انقـلاب جنسی چه بـلایی بر سر زنــان آمریـکا آورد + آمــار
آزادی جنسی که از آن به عنوان یک انقلاب یاد می شود یکی از افتخارات معاصر تمدن غرب است. انقلابی که اولین و بیشترین قربانیان آن را زنان و دختران تشکیل می دهند. گذشته از نتایج غیر مستقیم اجتماعی، مادران تنها، فرزندان رها شده، بیماری های جنسی و هرج و مرج احساسات در افراد و نیز سقط جنین گسترده از نتایج مستقیم این آزادی بوده است که بیشترین صدمه را به جسم و روح زنان به خصوص در آمریکا وارد ساخته است.
انقـلاب جنسی، زن و جامعــه آمریکا
آیا انقلاب جنسی برای زنان آمریکا خوب بوده است؟ به هیچ وجه. در حقیقت، اگر به واقعیتها دقت کنیم آشکار خواهد شد که انقلاب جنسی برای زنان آمریکایی یک نگون بختی بزرگ بوده است. در آمریکای امروز به مردان آموزش داده می شود که به زنان همچون کالای جنسی بنگرند و جامعه به شدت بی بند و بار شده است. در نتیجه، آمریکا در میان کشورهای جهان بالاترین رتبه را در بارداری نوجوانان دارد و هر ساله ۱۹ میلیون نفر نیز به کسانی که به بیماری های مقاربتی دچار شده اند، افزوده می شود.
بیش از نیمی از تمامی کودکانی که از زنان زیر ۳۰ سال متولد می شوند؛ زنازاده هستند و با این حال مردم آمریکا از هم پاشیدن واحد اجتماعی خانواده را همچنان تماشا می کنند. با این وجود اگر کسی به زنان آمریکایی در مورد پوشش مناسب و پرهیز از بی بندوباری و حفظ خود برای ازدواج و زندگی مشترک تذکری دهد به شدت مورد انتقاد قرار می گیرد. در صورتی که این اصول رعایت می شد آمریکای امروز دیگر با مشکل بیماری های جنسی، بارداری نوجوانان و سقط جنین مواجه نبود.
انقلاب جنسی حدود سه دهه است که جامعه ی آمریکا را تحت تاثیر قرار داده و رفتارها و رویکردهای مربوط به روابط جنسی، خانواده و جامعه را تغییر داده است. هدف از انقلاب جنسی، ایجاد شادی و لذت از طریق رابطه جنسی بدون تعهد بود؛ اما اکنون نتیجه ای به جز ناامیدی و ناراحتی به جای نگذاشته است.
صفحات: 1· 2
اینفوگرافیك | دولت اسلامی
"شیعه" یعنی شبکه حزبی امام صادق(ع)
عصر امام صادق(ع) یکى از طوفانىترین ادوار تاریخ اسلام است که از یک سواغتشاشها و انقلابهاى پیاپى گروههاى مختلف، به ویژه از طرف خونخواهان امام حسین ( ع ) رخ مىداد، که انقلاب “ابو سلمه” در کوفه و “ابو مسلم” در خراسان و ایران از مهمترین آنها بوده است و همین انقلاب سرانجام حکومت شوم بنىامیه را برانداخت و مردم را از یوغ ستم و بیدادشان رها ساخت. لیکن سرانجام بنى عباس با تردستى و توطئه، بناحق از انقلاب بهره گرفته و حکومت و خلافت را تصاحب کردند. دوره انتقال حکومت هزار ماهه بنى امیه به بنى عباس طوفانىترین و پر هرج و مرج ترین دورانى بود که زندگى امام صادق ( ع ) را فراگرفته بود.
مقام معظم رهبری پیرامون سبک و سیره زندگی امام جعفر صادق(ع) بیانات متعددی فرمودهاند؛ بخشی از سخنان ایشان پیرامون نکات مهم زندگی امام صادق(ع) به شرح ذیل است:
حیات امام صادق؛ عصر استحکام پایههای معرفت اسلامی در جامعه
حرکت امام صادق(ع) و بهطور کلى حرکت عمومى ائمه هدى(ع)، بخصوص نُه امامى که از بعد از حادثهى عاشورا تا زمان غیبت حضرت ولىعصر این منصب را داشتند، با رفتار و هویت و حرکت بسیجىِ امروز ملت ما، رابطهیى وجود دارد. ائمه اطهار(ع) وظیفه خود مىدانستند که هم پایه ارزشها و تفکر اسلامى را در ذهنیت جامعه مستحکم و عمیق نمایند و هم سعى کنند که بناى آن سلطنت پدید آمده و بناحق بر جاى نبوت نشسته را منهدم و ویران کنند و یک بناى حقیقى و صحیحى بهوجود بیاورند.
ائمه(ع)، مبارزه بسیار پُررنج و پُرتلاش و پُرمحتوا و فراگیرى را مىکردند؛ هم در زمینه معنوى و فرهنگى؛ براى حفظ پایههاى اعتقاد اسلامى و جلوگیرى از انحرافى که در جهت بناى حکومت سلطنتى ممکن بود بهوجود بیاید، که بهوجود آمده بود؛ هم در جهت مبارزه سیاسى. اوج این حرکت در زمان امام صادق بود. نمىشود گفت در زمانهاى دیگر، این حرکت اوج نداشت؛ چرا، در زمان امام رضا(ع) و در زمانهاى دیگر هم همینطور بود؛ منتها زمانه در دوران امام صادق(ع) یک فرصت و فسحتى را در اختیار گذاشت و این بزرگوار توانستند کارى بکنند که با پایههاى معرفت اسلامىِ صحیح در جامعه، آنچنان مستحکم بشود که تحریفها دیگر نتواند این پایهها را از بین ببرد. ایشان این کار را کرد، تا این زمینه بماند و در هر دورهیى از دورههاى تاریخ، کسانى که لایق هستند، بتوانند از این زمینه استفاده کنند و نظام اسلامى و مبناى مبتنى بر ارزشهاى اسلامى را بهوجود بیاورند و این بناى رفیع را بسازند. این، کارِ امام صادق(ع) است. آنچه که ما امروز در عرصهى نظام جمهورى اسلامى با آن مواجه هستیم، شباهتى به این حرکت عظیمِ عمیقِ نیازمند به صبر و حوصله ائمه(ع) دارد؛ به همان اندازه هم تأثیرات عمیقى را دارد. (1384/09/07 - بیانات در دیدار هزاران نفر از بسیجیان در سالروز شهادت حضرت امام صادق)
صفحات: 1· 2
روش تدریس مقام معظم رهبری چگونه است؟
يكي از ويژگي هاي شخصيتي و خُلقي سيد و استاد عزيزما؛ نظم فكري و هيجاني ايشان است. كه در سبك زندگي ما بسيار مورد نياز است. ايشان در هنگام تدريس با تمام وجود، دل به بحث ميدهند، بسيار منظم تدريس مي كنند و سوالات و نقدهاي حاضرين را با حوصله و نشاط مي شنوند و پاسخ مي دهند… گويي در اين عالم هيچ دغدغه اي غير از مبحث فقهي آن روز ندارند.
اين نظم فكري و اشراف علمي به مباحث و تسلط بي نظير ايشان به علم رجال و همچنين ذهن آماده و جوّال و… تصوير مدرسي جوان و سبكبال را در ذهن مخاطب ترسيم مي كند كه تنها كارش در دنيا، همين تدريس صبحگاهي فقه است ولاغير؛ نه تصوير مردي مجاهد كه سنگيني بار زعامت شيعيان و رهبري نظام اسلامي ايران را بر دوش دارد؛ با اين همه مشكلات داخلي و خارجي و فتنه ها و نيرنگ هاي نو به نو و گوناگون دشمن!
از جمله جالب است بدانيد ايشان در درس خارج اصلا و ابدا به موضوعات سياسي روز -داخلي يا خارجي- نمي پردازند؛ حتي در جلسات متعدد درس در سال٨٨؛ كه مصداق بارز اين آرامش و “نظم فكري” ايشان بود آن هم در آن روزهاي پرتلاطم و غبارآلود اغلب مردم محافل ادبي ايشان با حضور شعرا را از تلويزيون ديده اند و يا نشست ايشان با نظاميان و يا اهالي سياست و… اين “نظم فكري” در تمام اين مجالس و محافل به وضوح ديده مي شود .
صفحات: 1· 2