پایانی که نزدیک است …
27 فروردین 1394 توسط 313
امروز صدایی که در مغزم طنین انداز بود … صدای اشهد های کودکان یمنی قبل از بمباران جنگنده های رژیم سعودی بود … چقدر درد دارد ؟ و چقدر درد آورتر می شود اینکه بدانی مهدی فاطمه با دیدن این صحنه ها خون به جگر می شود ولی نمی تواند که بیاید … رفیق حواست است ؟! من و تو باید زمینه ساز ظهور شویم … کجای کار هستیم ؟! او نگاهش به ماست و ما حواسمان پرت …!
ما بی خیال سیلی مادر نمی شویم … ان شاالله به زودی خودمان انتقام مادر را خواهیم گرفت…به زودی … به زودی …