ابتدا لازم است اشاره شود علوم و آگاهی معصومین علیهم السلام بر دو قسم است: نخست، علوم و دانش هایی که از راههای عادّی؛ یعنی کسبی بدست می آورند که در این نوع علم با مردم دیگر فرقی ندارند. و دیگر، علوم الهی و لدنّی که از طریق وحی، الهام، اشراقات درونی و… به آنها داده شده است. این نوع علوم آثار خاص و ویژهای دارد که به آن اشاره خواهد شد.
از اینجا روشن میشود که علوم غیبی معصومین علیهم السلام از نوع علم ذاتی آنان نیست؛ بلکه علمی اعطائی از ناحیۀ خداوند است و نحوۀ استفاده از آن شرایط خاص و ویژه ای دارد.
پاسخ اول
با توجه به نکتۀ گذشته، اوّلین پاسخ این است که هرچند ائمه علیهم السلام از علم غیب برخوردارند و به وقایع گذشته و حوادث حال و آینده آگاهی دارند؛ امّا تکلیف آنان مانند سایر افراد براساس علم عادی است. و علم به غیب برای آنان تکلیفی به دنبال نمیآورد. به همین دلیل علم به غیب ائمه علیهم السلام از نحوۀ شهادت خود برای آنان تکلیف آور نیست؛ بلکه امام بر اساس علم عادی خود میوه ای را پیش روی خود میبیند که مانعی در خوردن آن نیست. بر اساس همین است که تناول آن میوه جایز است؛ اگر چه براساس علم غیب از مسموم بودن آن آگاهی دارد.
استاد جوادی آملی در این زمینه میگوید: «… از سویی دیگر، سنّت خداوند چنان اقتضا میکند که معصومان هم مانند افراد دیگر آزموده شوند و آسیب ببینند. بنابراین، نباید از آن علم استفاده کنند یا مأمور به استفاده نبودند؛ البته گاه از غیب برای یاری دین کمک می گرفتند؛ ولی اساس بر این است که در جریان امور عادی از علم غیب بهره نبرند.» (1)