اسلحه
گروهک های منافق کومله و دمکرات بدلیل شناسایی نشدن و نفوذ در بین و شهر از لباسهای محلی استفاده می کردند و همرنگ مردم شده و به این ترتیب می توانستند وارد شهر ها شده و به نیات سوء خود اعم از ( خبر چینی- رعب و وحشت- تهیه آذوقه و عملیات ) بپردازند . به همین دلیل نیروهای نظامی علاوه بر جاده ها د ر ورودی و خروجی شهر ها نیز (ایست – بازرسی ) تعبیه کرده بودند تا مسافران و وسایلشان را کنترل کنند.
یکی از این روزها ما قصد سفر کردیم و سوار مینی بوسی شدیم که ما را به مقصد می رساند ، برادر کوچکم اسلحه ای بزرگ داشت و خیلی اصرار کرد که آن را هم با خود ببریم . این اسباب بازی چون بزرگ بود در ساک جا نشد و مجبور شدیم آن را دستی حمل کنیم . اسلحه ای که خیلی شبیه کلاشینگف واقعی بود . چند کیلومتری بود که حرکت کرده بودیم که ماشین را نگه داشتند . برادر پاسداری وارد ماشین شد و از مسافران خواست تا پیاده شده و وسایلشان را برای بازرسی آماده کنند . وقتی نوبت به ما رسید من در حین جابجایی اسلحه را برداشتم و پیاده شدم در این حین برادر پاسدار لبخندی زد و از من خواست اجازه دهم تا اسلحه را دستش بگیرد . اسلحه را گرفت و بعد از بازرسی دوباره به من پس داد . وقتی بازرسی تمام شد آنها از مسافران به خاطر همکاری تشکر کرده و رفتند .
شنیدیم که آن برادر با بیسیم می گفت : (( گزارش اشتباه بود. اسلحه گزارش شده یک اسباب بازی بود که دقیقا بازرسی شد . تمام ))
س. سعادتی
ادامه دارد……