پرواز در عالم برزخ با شلاق و باتوم
اگر روزی کسی سراغ صبورتر از سنگ صبور را گرفت، بگویید: در اردوگاه اسرای ایرانی در عراق پیدا می شد. باز اگر زمانی کسی از راضی ترین ها به قضای الهی پرسید، بگویید: در اردوگاه اسرای ایرانی در عراق فراوان بودند.
همان ها که رهبر معظم انقلاب اسلامى در 27 مرداد ماه 1377 در وصفشان فرمودند: «ایستادگى و مقاومت آزادگان سرافراز ما در طول سالهاى سخت اسارت، ملت ایران را روسفید و سربلند کرد و ما بازگشت پیروزمندانه آنان به میهن اسلامى را حادثهاى مىدانیم که دست قدرت الهى آن را رقم زد. بنابراین یکایک ملت ایران باید این خاطره و خاطرات شبیه آن را زنده نگهدارند و آنها را قدر بدانند.»
در ادامه به مناسبت 26 مرداد ماه، سالروز بازگشت آزدگان به گوشه ای از خاطرات جانباز آزاده میکائیل احمدزاده از کتاب «اردوگاه 15 تکریت» می پردازیم.
اردوگاه شماره 15 تکریت
این اردوگاه تازه تأسیس، اردوگاه شماره 15 نام داشت. موقع پیاده شدن، عراقی ها با ضربات سهمگین، ما را هم به باد کتک گرفتند و به زور وارد آسایشگاه ها کردند. یکی از دوستان شوخ طبع نوشته ی عربی را روی دیوار خواند که نوشته بودند: «عاش البعث»، یعنی زنده باد بعث. او بعد از کتک خوردن مفصل گفت که این آش بعثی بود، فردا هم با چلوی بعثی از ما پذیرایی می کنند!
صفحات: 1· 2