بزرگترین گناه نابخشودنی چیست؟
پاسخ اجمالی
گناهان یا کبیرهاند یا صغیره، و اسباب مغفرت و آمرزش گناهان نیز سه چیز است؛ توبه، شفاعت و انجام کارهای نیک؛ مانند نماز و… .
برخی از گناهان به وسیله شفاعت بخشیده میشوند، البته اگر شخص گنهکار، اهل ایمان و یکتا پرست باشد، برخی دیگر از گناهان بویژه گناهان صغیره با انجام کارهای نیک، قابل بخشش هستند. اما تعداد اندکی از گناهان؛ مانند شرک و کفر هستند که با انجام کارهای نیک و شفاعت بخشیده نمیشوند، بلکه فقط با توبه بخشیده خواهند شد.
بنابر این گناهی وجود ندارد که قابل بخشش نباشد، و اگر در روایات، تعبیری مبنی بر گناهان نابخشودنی یافت میشود، مراد آن است که بدون اسباب، خصوصاً بدون توبه قابل بخشش نیست، نه اینکه به طور مطلق قابل بخشش نباشد. بر این اساس، خداوند حکیم در قرآن کریم میفرماید: از رحمت خدا ناامید نمیشوند، مگر گروهی که کافر به خدا باشند.
البته، برخی از گناهان علاوه بر اینکه جنبه حق اللهی دارند، حق الناس هم هستند که خداوند حق خودش را میبخشد، اما حق الناس را بدون رضایت صاحب حق نمیبخشد و گنهکار باید حق صاحب حق را پرداخت و رضایتش را جلب نماید تا توبهاش پذیرفته شود و آثار گناهش کاملاً از بین برود.
صفحات: 1· 2
نگران نباشید خداوند باز هم مهمانی دارد!
بالاخره ماه مبارک رمضان نیز سپری شد و عده ای سربلند از این مهمانی آسمانی بیرون آمدند و عده ای سرخورده و در حسرت که چرا در این مهمانی با شکوه شرکت نکردند،ولی با این وجود وانمود می کنند که خوشحالند و در گرمای طاقت فرسای تابستان گرسنگی و تشنگی را تحمل نکردند،اما مگر می شود که آدمی با گوش فرا دادن به دستور شیطان و بنده او شدن،احساس رضایت و خوشحالی کند .
به تحقیق غمی در دل های این افراد وجود دارد که از به زبان آوردن آن عاجز و ناتوان هستند.اما با این حال چه می توان در این بارگاه با عظمت به زبان آورد که سراسر رحمت و بخشش و غفران و مهربانی است.
چرا که این اولین و آخرین ضیافت الهی نبوده است و با پایان یافتن ماه مبارک رمضان هنوز هم مهمانی های دیگری نیز در راه است که هر دو گروه چه آن کسانی که توفیق حضور در این مهمانی آسمانی را داشتند و چه آن عده که خود را محروم کردند،می توانند در آن حضور یابند و از امواج خروشان دریای رحمت خداوند بهره مند گردند،چنانچه خداوند متعال در حدیثی قدسی می فرماید:
« أهلُ طاعَتی فی ضِیافَتی، و أهلُ شُکری فی زِیادَتی ، و أهلُ ذِکرِی فی نِعمَتی ، و أهلُ مَعصِیَتی لا اُویِسُهُم مِن رَحمَتی ؛ إن تابُوا فأنا حَبیبُهُم ، و إن دَعَوا فَأنا مُجِیبُهُم» : خداوند متعال فرمود: فرمانبردارانِ از من در میهمانى من هستند، و سپاسگزارانِ از من در فزایندگى من، و یاد کنندگانِ من در نعمت من، و نافرمانانِ خود را از رحمتم نومید نمى گردانم. اگر توبه کردند، من دوست آنها هستم و اگر [مرا] خواندند، جواب گویشان هستم.»[بحار الأنوار :ج ۷۷،ص۴۲]
صفحات: 1· 2
دوست خوب از دیدگاه آیت الله بهجت
معني انتظار به قلم حضرت امام موسي صدر
انتظار عبارت است از اينکه آماده باشيم، شمشير و تفنگ در دست، تمرين کنيم و آموزش نظامي ببينيم. خود را آماده سازيم. مراقب و نگهبان بگماريم و رادارها را فعال کنيم تا زمان حملة ناگهاني دشمن را دريابيم. اين معني انتظار است. ما در انتظار حضرت مهدي(ع) هستيم. آن حضرت، پس از آنکه ظلم و جور جهان را فرا گرفت، چه خواهد کرد؟ او ميآيد و عدل و داد را در جهان حاکم ميکند. اين آرزو چقدر عظيم است و اين هدف چقدر بزرگ! مهدي(ع) تنها کسي است که جهان را پس از گسترش ستمکاري، از عدل و داد پر خواهد کرد. اين حادثة بزرگي است که هيچ چيز جز صاحب آن، بزرگتر از آن نخواهد بود. آيا اين حادثه تنها به دست حضرت مهدي(ع) روي ميدهد؟ طبيعتاً نه. ما بايد همکاري و همياري کنيم. ما ميخواهيم امام عصر(ع) به تمام و کمال در جهان ظهور کند. علم او، هنر او، قدرت و تربيت او ظهور کند. ما بايد آماده باشيم. زماني که از ما دعوت ميشود، چه بايد بکنيم؟ ما بايد آمادة ايفاي نقش خود باشيم. هنگامي که آن حضرت فرياد «اي مردم!» برميآورد، او را لبيک بگوييم. بايد آماده باشيم و از هر چه داريم دست بشوييم. در حال آماده باش و با آمادگي کامل به کمک او بشتابيم. اگر جز اين است، پس معني انتظار چيست؟ انتظار يعني آمادگي، بسيج شدن، آموزش و آمادگي روحي، رواني، فکري، معنوي و جسمي و نيز آمادگي تکنولوژيک و نظامي.
خداوند جز از راه اسباب و وسايل امور، را سامان نميدهد. کسي که در انتظار عزّت و شرف است، نميتواند انتظار يک پيروزي ناگهاني را داشته باشد و نبايد عزّت و شرف را بدون تلاش و رنج توقع کند.
صفحات: 1· 2
نجار و عنایت امام رضا(ع)
عنایات ویژه هشتمین اختر تابناک آسمان ولایت و امامت، زمان و مکان نمیشناسد؛ میخواهد مسیحی، یهودی یا مسلمان باشی فرقی نمیکند، چرا که او چراغ هدایت است و فطرتهای پاک را به خوبی راهنمایی میکند، کافی است که از با عمق وجود او را صدا بزنید و او را بخوانید.
ماجرای عنایت ثامنالحجج(ع) به بیماری است که در اثر بیماریش، همسرش از او تقاضای جدایی کرده بود، اینک این کرامت عجیب از کتاب «کرامات امام رضا(ع)» نقل میشود:*دختر عمو را نمیخواهمهر کدام از کارگران نجاری آقا عمو چیزی میگفتند و میخندیدند، من هم همان طور که آخرین میخهای پنجره دو لت را میکوبیدم، به حرفهایشان با لبخند و رضایت گوش میدادم، حاج میرزا میگفت: تو واقعاً باید خدا را شکر کنی که یک همچین موقعیتی داری
اولاً برادر زاده اوستایی و اوستا تو را خیلی دوست دارد،
ثانیاً سر کارگری و دستمزدت از همه بیشتر است و از همه مهمتر اینکه داماد اوستایی و اوستا تنها دخترش را نامزد تو کرده است و گوش شیطان کر، همین روزها است که پلوی عروسیات را بخوریم…من با دلخوری حرفهای حاج میرزا را قطع کردم: چه فایده؟! الان دو سال است که من و دختر عمو با هم نامزدیم ولی هنوز آقا عمو، اجازه نمیدهد که همسرم را به خانهام بیاورم.
صفحات: 1· 2