انسان ۲۵۰ ساله | امام کاظم علیهالسلام و سازماندهی مبارزان مسلمان
رهبر انقلاب: یک آدمى که فقط مسأله مىگوید، کارى به حکومت و مبارزهى سیاسى ندارد که زیر چنین فشارهایى قرار نمىگیرد . …ما خیال مىکنیم موسىبنجعفر علیه السلام، یک آقاى مظلوم بى سر و صداى سر به زیرى در مدینه بود و رفتند او را زندانى کردند و بعد مسموم کردند، از دنیا رفت، همین و بس، قضیه این نبود. قضیه یک مبارزهى طولانى تشکیلاتى، یک مبارزهاى با داشتن افراد زیاد در تمام آفاق اسلامى بود. ۶۴/۰۱/۲۳
السلام علیک یا موسی بن جعفر(علیه السلام)
عبد صالح ، کانون حکمت و اندیشه
نگاهي به زندگي سياسي - فرهنگي امام موسي بن جعفر (ع)
هفتمين جلوه خورشيد هدايت و وارث ولايت کبري؛ امام موسي کاظم(ع) در هفتمين روز ماه صفر 128 ق. در «ابواء» منطقه اي ميان مکه و مدينه چشم به جهان گشود. دو دهه نخست حياتش را در کنار پدر گذراند و از محضر ارزشمند ايشان علوم و اسرار امامت را آموخت و در همان سنين، شگفتي و تحسين دانشمندان را برانگيخت.
آناني که به توصيف امام کاظم(ع) پرداخته اند، ايشان را عابدترين، زاهدترين، فقيه ترين، بخشنده ترين و کريم النفس ترين مردم روزگار و خلاصه «عبد صالح» خوانده اند.
در دوره فشار حاکمان عباسي، هرگونه اقدام آشکار و برنامه اي که حکومت وقت از آن آگاهي مي يافت، وضع جبهه حق و شيعيان را آشفته مي ساخت، لذا امام هفتم(ع) ادامه برنامه عملي پدر را گرفت و با سياست ويژه اي که نشان از درايت و معنويت آن امام مي داد، به پرتوافشاني پرداخت و شاگردان بسياري را در رشته هاي علوم ديني و فضايل و مکارم اسلامي پرورش داد. گروه زيادي ازعالمان و راويان حديث، پيرامون امام موسي(ع) گرد آمدند و آن حضرت با توانايي بسيار آراي خردمندانه اي در دانشهاي گوناگون ديني ابراز کرد. مجموعه هاي بسيار از احکام اسلامي که در موضوع فقه و حديث و کلام اسلامي تدوين شده، به آن حضرت منسوب است، سيد بن طاووس در اين ارتباط مي نويسد: «ياران و نزديکان امام(ع) در مجلس درس آن بزرگوار حاضر مي شدند و لوحه هاي آبنوس در آستين ها داشتند، هر گاه او سخني مي فرمود يا در موردي نظري ارايه مي داد، به ضبط آن مبادرت مي کردند.»
صفحات: 1· 2
شيوه هاي مبارزه ي سياسي امام کاظم عليه السلام
محورهاي فعاليت امام
اوضاع سياسي و اجتماعي عصر امام در چند محور قابل بررسي است که به مواردي اشاره مي کنيم:
محور نخستين: برنامه ريزي فکري و آگاهي بخشي در زمينه ي مسائل اعتقادي و چاره گري در روبرو شدن با عقايد منحرف و انگيزه ها و واپس گرايي هاي شعوبي و نژاد پرستي و عقايد مختلف ديني.
از خطرناک ترين اين تبليغات زهرآگين، تبليغ افکار الحادي و کفرآميز بود که قلب و دل نوجوانان را نشانه گرفته بود. موضع امام موسي (ع) در برابر اين تبليغات، آن بود که با دلايل استوار در برابر آن بايستد و با پوچي و بي مايگي آن به معارضه برخيزد و دوري آن را از منطق و واقعيت توضيح دهد و عيوب آن را باز گويد تا آن جا که گروهي انبوه از پيروان آن عقايد پوچ به اشتباه خود فساد خط مشي اتخاذي خويش اعتراف کردند و به اين دليل جنبش امام درخشندگي يافت و قدرت علمي آن حضرت منتشر گرديد. چندان که گروهي بزرگ از مسلمانان از آن پيروي کردند و آن را پذيرفتند و اين امر بر مسئولان حکومت گران آمد. از اين رو آنان را تحت فشار و شکنجه قرار دادند و در زمينه هاي عقيدتي آنان را از گفت وگو باز داشتند، تا جايي که امام موسي (ع) ناچار شد به هشام (يکي از اصحاب خود) فرستاده اي گسيل دارد و او را هشدار دهد تا به علت خطرهاي موجود، از سخن گفتن خودداري کند و هشام تا مرگ مهدي، (1) از سخن گفتن خودداري کرد.(2)
گروهي کثير از بزرگان، دانشمندان و راويان حديث از کساني که در دانشگاه بزرگ امام صادق (ع) تحصيل مي کردند، هنگام اقامت او در يثرب، پيرامون امام موسي (ع) گرد آمدند و ايشان با توانايي و تسلط بسيار بر فقه اسلامي، آرا و عقايد خردمندانه در فقه اسلامي ابراز کردند.
بسياري از احکام اسلامي به امام کاظم (ع) منسوب است که در باب حديث و فقه، تدوين شده است و دانشمندان و راويان حديث همواره با آن افاضات علمي، همدم شده بودند و احاديث و گفت و گوها و فتواهاي او را ثبت مي نمودند.
صفحات: 1· 2
نگاهی کوتاه به زندگی ادبی حضرت آیتالله خامنهای
نخستین معلم
بیتردید نخستین معلم حضرت آیتالله خامنهای در خیلی از امور و از جمله ادبیات، مادر ایشان بوده. آن بانوی فاضله هنگامی که در 19 سالگی به خانه آقاسیدجواد خامنهای آمده، در میان جهیزیهاش دیوان حافظی بوده چاپ بمبئی؛ یادگار خلوتهای انس پدر که در حواشیاش ذکریاتی داشت از سفرهای مکه و مدینهاش و حال خوشی که با غزلهای خواجه در آن دیدارهای روحانی داشته است. پدرش، آیتالله سید هاشم نجفآبادی هم بیگانه با ذوقیات ادبی نبود. او از روحانیونی بود که در سالهای تحصیل فقه و اصول در نجف اشرف، با سلسله عالمان اهل معرفت و عرفان هم سر و سرّی داشت و از محضر نامداران این رشته، مخصوصاً آیتالله سید علی قاضی طباطبایی بهرهها برده بود. دختری در محضر چنین پدری نه تنها قرآن، ادعیه و تاریخ آموخته بود، که ذوق ادبی خود را هم پرورش داده بود و با اشعار شاعران و بهویژه ابیات مشحون از معرفت نیز آشنا بود. وی در این میان بیشتر غزلهای حافظ را حفظ بود و از آنها برداشتهای عرفانی میکرد.
دنیای شگفت رمان
با ورود سید علی نوجوان ـ که از کودکی در خانه علیآقا صدایش میکردند ـ به حوزه علمیه، پای او به کتابخانه آستان قدس رضوی نیز باز شد. او در کنار مطالعه کتب تاریخی و حدیثی، با گونهای از ادبیات نوین به نام رمان آشنا شد که دنیای آن برایش شگفتآور بود. در این دنیای جدید، زندگی با تمام زوایایش به تصویر کشیده میشد و مسائل فراموش شده و مغفول مانده مورد توجه قرار میگرفت. خواننده شاهد تجاربی بود که در زندگی خود هرگز دچارش نمیشد. جاذبه مطالعه رمان در حدی بود که کتابخانه آستان قدس نیز نمیتوانست کفاف اشتیاقش را بدهد. از سوی دیگر در آن روزگار عسرت، خانواده تهیدستتر از آن بود که همه کتابهای مورد علاقهاش را بخرد. لذا تصمیم گرفت از کتابفروشی محل، رمانهای جدید را از قرار شبی یک ریال کرایه کند و برای اینکه کتاب امانی به شب دوم نکشد و یک ریال دیگر نپردازد، با هر سرعتی بود، آن را به اتمام میرساند. این همه در حاشیه درسهای حوزه بود و نیز جلسات قرائت قرآن و فراوان کارهای دیگری که نوجوان باهوشی مانند او در آن سن و سال داشت. هرچند در ابتدا رمانخوانی او بیهدف بود و چهبسا بیشتر تحت تأثیر کشش داستانپردازی آن بود، اما بعد از مدتی این مطالعه جهتدار شد و او در رمانهای بزرگ در جستوجوی شناختی متفاوت از آدمها و آشنایی با فرهنگ و تمدن سرزمینهایی بود که داستانها در آنها شکل میگرفت. بنابراین رمانهایی با زمینه تاریخی بیش از همه مورد توجه او قرار گرفت و تاریخ بعضی از کشورها را از طریق رمان شناخت. میان رمانهایی که میخواند، گاهی بعضیهایشان را بسیار میپسندید؛ مانند بعضی نوشتههای رومن رولان و «جنگ و صلح» تولستوی. بعضی کارها چنان شگفتزدهاش میکردند که میپنداشت ارزش آن را دارد بار دیگر آن را بخواند و میخواند.
صفحات: 1· 2