وقتی آقا بیاید، فرزند من کجاست؟
رَبَّنَا هَبْ لَنَا مِنْ أَزْوَاجِنَا وَ ذُرِّیَّتِنَا قُرَّةَ أَعْینٍُ وَ اجْعَلْنَا لِلْمُتَّقِینَ إِمَامًا(۷۴) «پروردگارا! از همسران و فرزندانمان مایه روشنى چشم ما قرار ده، و ما را براى پرهیزگاران پیشوا گردان!» (فرقان ،۷۴) کاش روزی که علی (ع) تنهابود ، فرزندم را به یاری او می فرستادم ؛ کاش روزی که یاران امام حسن (ع) […]
رَبَّنَا هَبْ لَنَا مِنْ أَزْوَاجِنَا وَ ذُرِّیَّتِنَا قُرَّةَ أَعْینٍُ وَ اجْعَلْنَا لِلْمُتَّقِینَ إِمَامًا(۷۴)
«پروردگارا! از همسران و فرزندانمان مایه روشنى چشم ما قرار ده، و ما را براى پرهیزگاران پیشوا گردان!» (فرقان ،۷۴)
کاش روزی که علی (ع) تنهابود ، فرزندم را به یاری او می فرستادم ؛ کاش روزی که یاران امام حسن (ع) اورا تنها گذاشته بودند ، فرزندم را به یاری او می فرستادم . کاش روزی که امام حسین (ع) بر نیزه تنهایی تکیه زده بود وندای « هَل مَن ناصِرٌ یَنصُرُنی » زده بود ، فرزندانم را به یاری او می فرستادم تا در رکاب او شهید شوند .
کاش من وفرزندانم زمان ظهور امام زمان (ع) را درک می کردیم وفدایی او می شدیم .
صفحات: 1· 2
با خوردن این دانههای ریز قهوهای به جنگ گرما بروید
به نظر من که شیطان و بازیگوش هستند، مدام باید با قاشق دنبالشان کنی که ته ظرف جا خوش نکنند. یک نظر دیگر هم راجع به آنها دارم، اینکه هیچوقت نمیشود بین دندانها به دام انداختشان و حسابی ته مزهاش را حس کرد.
با همهی اینها همیشه بودهاند، از زمان پارچهای بلور و قدیمی مادربزرگها تا لیوانهای دسته بلند امروزی، همیشه شربت خاکشیر یار روزهای گرم تابستان ما ایرانیها بوده است.
از بیرون که بیایی و یک ذره گونههایت از گرما سرخ باشد از دهان همه میشنوی شربت خاکشیر بخور، این شربت دوای قدیم گرمازدگی است.
دانههای ریز ریز و قهوهای خاکشیر هیچوقت جایشان را به قرص و شربتهای مختلف داروخانهها نمیدهند و هیچ وقت هیچ دارویی به اندازه یک شربت خاکشیر خنک و پرملات نمیتواند جلوی گرمازدگی آدمها را بگیرد.
بعضیها هم با آبلیمو و گلاب درستش میکنند، یک پارچ بزرگ، تا نیمه آب و بعد چند قاشق آب لیمو و بعد دانههای خاکشیر و چند قطره گلاب هم بزنی تنگش و قطعههای یخ را هم در شربتت شناور کنی و بعد نوش جان.
قدیمیها همیشه یک چیزهایی میدانستند که توصیه میکردند و این توصیهها آنقدر تجربه شد تا امروز به دست ما رسید و حالا تابستان که میشود همه ما سراغ مغازههای عطاری میرویم و چند سیر خاکشیر برای روزهای گرما ذخیره میکنیم.
صفحات: 1· 2
تشویق فرماندهان در جبهه به سبک حاج علی فضلی
فرماندهان ما در دفاع مقدس از بهترین ها بودند. بالاخص فرماندهانی که میداندار عملیاتها بودند. سن و سالی هم نداشتند اما به عنوان یک پدر و برادر بزرگتر غمخوار نیروهاشون بودند.
شاید سختترین لحظه برای اونها توی جبهه وقتی بود که دستور میدادند. قبل از اینکه امر به کاری کنند نیم ساعت مقدمه چینی میکردند که:
برادرها، ما خادم شما هستیم و آیه قرآن میخوندند که «اطیعو الله و اطیعوالرسول و اولی الامر منکم» و….
آنقدر خودشون رو کوچیک میکردند تا خدای نکرده اونها رو غرور نگیره. اگر رزمندهها رو به کاری امر میکردند، خودشون قبلا اون کار رو انجام داده بودند. قبل از اینکه امر کنند سینه خیز برید خودشون رو روی خاک میانداختند و روی زمین میکشیدند و بعد از نیروهاشون میخواستند اوامر رو اجرا کنند.
صفحات: 1· 2
میدان عمل خالیست...
میدان عمل خالیست ، او در پی سرباز است
چون ما همه سرداریم ، ســردار نـمـی آید…
دل نوشت :
قدری بخند ، بلکه خنثی شود دلم!
فواید نماز صبح!
ماز صبح:
انسان مسلمان در صبح برای نماز صبح بیدار می شود درحالیکه دربرابر سه تحول مهم قرار دارد:
۱) دریافت نور در زمان آن که فعالیت غده صنوبری را کاهش می دهد، و میلاتونین را کم می کند و عملیات دیگر مرتبط با نور را فعال می سازد.
۲) پایان کنترل دستگاه عصبی (ناخوشایند) که شب ها باعث آرامش می شود و شروع دستگاه عصبی (خوشایند) که روزها باعث فعالیت می شود.
۳) آمادگی برای استفاده از نیرویی که افزایش کورتیزن در صبح آن را ایجاد می کند، و این افزایش خود به خود صورت می گیرد و به خاطر بلند شدن ازخواب و پایین آمدن از تخت نیست همچنانکه هورمون سیرنونین و اندرفین در خون نیز افزایش می یابد.