شهیدی که همیشه با وضو بود
شهید والامقام ˈمهدی خزاییˈ در سال 1344 در شهرستان زاهدان متولد شد و در سال 65 در عملیات کربلای یک برای آزادسازی مهران با ترکش خمپاره مزدوران بعثی به درجه رفیع شهادت نایل آمد.
عموی این شهید به نام ˈحسین خزاییˈ فرمانده گردان تانک لشکر 88 زرهی سیستان و بلوچستان با داشتن 32 سال سن هنگام بازگشت از جبهه های نبرد حق علیه باطل در حادثه سقوط هواپیمای ˈC 130 ˈ ارتش در سال 65 در زاهدان همچون برادرزاده اش در جوار دیگر شهدای ایران اسلامی جایگاهی ابدی گرفت.
پدر شهید مهدی خزایی و برادر شهید حسین خزایی گفت: تمامی شهدا با داشتن خصوصیات اخلاقی و ایمانی بسیار بالا و برجسته گلچین شده از سوی خداوند هستند.
ˈمحمد خزاییˈ افزود: پسرم به دلیل علاقه زیاد به خاندان عصمت و طهارت(ع) پای ثابت تمام مجالس قرآنی و دعاهای ندبه، توسل و زیارت عاشورا بود و هیچگاه در مسیری به غیر از درستی و صداقت حرکت نکرد.
وی ادامه داد: شهید مهدی خزایی تا قبل از شهادت عضو ثابت انجمن اسلامی دانش آموزی و دانشجویی بود.
وی اظهار داشت: شهید مهدی که در دانشکده فنی مشهد تحصیل می کرد به همراه دیگر هم کلاسی هایش به سبب علاقه زیاد به امام(ره) و انقلاب به عنوان بسیجی برای دفاع از این آب و خاک در لشگر امام رضا(ع) مشهد نام نویسی کرد و بعد از آنجا به گردان 409 لشگر ثارالله سیستان و بلوچستان انتقال یافت.
وی شهادت را بزرگترین آرزوی پسرش دانست و افزود: این شهید بعد از دو سال خدمت در جبهه های نبرد حق علیه باطل در عملیات آزادسازی مهران به ملکوت اعلی پیوست.
پدر شهید خزایی اظهار داشت: وصیت نامه ای از این شهید بدست خانواده نرسید اما در گفته هایش به حرکت در مسیر حق و رهبری، پرهیز از خودنمایی، احترام به بزرگتر ها و داشتن رفتاری صادقانه تاکید می کرد.
همسر شهید حسین خزایی عموی شهید مهدی خزایی در گفت و گو با خبرنگار ایرنا رفتار نیکو و بسیار فروتنانه با همکاران و زیردستان را از مهمترین خصوصیات رفتاری همسرش عنوان کرد.
ˈبهجت قانعˈ افزود: این شهید که در خانواده ای مذهبی پرورش یافته بود به مسائل دینی توجه زیادی داشت و همواره به من نیز توصیه می کرد فرزندانمان را با مسائل شرعی و مذهبی آشنا کنم.
وی اظهار داشت: همسرم حسین خزایی آبان سال 65 هنگام بازگشت از جبهه ها در سقوط هواپیمای سی 130 ارتش در زاهدان به درجه رفیع شهادت نائل آمد و من ر ا در حالی که فرزند پنج ماهه ام را باردار بودم تنها گذاشت.
وی گفت: در کمال افتخار خصوصیات رفتاری و شخصیتی فرزندان این شهید شباهت زیادی به پدرشان دارد که این برای همه خانواده مایه افتخار است.
سالروز رحلت آیت الله بروجردی/وحدت در نگاه آیت الله بروجردی
توصیه به وحدت و داشتن اتحاد و یکپارچگی بین مسلمین، از توصیههای مهم و مورد تأکید قرآن و اهل بیت(ع) میباشد. در روایات نیز فراوان توصیه به وحدت بین مسلمین شده و به شیعیان توصیه شده که با سایر مسلمین از دیگر مذاهب خوشرفتاری کنند. حتی این مسأله تا بدین جا پیش می رود که ائمه(ع) ما دستور داده اند در نماز جماعت آنها شرکت کنیم. برای نمونه از امام صادق(ع) روایت داریم که فرمودند: «مَنْ صَلَّى مَعَهُمْ فِی الصَّفِّ الْأَوَّلِ کَانَ کَمَنْ صَلَّى خَلْفَ رَسُولِ اللَّهِ ص»[1] یعنی: «هر کس با برادران اهل تسنن در صف اول نماز گزار گوئی در پشت سر رسول الله(ص) نماز گزارده است.»
حضرت آیتالله بروجردی(ره) نیز از طلایه داران بحث تقریب در دوران معاصر بودند؛ فعالیتهای معظم له تا بدانجا پیش رفت که شیخ محمود شلتوت مفتی اعظم الأزهر فتوای تاریخی خویش را صادر کرد و اتباع از مذهب شیعه إثنی عشری را مجاز اعلام کرد. در این مختصر به بررسی فعالیتهای تقریبی ایشان میپردازیم.
تسلط حضرت آیتالله بروجردی(ره) به فقه أهل تسنن و اهتمام ایشان به فقه مقارن
حضرت آیتالله بروجردی(ره) که پس از حضرت آیتالله سید ابوالحسن اصفهانی(ره) به مرجعیت عامه و تام شیعه رسید و تقریباً تا زمان حاضر، ایشان آخرین مرجعی بودند که در شیعه به مرجیعیت تام و علیالاطلاق رسیدند؛ علاوه بر فقه امامیه و روایات أهلالبیت(ع)به فقه عامه و روایات عامه نیز مسلط بودند و به فقه مقارن اهتمامی تام داشتند. حضرت آیتالله صافی در مصاحبه با هفتهنامه حوزه که ویژه حضرت آیتالله بروجردی(ره) بوده و در سال 70 منتشر شده است در این باب میفرمایند: «آیه الله بروجردی، براقوال عامه، فوق العاده، مسلط بود. نه تنها بر فتاوی واقوال ائمه اربعه آنان تسلط داشت که بر نظریات صحابه و دیگر فقهای آنان، چون: اوزاعی ثوری، لیث و… محیط بود. اختلاف نظرهایی که در یک مساله داشتند، می دانست. این تسلط، به طوری بود که: برخی از فقهای اهل سنت، در ملاقات باایشان آن مرحوم رااز خودشان براقوال ، نظریات علمای عامه مسلط تر می دیدند.»[2]
دلیل این تسلط را ایشان در ادامه میفرمایند: «وقتى یک روایت را بدون اطلاع از فضا و محیط صدور روایت بررسى کنیم به معناى ظاهرى که از لفظ استفاده مى شود آگاه مى شویم ولى وقتى محیط صدور روایت و نظریات علمى و مطرح شده در آن فضا را بدانیم چه بسا قرینه حالیه اى فهم ما را از روایت عوض کند یا توسعه دهد مثلا من دراین مجلس با توجه به یک جریانى که دراین جا پیش آمده است حرفى مى زنم. شما که در مجلس هستید مى دانید حرف من ناظر بر چه جریانى است ولى وقتى همین حرف را مجرد از جریان در بیرون بگویید چه بسا افراد معناى دیگرى از آن بفهمند بنابراین مجتهد نباید غافل ازاقوال وانظار محیط صدور روایت باشد.
البته غافل از وانظار محیط صدور روایت باشد. البته این جهت در همه اخبار محتمل نیست ولى چون فى الجمله علم اجمالى به آن است در هر کجا محتمل باشد بایدازاین قرینه فحص نمود.»[3]
صفحات: 1· 2
گرافیک:: جهان و مسئله فلسطین
رهبر معظم انقلاب: همه دنیا و به خصوص دنیای اسلام، موظفند هر چه میتوانند به تجهیز ملت فلسطین کمک کنند
افرادی که در بهشت پیامبر (ص) را زیارت می کنند!
حضرت محمد (ص) در باب فردی که به زیارت مرقد مطهر امام علی (ع) نایل شود یا به عمران و آبادی قبور سایر ائمه (ع) بپردازد، فرموده اند: یا علی؛ خداوند قبر تو و فرزندانت را قطعه هایی از بهشت قرار داده است و دل های افراد برگزیده و ارجمند از خلق خود را چنان گردانیده که به سوی شما مایل باشند و در راه شما هر سختی و خواری و آزاری را بر خود هموار می سازند و اینان به انگیزه ی تقرب به خداوند و دوستی رسولش، قبرهای شما را آباد می کنند و بسیاری به زیارت آن ها می روند.
ای علی؛ همانا آنان از شفاعت خاص من برخوردارند و بر حوضم (کوثر) وارد خواهند شد و فردای قیامت، زیارت کنندگان من در بهشت خواهند بود.
یا علی؛ بدان، هر کس که قبرهای شما را آباد سازد و بر آن مواظبت نماید، به مانند آن است که سلیمان بن داوود را در ساختن بیت المقدس یاری کرده باشد و هر کس قبور شما را زیارت نماید، پاداش هفتاد حج غیر از حجة الاسلام بدو داده می شود و چون از زیارت برگردد، از گناهان به مانند روزی که زاییده شده است، پاک می گردد.
پس ای علی؛ مژده باد بر تو و دوستان خویش را به نعمت و چشم روشنی به بهشت مژده ده؛ به چیزی که نه چشمی دیده و نه گوشی شنیده. اما وازدگانی از مردم، زائران قبرهای شما را به دلیل زیارتشان نکوهش می کنند و همانا آنان بدترین افراد ملت من می باشد که به شفاعت من نایل نخواهند آمد و بر حوضم وارد نخواهند شد.
منابع:
1- شیخ طوسی. تهذیب الاحکام، ج6: 22.
2- آسوده. هشدارهای غیبی: 484.
مأموریت جوان مؤمن انقلابی برای پیشرفت کشور
اگر جوان ایرانی بخواهد مأموریت خود را دریابد، باید ببیند در محور مختصاتی با دو محور عمودی و افقی «ایمان» و «انقلاب اسلامی»، در کجا ایستاده است؟ آنچه روشن است، اینکه «وظیفهشناسی» و «عمل مبتنی بر آن» بیش از آنکه مسألهای انتزاعی و نوعی باشد، یک واقعیت عینی و مصداقی است. یعنی مأموریت و وظایف هر کسی و هر جوانی با جوان دیگر به فراخور زندگی و حیات آنها تفاوت دارد. اما این نکته که رهبر معظم انقلاب اسلامی همزمان با وضعیت و شرایط امروز از جوانان کشورش توقع افزونتری دارد، به هیچ استدلال و دلیلی نیاز ندارد. کافی است میزان مخاطب قرار دادن، دفاع کردن، حمایت کردن و مطالبات ایشان از جوانان را از اینجاببینید.
با این همه، در این نوشتار و صرفنظر از همهی مصادیق و نمونههای متعددی که در طول چند دههی گذشته و خصوصاً چند ماههی اخیر در بیانات و پیامهای رهبر انقلاب وجود دارد، کوشیدهایم برخی از برجستهترین و مغفولترین «وظایف جوان مؤمن انقلابی» را فهرست کنیم. ۱۲ بند پیش رو آنقدر صریح و روشن هست که نیازی به توضیح و تببین نداشته باشد؛ با این وجود و به فراخور هر فراز نکاتی را نیز توضیحاً اضافه کردهایم.
۱. با «تقویت ارتباط با خدا» بر محیط خود اثر بگذارید نه با «سیاسیکاری»
یکی از جذابترین و پرنکتهترین بیانات رهبر معظم انقلاب همواره در جمع دانشجویان رقم میخورد. اردیبهشت ماه سال ۱۳۷۷ در پایان دیدار معظمله با دانشجویان دانشگاه تهران و در جلسهی پرسش و پاسخ دانشجویی، ایشان این سؤال را که: شما چه توقعی از ما دارید و جوانان دانشجوی مؤمن به اسلام و انقلاب اسلامی چه وظیفهای دارند؟ اینطور پاسخ دادند: «شخصیت معنوی خود را ارتقاء بدهید و بکوشید که با ایمان خود بر مجموعههای پیرامون خود اثر مثبت بگذارید.»۱
«به نظر من، جوانان انقلابى دانشگاه -چون بحث دانشجو را داریم- سعى کنند خوب درس بخوانند. خوب فکر و معرفتشان را بالا ببرند. سعى کنند در محیط خودشان اثر بگذارند. فعال باشند، نه منفعل. روى محیط خودشان اثر فکرى و روانى بگذارند. این شدنى است. یک جوان گاهى اوقات مىتواند مجموعهی پیرامونى خودش را -کلاس را، استاد را و حتى دانشگاه را- زیر تأثیر شخصیت معنوى خودش قرار دهد. البته این کار با سیاسیکارى به دست نمىآید؛ با معنویت بهدست مىآید، با صفا به دست مىآید، با استحکام رابطه با خدا به دست مىآید. عزیزان من! رابطه با خدا را جدى بگیرید. شما جوانید؛ به آن اهمیت بدهید. با خدا حرف بزنید. از خدا بخواهید. مناجات، نماز -نماز با حال و با توجه- براى شما خیلى لازم است. مبادا اینها را به حاشیه برانید.»۲
صفحات: 1· 2