عالمان شیعه که منادی وحدت بودند
وحدت بین مسلمین و حفظ وحدت علی الخصوص در زمانه حاضر از موضوعات بسیار مهمی هست که همگی مسلمین باید بدان اهتمام داشته باشند. البته این وحدت به هیچ وجه بدین معنی نیست که مسلمین دست از عقاید خویش بردارند یا مباحث علمی حول مسائل اختلافی در بین مسلمین جریان نداشته باشد. بلکه حفظ وحدت بدین معنی است که مسلمین از هر فرقه و مذهبی کاری نکنند که احساسات دیگر مسلمین جریحهدار شود و به تفرقه و تشتت امت اسلامی بینجامد یا از آن بالاتر خدای نکرده به قتل و کشتار در بین امت اسلامی بینجامد.
در بین علما نیز چه علمای شیعه و چه علمای أهل تسنن مسأله وحدت و اهتمام به آن از مسائل اساسی بوده است که مورد توجه همگی علمای امت اسلامی از گذشته تا کنون بوده است. البته در قرن اخیر با توجه به شرایط بوجود آمده در بین امت اسلامی این نیاز به حفظ وحدت بیش از پیش احساس میشود. و به همین خاطر علمای قرن اخیر در این زمینه فعالیت و مواضع بیشتری داشتهاند.
میرازی شیرازی(1230-1312ق)
سید محمدحسن حسینی شیرازی معروف به «میرازی شیرازی» یا «میرزای بزرگ» یا «میرزای مجدد» از مراجع بزرگ شیعه بود که از پس از ارتحال شیخ اعظم انصاری(ره) در 1281ق که مرجعیت عام شیعه را داشت؛ مرجعیت عام شیعه به ایشان منتقل شد و ایشان به مدت 30 عهدهدار این امر بودند. فتوای معروف ایشان در تحریم تنباکو شهرهی عام و خاص است. اما فعالیتهای سیاسی-اجتماعی ایشان فقط به همین یک مورد خلاصه نمیشود.
ایشان با انتقال حوزه تشیع از نجف به سامراء که شهری سنینشین بود نقش بسزایی در ایجاد مودت و دوستی و روابط حسنه بین شیعه و أهل تسنن داشت. ایشان در آنجا به طلاب أهل تسنن نیز شهریه میدادند.
در زمان اقامت ایشان در سامراء حوادثی بوجود آمد که میتوانست به وحدت بین شعیان و أهل تسنن ضربه اساسی وارد کند که میرزا(ره) با درایت و تیزهوشی خودش مانع از آن کار شد. به 3 نمونه از این مسائل اشاره میشود:
صفحات: 1· 2
روایات اهل سنت از روز مباهله
شواهد التنزیل - الحاکم الحسکانی - ج 1 - ص 160
عن ابن عباس فی قوله عز وجل : ( فقل تعالوا ندع أبناءنا وأبناءکم ونساءکم [ وأنفسنا وأنفسکم ثم نبتهل فنجعل لعنة الله على الکاذبین ] . [ قال ] نزلت فی رسول الله وعلی ( أنفسنا ) و ( نساءنا ) فاطمة و ( أبناءنا ) حسن وحسین
. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
تفسیر ابن کثیر - ابن کثیر - ج 1 - ص 379
قال جابر : وفیهم نزلت ” ندع أبناءنا وأبناءکم ونساءنا ونساءکم وأنفسنا وأنفسکم ” قال جابر ” أنفسنا وأنفسکم ” رسول الله صلى الله علیه وسلم وعلی بن أبی طالب ” وأبناءنا ” الحسن والحسین ” ونساءنا ” فاطمة
. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
الدر المنثور - جلال الدین السیوطی - ج 2 - ص 39
قال جابر أنفسنا وأنفسکم رسول الله صلى الله علیه وسلم وعلى وأبناءنا الحسن والحسین ونساءنا فاطمة
. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
فتح القدیر - الشوکانی - ج 1 - ص 347 - 348
قال جابر : فیهم نزلت ( تعالوا ندع أبناءنا ) الآیة . قال جابر ( أنفسنا وأنفسکم ) رسول الله صلى الله علیه وآله وسلم وعلی ، وأبناءنا الحسن والحسین ، ونساءنا فاطمة . ورواه أیضا الحاکم من وجه آخر ‹ صفحه 348 › عن جابر وصححه
صفحات: 1· 2
نگاهی به جایگاه فاطمه (س) در آیه مباهله
در اين مقاله آمده است: آيه مباهله بر صداقت و عصمت گفتاری و رفتاری اصحاب كساء دلالت دارد. به اعتراف دانشمندان فريقين، روايات متواتری وجود دارند كه پيامبر گرامی (ص) به جای «انفسنا»، حضرت علی(ع) را و به جای «نسائنا»، حضرت فاطمه (ع) را و به جای «ابنائنا» حضرت امام حسن(ع) و حضرت امام حسين(ع) را برای مباهله با نصارای نجران به عنوان گواه نبوت از ميان همه امت به همراه بردند.
برخی از دانشمندان اهل سنّت اين امر را متفق عليه و برخی ديگر اجماعی میدانند. روايات مباهله با بيش از 51 طريق متفاوت از 37 تن از بزرگان دين روايت شدهاند. برخی دانشمندان اهل سنت شبهاتی را نيز مطرح كردهاند اما اين شبهات هيچ پايگاه علمی ندارند.
برخی آيات طبق قاعده «جری و اطباق» در شأن حضرت فاطمه(س) آمده و همچنين برخی آيات بطنا در شأن آن حضرت هستند؛ همچون آيه «مرج البحرين». صدها آيه قرآنی و نيز روايات تفسيری در ذيل آيات در منابع فريقين بر عصمت و طهارت، صداقت، ايثار و اخلاص و ديگر كمالات معنوی حضرت زهر(س) دلالت دارند اما متأسفانه شخصيت ايشان ناشناخته مانده است؛ شخصيتی كه حجتی بر حجتهای خداوند است، محبت و دوستی او طبق دستور خداوند بر همه واجب بوده، رضای او رضای خدا و غضب او غضب خداست؛ او كه مركز رسالت و امامت و ولايت است.
صفحات: 1· 2
تفسیر آیه مباهله
پدید آورنده : ابوالفتوح رازی ، صفحه 13
«فَمَن جآجَّکَ فیهِ مِن بَعد ما جائَکَ مِنَ العِلمِ فَقُل تَعالَوا ندعوا … هرگاه بعد از علم و دانشی که (درباره ی مسیح) به تو رسید، [باز] کسانی با تو به مُجاجّه و ستیز برخیزند، به آن ها بگو: بیایید ما فرزندان خود را دعوت کنیم، شما هم فرزندان خود را، ما زنانِ خویش را دعوت نماییم، شما هم زنان خود را، ما از نفوس خود دعوت کنیم، شما هم از نفوس خود، آن گاه مباهله کنیم؛ و لعنت خدا را بر دروغگویان قرار دهیم».
چون رسول صلی الله علیه و آله وسلم مکه بگشاد و اسلام منتشر شد و سلطانِ حجَتِ رسول قاهر گشت بر کافران؛ وُفود (گروه ها) آمدن گرفتند به نزدیک رسول صلی الله علیه و آله وسلم . بهری (گروهی) اسلام می آوردند و بهری امان می طلبیدند.
در جمله ی وفود، وَفْد (گروه) نجران بود. عصر در مدینه آمدند. جامه های دیبا پوشیده و صلیب ها در گردن افکنده. جهودان بیامدند و با ایشان مناظره کردند و ایشان را گفتند: شما بر هیچ نه آید. (شما باطل هستید)
چون رسول صلی الله علیه و آله وسلم نمازِ دیگر(عصر) بکرد، ایشان روی به رسول کردند و گفتند: عیسی را چه می گویی؟
گفت: بنده ای بود که خدای تعالی او را برگزید.
گفتند: یا محمد! او را پدری می شناسی؟
رسول گفت: او نه از نکاح زاد تا او را پدر باشد.
گفتند: هیچ بنده ی مخلوق را دیدی که نه از نکاح باشد و او را پدر نباشد؟
صفحات: 1· 2
مباهله؛ جلوه ای از حضور حضرت زهرا (س) در عرصه سیاست
” نجران” بخش با صفایی با هفتاد دهكده تابع خود، در نقطه مرزی حجاز و یمن قرار گرفته است. در آغاز طلوع اسلام، این نقطه تنها منطقه مسیحی نشین حجاز بود.
پیامبراسلام(ص) در سال های اول رسالت خود، با سران كشورهای جهان مكاتبه كرد و بدین وسیله آنها را به دین مبین اسلام دعوت نمود. در این بین نامه ای نیز به اسقف نجران نوشت و طی آن مسیحیان نجران را به آئین اسلام دعوت نمود.
mobahele,مباهله,روز مباهله,ذی الحجه,24 ذی الحجه,آیه مباهله,تفسیر آیه مباهله,ماجرا مباهله,ویژه نامه,ویژه نامه مباهله
« به نام خدای ابراهیم، اسحاق و یعقوب. این نامه ای است از محمد پیامبرخدا به اسقف نجران. خدای ابراهیم و اسحاق و یعقوب را حمد و ستایش می كنم و شما را از پرستش بندگان، به پرستش خدا دعوت می نمایم. شما را دعوت می كنم كه از ولایت بندگان خدا خارج شوید و در ولایت خداوند وارد آیید، اگر دعوت مرا نپذیرفتید(لااقل) باید به حكومت اسلامی مالیات(جزیه) بپردازید و در غیر این صورت به شما اعلام خطر می شود.»
نمایندگان پیامبراكرم، نامه ایشان را به اسقف مسیحیان نجران رساندند. وی پس از خواندن نامه، شورایی مركب از شخصیت های مذهبی و غیرمذهبی تشكیل داد كه وارد مدینه شوند و از نزدیك با پیامبر صلی الله علیه و آله دیدار كنند و دلایل نبوت ایشان را مورد بررسی قرار دهند.
دیدار نمایندگان نجران با پیامبراكرم(ص)
نمایندگان نجران پس از دیدار با پیامبر با ایشان به مباحثه و تبادل نظرات و افكار پرداختند و در مورد حضرت مسیح و حضرت مریم و خدا به گفتگو نشستند، كه در نهایت آنان به پیامبر(ص) گفتند: گفتگوهای شما ما را قانع نمی كند. در این هنگام حضرت جبرئیل نازل گردید، و آیه مباهله را آورد و پیامبر را مأمور كرد تا با كسانی كه با او مجادله می كنند و حق را نمی پذیرند به مباهله برخیزد.
فرمان الهی از این قرار بود:” فمن حاجك فیه من بعد ما جاء ك من العلم فقل تعالوا ندع ابناء نا و ابناء كم و نساء نا و نساء كم و انفسنا و انفسكم ثم نبتهل فنجعل لعنة الله علی الكاذبین."( آل عمران/61)
هرگاه بعد از علم و دانشی كه(درباره مسیح) به تو رسیده،(باز) كسانی با تو به محاجه و ستیز برخیزند، به آنها بگو:« بیایید ما فرزندان خود را دعوت كنیم، شما هم فرزندان خود را؛ ما زنان خویش را دعوت نماییم، شما هم زنان خود را؛ ما از نفوس خود دعوت كنیم، شما هم از نفوس خود؛ آنگاه مباهله كنیم؛ و لعنت خدا را بر دروغگویان قرار دهیم.»
نمایندگان نجران از پیامبر وقت خواستند و قرار شد فردای آن روز به مباهله بروند.
صفحات: 1· 2