بارزترین الگو برای یک نرمش قهرمانانه
اوضاع جهان اسلام باز هم متشنج بود. زخم های جمل، صفین و نهروان بر تن امت اسلامی تازه می نمود. اما هنوز درد علاج نشده بود. شامیان بر گرد باطل جمع و مسلمین از گرد حق متفرق. و این غریو بانگ حی علی الجهاد امیرالمومنین علی(ع) بود که ستون های مسجد کوفه را می لرزاند. طبیب باز هم قصد علاج داشت. اَیْنَ اِخْوانِىَ الَّذینَ رَکِبُوا الطَّریقَ، وَ مَضَوْا عَلَى الْحَقِّ؟ اَیْنَ عَمّارٌ؟ وَ اَیْنَ ابْنُ التَّیِّهانِ؟ وَ اَیْنَ ذُوالشَّهادَتَیْنِ؟ وَ اَیْنَ نُظَراؤُهُمْ مِنْ اِخْوانِهِمُ الَّذینَ تَعاقَدُوا عَلَى الْمَنِیَّةِ، وَ اُبْرِدَ بِرُؤُوسِهِمْ اِلَى الْفَجَرَةِ؟!” کجایند آن برادرانم که راه را به حقیقت طى کردند، و بر اساس حق از دنیا گذشتند؟ عمّار، ابن تیِّهان و ذوالشهادتین کجا هستند؟ و کجایند نظیران آنان از برادرانشان که بر جانبازى پیمان بستند، و سرهاى پاکشان براى تبهکاران فرستاده شد؟!…
” یاران حقیقی اش را می خواند که دیگر نبودند تا اجابتش نمایند. و این بار نیز کوفیان با تعلل خود این فرمان را نشنیده گرفتند. کمی بعد صدای فزت و رب الکعبه خبر از واقعه ای تکان دهنده داد. نعمت از کف مسلمانان رفت. ولی باز راه همان راه بود. حسن ابن علی (ع) مهیا شده بود تا به آخرین عزم پدرش جامه ی عمل بپوشاند. سپاه جرار شام بالغ بر150 هزار نفر که به قول معاویه جمل را از ناقه تشخیص نمی دهند، آماده ی رویارویی با سپاه خلیفه ی مسلمین حسن ابن علی(ع) شده بود. اما اوضاع کوفه ی زمان امام حسن(ع) با کوفه ی دوران صفین بسیار متفاوت بود. معاویه از خیلی قبل رخنه درکوفه به عنوان مرکز حکومت را آغاز کرده بود.
صفحات: 1· 2