تمجید پیامبر از روحیه انقلابی عمار یاسر
بعداز جنگ احد که مسلمانان شکستی در آن جنگ خورده بودند ؛ عمار و یکی از دوستانش با تعدادی از یهودیان مدینه مواجه شدند. یهودیان مدینه همانجا یکی از حملات جنگ نرم خودشان را آغاز کردند، با تمسخر به عمار و رفیقش گفتند : پس وعده نصرت الهی و پیروزی که پیغمبر به شما داده بود ، چی شد ؟ خدا و ملائکه اش کجا بودند که از پیامبر شما که اینقدر مجروح شده دفاع کنند ؟ این همه کشته دادید ؛… حمزه تان و قهرمانانتان به شهادت رسیدند….
رفیق عمار برگشت گفت : لعنت خدا بر شما ، من با شما حرف نمیزنم، شما ایمان آدم را سست میکنید و گذاشت رفت.
اما عمار ایستاد و با آنها سخن گفت ، فرمود : تقصیر ما بود که شکست خوردیم ، به وعده های پیغمبر ربطی ندارد، پیامبر به ما وعده داد که اگر حرف های من را گوش کنید، پیروز میشوید، ما گوش نکردیم ، و شکست خوردیم. اگر گوش کرده بودیم شکست نمیخوردیم.
عمار یاسر خدمت رسول خدا (ص) رسید و حضرت که خبر را شنیده بودند، از عمار گزارش خواستند، پس از گزارش عمار ، رسول خدا (ص) فرمود : رفیق تو که با آنها بحث نکرد آدم خوبی است. اما تو از دین خدا دفاع کردی و تو از مجاهدین فی سبیل الله، که خدا آنان را بر دیگران برتری داده هستی. یعنی توکه انقلابی عمل کردی عضو گروه انقلابیون هستی.
عمار اینگونه است ، عمار در مقابل دیگران ، در مقابل آنهایی که با دین دشمنی میکردند، آرام نمیگرفت.
منبع: yaali.blog.ir
«حوض نقاشی»؛ یک روایت ابتر
جانمایه حوض نقاشی و چیزی که همه جزئیات فیلم بر پایه آن بنا شدهاند «روابط انسانی» است، آن هم انسانهایی خاص، با شرایط زندگی خاص و موقعیتی خاص. اما فیلم، هرگز نمیتواند التزامات این خاص بودن را رعایت کند و این «خاصیتها» را برای تماشاگر روشن کند. زن و مرد معلول ذهنی ـ که محور فیلم روابط آندو با هم و با فرزندشان است ـ کیستند؟
پراکندهکاری در کار تولید اثر هنری، فینفسه نه خوب است و نه بد. کاری است که بعضی از عهدهاش برمیآیند و بعضی نه؛ و برای بعضی مجال ارائه اشکال و انحاء گوناگون خلاقیت است و برای بعضی هدر دادن فرصتها و محروم ساختن خود از امکان رسیدن به سبک و لحن منحصر به فرد.
کارنامه فیلمسازی مازیار میری نشان میدهد، که این فیلمساز مرد تجربههای متفاوت است. تجربههای به تنوع فیلمهای کمدی اجتماعی تا سریالهای طنز و فیلمهای جنگی و مجموعههای مناسبتی و… این آخری، که موضوعی ویژه را دستمایه قرار داده است. اما آیا میری در تمام این تجربههای پراکنده، به توفیق نیز دست یافته است؟ به زعم حقیر، میری بهجز در «سعادتآباد» که فیلمی فصیح و بلیغ بود، با فرمی متناسب با محتوا، و سخنی روشن و اثرگذار، در سایر تجربههای پراکندهاش، به «بیان» که غایت هر خلاقیت هنری است، نرسیده است.
صفحات: 1· 2
توریه چیست؟
تعریف توریه:
انسان گاهی اوقات در مضیقهای قرار میگیرد که اگر راست بگوید متحمل ضرر میشود و اگر هم دروغ بگوید مبتلا به گناه کبیره شده است. در این صورت بهترین راه فرار متوسل شدن به «توریه» است.
پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) فرمود: همانا در سخنان سربسته، راه فراری است از دروغ.
أن فی المعاریض لمندوحة عن الکذب.[1]
مرحوم شیخ انصاری در مکاسب محرمه میفرمایند: هیچ اشکالی بین فقها در جواز توریه نیست و همه قبول دارند که توریه حرام نمیباشد.
نمونهی1: از آیت الله ناصری سؤال کردند آقا! برخی نزد ما میآیند و تقاضای پول میکنند و ما میدانیم که هرگز پول ما را پس نمیدهند. به آنها چه بگوییم؟ ایشان فرمودند دستتان را جلو بیاورید و بگویید: «ببخشید دستم خالی است».
هنگام گفتن این جمله منظور شما این است که در داخل دستتان چیزی نیست ـ که حرف راستی زدهاید ـ اما مخاطب گمان میکند منظور شما این است که اصلا پولی ندارید!
نمونهی2: ممکن است کسی زنگ درب خانهی شما را بزند و بگوید با فلانی کار دارم. از طرفی شخصی هم که در خانه است به هر دلیلی نمیخواهد با او مواجه شود. در این صورت آن شخص میتواند به اطاق دیگری برود و شما به شخصی که پشت درب است بگویید: «فلانی اینجا نیست» و هنگام گفتن این کلام، اشاره کنید به اطاقی که در آن هستید. شبیه چنین مطلبی را از امام صادق (علیهالسلام) سؤال کردند که حضرت فرمودند: این صحبت اشکالی ندارد و دروغ نیست.
صفحات: 1· 2
قرائتی، گریه میرزا جواد آقا تهرانی را در آورد
حضرت فاطمه سلام الله علیها در این رابطه فرموده اند: “مَنْ أَصْعَدَ إِلَى اللَّهِ خَالِصَ عِبَادَتِهِ أَهْبَطَ اللَّهُ عَزَّ وَجَلَّ إِلَیْهِ أَفْضَلَ مَصْلَحَتِهِ
هر کس که عبادت خالص خود را به سوى خدا بالا بفرستد خداى عزّ و جلّ بالاترین مصلحت را برایش فرو مى فرستد."(۱)
حجت الاسلام والمسلمین قرائتی در برنامه ی سمت خدا در رابطه با اخلاص خاطره ای را نقل می کند و می گوید: آیت الله میرزا جواد آقا تهرانی از علما درجه یک مشهد بودند، زمان طاغوت از من دعوت کردند که برای تدریس روش کلاس داری به مشهد بروم و طلبه های مشهد را آموزش دهم. من خانه قم را دادم و برای یک سال خانه ای در مشهد اجاره کردم. یک عهدی با امام رضا بستم که یک سال هرگونه کلاس درسی شامل حوزه ، دانشگاه و دبیرستان در مشهد داشته باشم و هیچ حقوق و تشکری نمی خواهم ، در عوض شما از خدا بخواه من آخوند مخلص بشوم.
بعد از سه چهار ماه سر کلاس طلبه ها بودم و هنگام خروج به علت اینکه کلاس شلوغ بود، یکی از طلبه ها مرا دید و جلو تر از من خارج شد، من دوست داشتم که احتراما به من تعارف کند. در همین لحظه متاثر شدم که بر عهد خود نبودم و فهمیدم که طبق آیه های سوره ی انسان اخلاص نداشتم. رفتم و گوشه ای از مسجد نشستم و سپس نزد آیت الله تهرانی رفتم و گفتم که یادتان هست که به گفته ی شما به اینجا آمدم، چند ماه نیز تدریس کردم و هیچ حقوقی هم نگرفتم؛ اما امروز یک دسته گل به آب دادم. نه پول گرفتم و نه آخرت دارم، ایشان پرسیدند چرا، گفتم چون هنگام خروج دیدم به من تعارف نشد یه جوری شدم. ایشان بعد از این داستان شدیدا گریه می کردند و فریاد می کشیدند و من هم ناراحت بودم که چه شده است و از ایشان می خواستم که گریه نکند. ولی آنچنان گریه شدید شده بود که اشک از محاسن ایشان می چکید.
گریه که تمام شد به من گفتند : برو به حرم و از امام رضا (ع) تشکر کن که وسط عمرت فهمیدی که مخلص نیستی من امروزکه ۸۰ سال دارم می گویم که دم درب باید به من تعارف کنند.
هدف و غایت دین به گفته ی امام علی علیه السلام همین اخلاص است (۲) و باید به گونه ای باشیم که همه کارهایمان برای خداوند باشد.
پندی که حضرت یحیی(ع) از ابلیس گرفت
علامه حسن حسنزاده آملی متولد 1307، روحانی مجتهد، عارف، فیلسوف متأله و مدرس دروس حوزوی است، وی که تاکنون 85 بهار را پشت سر گذاشته است، یکی از اساتید مطرح اخلاق است که در فلسفه، عرفان، فقه، اصول، ادبیات، ریاضیات، علم فیزیک و شیمی و بسیار علوم دیگر نیز تخصص دارد. بازخوانی سخنان اخلاقی این عارف بالله که در کتاب «صراط سلوک» جمعآوری شده، خالی از لطف نیست.
پرهیز از پرخوری/ کمخوردن تنها راه مبارزه با نفس
خداوند در قرآن میفرماید: «کُلُواْ وَاشْرَبُواْ وَلاَ تُسْرِفُواْ إِنَّهُ لاَ یُحِبُّ الْمُسْرِفِینَ»، بخورید و بیاشامید و اسراف نکنید، به راستی خداوند اسراف کنندگان را دوست ندارد.
ای دوستان من! پرخوری بدون شک، قلب را میمیراند و نفس را سرکش و طغیانگر بار میآورد، بدان که گرسنگی بالاترین خصلت مؤمن است.
یحییبن معاذ چه زیبا گفته است: «اگر ملائکه هفت آسمان را شفیع قرار دهی و 124 هزار پیامبر و جانشین آنها و همه کتابهای الهی را واسطه قرار دهی که نفست در ترک دنیا با تو همراهی کند و حکم حق را گردن نهد نخواهد پذیرفت، اما اگر گرسنگی را وسیله قرار دهی و از راه گرسنگی وارد شوی، خواهد پذیرفت و مطیعت خواهد شد».
بهترین حال بنده نزد خدا
حضرت امام صادق(ع) در این باره میفرمایند: «شکم، در اثر پرخوری طغیان میکند و بهترین حالت بنده در حضور خدا، وقتی است که شکم او را از غذا خالی باشد و بدترین حالت انسان در حضور خد، با شکم پر است».
صفحات: 1· 2