ثمره ی زیارت اهل قبور
یکی از اعمال سفارش شده پس از فوت والدین، زیارت قبور آنان و خواندن قرآن و ادعیه برای شادی روحشان می باشد، چنانچه این امر آثار فراوانی را برای فرد فوت شده در عالم برزخ در پی دارد.
در این باره روایت شده است که بانویی به نام «باهیه» از زنان وارسته و باکمال بود، او هنگام مرگش سر به آسمان بلند کرد و گفت: «ای خدای من! ای ذخیره من، ای مورد اعتماد من در زندگی و بعد از مرگ، مرا هنگام مرگ تنها نگذار، و وحشت قبر را از من دور ساز»
پس چون او از دنیا رفت، پسرش هر شب و روز جمعه، کنار قبرش می رفت، قدری قرآن می خواند و سپس برای او دعا و طلب آمرزش می کرد، و همچنین برای اهل آن قبرستانی که مادرش در آن دفن بود، دعا و استغفار می نمود.
از قضا آن پسر، شبی مادرش را در خواب دید و احوال او را پرسید، و مادر گفت: «پسر جان! مرگ، دارای سختی و دشواری های جانکاه است، ولی من هم اکنون بِحمدالله در برزخی هستم که فَرش شده، و با ریحان بهشتی خوشبو گشته و متکاهای بهشتی در آن نهاده شده است».
پسر گفت: مادرجان! چه حاجتی داری؟
مادر گفت: پسرم! هرگز در شب و روز جمعه، از زیارت ما و دیدار در کنار قبر ما، دریغ نکن، هنگامی که تو کنار قبرم می آیی و قرآن و دعا می خوانی، بسیار شاد می شوم، آن هنگام که به سوی قبر من می آیی، مردگان مرا مژده می دهند و می گویند: «ای باهیه! پسرت به سوی تو می آید»، من از مژده آن ها، شاد می گردم، مردگانی که در اطراف من هستند، نیز شاد می شوند».
پس از این ماجرا آن جوان (پسر باهیه) هر شب و روز جمعه کنار قبر مادرش می رفت، و پس از تلاوت چند آیه از قرآن، و دعا کردن، می گفت:
آنَسَ اللهُ وَحشَتَکُم، وَ رَحِمَ غُربَتَکُم، وَ تَجاوَزَ عَن سَیِئآتِکُم وَ تَقَبَّلَ حَسَناتَکُم: «خدا وحشت شما را با اُنس خود، برطرف سازد، و به غریبی شما رحم کند، و از گناهانتان بگذرد، و نیکی های شما را بپذیرد».
آن جوان گفت: شبی در خواب دیدم؛ جمعی نزد من آمدند و گفتند: «ما اهل قبرستان هستیم، آمده ایم از شما تشکر کنیم، و تقاضا کنیم که قرائت قرآن و دعا در کنار قبر ما را ادامه دهی و قطع نکنی».
منابع:
1- منتخب التواریخ: 849.
2- عالم برزخ در چند قدمی ما: 216.