يك بشقاب غذاي مسموم
سيد مرتضي فريادش بلند بود، كه رسانه هاي ايراني بايد خود را در مقابل هجوم شبكه هاي ماهواره اي تقويت كنند و خود را به جايگاهي برسانند كه رضايت مشتريانش، آنها را به سمت ماهواره سوق ندهد، اما اين حرف در حد يك نظريه باقي ماند تا بسيار زود به اين نكته پي ببريم، كه دير به فكر تقويت و تكثير شبكه هاي ديجيتال افتاديم. در ضمنِ دير وارد شدن به اين مقوله، آنقدر خام و نپخته نيز وارد اين عرصه شديم، كه گاهي ديدن فيلم هاي شبكه هاي داخلي نيز تخريبي كمتر از ديدن شبكه هاي ماهواره اي ندارد..
به خوبي مي توان فهميد كه سخن سيد مرتضي كاملاً درست است و بي رودربايسي و با قطعيت مي توان جمع آوري بشقاب هاي ماهواره ها از پشت بام منازل مردم را يك كار بي فايده دانست.(تبصره: جمع آوري ماهواره هايي كه جلوي چشم نصب شده اند و كارشان تبليغ و عرف شكني است مشكلي ندارد، حتي سفارش هم مي شود) ما با اين كار مي خواهيم دشمني كه راه نفوذ خود را با تنوع دادن فوق العاده اعجاب آور به برنامه هايش در دل حتي مومنان و جانماز آب بكش هاي ما نيز پيدا كرده است، با برخورد فيزيكي و حصار كشي از بين ببريم. در حالي كه اين بشقاب پر از غذاي مسموم، كه رنگ لعاب عجيبي نيز دارد، را با زور نمي شود از سر سفره خوراك فكري مردم برداشت، مردمي كه مشتري برنامه هاي متنوع آن طرفي ها هستند، ندانسته به خود حق مي دهند كه چرا بايد از اين غذاي به ظاهر خوشمزه و خوش رنگ و لعاب منع شوند؟ !!!
مشكل مردمي نيستند كه ماهواره را براي پر كردن اوقات فراغت خود و هنگام دور هم جمع بودن انتخاب كرده اند، مشكل ما هستيم كه در نحوه مبارزه راه را خطا رفته ايم. بايد باور كرد نگاهي كه حزب الهي ها به دشمن حقه باز و سياستمدار امروز دارند، مردم ما ندارند(منظور مردمي كه با ديد سرگرمي به ماهواره نگاه مي كنند). آنگاه ما با خود فكر مي كنيم كه چرا مردم مسلمان ما وقت خود را پاي دشمنان دين و خدا و پيغمبر تلف مي كنند؟ و زندگيشان مي شود اين كه هست و حتي منبع بدبختي هاي خود را نيز نمي توانند پيدا كنند …
اما چه بايد كرد؟
به نظر مي رسد در اين محور و حتي در اين اوج هجوم رسانه اي غرب كه خيلي ها غزل خداحافظي همه چيز را خوانده اند، بايد خوشبينانه به نوع مبارزه خود تنوع بدهيم. دشمن هر لحظه شيوه مبارزه را تغيير مي دهد، بايد حق داد كه با شيوهاي پوسيده دهه 60 و 70 در مورد مبارزه با ويدئو، ديگر نمي توان جواب مناسبي گرفت. ما نيز مثل غربي ها كه حتي يك برنامه خود را بدون همفكري با اتاق هاي فكري و مشاورين روانشناس و جامعه شناس توليد نمي كنند، حداقل بايد خيلي به روزتر و كارامد تر از اين تحرك داشته باشيم…
و اما پيشنهاداتي كه براي ماه رمضان مي دهم، و به اين هم اعتقاد دارم كه ماه رمضان بركتي دارد كه معنويت و روحيه خدايي و اصل فطرت در مردم ما بيشتر تقويت مي شود، و مي توان با اين وجود كارهاي موثري در اين زمينه و حتي رفع و كنترل بيشتر انحرافات جامعه كرد…
- سازمان روحانيت را تجهيز كنيد. اگر هر روحاني بعد از نماز مغرب و در حالي كه مردم با افطاري مختصري روزه خود را باز مي كنند، بتواند با چند دقيقه كوتاه سخنراني، دادن آمارهاي هشدار دهنده، مرتبت كردن بحث به قرآن و احاديث، تذكر به نتايج ويرانگر استفاده از ماهواره و احكام مربوط به داشتن و خريد و فروش، مردم را به فيض برساند، اثر آن هميشه در مردم خواهد ماند…
- مردم اينگونه هستند و قاعده زندگي نيز اينگونه است، كه اگر بر امر خيري تصميم بگيري شيطان سراغت مي آيد و با امروز و فردا كردن از آن كار بازت مي دارد. بعد از اينكه مردم در مورد ماهواره توجيه شدند، نياز آنها را براي از بين بردن اين دشمن خانگي تأمين كنيد، و مكاني را براي تحويل گرفتن ماهواره ها اختصاص دهيد، در عوض هم مي شود با دادن هديه اي براي اين تصميم به آنها تبريك گفت. شايد محيط هايي باشد كه صاحبان ماهواره، نخواهند با آن ديده شوند، شماره تلفن بگيريد و مخفيانه با آنها و در منزلشان ارتباط برقرار كنيد. اينگونه آبرويشان نيز حفظ مي شود.
البته اين كه گفته شد نمونه بسيار كوچكي از آن كارهايي است كه مي شود انجام داد. بايد هر لحظه و به طور مستمر در اين محور فعاليت كرد. تا عامل انحراف را از سر راه مردم برنداريم، كارهاي ديگر هيچ ارزشي ندارد، شما هر روز يك ساعت هم براي فردي وقت تلف كنيد، حديث بخوانيد، از احكام بگوييد و دينداري يادش دهيد، او ساعت ها پاي برنامه هاي ماهواره اي مي نشيند و آنچه گفتيد به كاهي نمي ارزد.
قرآن نيز اول تزكيه را مقدم بر تعليم مي داند، پس اين ماه مبارك بهترين موقعيت است تا سفره مردم از اين غذاي مسموم پاك شود و راه براي خوراندن غذاي پاك بر آنها هموار شود…
انشاالله.
صفحات: 1· 2