واژه های رنگ باخته!
#- فرومایگی چیست ؟
راحت خود را خواستن و به همسر بی اعتنایی كردن .
#- جود چیست ؟
بذل و بخشش در حال تنگ دستی و توانگری.
#- بخل چیست ؟
آنچه كه داری را شرافت(خود) پبنداری و آنچه كه انفاق می كنی را تلف شده بدانی.
#- برادری چیست ؟
وفاداری در سختی و آسایش.
#- ترس چیست ؟
دلیری بر دوست و گریز از دشمن .
#- غنیمت چیست ؟
گرایش به تقوی و پارسایی در دنیا ، كه نیكو غنیمتی است .
#- بردباری چیست ؟
خشم را فرو خوردن و خویشتن دار بودن .
#- بی نیازی چیست ؟
دلخوش بودن به قسمت الهی ، اگر چه اندك باشد …
#- فقر چیست ؟
حریص بودن بر هر چیزی …
#- ذلت چیست ؟
وحشت از حقیقت و راستی …
#- رنج بیهوده چیست ؟
سخن گفتن در باره ی چیزی كه به دردت نمی خورد .
#- بزرگواری چیست ؟
در عین تنگدستی بخشیدن و گذشت از بدی ها .
#- خردمندی چیست ؟
حفظ آن چیزی كه به تو سپرده شده …
#- بلند مرتبگی چیست ؟
انجام زیبایی ها و دوری از زشتی ها .
#- دوراندیشی چیست ؟
بسیار بردبار و بودن و با نزدیكان با نرمی رفتار كردن .
#- سفاهت چیست ؟
پیروی از فرو مایگان و همنشینی با گمراهان …
#- محرومیت چیست ؟
از دست دادن بهره ای كه به تو داده شده است …
#- نادانی چیست ؟
شتاب در دستیابی به فرصت ها قبل از اینكه امكان پذیر باشد و نیز خودداری از پاسخ گویی(نسبت به آنچه می دانی) و چه نیكو یاوری است سكوت در بسیاری از مواقع، هر چند كه سخنور باشی.(تحف العقول؛ صفحه 225)
* * * * *
كمی كه به واژه ها فكر می كنیم می بینیم، انگار می شود دوباره نگاه كرد، طعم دیگری از زندگی راچشید و رنگ دیگری از آن را تجربه كرد، نگاهی متفاوت و رنگی واقعی
——————————————————————————–
شیرازی؛ سید حسن؛ کتاب کلمة الامام حسن علیه السلام؛
صفحات: 1· 2