - ساعت فلش برای وبلاگ و سایت

آمارگیر

آمارگیر

قالب وبلاگ

آهنگ وبلاگ

نماز حاجت
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس