• تماس  

یا شمس الشموس

نسبت عقل و ایمان چیست؟

31 تیر 1392 توسط 313

وَلَوْ شَاءَ رَ‌بُّکَ لَآمَنَ مَن فِی الْأَرْ‌ضِ کُلُّهُمْ جَمِیعًا. أَفَأَنتَ تُکْرِ‌هُ النَّاسَ حَتَّیٰ یَکُونُوا مُؤْمِنِینَ. وَمَا کَانَ لِنَفْسٍ أَن تُؤْمِنَ إِلَّا بِإِذْنِ اللَّـهِ. وَیَجْعَلُ الرِّ‌جْسَ عَلَی الَّذِینَ لَا یَعْقِلُونَ.

اگر پروردگار تو می‌خواست به طور قطع هر که در زمین قرار دارد ایمان می‌آورد و آیا تو می‌خواهی مردم را به اکراه مؤمن کنی؟ و نیست برای نفسی جز اینکه به اذن الله ایمان بیاورد و قرار داد پلیدی را بر کسانی که تعقل نمی‌کنند.

در این دو آیه از سوره مبارکه یونس خداوند تبارک به ایمان آوردن مردم اشاره نموده و آن‌را از مواهب آزادیِ آنان دانسته و به پیامبر خود می‌فرماید که با اِکراه نمی‌توان کسی را مؤمن ساخت چرا که ایمان از لوازم و دست آوردهایِ آزادیِ انسان‌هاست.

حرف «لو» که در ابتدای آیه آمده است در لسان عرب و قرآن به معنی نفی ابدیِ امری است. به این معنی که اگر نفی موضوعی با لو صورت گیرد این اِنتفاء الی الابد خواهد بود و در لسان اهل کلام از این‌گونه نفی به محال نام برده می‌شود.

صفحات: 1· 2

 نظر دهید »

سیمرغ در قاف قلاویزان

30 تیر 1392 توسط 313

محمدرضا، به فکر فرو رفت. انگار همین چند دقیقة پیش بود که تمام کوچه های روستای «لیوان غربی» پر بود از صدای بچه هایی که می خواستند خبر تولد بچة مش رحیم را به او بدهند. مش رحیم داخل امامزاده به دعا نشسته بود تا خداوند این فرزند را سالم به او هدیه دهد.

سال 1336 بود که مش رحیم، به شکرانة سلامت او، سر بر سجده گذاشت و از خدا، سعادت او را نیز خواست. محمدرضا بزرگ شد و رشادت و شهامتش زبانزد خاص و عام شد. همة زندگی محمدرضا در سال های جوانی، امام بود و انقلاب. بعد از پیروزی انقلاب، به کردستان رفت.دیگر همه او را می شناختند، «محمدرضا عسکری» سکان دار لشکر 25 کربلا، فرمانده تیپ دوم ولی فقیه؛ ساده دل، گرم و صمیمی. زمان پرواز فرا رسید، عملیات کربلای 1 آغاز شد. محمدرضا عکس بنت الهدی و محمد طاها را از کنار عکس امام بیرون آورد، بوسید. ارتفاعات قلاویزان مقابلش بود.
مهران آزاد شد و او در تاریخ چهارم تیرماه 1365 به بی کران بال گشود. دیگر هیچ کس او را ندید، حتی نشانی از پیکرش نیافت. محمدرضا غریبانه به بانوی دو عالم اقتدا کرد و از میان ما رخت بست. گرچه جوان بود، اما شوق لقای حق او را از میان خاکیان جدا ساخت.

صفحات: 1· 2

 نظر دهید »

فاصله بین حق و باطل

30 تیر 1392 توسط 313

 

اگر سعی کنیم در طول زندگی ، نگاهی هم به کلام معصومین بیاندازیم خیلی از سئوال های درونمان حل میشود رفتار هایمان تغییر می کند و باعث شناسایی بهتر حق میشود. حدیث پر مفهوم بالا مخاطبانش ما هستیم که با شنیدن بعضی اخبار سریع آن را نقل می کنیم و بخاطرش چندین نفر را محکوم میسازیم و عقیده دیگران را عوض می کنیم اری این ما هستیم که برای مخاطب بیشتر و کامنت زیاد تر حاضریم هر چرندی را ببافیم.


ای کاش … پست هایمان برای خدا بود…

 نظر دهید »

سایه های امن

30 تیر 1392 توسط 313

«سایه های امن» نام کتابی است که جانمایه آن را خاطراتی از شهدای معاونت نیروی انسانی سپاه کربلای مازندران شکل می دهد. این اثر که حاوی 60 خاطره است با هدف بازنمایی سیره عملی و سلوک اخلاقی این شهدای گرانقدر و به کوشش علی اصغر بابازاده به نگارش درآمده است. این کتاب در قطع رقعی و 160صفحه به همت معاونت نیروی انسانی سپاه کربلا و توسط کنگره بزرگداشت ده هزار شهید استان مازندران منتشر شده است.«سایه های امن» نام کتابی است که جانمایه آن را خاطراتی از شهدای معاونت نیروی انسانی سپاه کربلای مازندران شکل می دهد. این اثر که حاوی 60 خاطره است با هدف بازنمایی سیره عملی و سلوک اخلاقی این شهدای گرانقدر و به کوشش علی اصغر بابازاده به نگارش درآمده است. این کتاب در قطع رقعی و 160صفحه به همت معاونت نیروی انسانی سپاه کربلا و توسط کنگره بزرگداشت ده هزار شهید استان مازندران منتشر شده است.


 1 نظر

فرمانده شهیدی که روز عروسی و روز شهادتش روزه داشت

30 تیر 1392 توسط 313

 

سال‌های زیادی است که از صفوف اعزام رزمندگان با سربندهای سرخ، ‌چفیه‌های سفید و بوی عطر صفای‌شان می‌گذرد اما ما و بسیاری دیگر که اهل همین خاکریزها و معبرها و تردد در میان مناطق عملیاتی هستیم، شنیده‌ایم که شهید موحد‌دانش گفته است: «شهید عزادار نمی‌خواهد بلکه رهرو می‌خواهد.» رهروی نیز جز با جست‌جو، ‌تفحص و شناخت به دست نمی‌آید. همان طور که برای بچه‌های تفحص هیچ لحظه‌ای دلنشین‌تر و زیباتر از دیدن برق پلاک شهدا میان تل‌های خاک و رؤیت گل‌های لاله روییده بر پیشانی شهدا نبود. امروز هم برای نگارندگان عرصه ایثار و شهدا هیچ چیزی لذت‌بخش‌تر از تفحص سرداران و شهدای غریب در روستاها و شهرستان‌های کوچک و کم‌نام و نشان نیست تا نام و یاد شهیدی را اگرچه سال‌ها از خاموشی و شهادتش گذشته باشد، دوباره در اذهان جاری سازند و خود و خوانندگان‌شان را لحظاتی مهمان یاد یاس‌ها و خاطره‌ها سازند.

چندی پیش فرصتی پیش آمد تا برای تفحص هر چند کوتاه از شیران خطه ساری، گذری بر زندگی و حماسه‌آفرینی «سردار شهید علی‌اکبر درویشی» فرمانده توانمند گردان حضرت ابوالفضل(ع) لشکر 25 کربلا داشته باشیم؛ شهیدی که در میان وسایل جامانده از او به عطری برخوردیم که همواره مورد استفاده‌اش بود و این عطر پس از گذشت 31 سال از شهادت علی‌اکبر همچنان مشام‌مان را مهمان رایحه‌ای از بهشت می‌کرد. آنچه پیش‌رو دارید حاصل ساعتی همکلامی ما با «خانم زبیده حسینی» همسر شهید است در ایام شهادت او به تاریخ 24 تیرماه 1361، در عملیات رمضان.


صفحات: 1· 2

 1 نظر
  • 1
  • ...
  • 305
  • 306
  • 307
  • ...
  • 308
  • ...
  • 309
  • 310
  • 311
  • ...
  • 312
  • ...
  • 313
  • 314
  • 315
  • ...
  • 547

درباره وبلاگ

همه عمر بر ندارم سراز این خمار مستی؛ که هنوز من نبودم که تو در دلم نشستی؛ تو نه مثل آفتابی، که حضور و غیبت افتد؛ دگران روند و آیند و تو.... همچنان که هستی؛ دل دردمند ما را، که اسیر توست یارا؛ .به وصال مرهمی نه، چو به انتظار خستی اللهم عجل لولیک الفرج

موضوعات

  • همه
  • سین یعنی سلامتی
  • حرفهای خودمونی
  • اخلاق
  • سیاسی
  • علمی
  • اجتماعی
    • زندگی
      • آشپزخونه من
      • نکات خانه داری
  • روانشناسی
    • مشاوره
  • احکام
  • پژوهشی
  • خبر خبر
  • پاتوق کتاب
  • چفیه خاکی
  • جام ولا
  • 30نما
  • شبهه
  • تاریخ نگاری
    • مناسبت روز
  • تصویر روز
  • معرفی نرم افزار
  • معرفی نرم فزار
  • خاطره نویسی

امکانات وب

كد تقويم

قالب وبلاگ


حرم فلش - ساعت فلش برای وبلاگ و سایت

آمارگیر

آمارگیر

قالب وبلاگ

آهنگ وبلاگ

نماز حاجت
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس