پژوهشی درباره حدیث کسا
از سوی دیگر،درست در همین روز، فاطمه، دختر پیامبر(ص) تصمیم میگیرد برای پدر عزیزش غذای مناسبی به نام عصیده7 (كاچی) تهیه كند. او این غذا را در یك دیگ كوچك سنگی فراهم میكند و آن را وی طبقی گذاشته، برای پدر میآورد.
امّ سلمه میگوید: «من نتوانستم مانع ورود فاطمه شوم». آخر او چگونه میتوانست میان پیامبر(ص) و پارۀ تنش مانع ایجاد كند؟! اصولاً منع پیامبر، شامل فاطمه نمیشد؛ بلكه اساساٌ، پیامبر(ص) خانه را به خاطر فاطمه و شوهر و دو فرزندش خلوت كرده بود. باری، فاطمه علیها السلام همراه با طبقی از كاچی خدمت پدر رسد؛ لیكن تنها حضور او كافی نبود.
از این رو، پیامبر(ص) به دخترش فرمود: «برو و همسر و دو فرزندت را هم بیاور». فاطمه بیدرنگ به منزل بازگشت و طولی نكشید كه همراه همسر و دو فرزندش ـ كه در آن وقت، كودكانی خرد بودند ـ به خانۀ پدر وارد شد. ام سلمه با اشارۀ رسول خدا(ص) برخاست و در كناری مشغول نماز شد.
مجلس، كاملاً خصوصی شد… مجلس انس و قدس. رسول خدا(ص) با علی (ع)ـ كه او را نفس خود میدانست ـ و فاطمه علیها السلام ـ كه وی را جزئی از وجود خود معرفی میكرد ـ و دو فرزندش حسن و حسین ـ كه آنها را دو ریحانۀ خود نامیده بود ـ ، كنار سفرۀ فاطمه نشستند.
عادت پیامبر این بود كه بدون همسرش غذا نمیخورد؛ ولی امروز، وضع به گونهای دیگر است و سفره سفرهای دیگر. اگر امروز امّ سلمه بر این سفره بنشیند، فردا سخن خدا دربارۀ اهل بیت پیامبر به گونهای دیگر تفسیر خواهد شد.
از این رو، پیامبر امروز، استثنائاً از همسرش برای تناول غذا دعوت نمیكند، افزون بر این كسای خیبری8 را بر سر داماد و دختر و فرزندانش میكشد و با دست راست به آسمان اشاره میكند و میفرماید:
اللّهُمَّ هٰؤلاءِ أهلُ بَیتی، اللّهُمَّ أذهِب عَنهُمُ الرِّجسَ و طَهِّرهُم تَطهیراً .9
خدایا! اینان اهل بیت من هستند. پس هر گونه پلیدی را از آنها دور كن و كاملاً پاكشان گردان!
در روایت دیگری آمده است كه پیامبر(ص) فرمود:
اللّهُمَّ هٰؤلاءِ أهلُ بَیتی و خاصَّتی، اللّهُمَّ أذهِب عَنهُمُ الرِّجسَ و طَهِّرهُم تَطهیراً.10
بار خدایا! اینان اهل بیت و خواص من هستند. خدایا! هرگونه پلیدی را از آنها دور كن و كاملاً پاكشان گردان!
در روایت دیگری آمده است كه پیامبر(ص) فرمود:
اللّهُمَّ إنَّ هٰؤلاءِ آلُ مُحَمَّدٍ فَاجعَل صَلَواتِكَ و بَرَكاتِكَ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَ عَلیٰ آلِ مُحّمَّدٍ إنَّكَ حَمیدٌ مَجیدٌ.11
خدایا! اینان خاندان محمد هستند. پس درود و بركات خود را بر محمد و خاندان محمد قرار ده كه تو ستودۀ بزرگواری.
آن گاه جبرئیل امین، نازل شد و این آیه را ـ كه بعدها، آیۀ «تطهیر» نامیده شدـخواند:
﴿إنّما یریدُ اللهُ لِیُذهِبَ عَنكُم الرِّجسَ أهلَ البیتِ و یُطَهِّرَكُم تَطهیراً﴾12
همانا خدا میخواهد پلیدی را از شما دور كند و شما را به كلی پاك دارد.
تا این جا امّ سلمه در كنار اتاق، كم و بیش ناظر این رویداد نورانی و معنوی بود كه دیگر تاب نیاورد. جلو آمد و گوشۀ كسا را بلند كرد تا او نیز از این فضای نورانی بهرهمند گردد؛ ولی پیامبر با قاطعیت، كسا را از دست او كشید و مانع از ورود او به فضای اهل بیت قرآنی خود شد.
گویا امّ سلمه از این برخورد، دلگیر شد و عرض كرد: آیا من در شمار اهل بیت نیستم؟
پیامبر(ص) خدا فرمود:
إنََكِ إلیٰ خَیرٍ أنتِ مِن أزواجِ النَّبِیِّ.13
تو در راه خیر و نیكی هستی، تو از همسران پیامبر خدایی.
3. فضای رویداد
تأمل در متن واقعۀ كسا و احادیثی كه در این موضوع وارد شده است، به روشنی اثبات میكند كه این واقعه، آن گونه كه برخی از نویسندگان تصور كردهاند، یك رویداد معمولی ـ كه بعدها اهمیّت پیدا كرده باشد ـ نیست ؛ بلكه به دلیل فضای خاص این رویداد و ارتباط آن با نزول آیۀ تطهیر، یكی از استثنایی ترین رویدادهای تاریخ زندگی پیامبر اسلام در زمینۀ معرفی پیشوایان و راهنمایان آیندۀ جامعۀ اسلامی است. متن دعای پیامبر و بسیاری از احادیثی كه واقعۀ كسا را روایت كردهاند، به روشنی نشان میدهد كه این رویداد، در جریان نزول آیۀ تطهیر و در جهت تفسیر و تبیین آن، تحقق یافته است. نقل شده است كه پیامبر تا پایان عمر پر بركتش، اصحاب كسا را، شبانگاهان، تا سپیدهدم، دعا میفرموده است و آنها را «اهل بیت» میخوانده است و این دلالت بر اهمیّت این رویداد دارد.