نشانی من....
من نشاني از تو ندارم اما نشاني ام را براي تو مي نويسم
در عصرهاي انتظار به حوالي بي كسي قدم بگذار
خيابان غربت را پيدا كن و وارد كوچه پس كوچه هاي
تنهايي شو كلبه غريبي ام را پيدا كن
كنار بيد مجنون خزان زده و كنار مرداب آرزوهاي رنگي ام
در كلبه را باز كن به سراغ بغض خيس پنجره برو
حرير غمش را كنار بزن مرا خواهي ديد….
با بغضي كويري كه غرق عصاره انتظار است.
التماس دعای فرج
عملی که سختی شب اول قبر را از میت دور می کند
در روایات آمده است که مستحب است در شب اول قبر دو رکعت نماز وحشت برای میت بخوانند، در رکعت اول سوره حمد و آیة الکرسی، و رکعت دوم بعد از حمد ده مرتبه سوره قدر بخواند، و بعد از سلام نماز بگوید: «اَللهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمُدٍ وَ آلِ مُحَمَد وَ ابعَث ثَوابَها اِلی قَبرِ فُلان» و به جای این کلمه اسم میت را بگوید.
همچنین سید بن طاووس از حضرت محمد (ص) روایت کرده که فرمودند: نمی گذرد بر میت ساعتی سخت تر از شب اول قبر، پس رَحم نمایید مردگان خود را به صدقه، و اگر نیافتی چیزی که صدقه بدهی، پس یکی از شما دو رکعت نماز بخواند و در رکعت اول حمد یک مرتبه و سوره توحید دو مرتبه، و در رکعت دوم حمد یک مرتبه و سوره تکاثر ده مرتبه، و سلام دهد و بگوید: «اَللهُم صَلِ عَلی مُحَمَد وَ آلِ مُحَمَد وَابعَث ثَوابَها اِلی قَبرِ ذلِکَ المَیِت فُلان بنِ فُلان». پس حق تعالی می فرستد همان ساعت هزار ملک به سوی قبر آن میت با هر ملکی جامه ای و حلّه ای، و تنگی قبر او را وسعت دهد تا روز نفخ صور و عطا کند به بجا آورنده نماز به عدد آنچه آفتاب بر آن طلوع می کند حسنات، و بالا برده می شود برای او چهل درجه.
تأثیر نماز شب اول قبر
ثقه الاسلام نوری، در دارالسلام از شیخ خود حاج ملا فتحعلی سلطان آبادی نقل کرده که فرمود: عادت طریقه من بر آن بود که هر کسی از دوستداران اهل بیت را که خبر فوتش را می شنیدم دو رکعت نماز در شب دفن او برای او می گزاردم، خواه آن میت را بشناسم یا نشناسم و هیچ کس بر این طریقه من مطلع نبود تا آن که روزی یکی از دوستان، مرا در راهی ملاقات کرد و گفت: دیشب خواب دیدم فلان شخص را که در این ایام وفات کرده و پرسیدم از حال او و آنچه بر او گذشته بعد از مُردن. پس او گفت: من در سختی و بلا بودم و حال کارم به عقاب بود، اِلا آن که دو رکعت نمازی که فلانی خواند- و اسم شما را برد- آن دو رکعت نماز مرا از عذاب نجات داد، خدا رحمت کند پدرش را به این احسانی که از او به من رسید.
منابع:
1- محدث قمی. سفینة البحار، ج2: 47.
2- کلینی. کافی، ج3، 285.
3- عزیزی. نمازهای مستحبی: 156.
پوشیدگی هنر است...
وقت ندارم، چه کنم؟!
جهت مشاهده ی در سایز اصلی، بر روی تصویر کلیک کنید
+
در یکی از ماههای مبارک رمضان بود که موضوعی را خدمت ایشان عرض کردم. با ایشان تا کنار ماشین قدم میزدم. ایشان فرمودند که این کار را انجام بده، اینطوری انجام بده، آنطوری انجام بده، داشتند توصیه میکردند. من عرض کردم: آقا، خیلی وقت تنگ است؛ اینقدر فرصت نیست. ایشان فرمودند:«چرا وقت تنگ است»؟ گفتم: من صبح میروم سر کار و مسؤولیّت اداری دارم، بعد از ظهر که برمیگردم افطاری میخوریم و بعد هم خودم را برای اینکه خدمت شما برسم، آماده میکنم. بعد تا برسم خانه، ساعت دوازده میشود، تا آماده خواب بشوم، خلاصه من چهار ساعت میخوابم. ایشان فرمودند: «چهار ساعت میخوابی»؟ گفتم: حاج آقا! پس چقدر بخوابم؟ ایشان گفتند: «آقا! جدّاً چهار ساعت میخوابی»؟ من یک شیطنتی کردم گفتم: شما چقدر میخوابید؟ من امیدوارم آنهایی که میشنوند به دقّت بشنوند و باور کنند. ایشان فرمودند: «چهل و پنج دقیقه». من مغلطه کردم و گفتم : حاج آقا! بعد از نماز صبح، چهل و پنج دقیقه؟ فرمودند: «نخیر؛ مغلطه نکن پسر! چهل و پنج دقیقه!»
از کتاب خاطرات حضرت آیت الله مجتبی تهرانی رضوان الله تعالی علیه
چرا به قرض می گویند قرض؟
امام صادق علیه السلام:
«ما من مسلم اقرض مسلماً قرضاً حسناً یرید به وجه الله الا حسب الله له اجرها كحساب الصدقة حتی یرجع الیه.»
“هر مسلمانی كه برای رضای خدا به مسلمانی قرض الحسنه بدهد، حتماً خداوند پاداش آن را مانند پاداش صدقه دادن حساب می كند، تا هنگامی كه آن قرض به او باز گردد.” (وسائل الشیعه، ج ۱۳، ص ۸۷)
و اما چند نکته کوتاه و شنیدنی:
- “قرض” در لغت یعنی بریدن؛ عرب هم به قیچی چون می برد می گوید مقراض.
- اما چرا به قرض می گویند قرض؟ قرار است ما را از چه چیز ببُرّد؟ ظاهراً قرار است قرض ما را از منیت، حرص، دنیا دوستی، پول پرستی و از این جور مفاهیم ببرّد و در یک کلام از این صفات دنیوی دورمان کند.
- از طرفی قرض، در واقع بخشی از مال شما را از سایر اموالتان جدا می کند و می بُرد و به دست نیازمندی می رساند.
- نکته دیگر اینکه قرض فقط به مال نیست. هر امکاناتی را که شما در توان دارید تا در اختیار برادر مومنتان بگذارید قرض محسوب می شود و البته به دریغ کننده آن هم در روایات وعده های بسیار وحشتناکی داده اند!
چهار پرنده راهزن!
داستان حضرت ابراهیم را شنده اید؟ همان چهار پرنده که از طرف خداوند دستور داده شد تا ذبح کند و گوشت آنها را مخلوط نماید و هر جزئی را بر سر کوهی قرار دهد، سپس در جایی بنشین و آن چهار پرنده را به اذن خدا صدا بزند. آن پرنده ها هم دوباره به اذن خدا زنده شدند و…
شیخ صدوق (ره) (همان ابن بابویه خودمان) روایت کرده که آن چهار پرنده طاووس، كركس، خروس و مرغابی بودند و هر کدام هم اشاره به صفتی مذموم از انسان داشتند. طاووس، دلبستگی به زینت دنیا؛ كركس، آرزوی دراز؛ خروس، طغیان شهوت جنسی و و مرغابی اشاره به حرص دارند.
تو خلیل وقتی ای خورشید هُش
این چهار اطیار رهزن را بكش
خُلق را گر زندگی خواهی ابد
سر ببر زین چار مرغ شوم و بد[جلال الدین بلخی]
یعنی ای انسان، اگر خواهان ترقی و کمال هستی راهش گذر از دل بستگی ها و شهوات و حرص و آرزوی بلند است.
یک تمرین ساده
و نکته پایانی اینکه با تمرین قرض دادن، می توانیم حداقل دو یا سه صفت از چهار صفت ناپسند فوق را از خود دور کنیم. چرا که قرض دهنده از حرص، دلبستگی به دنیا و حتی شاید از آرزوهای دور و دراز در امان باشد.