گرافیک اطلاعرسان// اختلافافکنی میان شیعه و سنی کفران نعمت است
اذکاری برای افزایش نعمت های الهی!
در این باره از حضرت محمد (ص) روایت شده است که ایشان بیان داشته اند: هر کس که بخواهد زندگانی اش غرق در نعمت گردد به اذکار ششگانه در مواقع گوناگون بپردازد که آن ها چنین می باشند:
1- آن که در آغاز هر کار بگوید: بسم الله الرحمن الرحیم؛
2- چون نعمتی از راه حلال نصیبش شد بگوید: الحمدلله ربّ العالمین؛
3- چون خطا و لغزشی از او سر زد بگوید: استغفرالله ربّی و اتوب الیه؛
4- چون به غم و اندوهی دچار شد بگوید: لاحول و لاقوّة اِلا بالله العلیّ العظیم؛
5- هرگاه برنامه ریزی برای انجام کاری نمود بگوید: ماشاءالله کان (اِن شاءالله)؛
6- و چون از ستمگری ترس داشت بگوید: حسبنا الله و نعم الوکیل.
منابع:
1- مقدادی اصفهانی. نشان از بی نشان ها: 366.
2- رضوانی. دارالشفای اهل بیت (ع): 102.
آیا زنان ناقص العقل هستند؟!
پژوهشگر: رقیه علیمحمدی
استاد راهنما: سرکار خانم میترا ترابی زنجانی
بررسی جایگاه زن در اندیشه امام علیعلیه السلام و آنچه در نهج البلاغه و سایر متون تاریخی و حدیثی دیگر آمده، آهنگی ملامتگر و تنقیص کننده دارد. که این امر زمینه های گفتگو های فراوان و داوری های متناقض را پیش آورده است.
مثلا در خطبه 80 نهج البلاغه آمده که حضرت چنین خطابه خواندند:
“ای مردم! ایمان زنان ناتمام است، خرد ایشان ناتمام است….”
حال در این باره توجیه ها و سخنان متفاوتی از عالمان و متفکران عرضه شده است.
برداشت ها و تحلیل ها
الف) نفی مطلق:
این گروه، این سخنان را مبنای زن شناسی و تعامل با زنان قرار داده و به دفاع از این روایات منقول پرداخته اند.
ب) نفی مطلق:
این گروه نیز چنین سخنانی را ستمی بر زن دانسته و ظلم تلقی کرده اند و گفته اند: البته که وضعیت تاریخی باعث این سخنان شده است.
ج) توجیه و تأویل:
این گروه از یک سو پذیرش این سخنان را و نسبت دادن آنها به امام علی علیه السلام را روا ندانسته و از دیگر سو، آن حضرت را والاتر از آن می دانند که بر موجودی خواه زن، و خواه مرد، ستم روا دارد و ناعادلانه بر کسی بتازد.
حال، توجیهات این گروه همگی در یک سطح نیست. به طور مثال:
الف) گروهی معتقدند که بخشی از نکوهش های نهج البلاغه راجع به زن ظاهرا به جریان جنگ جمل باز می گردد. و روایاتی که در نهج البلاغه وارد شده یک قضیه حقیقه نیست، بلکه تقریبا نظیر قضیه ی شخصیه یا قضیه خارجیه است1.
ب) برخی این سخنان را به دوره ای از زمان اختصاص داده اند. و گفته اند: قراین و مناسبت های تاریخی را نباید ندیده گرفت2.
ج) برخی نیز بر این باورند که در برخورد با این سخنان، سه نکته را باید در نظر داشت: 1. احتمال تحریف؛ 2. سنجش سخنان با روح اسلام؛ 3. تأویل؛ و گفته اند: نهج البلاغه مجموعه ای است که عالم بزرگوار ما، سید رضیرحمت الله علیه، حدود دوق قرن پس از حضرت امیر به جمع آوری آن پرداخته؛ بنابراین نمی توان قسم خورد که تمامی کلماتی که از آن حضرت نقل شده، به دور از هرگونه تحریف و دستبرد باشد. و باید سلسه راویان آن را بررسی نموده و آن مطالب را با روح اسلام که همان محکمات قرآن است، سنجیده شود…3
د) برخی نیز از جنبه ی نوع و تفاوت های در خلقت زن و مرد اشاره کرده و این موضوع را از آن جهت پیگیری نموده اند.
……………….
صفحات: 1· 2
عشق مدیون شماست ...
ای شهیدان ، عشق مدیون شماست
هرچه ما داریم از خون شماست
ای شقایق ها و ای آلاله ها
دیدگانم دشت مفتون شماست . . .
افرادی که بدون گذر از پل صراط وارد بهشت می شوند
در این باره از حضرت محمد (ص) روایت شده است: چون روز قیامت فرا رسد، خداوند متعال برای دسته ای از امت من بال و پر می رویاند، پس آن ها از قبور خویش خارج شده و به سوی بهشت پرواز می نمایند.
پس فرشتگان خطاب به آنان می گویند: آیا ترازوی سنجش اعمال را مشاهده نموده اید؟ و آن ها در جواب می گویند: ما هیچ چیز ندیده ایم. پس فرشتگان می پرسند: آیا از پلِ صراط عبور نموده اید؟ و آن ها در جواب می گویند: ما صراطی ندیده ایم. پس فرشتگان می پرسند: آیا جهنم را دیده اید؟ و آن ها پاسخ می دهند: ما هیچ چیز مشاهده نکرده ایم.
پس فرشتگان با تعجب از آنان می پرسند: شما از امت کدام پیامبر می باشید؟ و آن ها پاسخ می دهند: از امت محمد (ص).
پس فرشتگان می گویند: شما را به خدا سوگند به ما بگویید که در دنیا چه کارهایی انجام می دادید که این چنین پاداشی به شما داده شده است؟
آنان پاسخ می دهند: دو خصلت در ما وجود داشت که خدای متعال به واسطه ی آن ما را بدین درجه رسانید.
فرشتگان می پرسند آن دو خصلت چه بوده است؟ و آن ها پاسخ می دهند: ما چنان بودیم که در خلوت شرم و حیا داشتیم که معصیت خدا را انجام دهیم و همواره به قسمت خویش (روزی خود)، اگرچه اندک بود، قانع و راضی بودیم. پس فرشتگان می گویند: همانا این درجه حق شما و برازنده شما می باشد.
منابع:
1- علامه مجلسی. بحارالانوار، ج103: 26.
2- رسولی محلاتی. راهنمای بهشت: 232.