• تماس  

با شست پایم رضایتنامه را انگشت زدم!

19 تیر 1392 توسط 313

سال 48 در محله دروازه ری به دنیا آمدم. البته توی شناسنامه ام محل تولدم یزد خورده و خودم هم دلیلش را نمی دانم. دو خواهر و سه تا برادریم و من فرزند آخر خانواده ام. برادر بزرگم «آقا جواد»، با درجه سرداری بازنشسته سپاه است و الان هم به خاطر ترکش هایی که توی گردنش هست، در بیمارستان ساسان تهران بستری است. برادر دوم هم راننده تاکسی است. پدرم پیش از اینکه به قم بیاید، از طرف شاه به خاطر فعالیت های انقلابی ای که داشت، به شهرهای مختلفی مثل اصفهان، کاشان و یزد تبعید شده بود و پس از نجف آباد اصفهان به قم آمد و با مادرم آشنا شد.

صفحات: 1· 2

مطلب قبلی
مطلب بعدی
 نظر دهید »

موضوعات: چفیه خاکی لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...

فید نظر برای این مطلب

درباره وبلاگ

همه عمر بر ندارم سراز این خمار مستی؛ که هنوز من نبودم که تو در دلم نشستی؛ تو نه مثل آفتابی، که حضور و غیبت افتد؛ دگران روند و آیند و تو.... همچنان که هستی؛ دل دردمند ما را، که اسیر توست یارا؛ .به وصال مرهمی نه، چو به انتظار خستی اللهم عجل لولیک الفرج

موضوعات

  • همه
  • سین یعنی سلامتی
  • حرفهای خودمونی
  • اخلاق
  • سیاسی
  • علمی
  • اجتماعی
    • زندگی
      • آشپزخونه من
      • نکات خانه داری
  • روانشناسی
    • مشاوره
  • احکام
  • پژوهشی
  • خبر خبر
  • پاتوق کتاب
  • چفیه خاکی
  • جام ولا
  • 30نما
  • شبهه
  • تاریخ نگاری
    • مناسبت روز
  • تصویر روز
  • معرفی نرم افزار
  • معرفی نرم فزار
  • خاطره نویسی

امکانات وب

كد تقويم

قالب وبلاگ


حرم فلش - ساعت فلش برای وبلاگ و سایت

آمارگیر

آمارگیر

قالب وبلاگ

آهنگ وبلاگ

نماز حاجت
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس