دلنوشته/ مرثیه امیر المومنین
کاسه های شیر در دست کودکان کوفی چه می کند. یتیمان کوفه شنیده اند درمان علی با شیر است. و حال آنکه من می دانم درد امام زمانم گناه من است و هنوز با جرأت بیشتر گناه می کنم و …
ای وای بر من و گناهم و امان از دل مولایم!
به نفسهای یوسف زهرا در این شب مرا نجات بده. به قلم مولایم عاقبتم ختم به خیر نما که در شبهای قدر مقدرات به امضای او می رسد.
نیاید روزی که کاسه های شیر در دستان یتیمان کوفه تبدیل به سنگ شود و نیاید ساعتی که فرزندان علی (ع) از دروازه این شهر وارد شوند و با استقبال کوفیان مواجه شوند. واویلا از این کوفه و اف بر این همراهی کوفیان با فرزندش حسین (ع)
به حق آنکه همنشین یتیمان و گرسنگان بود و با شهادتش حتی پیرمرد خرابه نشین نابینای کوفه سراغش را از فرزندش حسن می گرفت مردم جهان بالاخص مسلمانان میانمار را از دست ظالمان رهایی ببخش.
تمام حوائج را در پرتو یک دعا بر تو عرضه می کنم که با این دعا تمام ادعیه برآورده خواهد شد:
اللهم عجل لولیک الفرج