پس قبر مادرم فاطمه کو؟
خدا قسمت کرد و چند روزی رو مهمان رسول الله(ص) و فاطمه ی زهرا(س) و ائمه ی بقیع(ع) و حضرت حق بودیم. به مدینه رسیدیم. گلدسته های حرم پیامبر اکرم(ص) با آن عظمت و شکوهی که داشتند از دور خود نمایی می کردند. گنبد خضرا را که می دیدی دست به سینه به اول شخص عالم بشریت سلام می دادی.
داخل مسجد النبی که می شدی پر بود از مردمی که در حال خواندن قرآن و نماز و عبادت کردن بودند. در هنگام گذر از جلوی قبر پیامبر همه با احترام و دست به سینه سلام می دادند و می گذشتند. عجیب بود؛عجب احترامی برای پیامبر قائل بودند؟ چه قدر مواظبت می کردند تا مبادا حرمت قرآن شکسته بشود و اگه کسی قرآن را روی زمین و حتی اگرروی پاهایش هم می گذاشت تذکر می دادند که روی دست قرار ده قرآن را که احترام دارد.
به یاد یک حادثه ی تاریخی افتادم حادثه ای به قدمت 1400سال. با خود گفتم اگر قرآن این همه احترام دارد و نباید حتی آنرا رو پا گذاشت پس چرا قرآن ناطق را با ضربه ی پایی به در کشتند؟ اگر نباید قرآن را روی زمین گذاشت پس چرا با یک سیلی سرور زنان عالم را نقش بر زمین کردند؟ هر چه فکر کردم به جواب قانع کننده ای نرسیدم.
صفحات: 1· 2