چرا به قرض می گویند قرض؟
امام صادق علیه السلام:
«ما من مسلم اقرض مسلماً قرضاً حسناً یرید به وجه الله الا حسب الله له اجرها كحساب الصدقة حتی یرجع الیه.»
“هر مسلمانی كه برای رضای خدا به مسلمانی قرض الحسنه بدهد، حتماً خداوند پاداش آن را مانند پاداش صدقه دادن حساب می كند، تا هنگامی كه آن قرض به او باز گردد.” (وسائل الشیعه، ج ۱۳، ص ۸۷)
و اما چند نکته کوتاه و شنیدنی:
- “قرض” در لغت یعنی بریدن؛ عرب هم به قیچی چون می برد می گوید مقراض.
- اما چرا به قرض می گویند قرض؟ قرار است ما را از چه چیز ببُرّد؟ ظاهراً قرار است قرض ما را از منیت، حرص، دنیا دوستی، پول پرستی و از این جور مفاهیم ببرّد و در یک کلام از این صفات دنیوی دورمان کند.
- از طرفی قرض، در واقع بخشی از مال شما را از سایر اموالتان جدا می کند و می بُرد و به دست نیازمندی می رساند.
- نکته دیگر اینکه قرض فقط به مال نیست. هر امکاناتی را که شما در توان دارید تا در اختیار برادر مومنتان بگذارید قرض محسوب می شود و البته به دریغ کننده آن هم در روایات وعده های بسیار وحشتناکی داده اند!
چهار پرنده راهزن!
داستان حضرت ابراهیم را شنده اید؟ همان چهار پرنده که از طرف خداوند دستور داده شد تا ذبح کند و گوشت آنها را مخلوط نماید و هر جزئی را بر سر کوهی قرار دهد، سپس در جایی بنشین و آن چهار پرنده را به اذن خدا صدا بزند. آن پرنده ها هم دوباره به اذن خدا زنده شدند و…
شیخ صدوق (ره) (همان ابن بابویه خودمان) روایت کرده که آن چهار پرنده طاووس، كركس، خروس و مرغابی بودند و هر کدام هم اشاره به صفتی مذموم از انسان داشتند. طاووس، دلبستگی به زینت دنیا؛ كركس، آرزوی دراز؛ خروس، طغیان شهوت جنسی و و مرغابی اشاره به حرص دارند.
تو خلیل وقتی ای خورشید هُش
این چهار اطیار رهزن را بكش
خُلق را گر زندگی خواهی ابد
سر ببر زین چار مرغ شوم و بد[جلال الدین بلخی]
یعنی ای انسان، اگر خواهان ترقی و کمال هستی راهش گذر از دل بستگی ها و شهوات و حرص و آرزوی بلند است.
یک تمرین ساده
و نکته پایانی اینکه با تمرین قرض دادن، می توانیم حداقل دو یا سه صفت از چهار صفت ناپسند فوق را از خود دور کنیم. چرا که قرض دهنده از حرص، دلبستگی به دنیا و حتی شاید از آرزوهای دور و دراز در امان باشد.