دلايل وجود شب قدردر ماه رمضان چيست؟
یا ایها الذین آمنوا کتب علیکم[1] الصیام کما کتب علی الذین من قبلکم » ; ای کسانی که ایمان آورده اید، روزه بر شما واجب شده است، همان گونه که در امت های پیشین بر ایشان واجب شده بود . (بقره 183)
روزه سرچشمه تقوی و پرهیزکاری:
«لعلکم تتقون » (روزه بگیرید) تا شاید پرهیزکار باشید (بقره 183) .
هدف از تشریح روزه:
«و لتکملو العده و لتکبروا الله علی ما هداکم و لعلکم تشکرون » (بقره 185)
فضیلت ماه مبارک رمضان:
ماه رمضان از دو جهت حرمت دارد: مربوط به خود ماه مبارک و دیگری مربوط به قرآن کریم .
همچنین در این ماه دو نوع حفظ و صیانت وجود دارد . 1 . مربوط به حفظ انسان از وسوسه های شیطان 2 . حفظ انسان از گرفتاری به عذاب الهی .
صفحات: 1· 2
نقش حجاب و عفاف در عظمت زن
حفظ چشم، گوش، قلب و تمامی اعضا و جوارح از هرگونه خطا و گناه عفاف است که حاصل این عفت و حجاب درونی، پوشش ظاهری است؛ به تعبیری لطیفتر حجاب میوه عفاف است و عفاف ریشه حجاب.
حجاب و عفاف به عنوان دو ارزش در جامعه بشری و بویژه جوامع اسلامی مطرح است. همواره این دو واژه در کنار هم به کار برده میشوند و در نگاه اول به نظر میآید هر دو به یک معنا باشند اما با جستجو در متون دینی و فرهنگنامهها به نکته قابل توجهی میرسیم و آن تفاوت این دو واژه است. در برخی کتب لغت حجاب را اینگونه تعریف کردهاند: «الحجاب، المنع من الوصول» حجاب یعنی آنچه مانع رسیدن میشود.(۱)
برخی گفتهاند حجب و حجاب هر دو مصدر و به معنای پنهان کردن و منع از دخول است و به عنوان شاهد آیه شریفه «و من بیننا و بینک حجاب»(فصلت، آیه ۵) را ذکر کردهاند. در دیگر کتابهای لغت حجاب را به معنای پرده آورده و نوشتهاند: امراه محجوبه؛ زنی که پوشانیده است خود را به پوشاندنی.(۲)
با توجه به معانی ذکر شده در مییابیم حجاب امری ظاهری و در ارتباط با جسم است، اگرچه این پوشش برخاسته از اعتقادات و باورهای درونی افراد است ولی ظهور در نشئه مادی و طبیعی دارد یعنی پوشش ظاهری افراد و بویژه زنان را حجاب میگویند که مانع از نگاه نامحرم به آنان میشود. عفاف نیز دارای معانی گوناگونی است که در مجموع تعریف کاملی را به ما خواهد داد. راغب اصفهانی در مفردات القران مینویسد: العفه حصول حاله للنفس تمتنع بها غلبه الشهوه؛ عفت حالتی درونی و نفسانی است که توسط آن از غلبه شهوت جلوگیری میشود.(۳)
صفحات: 1· 2
حفظ زبان
فَاخْزُن لِسَانَکَ کَمَا تَخْزُنُ ذَهَبَکَ وَوَرِقَکَ فَرُبَّ کَلِمَةٍ
سَلَبَتْ نِعْمَةً وَجَلَبَتْ نِقْمَةً.
همانگونه که طلا و نقرهات را نگاه میداری، زبانت را نیز نگاهدار،
بسا کلمهای که نعمتی را سلب کند، و عذابی را نزد تو آورد.
Therefore, guard your tongue as you guard your gold and silver, for often one expression
snatches away a blessing and invites punishment.
حلیم به قیمت مردانگی!
سرش را پایین انداخته بود و مسیر هرروزه اش تا خانه را طی می کرد..
به صف جلوی حلیم فروشی که رسید، لبخند زد.. مثل همیشه.
از بچگی عاشق حلیم سر سفره افطار بود..
فکر کرد چه خوب میشد اگر برای افطار امشب حلیم می گرفت.. حتما مادر و خواهر کوچکش هم خوشحال میشدند..
چشمش را دوخت به دیگ حلیم و دستهایش را در جیب فرو برد..
پول های در جیبش را چندبار حساب کرد..
نه! انگار به اندازه کافی پول نداشت… مثل همیشه.
حلیم فروش از نگاه پسرخوشش نیامد.. اخمی تحویل نگاه خیره پسر داد و زیر لب چیزی گفت.. مثل همیشه.
پسر سر برگرداند و به راه افتاد..
دم درِ خانه شان، بغضش را فرو خورد و داخل شد..
لبخند مادرش را که دید ماجرای حلیم و حلیم فروشی از یادش رفت.. مثل همیشه.
سر سفره ساده افطار… دعای مادر بود و انا انزلنای دختر و دل صاف پسر..
صوت الله اکبر اذان با صدای زنگ در همراه شد..
در را که باز کرد.. ظرف حلیمی دید و نامه ای که درآن نوشته بود:
من اگر مومنم و تو همسایه ی مومن، نمیشود که سفره من رنگارنگ باشد و سفره تو……
پسر سرش را رو به آسمان کرد و میزبانش را شکر گفت.. درست مثل همیشه.
توفیق توبه میرغضب باشی ناصرالدین شاه
مرحوم اعتمادالواعظين تهرانى نقل نموده كه در سالى كه نان در تهران به
سختى دست مى آمد، روزى ميرغضب باشى ناصرالدين شاه به طاق آب انبارى مى رسد و
صداى ناله سگهايى را مى شنود، پس ازتحقيق مى بيند سگى زاييده و بچه هايش به او
چسبيده و چون در اثر بى خوراكى پستانهايش شير ندارد، بچه هايش ناله و فرياد مى كنند.
ميرغضب باشى سخت متأثر مى شود، از دكان خبازى كه در نزديكى آن محل بود، مقدارى
نان مى خرد و جلوش مى اندازد و همانجا مى ايستد تا سگ مى خورد و بالاخره پستانهايش
شير مى آورد و بچه هايش آرام مى گيرند و سرگرم خوردن شير از پستانهاى مادر
مى شوند.
صفحات: 1· 2