غدیر در كلام حضرت زهراعلیهاالسلام
مقدمه
هفتاد روز از حادثه بسیار مهم و تاریخى غدیر خم گذشته بود كه رسول مكرم اسلام صلى الله علیه و آله و سلم دیده از جهان خاكى فرو بست و روح مطهرش به عالم ملكوت عروج كرد. ارتحال پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم موجى از غم و اندوه در فضاى جامعه نوپاى اسلامى ایجاد كرد. بار مصیبت چنان سنگین شد كه بسیارى در حیرت فرو رفته و از خود بی خود گشتند و از تصمیمگیرى مناسب و شایسته باز ماندند. جمعى نیز كه از قبل خود را آماده چنین روزى كرده بودند، حال و هواى جامعه را براى ایجاد گرد و غبار، مناسب یافتند و با گِل آلودن نمودن آب، به دنبال گرفتن ماهى مراد خود رفتند. ستاره امیدى كه در غدیر خم طلوع كرده و آرامبخش دلهاى مؤمنان گشته بود، در لابلاى گرد و غبار فتنه، از دیدگان كم فروغ، محو شد. در میان ظلمت ارتحال آفتاب، شبپرهها به تكاپو افتادند و با هجوم به خانه وحى، تلاش مذبوحانهاى را براى فرونشاندن نور خدا آغاز كردند؛ غافل از آن كه نور خدا با آن دسیسهها خاموش شدنى نیست.
گر چه در این حمله و هجوم، آتش به كاشانه تنها یادگار رسول خدا صلى الله علیه و آله افتاد، و گل محمّدى صلى الله علیه و آله و سلم مظلومانه در پشت در، پرپر گشت، سینه دریایىاش شكافت و پهلویش بشكست؛ اما در عین حال، او، قدِ خمیده از ظلم و ستم را برافراشت و با دست الهى خود به دامن ولایت آویخت و با تمسك به حبل الله المتین و با صلابت و شهامتى بىنظیر از حقانیت امیرمؤمنان علیهالسلام سخنها گفت، و از غربت او نشانها داد.
زهراى اطهرعلیهاالسلام دفاع جانانهاى از ولایت امیرمؤمنان علیهالسلام نمود و در این راه، مشتاقانه جام پرافتخار شهادت را سر كشید و افتخار اولین شهید راه ولایت را تا ابد به نام خود ثبت كرد؛ ولى این دفاع نیز همانند خود آن بانوى بزرگوار، در هالهاى از غربت و مظلومیت قرار گرفت و آن گونه كه سزاوار بود به شیعیان وى نیز منتقل نشد.
صفحات: 1· 2