نگاهی کوتاه به زندگی ادبی حضرت آیتالله خامنهای
نخستین معلم
بیتردید نخستین معلم حضرت آیتالله خامنهای در خیلی از امور و از جمله ادبیات، مادر ایشان بوده. آن بانوی فاضله هنگامی که در 19 سالگی به خانه آقاسیدجواد خامنهای آمده، در میان جهیزیهاش دیوان حافظی بوده چاپ بمبئی؛ یادگار خلوتهای انس پدر که در حواشیاش ذکریاتی داشت از سفرهای مکه و مدینهاش و حال خوشی که با غزلهای خواجه در آن دیدارهای روحانی داشته است. پدرش، آیتالله سید هاشم نجفآبادی هم بیگانه با ذوقیات ادبی نبود. او از روحانیونی بود که در سالهای تحصیل فقه و اصول در نجف اشرف، با سلسله عالمان اهل معرفت و عرفان هم سر و سرّی داشت و از محضر نامداران این رشته، مخصوصاً آیتالله سید علی قاضی طباطبایی بهرهها برده بود. دختری در محضر چنین پدری نه تنها قرآن، ادعیه و تاریخ آموخته بود، که ذوق ادبی خود را هم پرورش داده بود و با اشعار شاعران و بهویژه ابیات مشحون از معرفت نیز آشنا بود. وی در این میان بیشتر غزلهای حافظ را حفظ بود و از آنها برداشتهای عرفانی میکرد.
دنیای شگفت رمان
با ورود سید علی نوجوان ـ که از کودکی در خانه علیآقا صدایش میکردند ـ به حوزه علمیه، پای او به کتابخانه آستان قدس رضوی نیز باز شد. او در کنار مطالعه کتب تاریخی و حدیثی، با گونهای از ادبیات نوین به نام رمان آشنا شد که دنیای آن برایش شگفتآور بود. در این دنیای جدید، زندگی با تمام زوایایش به تصویر کشیده میشد و مسائل فراموش شده و مغفول مانده مورد توجه قرار میگرفت. خواننده شاهد تجاربی بود که در زندگی خود هرگز دچارش نمیشد. جاذبه مطالعه رمان در حدی بود که کتابخانه آستان قدس نیز نمیتوانست کفاف اشتیاقش را بدهد. از سوی دیگر در آن روزگار عسرت، خانواده تهیدستتر از آن بود که همه کتابهای مورد علاقهاش را بخرد. لذا تصمیم گرفت از کتابفروشی محل، رمانهای جدید را از قرار شبی یک ریال کرایه کند و برای اینکه کتاب امانی به شب دوم نکشد و یک ریال دیگر نپردازد، با هر سرعتی بود، آن را به اتمام میرساند. این همه در حاشیه درسهای حوزه بود و نیز جلسات قرائت قرآن و فراوان کارهای دیگری که نوجوان باهوشی مانند او در آن سن و سال داشت. هرچند در ابتدا رمانخوانی او بیهدف بود و چهبسا بیشتر تحت تأثیر کشش داستانپردازی آن بود، اما بعد از مدتی این مطالعه جهتدار شد و او در رمانهای بزرگ در جستوجوی شناختی متفاوت از آدمها و آشنایی با فرهنگ و تمدن سرزمینهایی بود که داستانها در آنها شکل میگرفت. بنابراین رمانهایی با زمینه تاریخی بیش از همه مورد توجه او قرار گرفت و تاریخ بعضی از کشورها را از طریق رمان شناخت. میان رمانهایی که میخواند، گاهی بعضیهایشان را بسیار میپسندید؛ مانند بعضی نوشتههای رومن رولان و «جنگ و صلح» تولستوی. بعضی کارها چنان شگفتزدهاش میکردند که میپنداشت ارزش آن را دارد بار دیگر آن را بخواند و میخواند.
صفحات: 1· 2