• تماس  

سیراب شدن زیر شنی های تانک !!

19 مرداد 1392 توسط 313

 

 

کلاه آهنی اش را از روی سر برداشت. آفتاب ،نورش را پاشیده بود روی تن اش .به آسمان آبی بالای سرش نگاه کرد ،سرش را به سختی چرخاند.

به نیزه ها واجساد شهدا روی زمین خیره شده ؛به پاهای اسبانی که به سمت اش می تاختند.

گلوله ای نزدیک قلب اش را سوزانده بود .چشمان اش را به زور بازنگه داشت.دست اش به سمت قمقمه ی آب رفت ،خواست قمقمه را از بند جدا سازد،اما هرچه تلاش کرد نتوانست.

به شنی تانکهائی که به سمت اش می آمدند خیره ماند.

عطش امانش را بریده بود،به خیمه ها نگاه کرد،چشمانش را بست.

مادر سرش را به دامان گرفت

لحظه ای بعد ،دیگر سیراب شده بود


http://upload7.ir/images/13110991971379379206.jpg

 

مطلب قبلی
مطلب بعدی
 نظر دهید »

موضوعات: چفیه خاکی لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...

فید نظر برای این مطلب

درباره وبلاگ

همه عمر بر ندارم سراز این خمار مستی؛ که هنوز من نبودم که تو در دلم نشستی؛ تو نه مثل آفتابی، که حضور و غیبت افتد؛ دگران روند و آیند و تو.... همچنان که هستی؛ دل دردمند ما را، که اسیر توست یارا؛ .به وصال مرهمی نه، چو به انتظار خستی اللهم عجل لولیک الفرج

موضوعات

  • همه
  • سین یعنی سلامتی
  • حرفهای خودمونی
  • اخلاق
  • سیاسی
  • علمی
  • اجتماعی
    • زندگی
      • آشپزخونه من
      • نکات خانه داری
  • روانشناسی
    • مشاوره
  • احکام
  • پژوهشی
  • خبر خبر
  • پاتوق کتاب
  • چفیه خاکی
  • جام ولا
  • 30نما
  • شبهه
  • تاریخ نگاری
    • مناسبت روز
  • تصویر روز
  • معرفی نرم افزار
  • معرفی نرم فزار
  • خاطره نویسی

امکانات وب

كد تقويم

قالب وبلاگ


حرم فلش - ساعت فلش برای وبلاگ و سایت

آمارگیر

آمارگیر

قالب وبلاگ

آهنگ وبلاگ

نماز حاجت
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس