تحلیل بازی Undead Knights (مطلب ویژه)
نکاتی چند درمورد داستان بازی:
داستان بازی به افسانه ای ساختگی و کولاژ گونه (برگرفته از چندین افسانه محلی) از کشور اسکاندیناوی اشاره دارد و ماجرای سه شوالیه قسم خورده عضو انجمنی سری به نام house of blood را بیان می کند.
در این داستان (که از ساختار روایی بسیار ضعیف و پیش پا افتاده ای برخوردار است) ماشاهد نکات قابل تاملی درمورد ماهیت انجمن های سری در اروپا و نوع نگاه آن ها به مقدسات هستیم.
طبق روایت موجود، موسس انجمن سری، برای ساخت شاکله انجمن و تثبیت آن اقدام به بستن پیمانی خونی با جنی به نام the beast می کند.
پیش از بررسی نکات مختلف داستان، به علت اهمیت موضوع بحث پیمان با شیطان و ارتباط خاص آن با شوژه داستان بازی، لازم است تا کمی با ماهیت این نوع پیمان ها آشنا شویم:
قراردارد با شیطان
این پیمان که در داستان بازی از آن با عنوان faustian bargain یاد شده، ریشه در باورهای مذهبی اروپاییان دارد. در اسناد مربوط به اروپای قرون وسطی درمورد این پیمان اینطور نوشته شده است که:
صلح با شیطان یا قرارداد با شیطان، یا در اصطلاح لاتین آن faustian bargain ، یکی از شایع ترین فرهنگ های رایج در غرب به شمار می رفت که به عنوان بهترین نمونه آن می توان به داستان فاوست (faust) اشاره کرد، البته عناصری از این دست را در فرهنگ مسیحیت نیز می توان یافت. بر طبق باورهای سنتی مسیحیت در هنر جادوگری، پیمان بستن میان انسان و شیطان یا شیاطین دیگر صورت می پذیرد. در اثر این پیمان انسان ها درمقابل تقدیم روح خود، قادر به دریافت قدرت های شیطانی می شوند. درمورد قدرت های دریافتی افسانه های زیادی نقل شده است، اما معروف ترین این قدرت ها مربوط به دانش، ثروت و یا قدرت می شود. برخی معتقدند که در نوع خاصی از پیمان های شیطانی تنها کافی است که فرد (انسان) ریاست شیطان (شیاطین) را به رسمیت بشناسد و چیز دیگری برای معامله نیاز نیست. صرف نظر از این موضوع، پیمان بستن با شیاطین در مواردی که فرد مجبور به معامله روح خود با آن ها می شود، خطرناک تلقی می شود و طبق افسانه ها، فرد به لعنتی ابدی محکوم می شود. یکی از بارزترین نمونه های این افراد می توان به ویولونیستی به نام نیکولو پاگانینی (niccolo` paganini) اشاره کرد.
معمولا مردم بر این باور بودند که افرادی که با شیطان (شیاطین) معامله می کنند، متعهد می شوند که فرزندان خود را برای آن ها قربانی کرده و یا از بدو تولد آن ها را به خدمت شیاطین بگمارند. از همین رو تعداد زیادی از ماماها در قرون وسطی و رنسانس به دلیل مرگ فرزندان در هنگام تولد به همکاری با شیاطین محکوم می شدند. همچنین عده زیادی از مردم در آن دوران ها به جرائمی مانند شرکت در مراسم های سکس با شیاطین و تولید مثل کردن با ساکابوس (succubus) و اینکابوس (incubus) محکوم می شدند.
ساکابوس جن یا دیو ماده دیوی است که بصورت زن درآمده و با مردان همخواب می شود.
اینکابوس جن یا دیو نری است که به صورت مرد درآمده و با زنان همخواب می شود.
کیفیت پیمان
پیمان می تواند شفاهی و یا کتبی باشد. پیمان شفاهی شامل نیایش و اجرای مراسم قربانی برای جلب نظر شیاطین می شود.
کیفیت پیمان های کتبی نیز برای جلب نظر شیاطین است، با این تفاوت که برای این منظور لازم است تا چیزی مکتوب شود. معمولا اینگونه نوشته ها با خون جادوگر (فرد معامله کننده) روی کاغذ مکتوب می شود. اگرچه بسیاری بر این اعتقادند که برای بستن چنین پیمانی نیازی به خون انسان نیست و می توان برای کتابت قرارداد از خون حیوانات، مانند جوهر قرمز استفاده نمود. طبق باورهای موجود افرادی که با این کیفیت پیمانی با شیاطین می بندند، نامشان در کتاب قرمز شیطان ثبت می گردد. در کتاب هایی نظیر the lesser key of solomon به عناوین مختلفی از اینگونه معاهدات با شیاطین اشاره شده و تعداد زیادی از آن ها نام برده شده است.
پیمان های ذکر شده در بازی و کیفیت آن ها
با توجه به توضیحات ارائه شده درمورد پیمان بستن با شیاطین و کیفیت اینگونه معاهدات، به بررسی پیمان های ذکر شده در بازی می پردازم. در داستان بازی، سه نوع پیمان با شیطان (شیاطین) ذکر شده است.
1- پیمانی که روموس بلاد، انجمن خود را با بستن قراردادی با دیوی (جنی) به نام the beast پایه گذاری می کند.
2- پیمانی که فاطمه در دنیای دیگر با the beast بسته بود.
3- پیمانی که اعضای فرقه برای کسب قدرت و جاودانگی با the beast می بندند.
درمورد پیمان اول، توضیحات چندانی در داستان ارائه نمی شود. مثلا نمی دانیم که این پیمان به صورت کتبی بوده و یا نوشتاری. همچنین نمی دانیم که مورد توافق شده در این پیمان چه چیز بوده، روح و یا عبادت و قربانی کردن. اما می توان حدس زد که این پیمان برای بدست آوردن قدرت میان انسان و شیاطین بسته شده است. یعنی انجمن ماهیت و قدرت خود را مدیون حمایت شیاطین و انجنه می داند. در چنین شرایطی می توان اینطور نتیجه گیری کرد که خود انجمن و ماهیت شکلگیری آن، بر اساس رفتار و توافقی شیطانی شکل گرفته و به هیچ وجه برای خدمت به مردم تشکیل نشده است. پس اعضای این انجمن هم از این قاعده کلی مستثنی نیستند و همه آن ها هم به نوعی درخدمت شیاطین هستند. این موضوع بیانگر این حقیقت است که نویسندگان داستان بازی به وضوح قصد همزادپنداری و جلب ترهم برای افرادی را داشته اند که خود، ماهیتا شیطانی و پلید بوده اند. اما آن ها سعی کرده اند که با مظلوم نمایی، و با قرار دادن بازیکن در نقش آن ها، چهره ای موجه از آن ها به نمایش بگذارند.
درمورد پیمان دوم که در انتهای داستان بازی به آن اشاره می شود، می بینیم که فاطمه پیمانی خونی با the beast بسته و هدف از آن کسب قدرت بوده و در ازای این پیمان، فاطمه متعهد شده که انسان هایی را برای شیطان قربانی نماید (کشتن مردم به دستور او). درمورد این پیمان، نیت فاطمه خیر جلوه داده می شود: او قصد دارد تا بشر را از ترس مرگ و سختی های زندگی رهایی بخشد. اما از آنجا که ماهیت کسب چنین قدرتی شیطانی بیان می شود، پایان کار اعمال فاطمه نیز شیطانی معرفی می شود.
و درمورد پیمان سوم هم این نکته مشهود است که برای کسب قدرت و جاودانگی این پیمان شکل می گیرد. با این تفاوت که انسان ها در قبال کسب قدرت و جاودانگی روح خود را به شیطان عرضه می دارند. این پیمان، شوم ترین و بدترین نوع پیمان در بازی محسوب می شود. زیرا طلب جاودانگی از موجوداتی که خود فانی هستند، چیزی جز تباهی دربر نخواهد داشت.
شخصیت فاطمه (fatima) در بازی
همانطور که قبلا هم اشاره کردم، داستان بازی ملقمه ای از اساطیر اروپای شرقی، و به طور خاص کشور اسکاندیناوی است. به همین دلیل هم تمامی اسامی به کار رفته در این داستان ، اسامی اروپایی (اسکاندیناویایی) هستند. اما در میان این اسامی یک نام غیر اروپایی به شدت خودنمایی می کند، و آن نام ملکه آن سرزمین یعنی فاطمه است.
شایهد در ابتدا شنیدن این نام خواننده را به یاد نام شخصیت فاطیما که در سال 1917 چند کودک مدعی تماس با او بودند بیندازد، و عده ای مدعی شوند که منظور از فاطیما در این داستان، همان فاطیما است. در پاسخ باید گفت که فاطیمای مورد بحث در کشور پرتغال دیده شده و هیچ ارتباطی به اسکاندیناوی ندارد. درضمن درمورد این که چرا حضرت مریم خود را در این دیدارها فاطیما (فاطمه) معرفی کرده و مباحث پیشگویی های او درمورد آینده جهان هم جای بحث و تحقیق مفصلی دارد که از حوصله بحث ما خارج است.
اما نام فاطیما، یادآور نام دختر بزرگوار پیامبر اسلام، فاطمه زهرا (س) نیز هست. بانوی پاک و والا مقامی که درخت ولایت از طریق او بارور گردید و رشد پیدا کرد. حال از کجا باید فهمید که منظور سازندگان بازی از آوردن نام فاطمه در این بازی کدامیک از این دو بانوی بزرگوار (حضرت مریم و حضرت فاطمه) است؟
برای پی بردن به پاسخ این سوال لازم است تا به توضیحات و توصیفات موجود در داستان بازی توجه کنیم.
طبق داستان، فاطمه پس از بستن قرارداد با شیطان، با استفاده از خون او اقدام به خلق درختی مقدس می نماید. درختی که میوه های آن باعث جاودانگی و سعادت نسل بشر و رهایی آن ها از همه درد ها و سختی ها می شود. اما در انتها مشخص می شود که نه تنها نیت فاطمه از این کار خیر نبوده، بلکه درخت مقدس او و میوه های آن هم مایه گسترش شر و پلیدی در میان بشریت هستند.
به نظر شما این داستان به چه موضوعی اشاره دارد؟ آیا غیر از این است که در تفکر شیعه آمده است که فاطمه زهرا (س) در حکم درختی است که میوه های آن امامان معصوم و ناجیان واقعی بشریت از تمامی گناهان و سختی های دنیوی هستند؟ آیا این بازی در غالب داستان خود به این ارزش نتاخته و آن را مورد تمسخر و هجو قرار نداده؟ درختی که از خون شیطان به وجود آمده و میوه هایی شیطانی دارد، اشاره به چه چیز دارند؟
توجه داشته باشید که در این داستان بارها از فاطمه با عنوان “فاطمه مقدس” (saint fatima) و از درخت و میوه های آن با عناوین درخت مقدس (holy tree) و میوه درخت مقدس (fruit of the holy tree) یادشده است. آیا این نام (درخت مقدس) و تعداد میوه های آن شما را به یاد “شجره طیبه” نمی اندازد؟ در این صورت میوه های این درخت اشاره به چه کسانی دارد؟
سازندگان بازی به شکل بسیار ناشیانه ای اهداف کثیف خود را در قالب داستان یک بازی اساطیری اروپایی جای داده اند. به نظر شما چرا در میان این همه اسامی اروپایی به یکباره با نام فاطمه مواجه می شویم؟
فاطمه ای که ملکه و عزیز پادشاه است و او را تمام و کمال مسخ خود ساخته است، طوری که پادشاه همه حرف های او را می پذیرد و به نوعی شیفته اوست!
فاطمه ای که به مقدس بودن شهره شده بود، حال آنکه در خفا پیمانی با شیطان امضاء کرده و در لوای نیت خیرخواهانه خود قصد نابودی و تباهی نسل بشر را داشت.
اما ماجرا زمانی جالب تر می شود که می بینیم انجمنی که ماهیتا شیطانی هستند، برای رهایی بشریت از دست فتنه های فاطمه دست به کار شده و باز هم با بستن پیمانی جدید با شیطان، اقدام به نابودی او می کنند!!
آیا توهینی از این آشکار تر به مقدسات یک دین وجود دارد؟ اما دامنه توهین ها در این بازی به همینجا ختم نمی شود و ابعاد دیگری نیز دارد.
ملیجک (jester) پادشاه!
طبق داستان بازی، فاطمه برادری دارد که مامور اجرای اهداف او در این سرزمین است. نام این شخصیت جستر ذکر شده است. حال ببینیم که جستر در ادبیات انگلیسی به چه معناست و چه کاربردی دارد؟
jester از کلمه لاتین jestour و آن نیز از gestour که آن هم از gesten به معنای بازگویی یا قرائت یک داستان است گرفته شده و اشاره ای به کار اصلی یک دلقک در دربار شاه یا شاهزاده در گذشته دارد.
درواقع کلماتی نظیر jester، joker، jokester، fool،wit-cracker ، pranksterو buffonهمگی به شخصی اطلاق می گردند که برای گفتن جوک و چیستان و سرگرم کردن و دلقک بازی و ایجاد تفریح و شادی و آواز خواندن و شعبده بازی، توسط پادشاه استخدام می شوند، که این موضوع سابقا در اروپا بیشتر رایج بوده است.
در ابتدا لباس مرسوم دلقک دربار، لباسی روشن به همراه کلاهی رنگارنگ از پارچه بود که در انتهای خود سه دنباله دارشت و به هر کدام از آن ها منگوله ای وصل بود. ظاهرا سه تایی بودن دنباله های کلاه، اشاره و نمادی از دو گوش خر و یک دم آن بوده است. از دیگر صفات ممیزه ملیجک ها می توان به خنده های بلند و داشتن عصایی مسخره اشاره کرد. (نمونه این گونه افراد را می توان در قسمت سوم بازی devil may cry هم مشاهده نمود)
تمایز اصلی بین clown و جستر در ظاهر آنهاست. جستر معمولاً شخصی با لباس تنگ و کلاه منگوله دار به تصویر کشیده می شود و معمولا در دربار دیده می شود، اما کلاون شخصی را گویند که شلوار گشاد بند دار می پوشد، صورتش را رنگ می کند و معمولا در سیرک دیده می شود.
البته کلاون معمولا به خودش می خندد و خود را سوژه خنده قرار می دهد درحالیکه جستر به مخاطب می خندد. او چشمانی تیزبین دارد و این امکان وجود دارد که زبانش تند و تیزش شما را بیازارد. جستر کسی نیست که خود را مضحکه قرار دهد یا بتوان وی را احمق یا ابله فرض نمود.
حال به داستان بازی برگردیم. در این داستان برادر فاطمه، جستر نام دارد. او دست راست فاطمه و پس از او نزدیک ترین فرد به پادشاه است. اوست که در نزد شاه حقایق را به شکل دیگری جلوه می دهد و راه را برای خلق درخت مقدس و به بار نشستن آن هموار می نماید. پس از مرگ پادشاه و قدرت گرفتن فاطمه، این جستر است که همه مخالفان را از سر راه برمی دارد و زمینه حکومت فاطمه را هموار می کند. حال با این اوصاف به نظر شما جستر اشاره به چه کسی دارد؟
کریستال رهایی بخش
طبق داستان، زمانی که سه شوالیه موفق به شکست فاطمه می شوند، او به آن ها کریستالی را به عنوان آخرین امید برای رهایی از نفرین و بندگی the beast ارایه می دهد:
“در آخرین نفس ها، فاطمه کریستالی ساخته شده از خون شیطان (او کریستال را به گردن خود آویخته است) را به شوالیه ها می دهد تا آن ها بتوانند خود را از مسمومیت جادوی دیو حفظ کنند، زیرا ترس داشت که دیو از آن ها به عنوان سلاحی برای انتقام گیری از نسل بشر استفاده نماید. “
کریستال از خون شیطان ساخته شده بود، یعنی ماهیتی مشابه درخت مقدس داشت. اگر به میوه های درخت مقدس در بازی توجه کنید می بیند که کریستال سرخ رنگ، شباهت بسیاری به آن ها دارد. درواقع می توان هر دوی آن ها را از یک جنس و از یک منشاء دانست.
فاطمه می گوید که این کریستال آخرین امید شوالیه ها (نماد بشریت!) برای رهایی از چنگال the beast است و the beast هم شوالیه ها را تهدید می کند که درصورت استفاده از این کریستال، آن ها را کشته و در جهنم جاویدان جای خواهد داد. در این قسمت از روایت داستان پارادوکس مهمی وجود دارد:
اگر این کریستال از خون شیطان به وجود آمده و ماهیتی همانند درخت مقدس و میوه های آن دارد، چرا می تواند به عاملی برای رهایی شوالیه ها از نفرین the beast باشد؟ یا نویسنده درمورد خواص میوه ها دچار اشتباه شده، یا نویسنده نتوانسته نیت شوم خود را تا انتهای داستان مخفی نگه دارد.
طبق شواهد اخیر می توان اینطور نتیجه گرفت که هم میوه های درخت مقدس و هم کریستال ساخته شده از خون the beast، همگی تاثیری مثبت و ضد شیطانی دارند و نیت فاطمه درواقع خیر بوده است. با این اوصاف، این کریستال آخری که تنها نجات بخش بشریت است، اشاره به چه کسی دارد؟ آیا امام زمان شیعیان مد نظر سازندگان این بازی نبوده است؟
رد پای یهود در بازی
حال که با لایه های پنهان داستان بازی و اهداف پشت پرده آن آشنا شدید، لازم است تا کمی درمورد ماهیت سازندگان بازی تحقیق کنیم. برای این منظور از داستان خود بازی کمک می گیریم.
در طول داستان با اسامی مختلفی برخورد می کنیم که بیشتر آن ها از قبیل ایگدراسیل، اشاراتی به اساطیر خاص اسکاندیناوی دارند، اما در میان این نام ها، نامی وجود دارد که از این قاعده مستثنی شده است.
“کاپیتان گرارد (gerrard)، فرمانده سه شوالیه و فردی که فاطمه را همچون انسانی مقدس ستایش می کرد، پس از این که دختر خود را در درگیری علیه اعضای انجمن از دست داد، اقدام به خوردن میوه درخت مقدس کرد و تبدیل به هیولایی به نام نفیلیم (nephilim) شد.”
حال ببینیم که نفیلیم چیست و از کجا آمده است؟
نفیلیم در لغت به معنی “کسانی که باعث میشوند دیگران فرو افتند” است. نفیلیم در کتاب مقدس یهودیان به موجودات غول پیکری گفته میشود که از پیوند فرزندان خدا (الوهیم) با آدمیان به وجود آمدند. در سفر پیدایش بخش 6 آیات 1 تا 4 چنین آمده است:
“در اين زمان که تعداد انسان ها روی زمين زياد می شد، پسران خدا (منظور از پسران خدا ممکن است نسل خداپرست شيث باشد، زيرا لفظ پسران خدا به مردم خداپرست نيز اطلاق میشد. در اين صورت می توان آيات مزبور را چنين تفسير کرد که پسران نسل شيث با دختران نسل قائن ازدواج کردند و فرزندانی به وجود آوردند که به شرارت روی آوردند. ولی برخی از مفسرين معتقدند که منظور از پسران خدا، فرشتگانی هستند که از فرمان خدا سرپيچی نمودند.) مجذوب دختران زيباروی انسان ها شدند و هر کدام را که پسنديدند، برای خود به زنی گرفتند. آنگاه خداوند فرمود: روح من هميشه در انسان باقی نخواهد ماند، زيرا او موجودی است فانی و نفسانی. پس صد و بيست سال به او فرصت می دهم تا خود را اصلاح کند. پس از آنكه پسران خدا و دختران انسان ها باهم وصلت نمودند، مردانی غول آسا از آنان به وجود آمدند. اينان دلاوران معروف دوران قديم هستند.
هنگامی که خداوند ديد مردم غرق در گناهند و دائما بسوی زشتی ها و پليدی ها می روند، از آفرينش
انسان متأسف و محزون شد.
پس خداوند فرمود: من انسانی را که آفریده ام از روی زمین محو می کنم. حتی حيوانات و خزندگان و پرندگان را نيز از بين می برم، زيرا از آفريدن آن ها متأسف شدم.”
چنین گفته میشود که طوفان نوح همه آن ها را جز دسته کمی از میان برد و پس از آن یوشع بن نون در جنگ با آن ها، همه را از میان بر میدارد. در جنگ داود و جالوت، جالوت یکی از نفیلیم ها است. اندازه تخت خواب یکی از آن ها در تثنیه، بخش 3 آیه 11، حدود چهار متر طول و دو متر عر ض ذکر شده است.
“ناگفته نماند که عوج، پادشاه باشان آخرين بازمانده رفائی های غول پيكر بود. تختخواب آهنی او که در شهر رَبَت، يكی از شهرهای عموني ها نگهداری می شود حدود چهار متر طول و دو متر عر ض دارد.”
سخن آخر
در رده بندی کیفی بازی های رایانه ای، undead knights یک بازی درجه سه به شمار می رود. ظاهرا هدف سازندگان از ساخت این بازی فقط مطرح کردن یکسری موضوعات مذهبی و قبح شکنی از آن ها بوده و در این راه کیفیت را فدای اهداف پیش پا افتاده خود نموده اند. شاید آن ها هنوز بر این باور خام هستند که می توانند خاک بر صورت ماه بپاشند!
منابع:
کتاب مبدا سنن مربوط به فاوست (the sources of the faust tradition)، نوشته روبرت پاتیسون (robert pattison )، 1936
کتاب تئوفیلوس: خدمتگذار دو سرور (theophilus: servant of two masters)، نوشته موشه لازار (moshe lazar)
سایت رسمی بازی undead knights
سایت ign
سفر پیدایش
سفر تثنیه
منبع: کالبد شکافی بازی های رایانه ای؛ http://vgpostmortem.blogfa.com