آیه تطهیر و پاسخ به چند شبهه
(انما یرید الله لیذهب عنكم الرجس اهل البیت و یطهركم تطهیرا)
كلمه)انما) در آیه انحصار خواست خدا را مى رساند، و مى فهماند كه خدا خواسته كه رجس و پلیدى را تنها از اهل بیت دور كند، و به آنان عصمت دهد، و كلمه)اهل البیت) چه اینكه صرفا براى اختصاص باشد، تا غیر از اهل خانه داخل در حكم نشوند، و چه اینكه این كلمه نوعى مدح باشد، و چه اینكه نداء، و به معناى (اى اهل بیت) بوده باشد، على اى حال دلالت دارد بر اینكه دور كردن رجس و پلیدى از آنان، و تطهیرشان، مساله اى است مختص به آنان، و كسانى كه مخاطب در كلمه(عنكم - از شما) هستند.
بنابراین در آیه شریفه در حقیقت دو قصر و انحصار بكار رفته، یكى انحصار اراده و خواست خدا در بردن و دور كردن پلیدى و تطهیر اهل بیت، دوم انحصار این عصمت و دورى از پلیدى در اهل بیت.
(اهل البیت) و مخاطب آیه (یرید الله لیذهب عنكم الرجس اهل البیت و یطهركم تطهیرا) چه كسانى هستند؟
حال باید دید اهل بیت چه كسانى هستند؟ بطور مسلم فقط زنان آن جناب اهل بیت او نیستند، براى اینكه هیچگاه صحیح نیست ضمیر مردان را به زنان ارجاع داد، و به زنان گفت (عنكم - از شما) بلكه اگر فقط همسران اهل بیت بودند، باید مى فرمود: (عنكن)، بنابراین، یا باید گفت مخاطب همسران پیامبر و دیگران هستند همچنان كه بعضى دیگر گفته اند: مراد از اهل البیت، اهل بیت الحرام است، كه در آیه (ان اولیاوه الا المتقون) آنان را متقى خوانده، و بعضى دیگر گفته اند: مراد اهل مسجد رسول خدا (صلى الله علیه و آله و سلم) است، و بعضى گفته اند: همه آن كسانى است كه در عرف جزو خاندان آن جناب به شمار مى روند، چه همسرانش، و چه خویشاوندان و نزدیكانش، یعنى آل عباس، آل عقیل، آل جعفر، و آل على، و بعضى دیگر گفته اند: مراد خود رسول خدا (صلى الله علیه و آله و سلم) و همسران اوست، و شاید آنچه به عكرمه و عروه نسبت داده اند همین باشد، چون آنها گفته اند: مراد تنها و تنها همسران رسول خدا (صلى الله علیه و آله و سلم) است.
تا اینكه مخاطب همچنانكه بعضى دیگر گفته اند: غیر از همسران آن جناب هستند و خطاب در)عنكم - از شما( متوجه اقرباى رسول خدا (صلى الله علیه و آله و سلم) است، یعنى آل عباس، آل على، آل عقیل، و آل جعفر.
و به هر حال، مراد از بردن رجس و تطهیر اهل بیت تنها همان تقواى دینى، و اجتناب از نواهى، و امتثال اوامر است، و بنابر این معناى آیه این است كه خداى تعالى از این تكالیف دینى كه متوجه شما كرده سودى نمى برد، و نمى خواهد سود ببرد، بلكه مى خواهد شما را پاك كند، و پلیدى را از شما دور سازد، و بنابر این آیه شریفه در حد آیه)ما یرید الله لیجعل علیكم من حرج و لكن یرید لیطهركم و لیتم نعمته علیكم) مى باشد، و اگر معنا این باشد، آن وقت آیه شریفه،با هیچ یك از چند معنایى كه گذشت نمى سازد، چون این معنا بااختصاص آیه به اهل بیت منافات دارد، زیرا خدا این گونه تطهیر را براى عموم مسلمانان و مكلفین باحكام دین مى خواهد، نه براى خصوص اهل بیت، و حال آنكه گفتیم آیه شریفه دو انحصار را مى رساند، كه انحصار دوم تطهیر اهل بیت است.
و اگر بگویى مراد از بردن رجس، و تطهیر كردن، همانا تقواى شدید و كامل است، و معناى آیه این است كه این تشدیدى كه در تكالیف متوجه شما كردیم، و در برابر اجر دو چندان هم وعده تان دادیم، براى این نیست كه خود ما از آن سودى ببریم، بلكه براى این است كه مى خواهیم پلیدى را دور نموده و تطهیرتان كنیم.
صفحات: 1· 2
دانلود نرم افزار «تنهایی با خدا»
نرم افزار «تنهایی با خدا» مطالب ویژه اعمال ماه رجب و ایام البیض و سنت معنوی اعتکاف طراحی و ارائه شده است.
ادعیه روزانه ماه رجب، لیله الرغائب (شب آرزوها)، اعمال ماه رجب، شرایط اعتکاف و معتکف، مکان و زمان اعتکاف عناوین برخی موضوعات ارائه شده در این نرم افزار میباشد.
نرم افزار تنهایی با خدا به گونه ای طراحی شده است که امکان نصب و اجرا بر روی طیف وسیعی از گوشیها با سیستم عامل آندروید و جاوا را فراهم میسازد. همچنین نمایش فهرست کتاب با قابلیت نمایش مسیر جاری، جستجو در زیر فهرست انتخابی، ایجاد فهرست شخصی (منتخب) بر اساس فهرست اصلی، امکان برجسته نمودن (highlight) متن انتخابی به صورت نامحدود و دسته بندی آنها در گروههای مورد نظر، امکان یادداشت برداری از متن انتخابی، امکان ارسال مطلب مورد نظر از طریق پیام کوتاه و ایمیل، قابلیت چرخش متن به منظور تسهیل در امر مطالعه و برخورداری از پنج سایز فونت متفاوت برخی امکانات قابل توجه این نرم افزار است.
منبع: موسسه فرهنگی موج همراه نور
۶ کتاب برای تسلط بر تاریخ پرونده هسته ای ایران
پرونده هستهای ایران به عنوان یکی از با اهمیتترین پروندههای سیاسی، حقوقی و فنی بین المللی شناخته میشود. اکنون پس از عقد توافقنامه ژنو میان ایران و گروه ۱+۵ این پرونده در شرایط بسیار حساسی قرار گرفته، به طوری که وجود آگاهی کافی نسبت به تاریخچه این پرونده برای حفظ دستاوردهای کشور در این زمینه ضروری مینماید.
سیر تحولات پنجاه ساله فنآوری هستهای در ایران ۱۳۳۶ – ۱۳۸۶
صفحات: 1· 2
بین الحرمین,عرش خدا روی زمین
بهانههایی برای بچهدار نشدن
چگونگی تعریف ما از زندگی و پدیدههای آن، قطعاً مدار زندگیمان را عوض میکند. امروزه تعریف ما مثلاً از پدر بودن یا مادر بودن خراب شده است. یعنی به خاطر فضای زندگی تکنولوژیک، به خاطر فرهنگهای القایی، به خاطر تهاجم فرهنگی و بسیاری مسائل دیگر، تعاریف ما تغییر کرده است. ما در موضوع فرزند دچار استحالهی در تعریف شدهایم. مثلاً فرزند در بعضی موارد به ابزار پیونددهندهی زن و شوهری تبدیل میشود که در آستانهی جدا شدن هستند! برخی افراد برای این فرزند میآورند که زندگیشان را گرم کند! انگار که این فرزند چسب دوقلو است! در یک نگاه دیگر، فرزند عصای پیری است. در نگاهی دیگر، فرزند برای لذت بچهداشتن است. در نگاهی، اگر فرزند نیاوریم، چه کنیم؟ این عوامل پرکردن بیمعنی زندگی است و البته هرکدام از این تعاریف را فرض بگیرید، یک منظومهای را هم بعد از خودش ایجاد و ایجاب میکند.
احکام الهی یک سلسلهی واحد است
اسلام دیدگاهی در مورد فرزند و رزق و روزی او دارد و صراحتاً میگوید: «لا تَقْتُلُوا أَوْلَادَکمْ خَشْیة إِمْلَاقٍ»۱ بچههایتان را از ترس گرسنهماندن و فقیرشدن نکُشید. این دستور اسلام، و یک منظومهای از معارف است. البته در آن زمان بلد نبودند جلوی تشکیل نطفه را بگیرند و بچه را میکشتند، اما الان بلد هستند و کلاً بچهدار نمیشوند! اگرچه این یک بحث فقهی است و میگویند این دقیقا آن نیست، ولی طرح موضوعش همان است. بالاخره اگر کسی پیشگیری کند، باز هم همان وجه «خشیة املاق» مهم است. یعنی نیت «خشیة املاق» نیت الهی نیست.
اگر خداوند چنین دستوری میدهد، فرزند را نیز یک طور خاصی تعریف میکند. خداوند یک منظومهی احکام ایجاد میکند. ما نفقه را نمیدهیم، مهریه هم واقعاً صداق و صداقت نیست، هیچ چیز را درست انجام نمیدهیم، بعد میگوییم چرا باید مثلاً ارث زن نصف باشد؟ خب این یک بستهی مالی بوده که امروزه ۹ قسمت آن را اجرا نمیکنند و بعد میگویند دهمین قسمتش اجرایی نیست و اگر میشود، قانونش را عوض کنید. اگر دربارهی هر چیزی در عالم اینطوری عمل کنیم، نتیجهاش همینگونه میشود. قوانین اسلام یک بستهی کامل است ولذا با حذف بخشی از آنها قطعاً بخشهای دیگر آسیب میبیند.
فرزند جایگاه والایی در منظومهی توحیدی دارد
یک بحث استثنائی قرآن دربارهی فرزند، در آیات ابتدایی سورهی مبارکهی «مریم» و در مورد حضرت زکریا علیهالسلام است. جناب زکریا اینگونه به پروردگارش میگوید که: «قالَ رَبِّ إِنِّی وَهَنَ الْعَظْمُ مِنِّی وَاشْتَعَلَ الرَّأْسُ شَیباً وَلَمْ أَکُن بِدُعَائِک رَبِّ شَقِیاً»۲ پروردگارا من پیر شدهام، ولی اینطور هم نیستم که بگویم نمیشود؛ « وَإِنِّی خِفْتُ الْمَوَالِی مِن وَرَائِی»۳ من یک مَوالیای دارم و نگرانشان هستم. منظورش از موالی چیست؟ آیا یعنی خانوادهای دارد؟ نهخیر؛ میگوید: «وَ إِنِّی خِفْتُ الْمَوَالِی مِن وَرَائِی» و ضمناً هم میدانم که «فَهَبْ لِی مِن لَّدُنک وَلِیّاً»۴.
نمیگوید من از جانب تو غلام میخواهم. نمیگوید: فَهَبْ لِی مِن لَّدُنک وَلداً، بلکه میگوید: «فَهَبْ لِی مِن لَّدُنک وَلیّاً». میگوید «ولیّ» میخواهم. یعنی یک مسیری را آمده و یک حرکت توحیدی را شروع کرده و حالا نگران است که در آینده برای این حرکت چه اتفاقی خواهد افتاد. یعنی میخواهد یک کسی این حرکت توحیدی را ادامه دهد. بعد توضیح میدهد و میگوید: «یرِثُنِی وَیرِثُ مِنْ آلِ یعْقُوب»۵. ارث نبوت برایش مهم است، نه اینکه من دچار کهولت سن هستم و میترسم این پولهایی که جمع کردهام، چه خواهد شد! او «ولیّ» میخواهد. میگوید من پرچم توحید را برافراشتهام و بعد از رفتنم نگران این پرچم توحید هستم. به خاطر اینکه موسی وقتی از میان قومش رفت، همهی تلاشهای او را به هم ریختند. پس حالا من یک کسی را میخواهم که ولیّ باشد تا این پرچم توحید را به دست او بسپارم. فرزندش را برای ادامهی ولایتش میخواهد و این همان نگاهی است که همهی انبیاء به فرزندانشان دارند.
صفحات: 1· 2