حجاب؛ مانعی برای فعالیت اجتماعی زنان!
«زن نیز مانند مرد دارای ذوق، فکر، فهم، هوش و استعداد کار است. این استعدادها را خدا به او داده است و بیهوده نیست و باید به ثمر برسد. اساساً هر استعداد طبیعی دلیل یک حق طبیعی است. وقتی در آفرینش به یک موجود استعداد و لیاقت کاری داده شد، این به منزله سند و مدرک است که وی حق دارد استعداد خود را به فعلیت برساند، منع کردن آن ظلم است.
باز داشتن زن از کوششهائی که آفرینش به او امکان داده است نه تنها ستم به زن است، خیانت به اجتماع نیز میباشد. هر چیزی که سبب شود قوای طبیعی و خدادادی انسان معطل و بی اثر بماند به زیان اجتماع است. عامل انسانی بزرگترین سرمایه اجتماع است. زن نیز انسان است و اجتماع باید از کار و فعالیت این عامل و نیروی تولید او بهرهمند گردد. فلج کردن این عامل و تضییع نیروی نیمی از افراد اجتماع، هم برخلاف حق طبیعی فردی زن است و هم برخلاف حق اجتماع و سبب میشود که زن همیشه به صورت سربار و کل بر مرد زندگی کند.»
آنچه طرح شد یکی از اشکالاتی است که به مسئله حجاب میگیرند؛ اینکه حجاب سبب رکود و تعطیل فعالیتهائی است که خلقت در استعداد زن قرار داده است. اما در جواب باید گفت حجاب اسلامی موجب هدر رفتن نیروی زن و ضایع ساختن استعدادهای فطری او نیست. مبنای حجاب در اسلام اینست که التذاذات جنسی باید به محیط خانوادگی و به همسر مشروع اختصاص یابد و محیط اجتماع، خالص برای کار و فعالیت باشد. به همین جهت به زن اجازه نمیدهد وقتی از خانه بیرون میرود موجبات تحریک مردان را فراهم کند و به مرد هم اجازه نمیدهد چشم چرانی کند. چنین حجابی نه تنها نیروی کار زن را فلج نمیکند، موجب تقویت نیروی کار اجتماع نیز میباشد.
صفحات: 1· 2
چشم به راه صائبها...
سالیان سال است که حضرت آیتالله خامنهای در شب پانزدهم ماه رمضان مهیای میزبانی جمعی از شاعران فارسیزبان میشوند و جلسهای نسبتاً طولانی در شب ولادت کریم اهل بیت، امام حسن مجتبی علیهالسلام را به شنیدن حرفها و اشعار شاعران و سخن گفتن با آنان میگذرانند. البته سابقهی علاقهی ایشان به شعر و فعالیت در انجمنهای شعری سابقهای قدیمیتر است. اما یکی از شعرای مورد علاقهی رهبر انقلاب، صائب تبریزی است که بارها و در دیدارهای گوناگون، شعر این شاعر قرن یازدهم هجری مورد تمجید ایشان قرار گرفته است. یادداشت زیر به بیان جایگاه صائب و اشعار او در اندیشهی رهبر انقلاب میپردازد.
صائب تبریزی، شاعر برجستهی دوران صفویه و کمنظیر در طول تاریخ شعر است که ذکر خیر او در کلام رهبری بسیار بوده است. کم هستند دیدارهایی که با شعر ارتباطی داشتهاند و در آن رهبر انقلاب اسمی از صائب نبرده باشند. شاعری که شعرش از اخلاق و معرفت وزن گرفته، و زمانهی ما به امثال قریحهی آباد و مضامین بلند اشعار او برای یک اوج شاعرانهی دیگر نیاز دارد؛ شاعرانی به سبک صائب تبریزی.
* شعر اینچنین خوش است …۱
«غزلهای خوب و درجه یک صائب تبریزی … شاعر بزرگِ مضمونساز… شعرهایی که در دلها اثر میگذارد … شعرهای اخلاقی … شعرهای معرفتی … شعرهای عرفانی … غزلیات نصیحتآمیز و اخلاقی … مضامین بسیار پختهای که دلها را روشن میکند … شاعری که معرفت و حکمت شاعرانه او را به قله رسانده … یک معرفت دینی عمیق در دیوان صائب میبینید…»
اینها تنها بخشی از آن چیزی است که میشود در کلام رهبر انقلاب در مورد صائب مشاهده کرد. شاید اوج این توصیفها در این سخن باشد که «بعد از حافظ، هیچ غزلسرایی به عظمت صائب نیامده است. بعد از رودکی، هیچ شاعری به تعداد صائب شعر نگفته است؛ دویست هزار بیت شعر دارد. البته شاعرِ حسابی که بشود روی شعرش ایستاد و از شعرش دفاع کرد، مورد نظر است…»۲
بعید است شاعری از این توصیفات متواتر به سادگی بگذرد و یا شعردوستی، این حسنها را بشنود و دل به غزلهای صائب ندهد. اما رهبر معظم انقلاب چگونه نگاهی به این اشعار دارند؟ و بهدنبال چه استفادهای از سرمایهی عظیم شعر هستند؟ آنگونه که ایشان در یکی از دیدارهای نیمهی رمضان فرمودند: «شکی نیست که شعر یک ثروت ملی است. اگر کسی در این تردید بکند، در یکی از بدیهیترین مسائل تردید کرده. شعر یک ثروت برای هر کشور است؛ یک ثروت بزرگ و پرثمری است. اولاً باید این ثروت را ایجاد کرد، ثانیاً باید این را روز به روز افزایش داد که دچار خسران و کم آمدن و کاهش نشود. ثالثاً باید از آن برای نیازهای کشور استفادهی بهتر و برتر کرد.»۳
صفحات: 1· 2
اقیانوس کرامت...
سلام بر لحظه هایی که تو را آوردند!
سلام بر لبهای رسول اللّه که میلاد تو را به درگاه پروردگار، سبحه گفت و نام یگانه ات را از دست جبرئیل گرفت و در گوش عصمتت زمزمه کرد!
سلام بر لبخند سرافراز علی علیه السلام ، که در طلوع تو اتفاق افتاد!
سلام بر تو، امامتِ فردای پس از علی!
سلام بر تو، شباهتِ بیشائبه محمدی!
سلام بر اقیانوس کرامت و سخاوتی که از دامان «کوثر» و «ابوتراب» برخاست.
ساعتی که همه دعاها مستجاب است
على بن محمد نوفلى میگوید: شنیدم از او (امام صادق علیهالسلام) که فرمود: گاه مىشود که بندهاى براى نماز شب برمیخیزد در حالی که خواب بر او غلبه مىکند و به سمت راست و چپ مایل میشود (و از خستگى و شدت خواب) چانه او به روى سینهاش مىچسبد، در این حال خداوند متعال به درهای آسمان و زمین فرمان مىدهد و آنها برای او گشوده میگردند.
سپس به فرشتگان فرماید: به این بنده من نظر کنید که براى نزدیک شدن به من، چه سختى هایى را بر خود روا مىدارد در حالى که من این عمل را بر او واجب نکردهام.
و او امیدوار به سه چیز از جانب من میباشد: اول آنکه گناهانش را بیامرزم، دوم آنکه توفیق توبه را به او ارزانى دارم، سوم آنکه روزى او را فراوان کنم؛ اى فرشتگان! شاهد باشید که خواستههای او را برآورده کردم.
متن حدیث:
عن علی بن محمد النوفلی قال سمعته یقول إن العبد لیقوم فی اللیل فیمیل به النعاس یمینا و شمالا و قد وقع ذقنه على صدره فیأمر الله تبارک و تعالى أبواب السماء فتفتح ثم یقول للملائکة انظروا إلى عبدی ما یصیبه فی التقرب إلی بما لم أفترض علیه راجیا منی لثلاث خصال ذنبا أغفره له أو توبة أجددها له أو رزقا أزیده فیه فأشهدکم ملائکتی أنی قد جمعتهن له.
دعایی برای آمرزش همه گناهان
ایام البیض برخی ماههای قمری از اهمیت ویژه ای برخوردار است و برای آن اعمال ویژه ای نقل شده است. «ایام البیض» یعنی روزهایی که شبهایش سفید است. منظور، سیزدهم، چهاردهم و پانزدهم ماه قمری است که «شبهای مهتاب» دارند.