• تماس  

یا شمس الشموس

ای شهید…

05 تیر 1392 توسط 313

 

ای شهید…
ای آنکه بر کرانه ازلی و ابدی وجود بر نشسته ای ، دستی بر آر و ما قبرستان نشینان عادات سخیف را نیز از این منجلاب بیرون کش.

شهید سید مرتضی آوینی

 

 نظر دهید »

سه ترکش به سه سر سه حسین

05 تیر 1392 توسط 313

روایت سرنوشت سربازان روح الله در لشکر ویژه 25 کربلا بسی خواندنی و شنیدنی است. هر بار که به سراغ سیره ی این دلدادگان می رویم به گوشه ای از حلاوت حسینی زیستن شان پی می بریم. نقل خاطره زیبای ذیل از زبان رزمنده «شعبان ملک شاهی» است که تقدیم مخاطبین محترم و عاشقان فرهنگ ایثار و شهادت می شود.

****

بچه ها خودشان را برای عملیات محرم آماده می کردند.

حسین مقصود لو که تازه بیسیم چی شده بود. پیش من آمد و گفت:

- «دلم نمی خواهد این جا باشم؛ دلم برای مادر پیر و تنهای خودم می سوزد. می دانم که دیگر بر نمی گردم و شهید می شوم.»

با تعجب به او گفتم:

- «چه ات شده؟! تو که قبلاً برای عملیات ها لحظه شماری می کردی؛ حالا می ترسی؟!»

صفحات: 1· 2

 نظر دهید »

در آغوش او

05 تیر 1392 توسط 313

میرزای قمی نویسنده کتاب «قوانین الاصول» می‌گوید:سیدبحرالعلوم درآغوش و سینه امام زمان

من با علامه بحر‌العلوم با هم در درس استاد وحید بهبهانی شرکت می‌کردیم و در مباحثاتی که من با ایشان داشتم اغلب من تقریر کرده و درس را توضیح می‌دادم تا اینکه من به ایران آمدم و سید بحر‌العلوم در نجف ماند.

بعدها وقتی شهرت علمی سید‌بحرالعلوم به من رسید تعجب می‌کردم که این نباید تا این حد از حیث علمی قوی شده باشد تا اینکه من برای زیارت عتبات عالیات وارد نجف اشرف شده و سید را ملاقات کردم، با اینکه میرزای قمی، خود از بزرگان به شمار می‌رفت، می‌گوید: من دیدم سید ‌بحر‌العلوم همانند دریای مواج و عمیقی از دانش‌هاست سپس از او پرسیدم: ما در یک درجه‌ای از علم بودیم لذا شما در این حد نبودی و چطور شد که به این معارف دست یافتی؟ سید رو به من کرد و گفت: میرزا این از اسرار است اما من آن را به تو می‌گویم به شرطی که تا زنده هستم به کسی نگویی!

علامه بحر‌العلوم ادامه داد: چگونه این طور نباشم در حالی که آقایم حجت‌بن ‌الحسن(ع) شبی مرا در مسجد کوفه به سینه مبارک خود چسباند!

پاپستیــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

سید مهدی بحرالعلوم از علمای نادر شیعه به حساب می آید و خواندن اندکی از او لازم است

 نظر دهید »

حجاب اسلامی یا حجاب ترکیه ای ...!؟

05 تیر 1392 توسط 313

حتما همه شما دوستان می دانید که از اسلام برداشت ها و تعریف های مختلفی شده است و هر کسی براساس پیشینه و شناختش یک برداشت دارد؛ مثلا اسلام ناب محمدی ؛ اسلامی است که در برگیرنده تمام شئونات دین مبین و البته فرامین اصیل اسلام است، اسلام آمریکائی؛ کلمه ای که بارها شاید آن را شنیده باشید و آن یعنی اسلام تساهل و تسامح ، اسلام گوشه گیری و منزوی بودن ؛ یعنی به هیچکس و هیچ چیز کاری نداشته باش و در گوشه دنج خود مشغول عبادت شو و تو را اصلا به جامعه چه کار…! و تعاریف مختلف دیگری که مانند همین مصادیق برگرفته از نوعی برداشت سطحی از است !!

اما حجاب نیز به خاطر همین برداشت ها شکل ها و صورت های مختلفی گرفته است که هر کدام بیان کننده نوعی از این اسلام است! در کشور اسلامی ما که قوانینش بر گرفته از اسلام ناب است ( هر چند بعضی مواقع به صورت ضعیف انجام می شود ) حجاب جایگاه ویژه و خاصی برای خود دارد و بهترین نوع آن چادر محسوب می شود؛ هر چند بنا بر گفته مورخان حجاب در ایران باستان نیز وجود داشته و قبل از ظهور اسلام در ایران تعداد زیادی از زنان حجاب داشته اند . اما بعد از ظهور اسلام در ایران حجاب شکل دیگری یافت و به قول معروف استاندارد شد !! چون در ایران باستان بیشتر زن ها را برای دور نگاه داشتن از چشم بیگانگان و نامحرمان در خفا و در حرمسراها نگاه می داشتند و این نیز خود نوعی از حجاب محسوب می شود ( البته هنگام ورود به اجتماع هم حجاب داشتند !!! ) اما بعد از ظهور اسلام عزیز حدود آن مشخص شد و هر کدام از زنان و مردان حدود و ثغور خود را شناختند ! به زنان گفته شد در نماز دست ها تا مچ و گردی صورت و پاها تا قوزک پا حفظ شود و همین حد هم در اجتماع لازم است ( هر چند بهتر است کمی هم از این حد بیشتر حفظ شود از باب مقدمه واجب ) اما حجاب نباید طوری باشد که جذابیت های بدن مشخص باشد …!

صفحات: 1· 2

 نظر دهید »

پاسخ به یک شبهه/چرا هنگام شنیدن نام امام زمان می ایستیم؟

05 تیر 1392 توسط 313

پاسخ سوال این است که تکریم کریمان و تجلیل از صاحبان جلالت، همیشه و در همه جا پسندیده است؛ چنان که برای پیامبر (ص) و فرزندان معصومش (ع) بالاترین تکریم‌ها و تجلیل‌ها بایسته به نظر می‌رسد، لکن برخاستن و در حالت قیام «دست بر سر نهادن» تواضع و احترامی است که هنگام شنیدن نام هیچ کسی جز «قائم آل محمّد (ص) » به صورت سیره و سنت در نیامده است.

امام رضا (ع) را در خراسان می‌دیدند که در موقع ذکر نام «قائم» بر می‌خیزد و دست بر سر می‌نهد و می‌فرماید: «خدایا فرجش را تعجیل فرما و قیامش را آسان گردان۱».

از امام صادق (ع) پرسیدند: سبب برخاستن به خاطر ذکر لفظ «قائم» -از القاب امام حجّت (عج) - چیست؟

صفحات: 1· 2

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 382
  • 383
  • 384
  • ...
  • 385
  • ...
  • 386
  • 387
  • 388
  • ...
  • 389
  • ...
  • 390
  • 391
  • 392
  • ...
  • 547

درباره وبلاگ

همه عمر بر ندارم سراز این خمار مستی؛ که هنوز من نبودم که تو در دلم نشستی؛ تو نه مثل آفتابی، که حضور و غیبت افتد؛ دگران روند و آیند و تو.... همچنان که هستی؛ دل دردمند ما را، که اسیر توست یارا؛ .به وصال مرهمی نه، چو به انتظار خستی اللهم عجل لولیک الفرج

موضوعات

  • همه
  • سین یعنی سلامتی
  • حرفهای خودمونی
  • اخلاق
  • سیاسی
  • علمی
  • اجتماعی
    • زندگی
      • آشپزخونه من
      • نکات خانه داری
  • روانشناسی
    • مشاوره
  • احکام
  • پژوهشی
  • خبر خبر
  • پاتوق کتاب
  • چفیه خاکی
  • جام ولا
  • 30نما
  • شبهه
  • تاریخ نگاری
    • مناسبت روز
  • تصویر روز
  • معرفی نرم افزار
  • معرفی نرم فزار
  • خاطره نویسی

امکانات وب

كد تقويم

قالب وبلاگ


حرم فلش - ساعت فلش برای وبلاگ و سایت

آمارگیر

آمارگیر

قالب وبلاگ

آهنگ وبلاگ

نماز حاجت
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس