• تماس  

سن ازدواج

03 اسفند 1393 توسط 313

 

یکی از بحث‌های داغی كه این روزها نقل بعضی از محافل شده و نسبت به آن اظهارنظرهای متفاوتی می‌شود، محدوده سنی ازدواج جوانان است.از پیشنهاد ازدواج برای دختر دبیرستانی ها گرفته تا ازدواج بالای 30-40 سال.اما سئوال اینجاست آیا ازدواج همه دخترهای دبیرستانی زودهنگام و همه 30-40 ساله ها دیر هنگام است؟سن واقعی ازدواج را چگونه باید تشخیص داد؟ آیا تنها با رسیدن به بلوغ جسمانی، می‌توان از عوامل دیگری که در شروع یک زندگی مشترک نقش دارند چشم‌پوشی کرد؟

در همین زمینه بسیاری از کارشناسان و روانشناسان معتقدند “سن ازدواج “باید مبتنی بر سه اصل بلوغ جسمانی، بلوغ روانی و بلوغ اجتماعی باشد. منظور از بلوغ جسمانی دوران توانمندی فرد از نظر تولید مثل است كه برای دختران از حدود سنین 12 تا 14 سالگی و در پسران از حدود 14 تا 16 سالگی شروع می‌شود. بلوغ روانی، عنوانی است كه روان‌پزشكان از آن تحت عنوان رشد شخصیت نام می‌برند. از لحاظ حقوقی نیز بلوغ روانی با عنوان رشد شناخته می‌شود.

 


اما اختلافی که روانشناسان با حقوقدانان در این زمینه دارند این است که حقوقدان‌ها به حداقل كفایت می‌كنند و معتقدند فقط كافی است فرد توان تشخیص مصالح خود را داشته باشد، ولی عقیده روان‌پزشكان و اصولا مكاتب روان‌شناختی بر این است كه فرد باید از لحاظ شخصیتی، توانمندی، پختگی و رشد به مرحله‌ای برسد كه نه تنها نسبت به خود شناخت كافی پیدا ‌کند و بتواند مصالح خود را تشخیص بدهد بلكه نسبت به فردی كه در نظر دارد با او ازدواج كند نیز شناخت كافی به‌دست آورد.

صفحات: 1· 2

 نظر دهید »

ﻣﺎﻧﻌ ...

10 مهر 1393 توسط 313

پاﺩﺷﺎﻫﯽ ﺗﺨﺘﻪ ﺳﻨﮓ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻭﺳﻂ ﺟﺎﺩﻩ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺩ ﻭ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﯾﻦﮐﻪ ﻋﮑﺲ ﺍﻟﻌﻤﻞ ﻣﺮﺩﻡ ﺭﺍ ﺑﺒﯿﻨﺪ ﺧﻮﺩﺵ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺟﺎﯾﯽ ﻣﺨﻔﯽﮐﺮد. ﺑﻌﻀﯽ ﺍﺯ ﺑﺎﺯﺭﮔﺎﻧﺎﻥ ﻭ ﻧﺪﯾﻤﺎﻥ ﺛﺮﻭﺗﻤﻨﺪ ﭘﺎﺩﺷﺎﻩ ﺑﯽ ﺗﻔﺎﻭﺕ ﺍﺯﮐﻨﺎﺭ ﺗﺨﺘﻪ ﺳﻨﮓ ﻣﯽ ﮔﺬﺷﺘﻨﺪ .

ﺑﺴﯿﺎﺭﯼ ﻫﻢ ﻏﺮﻭﻟﻨﺪ ﻣﯽ ﮐﺮﺩﻧﺪﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﭼﻪ ﺷﻬﺮﯼ ﺍﺳﺖ ﮐﻪﻧﻈﻢ ﻧﺪﺍﺭﺩ .ﺣﺎﮐﻢ ﺍﯾﻦ ﺷﻬﺮ ﻋﺠﺐ ﻣﺮﺩ ﺑﯽ ﻋﺮﺿﻪ ﺍﯼ ﺍﺳﺖ ﻭ ..…ﺑﺎ ﻭﺟﻮﺩ ﺍﯾﻦ ﻫﯿﭻ ﮐﺲ ﺗﺨﺘﻪ ﺳﻨﮓ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻭﺳﻂ ﺑﺮ ﻧﻤﯽﺩﺍﺷﺖ .

ﻧﺰﺩﯾﮏ ﻏﺮﻭﺏ، ﯾﮏ ﺭﻭﺳﺘﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﭘﺸﺘﺶ ﺑﺎﺭ ﻣﯿﻮﻩ ﻭﺳﺒﺰﯾﺠﺎﺕ ﺑﻮﺩ، ﻧﺰﺩﯾﮏ ﺳﻨﮓ ﺷﺪ، ﺑﺎﺭﻫﺎﯾﺶ ﺭﺍ ﺯﻣﯿﻦﮔﺬﺍﺷﺖ ﻭ ﺑﺎ ﻫﺮ ﺯﺣﻤﺘﯽ ﺑﻮﺩ ﺗﺨﺘﻪ ﺳﻨﮓ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻭﺳﻂ ﺟﺎﺩﻩﺑﺮﺩﺍﺷﺖ ﻭ ﺁﻥ ﺭﺍ ﮐﻨﺎﺭﯼ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺩ .ﻧﺎﮔﻬﺎﻥ ﮐﯿﺴﻪ ﺍﯼ ﺭﺍ ﺩﯾﺪ ﮐﻪ ﺯﯾﺮ ﺗﺨﺘﻪ ﺳﻨﮓ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺩﻩ ﺷﺪﻩﺑﻮﺩ، ﮐﯿﺴﻪ ﺭﺍ ﺑﺎﺯ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺩﺍﺧﻞ ﺁﻥ ﺳﮑﻪ ﻫﺎﯼ ﻃﻼ ﻭ ﯾﮏﯾﺎﺩﺩﺍﺷﺖ ﭘﯿﺪﺍ ﮐﺮﺩ.

ﭘﺎﺩﺷﺎﻩ ﺩﺭﺁﻥ ﯾﺎﺩﺩﺍﺷﺖ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﺑﻮﺩ :

ﻫﺮ ﺳﺪ ﻭ ﻣﺎﻧﻌﯽ ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻧﺪ ﯾﮏ ﺷﺎﻧﺲ ﺑﺮﺍﯼ ﺗﻐﯿﯿﺮ ﺯﻧﺪﮔﯽﺍﻧﺴﺎﻥ ﺑﺎﺷﺪ!!زندگی عمل کردن است .این شکر نیست که چای را شیرین میکند بلکه حرکت قاشق چای خوری است که باعث شیرین شدن چایی میشود…..

 نظر دهید »

خراش های دختر روی ماشین

15 شهریور 1393 توسط 313

مردی در حال ور رفتن با ماشین جدیدش بود. دختر 4 ساله اش سنگی برداشته بود و بدنه ماشین را خراش می داد. وقتی مرد متوجه شد با عصبانیت دست دخترک را گرفت و از روی خشم چند ضربه محکم به دستش زد غافل از اینکه با آچار در دستش این ضربات را وارد می کرد. در بیمارستان، دخترک بیچاره به خاطر شکستگی های متعدد، انگشتانش را از دست داد.


وقتی دختر پدرش را دید، با چشمانی دردناک از او پرسید: «پدر انگشتانم کی رشد می کنند؟»


پدر خیلی ناراحت شده بود و حرفی نمی زد. وقتی از بیمارستان خارج شد، رفت به سمت ماشین و چندین بار به آن لگد زد. حالش خیلی بد بود. نشست و به خراش های روی ماشین نگاه کرد. دختر نوشته بود: «دوستت دارم بابا.»


به خاطر داشته باشید که عصبانیت و عشق حد و مرزی ندارند. همیشه به خاطر داشته باشید که وسایل زندگی را باید استفاده کرد و مردم را باید دوست داشت و به آنان عشق ورزید. اما مشکل امروز جهان این است که مردم استفاده می شوند و وسایل و چیزها دوست داشته می شوند.

 نظر دهید »

فلسفه خنده و گریه کودک در گهواره + فیلم

12 اسفند 1392 توسط 313

 

در این کلیپ کوتاه و مفید خواهید دید :

فلسفه خنده و گریه کودکان در گهواره

تربیت فرزند از کجا باید شروع شود؟

خوراندن لقمه حرام به فرزندان!

رفتار والدین همان تربیت فرزندان است!

و ….

دریافت
مدت زمان: 5 دقیقه 48 ثانیه


>


(منبع : گلی از گلهای بهشت 313sardar.blog.ir )

 نظر دهید »

کبریت...

20 بهمن 1392 توسط 313

تولد انسان همانند روشن شدن کبریتی است

 

و مرگش خاموشی آن

بنگر در این فاصله چه کردی؟

گرما بخشیدی؟


یا سوزاندی…..؟

 نظر دهید »

حقیقت درون

12 بهمن 1392 توسط 313


ﺍﺳﺘﺎﺩﯼ ﺍﺯ ﺷﺎﮔﺮﺩﺍﻥ ﺧﻮﺩ ﭘﺮﺳﯿﺪ : ﺑﻨﻈﺮ ﺷﻤﺎ ﭼﻪ ﭼﯿﺰ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺭﺍ ﺯﯾﺒﺎ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ
ﻫﺮﯾﮏ ﺟﻮﺍﺑﯽ ﺩﺍﺩﻧﺪ، ﯾﮑﯽ ﮔﻔﺖ: ﭼﺸﻤﺎﻧﯽ ﺩﺭﺷﺖ.ﺩﻭﻣﯽ ﮔﻔﺖ: ﻗﺪﯼ ﺑﻠﻨﺪ.ﺩﯾﮕﺮﯼ ﮔﻔﺖ : ﭘﻮﺳﺖ ﺷﻔﺎﻑ ﻭ ﺳﻔﯿﺪ …!
ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﻫﻨﮕﺎﻡ ﺍﺳﺘﺎﺩ ﺩﻭ ﻟﯿﻮﺍﻥ ﺍﺯ ﮐﯿﻔﺶ ﺩﺭ ﺁﻭﺭﺩ . ﯾﮑﯽ ﺍﺯ لیوانها ﻫﺎ ﺑﺴﯿﺎﺭ ﻟﻮﮐﺲ ﻭ ﺯﯾﺒﺎ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﺳﻔﺎﻟﯽ ﻭ ﺳﺎﺩﻩ،ﺳﭙﺲ ﺩﺭ ﻫﺮ ﯾﮏ ﺍﺯ ﻟﯿﻮﺍﻥ ﻫﺎ ﭼﯿﺰﯼ ﺭﯾﺨﺖ .
ﺭﻭ ﺑﻪ ﺷﺎﮔﺮﺩﺍﻥ ﮐﺮﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ: ﺩﺭ ﻟﯿﻮﺍﻥ ﺭﻧﮕﯿﻦ ﻭ ﺯﯾﺒﺎ ﺯﻫﺮ ﺭﯾﺨﺘﻢ ﻭ ﺩﺭ ﻟﯿﻮﺍﻥ ﺳﻔﺎﻟﯽ ﺁﺑﯽ ﮔﻮﺍﺭﺍ، ﺷﻤﺎ ﮐﺪﺍﻡ ﺭﺍ ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ ﻣﯽ ﮐﻨﯿﺪ؟
ﻫﻤﮕﯽ ﺑﻪ ﺍﺗﻔﺎﻕ ﮔﻔﺘﻨﺪ : ﻟﯿﻮﺍﻥ ﺳﻔﺎﻟﯽ ﺭﺍ !

ﺍﺳﺘﺎﺩ ﮔﻔﺖ: ﻣﯽ ﺑﯿﻨﯿﺪ؟ ﺯﻣﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﺣﻘﯿﻘﺖ ِ ﺩﺭﻭﻥ ﻟﯿﻮﺍﻥ ﻫﺎ ﺭﺍ ﺷﻨﺎﺧﺘﯿﺪ، ﻇﺎﻫﺮ ﺑﺮﺍﯾﺘﺎﻥ ﺑﯽ ﺍﻫﻤﯿﺖ ﺷﺪ .

 نظر دهید »

زیبایی ها و خوشی ها بستگی به قالب های خودمان دارد ...

09 بهمن 1392 توسط 313

صفحات: 1· 2

 نظر دهید »

ازدواج با این افراد ممنوع!

14 آذر 1392 توسط 313

خیلی از جوانان مجرد در آستانه ازدواج در تعریف صفت خوب برای همسر آینده شان می مانند و وقتی در این مورد از آنها سؤال شود، می‌گویند یک همسر خوب می خواهم. حتی پدر و مادرها هم می گویند دنبال یک مورد خوب می گردیم. همسر خوب واقعاً دارای چه ویژگی هایی است؟

از آنجا که معیارهای خوب از دیدگاه افراد مختلف متفاوت است، ما نمی توانیم مصداق خوب بودن شخص مورد نظر آنان را شناسایی کنیم. در مرحله تحقیق برای ازدواج نیز از این سؤال که آیا فلان شخص جوان خوبی هست یا نه، نمی توان به پاسخی در خور تصمیم گیری رسید. پس از این واژه در مباحث ازدواج استفاده نکنید و اگر کسی از این واژه استفاده کرد، بهتر است از او معنی خوب بودن را بپرسیم.

خانم ها وقتی برای خرید لباس یا وسایل منزل به بازار می روند، عادت دارند از فروشنده سؤال کنند آیا این کالا خوب است یا نه؟ آقایان نیز در خرید میوه و وسایل دیگر نیز همین طور عمل می کنند و معمولاً هیچ بقالی نمی گوید «ماست من ترش است» مگر اینکه از او تقاضای ماست ترش کنید! معیار خوب بودن از دیدگاه فروشنده شاید آن است که آن لباس یا پارچه زودتر فرسوده و پاره می شود و شما دوباره می آیید و از من خرید می کنید! به همین ترتیب، واژه خوب می تواند معانی متعددی داشته باشد که همه بستگی به دید اشخاص دارد. بنابراین، موضوع ملاک و معیار بحثی بسیار جدی در همسریابی است.

صفحات: 1· 2

 نظر دهید »

اینفوگرافی : پنج راه برای داشتن زندگی شادتر

11 آذر 1392 توسط 313

www.goonagoon-groups.com

 نظر دهید »

اسرار مادر و دخترها را بدانید!

06 آذر 1392 توسط 313

رابطه مادر و دختری پیچیده تر از آن چیزی است که در ظاهر دیده می شود. مادرها حرف ها و اسراری را با دخترهایشان در میان می گذارند که فقط بین خودشان می ماند و کسی از آن باخبر نمی شود.

شاید این روزها بعضی از دخترها، مادرهایشان را متعلق به گذشته بدانند و حرف هایشان را قدیمی ارزیابی کنند اما حرف مادرها همیشه پر از حقایقی است که با گذشت زمان به آن پی می بریم، برای همین نباید دانایی و تجربیات و نصیحت های مادرانه را دست کم گرفت. فرقی نمی کند چه سن و سال یا موقعیت اجتماعی دارید، یادتان باشد این توصیه های مادرانه را همیشه و همه جا آویزه گوشتان کنید.

استقلال مالی داشته باش

مادرها همیشه به دخترهایشان سفارش می کنند که دستشان در جیب خودشانباشد حتی اگر با پسر بزرگترین تاجر شهرتان ازدواج کرده اید سعی کنید از نظر اقتصادی وابسته بی چون و چرای او نباشید. درست است که دوست دارید در ناز و نعمت زندگی کنید اما مدان نگران اوضاع مالی تان نباشید، هیچ وقت نمی دانید در آینده چه پیش می آید، به ویژه الان که طلاق و جدایی زیادشده است. اگر درآمد خودتان را داشته باشید و بدانید چگونه دخل و خرجتان را اداره کنید آمادگی و اعتماد به نفس بالایی خواهید داشت و هر اتفاقی هم که بیفتد می توانید روی پای خودتان بایستید.

کرم ضد آفتاب بزن

این چین و چروکی که روی پوست مادرتان می بینیدمادرزادی نیست و زمانی آنها هم پوست صافی مانند شما داشتند. مادرها خیلی خوب می دانند که نور آفتاب به مرور چه بلایی بر سر پوست می آورد، چون تاثیر آ «را روی پوست خودو هم سن و سال هایشان دیده اند. برای همین هم به دخترهایشان سفارش می کنند برای پیشگیری از چین و چروک و پیری زودهنگام پوست مراقبت پوستشان باشند و کرم بزنند. حق با مادرتان است. اشعه های ماورای بنفش باعث پیری زودهنگام پوست می شود؛ برای همین لازم است حدود ۲۰ دقیقه قبل از خروج از منزل کرم ضد آفتاب بزنید.

خودت را دوست داشته باش و به خودت اعتماد کن


فقط یک مادر می تواند در هر شرایطی فرزندش را زیبا ببیند و انتظار دارد خود او هم چنین باشد. در دوره نوجوانی زمانی که صورتتان پر از جوش است، زمانی که احساس می کنید زشت ترین دختر دنیا هستید این مادر است که مدام تکرار می کند جوش ها رفتنی اند؛ خودت را دوست داشته باش و به خودت افتخار کن. اگرچه در آن دوران خیلی به حرف مادر اعتماد نداشتیداما بعد از سال ها که این جوش ها محو می شود به حرف او می رسید. خواهید فهمید زمانی که خودتان را دوست داشته و به خودتان باور داشته باشید از نظر ظاهری هم زیبا دیده می شوید.

صفحات: 1· 2

 1 نظر

لحـظه های عمر را غنیـمت بشماریـم …

02 آذر 1392 توسط 313

لحظه های عمر را غنیمت بشماریم

زندگی همچون یک خانه شلوغ و پراثاث و درهم و برهم است
و تو در آن غرق …
این تابلو را به دیوار اتاق مى‌زنى
آن قالیچه را جلو پلكان مى‌اندازى
راهرو را جارو مى‌كنى
مبل‌ها به هم ریخته است،
مهمان‌ها دارند مى‌رسند و هنوز لباس عوض نكرده‌اى،
در آشپزخانه واویلاست و هنوز هم كارهایت مانده است

یكی از مهمان‌ها كه الان مى‌آید نكته‌بین و بهانه‌گیر و
و چهار چشمى همه چیز را مى‌پاید …
از این اتاق به آن اتاق سر مى‌كشى،
از حیاط به توى هال مى‌پرى،
از پله‌ها به طبقه بالا می‌روى، بر می‌گردى …
پرده و قالى و سماور و گل و میوه و چاى و شربت و شیرینى
غرق در همین كشمكش‌ها و گرفتاری‌ها و مشغولیات و خیالات

مى‌روى و مى‌آیى و مى‌دوى و مى‌پرى
كه ناگهان سر پیچ پلكان جلوت یک آینه است …
از آن رد مشو …!
لحظه‌اى همه چیز را رها كن
خودت را خلاص كن
بایست و با خودت روبرو شو
نگاهش كن
خوب نگاهش كن!
او را مى‌شناسى؟
دقیقا وراندازش كن
كوشش كن درست بشناسی‌اش
درست بجایش آورى
فكر كن ببین این همان است كه مى‌خواستى باشى؟
اگر نه
پس چه كسى و چه كارى فوری‌تر و مهم‌تر از اینكه
همه‌ی این مشغله‌هاى سرسام آور و پوچ و روزمره و تكرارى و زودگذر و
تقلیدى و بی‌دوام و بى‌قیمت
را از دست و دوشت بریزى و به او بپردازى
و او را درست كنى

فرصت كم است!
مگر عمر آدمى چند هزار سال است؟!
چه زود هم مى‌گذرد
مثل صفحات كتابى كه باد آن را ورق مى‌زند،
آن‌هم كتاب كوچكى كه پنجاه، شصت صفحه بیشتر ندارد …


لحظه های عمر را غنیمت بشماریم

 نظر دهید »

چقدر به هم بدهكاريم؟

19 آبان 1392 توسط 313

ایستاده‌ام توی صف ساندویچی که ناهار امروزم را سرپایی و در اسرع وقت بخورم و برگردم شرکت. از مواقعی که خوردن، فقط برای سیر شدن است و قرار نیست از آن چیزی که می‌جوی و می‌بلعی لذت ببری، بیزارم. به اعتقاد من حتی وقتی درب باک ماشین را باز می‌کنی تا معده‌اش را از بنزین پر کنی، ماشین چنان لذتی می‌برد و چنان کیفی می‌کند که اگر می‌توانست چیزی بگوید، حداقلش یک “آخیش!” یا “به به!” بود. حالا من ایستاده‌ام توی صف ساندویچی،‌ فقط برای این که خودم را سیر کنم و بدون آخیش و به به برگردم سر کارم.

 

نوبتم که می‌شود فروشنده با لبخندی که صورتش را دوست داشتنی کرده سفارش غذا را می‌گیرد و بدون آن که قبضی دستم بدهد می‌رود سراغ نفر بعدی.می‌ایستم کنار، زیر سایهء یک درخت و به جمعیتی که جلوی این اغذیه فروشی کوچک جمع شده‌اند نگاه می‌کنم، که آیا اینها هم مثل من فقط برای سیر شدن آمده‌اند یا واقعا از خوردن یک ساندویچ معمولی لذت می‌برند. آقای فروشندهء خندان صدایم می‌کنم و غذایم را می‌دهد، بدون آن که حرفی از پول بزند.

 

 

با عجله غذا را، سرپا و زیر همان درخت، می‌خورم. انگار که قرار است برگردم شرکت و شاتل هوا کنم، انگار که اگر چند دقیقه دیر برسم کل پروژه‌های این مملکت از خواب بیدار و بعدش به اغما می‌روند.

می‌روم روبروی آقای فروشندهء خندان که در آن شلوغی فهرست غذا به همراه اضافاتی که خورده‌ام را به خاطر سپرده است. می‌شود ٧٢٠٠ تومان.
یک ١٠ هزار تومانی می‌دهم و منتظر باقی پولم می‌شوم.
٣٠٠٠ هزار تومان بر می‌گرداند. می‌گویم ٢٠٠ تومانی ندارم.
می‌گوید اندازهء ٢٠٠ تومان لبخند بزن! خنده‌ام می‌گیرد.

خنده‌اش می‌گیرد و می‌گوید: “این که بیشتر شد… حالا من
١٠٠ به شما بدهکارم!”
تشکر و خداحافظی می‌کنم و موقع رفتن با او دست می‌دهم.

 

انگار هنوز هم از این آدم‌ها پیدا می‌شوند، آدم‌هایی که هنوز معتقدند لبخند زدن زیبا و لبخند گرفتن ارزشمند است.
لبخند زنان دستانم را می‌کنم توی جیبم و آهسته به سمت شرکت بر می‌گردم و توی راه بازگشت آرام زیر لب می‌گویم: “آخیش! به به!”

 

 

حالا حساب کنید چقدر به هم بدهکاریم؟

 2 نظر

گاهی به نگاهت نگاه كن

16 مهر 1392 توسط 313

http://s2.picofile.com/file/7943885050/Gahi_Be_Negahat_Negah_Kon.jpg

انیشتین می‌گفت؛ آنچه در مغزتان می‌گذرد، جهان‌تان را می‌آفریند.

استفان كاوی (از سرشناس‌ترین چهره‌های علم موفقیت) احتمالاً با الهام از همین حرف انیشتین است كه می‌گوید: اگر می‌خواهید در زندگی و روابط شخصی‌تان تغییرات جزیی به وجود آورید به گرایش‌ها و رفتارتان توجه كنید؛ اما اگر دل‌تان می‌خواهد قدم‌های كوانتومی بردارید و تغییرات اساسی در زندگی‌تان ایجاد كنید باید نگرش‌ها و برداشت‌هایتان را عوض كنید.

او حرف‌هایش را با یك مثال خوب و واقعی، ملموس‌تر می‌كند: “صبح یك روز تعطیل در نیویورك سوار اتوبوس شدم. تقریباً یك سوم اتوبوس پر شده بود. بیشتر مردم آرام نشسته بودند و یا سرشان به چیزی گرم بود و در مجموع فضایی سرشار از آرامش و سكوتی دلپذیر بر قرار بود تا این كه مرد میانسالی با بچه‌هایش سوار اتوبوس شد و بلافاصله فضای اتوبوس تغییر كرد. بچه‌هایش داد و بیداد راه انداختند و مدام به طرف همدیگر چیز پرتاب می‌كردند. یكی از بچه‌ها با صدای بلند گریه می‌كرد و یكی دیگر روزنامه را از دست این و آن می‌كشید و خلاصه اعصاب همه‌مان توی اتوبوس خرد شده بود. اما پدر آن بچه‌ها كه دقیقاً در صندلی جلویی من نشسته بود، اصلاً به روی خودش نمی‌آورد و غرق در افكار خودش بود. بالاخره صبرم لبریز شد و زبان به اعتراض بازكردم كه؛ آقای محترم! بچه‌هایتان واقعاً دارند همه را آزار می‌دهند. شما نمی‌خواهید جلویشان را بگیرید؟ مرد كه انگار تازه متوجه شده بود چه اتفاقی دارد می‌افتد، كمی خودش را روی صندلی جابجا كرد و گفت؛ بله، حق با شماست. واقعاً متاسفم. راستش ما داریم از بیمارستانی بر می‌گردیم كه همسرم، مادر همین بچه‌ها٬ نیم ساعت پیش در آنجا مرده است.. من واقعاً گیجم و نمی‌دانم باید به این بچه‌ها چه بگویم. نمی‌دانم كه خودم باید چه كار كنم و ….. و بغضش تركید و اشكش سرازیر شد".

صفحات: 1· 2

 نظر دهید »

چهل مورد از کم هزینه ترین لذت‌های دنیا

15 مهر 1392 توسط 313

1- گاهی به تماشای غروب آفتاب بنشینیم.

2 - سعی كنیم بیشتر بخندیم.

3- تلاش كنیم كمتر گله كنیم.

4 - با تلفن كردن به یك دوست قدیمی، او را غافلگیر كنیم.

5 - گاهی هدیه‌هایی كه گرفته‌ایم را بیرون بیاوریم و تماشا كنیم.

6 - بیشتردعا كنیم.

7 - در داخل آسانسور و راه پله و… باآدمها صحبت كنیم.

8- هر از گاهی نفس عمیق بكشیم.

9- لذت عطسه كردن را حس كنیم.

10- قدر این كه پایمان نشكسته است را بدانیم.

صفحات: 1· 2

 نظر دهید »

کسی را با انگشت نشانه نگیرید

31 مرداد 1392 توسط 313

 

مردی به پدر همسرش گفت :
- عده بی شماری شما را بخاطر زندگی زناشوئی موفقی که دارید تحسین می کنند . ممکن است راز این موفقیت را به من بگوئید ؟
پدر با لبخندی پاسخ داد :
- هرگز همسرت را بخاطر کوتاهی هایش یا اشتباهی که کرده مورد انتقاد قرار نده . همواره این فکر را در یاد داشته باش که او بخاطر کوتاهی ها و نقاط ضعفی که دارد نتوانسته شوهری بهتر از تو پیدا کند .
همه ما انتظار داریم که دوستمان بدارند و به ما احترام بگذارند .
بسیاری از مردم می ترسند وجهه خود را از دست بدهند .
بطور کلی ، وقتی شخصی مرتکب اشتباهی می شود به دنبال کسی می گردد تا تقصیر را به گردن او بیندازد .
این آغاز نبرد است . ما باید همیشه به یاد داشته باشیم که وقتی انگشتمان را بطرف کسی نشانه می رویم چهار انگشت دیگر خود ما را نشانه گرفته اند .
اگر ما دیگران را ببخشیم ، دیگران هم از خطای ما چشم پوشی می کنند

 نظر دهید »

دو روی سکه ازدواج

30 مرداد 1392 توسط 313

ازدواج با عشق و آرزوهای بزرگ آغاز می‌شود؛ با گل و شیرینی و جشن و پای‌کوبی. با آرزوی پیر شدن به پای یکدیگر و تبریک‌های گرم. این اتفاق اما گاهی خلاف سرنوشتی که برایش پیش‌بینی کرده‌اند رقم می‌خورد و در میان دیوارهای بلند دادگستری پایان می‌یابد. آن آغاز خوش، تلخ می‌شود و دو طرف اگر شانس بیاورند شاید روزی تلخی این تجربه سخت را فراموش کنند.



1407_family.jpg ازدواج حکایت غریبی دارد. گاهی شور می‌شود، گاهی بی‌نمک، گاهی هم تلخ مثل زهر! ماهیت خانواده و کارکرد آن هم به همین میزان متنوع و متلون است. خانواده همزمان کارکردهای متعددی از حمایت عاطفی گرفته تا فرزند آوری و تأمین اقتصادی را به دوش می‌کشد و علاوه بر آنکه نهادی حمایتگر و عاطفی شمرده می‌شود، واجد ابعاد حقوقی، اجتماعی و اقتصادی نیز هست. خانواده از یک سو بدون وابستگی‌های عمیق عاطفی دوام نمی‌آورد و در عین حال به وسیله قوانین حقوقی خاصی حمایت می‌شود. اغلب با میل و علاقه عمیق طرفین سر می‌گیرد و تنها با شهادت قانون و پای سفره عقد رسمیت می‌یابد. این نهاد نه تنها از اخلاقیات و غرائز انسانی مایه می‌گیرد، بلکه دولت و قانون نیز در آن داخل شده و برایش حدود و چارچوب‌هایی مشخص می‌کنند. به عبارت دیگر خانواده به نیازهای متعددی پاسخ می‌دهد، کارکردهای متنوعی دارد و همزمان باید به غریزه، عشق، اخلاق و قانون پایبند بماند. از این نظر خانواده با بسیاری از نهادهای اجتماعی متفاوت است. بیشتر نهادهای اجتماعی واجد کارکردهای مشخصی هستند و تنها به نیازهای خاصی پاسخ می‌دهند. حال آنکه نهاد خانواده همزمان ماهیتی عاطفی-اخلاقی و اقتصادی-حقوقی دارد. در حقیقت خانواده نهادی است چند چهره؛ هم در بر دارنده قراردادی است قانونی و نقض پذیر و هم عهد و پیمانی عاشقانه و غیرانتفاعی.

صفحات: 1· 2

 نظر دهید »

سیب زمینی ها...

30 مرداد 1392 توسط 313

معلم یک مدرسه به بچه های کلاس گفت که می خواهد با آنها بازی کند؛ او به آنها گفت که فردا هر کدام یک کیسه پلاستیکی بردارند و درون آن به تعداد آدمهایی که از آنها بدشان میآید، سیب زمینی بریزند و با خود به کودکستان بیاورند.

فردا بچه ها با کیسه های پلاستیکی به مدرسه آمدند. در کیسه‌ی بعضی ها ۲، بعضی ها ۳ و بعضی ها ۵ سیب زمینی بود.

معلم به بچه ها گفت: تا یک هفته هر کجا که می روند کیسه پلاستیکی را با خود ببرند.

روزها به همین ترتیب گذشت و کم کم بچه ها شروع کردند به شکایت از بوی سیب زمینی های گندیده. به علاوه، آن هایی که سیب زمینی بیشتری داشتند از حمل آن بار سنگین خسته شده بودند.

صفحات: 1· 2

 نظر دهید »

می خواهید زندگی بهتری داشته باشید ! امتحان کنید

30 مرداد 1392 توسط 313

۱- هر روز ۱۰ تا ۳۰ دقیقه پیاده‌روى کنید و به هنگام راه رفتن، لبخند بزنید. این بهترین داروى ضدافسردگى است.

۲- هر روز حداقل ۱۰ دقیقه در یک مکان کاملاً ساکت و بى‌سر و صدا بنشینید.

۳- هرگز از خوابتان نزنید. یک دستگاه ضبط فیلم بخرید و برنامه‌هاى تلویزیونى مورد علاقه‌تان که شبها دیروقت پخش مى‌شوند را ضبط کنید و روز بعد ببینید.

۴- هر روز صبح که از خواب بلند مى‌شوید، جمله زیر را تکمیل کنید: «هدف امروز من ………………….. است.»

۵- با این سه «الف» زندگى کنید: انرژى، اشتیاق، احساس یگانگى.

۶- نسبت به سال قبل کتاب‌هاى بیشترى بخوانید و بازى‌هاى بیشترى بکنید.

۷- هر روز زمانى را براى دعا، مدیتیشن، یوگا و یا نظایر آن بگذارید.

صفحات: 1· 2

 نظر دهید »

10 راه برای عمیق تر کردن روابط عاشقانه

27 مرداد 1392 توسط 313

20 نشانه بسیار جذاب یک زندگی عاشقانه!!


داشتن یک رابطه شاد و خوب در زندگی زناشویی کار سختی نیست! خبر بهتر برای زوج های خوشبخت این است که اگر در یک رابطه موفق باشید، چه ازدواج کرده باشید چه نکرده باشید، می توانید با ایجاد چند رفتار جدید و تغییرات کوچک در رابطه تان آن را برای همیشه همانطور حفظ کنید یا حتی آنرا بهتر هم بکنید.

با اینکه خیلی متخصصین می گویند باید روی درست کردن اشکالات رابطه متمرکز شوید، تحقیق من ثابت کرد که اضافه کردن رفتارهای مثبت به رابطه تاثیر بسیار بیشتر بر خوشنودی زوج ها دارد. در زیر به 10 راه برای عمیق تر کردن رابطه تان برای خوشنودی و رضایت بیشتر اشاره می کنیم.

1. خاص بودن طرف مقابلتان را قبول کنید.
همه ما در لحظه هایی آرزو می کردیم طرف مقابلمان لاغرتر، پولدارتر، رمانتیک تر یا خیلی چیزهای دیگر بود. نگاهی به انتظاراتتان بیندازید و ببینید تا چه حد واقع بینانه هستند. انتظارات غیرواقع بینانه فقط منجر به خسته شدن شما از رابطه می شوند که یکی از مهمترین دلایل از بین رفتن رابطه هاست.

2. هر از گاهی مهربان شوید.
اعمال و رفتارهای خیلی کوچک که نشان دهد، “من به تو فکر می کنم” برای حفظ رابطه لازم است. مثلاً همین که مرد ماشین همسرش را ببرد و بنزین به آن بزند، همین که زن یک فنجان چای خوب برای شوهرش درست کند و کنار تختش ببرد، گرفتن دست ها، لمس کردن همدیگر، ایمیل های عاشقانه در وسط روز همه و همه راه هایی بسیار ساده برای ابراز محبت هستند. تحقیقات نشان می دهد که جمع شدن رفتارهای کوچک مکرر تاثیر بزرگتری بر خوشبختی روابط زوج ها دارد تا رفتارهای بزرگ هر از گاهی.

صفحات: 1· 2

 نظر دهید »

ای کـاش زن زنـدگی ام ایـن رازها را می دانـست!

27 مرداد 1392 توسط 313

 


000;">1. مرا تحسین کن.

2.
می دانم که همیشه با من موافق نیستی و برخی از تصمیم هایم را نمی پسندی، اما همیشه تاکید کن که عاشقم هستی.

3.
سعی کن نیازهای مهم مرا با صداقت برطرف کنی.

4.
مرا همین طور که هستم بپذیر و سعی نکن مرا تغییر دهی.

5.
طوری با من رفتار کن که احساس کنم بی همتا هستم. گاهی مردها مثل پسربچه ها می شوند.

6.
اگر می خواهی با من حرف بزنی، اول از من بپرس که در حال و هوای گفت و گو هستم یا نه. اگر نیستم، اصرار نکن.

7.
ما مردها گاهی به غار خودمان پناه می بریم. کمی به من زمان بده تا از غارم بیرون بیایم؛ آنگاه خودم به سوی تو خواهم آمد.

صفحات: 1· 2

 نظر دهید »

نـکات چهـل گانـه برای تـداوم زنـدگی مشتـرک (توصیه هایی زیبا و کاربردی برای زوج های جوان)

26 مرداد 1392 توسط 313

گروه اینترنتی ایران ناز ، www.iranaz.info


1. کم توقع باشیم؛ از همسرمان آن قدر انتظار داشته باشیم که بتواند به انتظارات پاسخ دهد.

2. گذشت کنیم؛ مطمئنا زندگی بدون خطا نیست و هر کدام از ما دچار اشتباهاتی می شویم و با گذشت می شود زندگی شیرین تری داشت.

3. این را قبول کنیم که او با یکسری عادات و خوی ها بزرگ شده است و راحت نمی تواند آنها را کنار بگذارد. به او فرصت دهیم.

4. به خاطر همسر خود کمی از مطالب مفید و روانشناسی استفاده کنیم؛ چرا که ما تجربه کافی را در اوایل زندگی نداریم.

5. قدر حال را بدانیم شاید فردا دیگر دیر باشد.

6. این را خوب درک کنیم که می توانید بهترین لحظات رو با همسر خود داشته باشیم؛ هیچ کس نمی تواند جای همسرمان رو بگیرد.

7. صبور باشیم؛ اگر رفتار همسرمان را خوشایند نمی دانیم بهتر است با حوصله و تأمل و در شرایط مناسب او را از چگونگی رفتارش آگاه کنیم.

8. منطقی رفتار کنیم؛ مسایل را منطقی و درست بررسی کنیم و به جای منافع شخصی، مصالح زندگی مشترک را در نظر بگیریم و بی طرفانه قضاوت کنیم.

9. مثبت نگر باشیم؛ با بیاد آوردن لحظات شیرین زندگی بدبینی را از خود دور کنیم، به رفتارهای خوب همسرمان بیشتر بیندیشیم و جنبه های خوب زندگی را فراموش نکنیم.

صفحات: 1· 2

 3 نظر

گام های عملی نظم آموزی به کودک

21 مرداد 1392 توسط 313

برای اینکه بتوانیم بذر نظم را در دل کودک بکاریم و آن را به ثمر برسانیم، باید گام هایی برداریم که عبارتند از؛
گام اول: رفتاری را که می خواهیم تغییر دهیم، مشخص کنیم، باید توجه داشته باشیم که در هر زمان تنها یک رفتار کودک را برای تغییر انتخاب کنیم.

گام دوم: به کودک بگوییم که انتظار ما از او چیست و چگونگی انجام آن را نیز نشان دهیم. از کلی گویی بپرهیزیم؛ خواسته ما باید کاملاشفاف باشد. این که به کودک بگوییم؛ «باید بچه خوبی باشی.» کفایت نمی کند؛ بلکه باید به روشنی بگوییم که چه باید بکند؛ مثلا به بزرگ ترها سلام کند.

گام سوم: از روش های جایگزین تنبیه بدنی استفاده کنیم؛ روش هایی چون؛
- پرت کردن حواس؛ «امیرحسین، امیرحسین! اون جا را ببین. کبوتره داره بازی می کنه.»
- جایگزینی؛ «امیرحسین! موبایل را می خواهی یا این که بابا اسب بشود و اسب سواری کنی؟
- فرستادن کودک به تنهایی به اتاق؛ «آقا امیرحسین! به خاطر کار بدت باید بروی توی اتاقت و هروقت ساعت زنگ زد بیرون بیایی.»
- محرومیت؛ «چون شیطونی کردی، امروز نمی توانی با رایانه بازی کنی.»
- روبه رو کردن کودک با پیامد رفتار غلط؛ «حالا که اسباب بازی هایت را توی اتاق پخش کردی، خودت هم باید جمع کنی.»

صفحات: 1· 2

 1 نظر

با عذرخواهی زندگی شیرین می شود

21 مرداد 1392 توسط 313
ببخشید

گاهی ما در زندگی بر اثر ندانم کاری ها، بی حوصلگی ها و … موجب اذیت و آزار همسر می شویم که این اشتباه ها می تواند چهره حیات زناشویی را زشت و نفرت انگیز کند.

آنچه می تواند کدورت ها را از میان بردارد و صفا و صمیمیت را در روابط خانوادگی برقرار کند، عذرخواهی هنگام خطا و اشتباه است؛ این عذرخواهی موجب محبت و صمیمیت بیشتر می شود.

کسانی که به علت غرور یا لجبازی همیشه خود را حق به جانب می دانند و در اشتباه ها عذر خواهی نمی کنند، زندگی سخت و پر تنشی را تجربه خواهند کرد.

چه بسا بسیاری از درگیریها و مشکلات حاد خانوادگی از یک اشتباه کوچک شروع شده باشد که اگر بعد از همان اشتباه کوچک یک عذر خواهی ساده انجام می گرفت، کار به اینجاها نمی کشید.

در مورد عذر خواهی چند نکته مهم است:

1-   یکی از مهارت هایی که برای این کار می توان تجربه کرد مهارت قانون تعاملی است؛ یعنی اعضای خانواده باهم توافق کنند که هر کس موجب خطا و اشتباهی شد که حق دیگران را ضایع کرد عذرخواهی کند.

2-   اگر کسی از عذر خواهی امتناع کرد دیگران او ر ا مجبور به عذرخواهی نکنند؛ خصوصا اجبار زن توسط شوهر.  چرا که در این صورت موجب شکسته شدن غرور و جریحه دار شدن عواطف می شود که مشکلات بعدی را درپی خواهد داشت.

3- در صورت عذر خواهی، عفو کنیم تا خداوند هم ما را ببخشد.

خداوند متعال در سوره نور آیه22 می فرماید:
«وَلْیَعْفُوا وَلْیَصْفَحُوا أَلَا تُحِبُّونَ أَن یَغْفِرَ اللَّهُ لَكُمْ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَّحِیم[نور/22]و باید عفو كنند و گذشت نمایند مگر دوست ندارید كه خداوند شما را ببخشد؟ و خدا آمرزنده  و مهربان است».

4- پس از عفو  مسئله را به فراموشی بسپاریم، اینطور نباشد که به زبان بگوییم بخشیدیم اما در دل هنوز کدورت وجود داشته باشد چرا که در صورت وجود کدورت بالاخره در جایی و به هنگام یک اختلافی خود را نشان می دهد و مشکلات جدیدی را ایجاد خواهد کرد.



 نظر دهید »

ثمره خوشرويی در تبلیغ

20 مرداد 1392 توسط 313

برخورد شاد، خندان و با چهره ای باز، آثار بسيار زيادی دارد كه سه روايت در اين زمينه بيان می شود.
امام باقرعليه السلام می فرمايد:
«صَنِيعُ الْمَعْرُوفِ وَ حُسْنُ الْبِشْرِ يُكْسِبَانِ الْمَحَبَّةَ وَ يُقَرِّبَانِ مِنَ اللَّهِ وَ يُدْخِلَانِ الْجَنَّةَ؛(1) كار خوب و روی خوش موجب كسب محبّت و قرب به خداوند و ورود به بهشت می شوند.»
اميرالمؤمنين عليه السلام می فرمايد: «اَلْبَشاشَةُ مُخُّ الْمَوَدَّةِ؛ خوش برخوردی (و انس با مردم) رمز اصلی دوستی و محبّت است.»
حال كه خوش كرداری و خوشرويی تا اين حد مؤثر است كه در دنيا، دوستی و محبّت را به ارمغان می آورد و آدمی را به خدا نزديك و به بهشت وارد می كند، سزاوار است اين اخلاق ارزشمند را پيشه خود كنيم.
در روايت ديگری پيامبرصلی الله عليه وآله می فرمايد: «حُسْنُ البِشْرِ يَذْهَبُ بِالسَّخيمَةِ؛(2) خوشرويی كينه را برطرف می سازد.»
چه بسيار ديده شده كه فردی نسبت به دوست خود كدورت داشته و تا وقتی كه از او دور بوده كينه او را در دل می پرورانده است؛ امّا با يك برخورد صميمی شاد و با محبّت، همه دشمنيها از بين رفته است.
دشمنان اسلام از روحانيون چهره ای خشن، تند، غير منعطف و خشك در اذهان مردم ساخته اند. مبلّغ می تواند با برخورد صميمی و با چهره باز و خندان خود همه تبليغات دشمن را خنثی ساخته، مردم را به مسجد، پايگاه نشر معارف دين جذب كند.

صفحات: 1· 2

 1 نظر

۹ تکنیک برای ایجاد و افزایش اعتماد به نفس

16 مرداد 1392 توسط 313

اعتماد به نفس بالا می‌تواند شما را در هر زمینه ای از زندگی شگفت انگیز نشان دهد. از ظاهرتان گرفته تا حتی نحوهٔ خوابیدن شما. این نظریه اثبات شده است که افرادی با اعتماد به نفس بالا، موفق‌تر، شاد‌تر و از زندگی لذت بیشتری می‌برند.

در ادامه ۹ تکنیک برای افزایش اعتماد به نفس را برای شما شرح می‌دهیم:

۱- از مقایسهٔ خود را دیگران دست بکشید.

 


یکی از بهترین روش‌ها برای افزایش اعتماد به نفس این است که از مقایسهٔ خود با دیگران دست بردارید. مشکل اینجاست که شما فقط قسمت کوچکی از شخصیت آن فرد را که در حال مقایسه‌اش با خودتان هستید می‌بینید. هر شخص به صورت متفاوتی فکر می‌کند، درک می‌کند، احساس می‌کند و یاد می‌گیرد. شما تنها فرد در این جهان هستید که قابلیتی خاص دارید. منظور من توانایی‌های خارق‌العاده نیستند بلکه روش و راهی است که شما برای حل یک مسئله از آن استفاده می‌کنید. یادتان باشد هیچ دو اثر انگشتی یکسان نیستند. وقتی شما خود را با فرد دیگری مقایسه می‌کنید، در ذهنتان او را در تمام مسائل بهتر از خود می‌بینید. این کار به هیچ وجه روش خوبی برای ارزیابی خودتان نیست. به جای این کار بهتر است نگران این باشید که چقدر خودتان را دوست دارید. شما احتمالاً شگفت زده خواهید شد وقتی ببینید افرادی که خود را دوست دارند چقدر شاد تر از افرادی هستند که خود را دوست ندارند.

صفحات: 1· 2

 1 نظر

8 روش برای شناسایی افراد دروغگو

14 مرداد 1392 توسط 313

 در زندگي همه ما پيش آمده كه هنگام صحبت با شخصي متوجه شويم كه به ما دروغ مي‌گويد يا به صحت حرف‌هايي كه مي‌شنويم شك كنيم. در بعضي از موارد اين دروغ شنيدن‌ها يا شك كردن‌ها چندان اهميتي ندارد اما اگر پاي خانواده در ميان باشد به خصوص در مواقعي كه مقابل همسرتان قرار گرفته‌ايد اهميت اين قضيه صدچندان خواهد شد. فرض كنيد با نامزدتان (فردي كه قرار است همسر شما باشد) روبه‌رو هستيد و ناگهان در ميان صحبت‌هايش شك مي‌كنيد كه حرف‌هايش، ابراز علاقه‌هايش و قول و قراري كه به شما مي‌دهد حقيقت دارد يا خير. در اين مواقع چه كاري از دست شما ساخته است؟ ما روش‌هايي را به شما معرفي خواهيم كرد تا مچ دروغگوها را باز كنيد.  گفت‌وگوي کوتاهي با عارف لرستاني در اين زمينه داشتيم که در ادامه ميخوانيد.

 


از تکنيک به حس برسيد

فرض كنيد بازيگري قرار است نقش يك پزشك را ايفا كند. وقتي هنرپيشه از قواعد و قوانين زبان بدن در جهت درست استفاده مي‌كند در حقيقت يكي از مهم‌ترين اصول بازيگري را كه همان تكنيك است، مورد استفاده قرار داده است. اگر بازيگري كه قرار است در نقش پزشك ظاهر شود ابتدا از تكنيك (ژست) استفاده كند ناخودآگاه حس پزشك بودن هم در او به وجود خواهد آمد. يا موقعيتي را فرض كنيد كه قرار است هر شب به مدت 2 ماه روي صحنه تئاتر نقشي را بازي كنيد و هر شب در قسمتي از اين نمايش مجبور  هستيد گريه كنيد. مطمئنا دفعاتي پيش مي‌آيد كه نمي‌توانيد گريه كنيد. در اين مورد شما بايد از فرم گريه كردن استفاده كنيد تا در نهايت به حس آن برسد كه اين همان بادي‌لنگوئج است.

صفحات: 1· 2

 نظر دهید »

چطور فردی محبوب باشید!

12 مرداد 1392 توسط 313

 افراد محبوب چه وجه اشتراکی دارند؟ همه آنها یکجور لباس می‌پوشند؟ یک مدل مو دارند؟ یک سبک صحبت می‌کنند؟ مطمئناً نه! آدمهای محبوب همه جای دنیا هستند و از موقعیت اجتماعی‌شان در مدرسه، محل‌کار و هر جای دیگری که می‌روند لذت می‌برند. آنها ظاهر یکسان یا رفتارهای یکجور ندارند اما یک خصوصیت در همه آنها مشترک است: مهارت‌های مردمی. شاید ذاتاً اینطور هستند یا از اعضای خانواده‌شان یاد گرفته‌اند اما به هر طریقی، مهم این است که این مهارت‌ها را دارند و شاید شما فکر کنید که فاقد آنها هستید. امروز می‌خواهیم به شما آموزش دهیم که چطور مهارت‌های مردمی خود را تقویت کنید و کم‌کم به فردی محبوب تبدیل شوید!

 

مراحل

۱. یک هدف ایجاد کنید.

اگر محبوب شدن هدف شماست، باید تصمیم بگیرید که چطور بفهمید که موفق شده‌اید. آیا این زمانی میسر است که همه اسمتان را بدانند یا زمانی که به همه مهمانی‌ها دعوت شوید؟

صفحات: 1· 2

 نظر دهید »

مراقب مخفی

12 مرداد 1392 توسط 313

 

مسافران اتوبوس خانم جذاب و جوانی که با عصای سفید و با احتیاط از پلکان بالا می رفت را با دلسوزی نگاه می کردند. او کرایه را به راننده پرداخت کرد و سپس با کمک دستش صندلی ها را یافت، از راهروی اتوبوس عبور کرد و صندلی خالی را که راننده به او گفته بود پیدا کرد. سپس روی صندلی نشست، کیفش را روی پایش گذاشت و عصایش را به پایش تکیه داد.

یک سال از نابینا شدن سوزان،34 ساله،می گذشت. او به دلیل یک تشخیص پزشکی اشتباه، بینایی خود را از دست داده و ناگهان به جهان تاریکی،خشم،ناامیدی و ترحم به خود سقوط کرده بود. زمانی او یک زن کاملا مستقل بود اماحال به دلیل چرخش ناگهانی که در سرنوشت او ایجاد شده بود خود را باری بر دوش اطرافیان می دانست و به ناچار خود را سرزنش می کرد. او با قلبی آکنده از خشم،عاجزانه با خود می گفت:«چرا این مسئله باید برای من اتفاق بیفتد؟

صفحات: 1· 2

 نظر دهید »

رابطه خندیدن و شخصیت افراد

05 مرداد 1392 توسط 313

شاید تا به حال اصطلاح زبان بدن را شنیده یا خوانده باشید. رفتار آدم‌ه به نوعی کلامی و غیر کلامی تقسیم می‌شود. رفتار‌های غیر‌کلامی گاهی بیشتر از رفتار‌های کلامی در انعکاس منظور واقعی افراد اهمیت دارند. در کلام فرد ممکن است دروغ، پنهان کاری یا ریاکاری وجود داشته باشد ولی رفتار‌های غیر‌کلامی او به سختی تحت کنترلش قرار دارند. این رفتار‌ها معمولاً خود به خودی و غیر ارادی هستند و پنهان کاری در آنها بسیار مشکل است.

 زبان بدن در دسته رفتار‌های غیرکلامی قرار می‌گیرد. به اعتقاد روان‌شناسان شما و دیگران هنگام گفت‌وگو تنها از راه کلام به سوی یکدیگر پیام نمی‌فرستید. در واقع شما علاوه بر اینکه با کلام خود با یکدیگر سخن می‌گویید به صورت غیر‌کلامی نیز در حال حرف زدن هستید؛ به این معنا که هر یک از شما می‌توانید با توجه به مواردی چون وضعیت دستان طرف مقابل،‌حالت‌های بدن و اجزای چهره او، نوع نشستن یا ایستادنش، نوع و جهت نگاه کردن او و… برداشت‌هایی در مورد منظور واقعی و مقصود فرد داشته باشید.

آیا با نوع خنده حرف می‌زنید؟
ظاهراً ما انسان‌ها تنها موجوداتی هستیم که می‌خندیم، یا حداقل تا الان خنده بقیه جانوران را درک نکرده‌ایم. ظاهراً هم دلایل مشخصی وجود دارند که ما به خنده می‌اندازند که در بین همه مشترک هستند، حالا بعضی‌ها راحت‌تر به خنده می‌افتند و بعضی‌ها هم باید خیلی موضوع خاص باشد تا بالاخره لب‌های مبارک را حرکتی بدهند و کمی لبخند بزنند. یکی از مواردی که در مبحث زبان بدن اهمیت دارد نوع خندیدن است. البته ارزیابی زبان بدن آسان نیست و هیچ یک از این فاکتور‌ها به تنهایی نمی‌توانند مبنای قضاوت و نتیجه‌گیری شما قرار گیرند. برای پی بردن به نظر واقعی و مقصود طرف مقابل خود، باید حالت‌های مختلفی را در کنار هم در نظر بگیرید، برای مثال حالت دست‌ها،‌جهت نگاه و نوع خندیدن فرد در واقع حالت‌های مختلف بدن فرد مانند کلمه‌هایی هستند که در کنار هم جمله‌ای را می‌سازند و می‌توان از آنها مواردی را استنباط کرد. در واقع به تنهایی معنایی ندارند. برای اینکه به نحوه ارزیابی زبان بدن پی ببرید، می‌توانید کتاب‌های علمی‌ای را که در این زمینه نوشته شده‌اند، مطالعه کنید.

صفحات: 1· 2

 نظر دهید »

مردها را خوب بشناسید

29 تیر 1392 توسط 313

مردان همیشه از انتظاراتی كه از زنان دارند سخن می‌گویند و برخی از زنان هم می‌گویند توقع و انتظار دو طرفه است و نباید فقط زن از شوهر یا شوهر از زن توقع داشته باشد. برخی از انتظارات كه مردان از زنان دارند بجا و برخی كمی غیر واقع بینانه است. همچنین برخی از این توقعات تا حدودی وابسته به جنسیت مردانه و بعضی هم وابسته به فرهنگ است. از بین همه‌ توقعاتی كه تقریبا مردان همه‌ كشورها از زنان دارند برخی را كه به نظر خودم و از دیدگاه دانش روانشناسی‌، موجه‌تر و منطقی‌ترند انتخاب كرده‌ام تا در این مطلب نظرتان را به آنها جلب كنم. به این انتظارات توجه كنید:

یادتان باشد، مردها هیچ‌وقت اشتباه نمی‌كنند !

با آن كه زنان گمان می‌كنند درگوش كردن به حرفها و احساس دیگران مهارت دارند اما یکی از بزرگترین شکایت‌های مردها این است که زنان شنونده خوبی برایشان نیستند. احتمالا زنان به دلیل شناخت بیشتری كه روی همجنسان خود دارند گوش شنواتری نسبت به شكایات یا درد دل‌های زن‌ها دارند ولی در مورد مردان‌، هنوز لازم است نكاتی را در نظر بگیرند‌. باید به گوش‌هایشان بگویند مانند یك طلبكار كه به در خانه‌ كسی می‌رود تا پولش را بگیرد ، با مردان در ارتباط باشند. بنابراین در زمان گوش دادن به حرف‌های همسرتان به این نكات دقت كنید :

صفحات: 1· 2

 1 نظر

با۴ شرط ارتباط میان دختر و پسر حلال می شود

11 تیر 1392 توسط 313

حجت‌الاسلام حسین دهنوی در همایش خانواده موفق با محوریت حجاب ـ تربیت اسلامی که ظهر امروز در سالن فرهنگسرای بانو حضرت زهرا (س) قزوین برگزار شد، با اشاره به راهکارهای استحکام روابط خانواده اظهار داشت: رعایت حقوق یکدیگر در زندگی زناشویی موجب استحکام آن می‌شود و مهر و محبت بین همسران را زیاد می‌کند.

دهنوی با اشاره به حقوق همسران نسبت به یکدیگر افزود: برای هر یک از زن و مرد چند اصل مهم وجود دارد که اگر به آن‌ها پایبند باشند، زندگی توأم با آرامش و موفقیت را در کنار یکدیگر تجربه می‌کنند.

وی با بیان اینکه از جمله وظایف زنان این است که به مردان اقتدار دهند، عنوان کرد: یکی از آفت‌های جامعه ما این است که برخی از زنان به همسران خود اقتدار نمی‌دهند و این ویژگی در سه گروه از بانوان آشکارتر است.

این کارشناس اضافه کرد: گروه اول کسانی هستند که سن آن‌ها از همسرشان بیشتر است که در این موارد سعی می‌کنند مانند مادر با همسرشان صحبت کنند و این امر موجب خدشه‌دار شدن اقتدار مرد می‌شود.

صفحات: 1· 2

 نظر دهید »

آنان که همسر پنهان کار دارند بخوانند

10 تیر 1392 توسط 313

برخی افراد قبل از ازدواج و در دوران آشنایی برخی از مسائل و مشكلات خود را از فرد مقابل و خانواده اش پنهان می كنند؛ زیرا بر این گمانند كه با بیان حقیقت نه تنها مشكلی حل نمی شود بلكه به احتمال زیاد فرد مقابل را از دست خواهند داد. در صورتیكه پنهان کاری و مخفی كردن مسائل از همسر آینده به دلیل اینكه پس از مدتی برملا می شود یكی از مهم ترین اصولی محسوب می شود كه باعث از بین رفتن محبت و اعتماد طرفین به یكدیگر شده و ازدواج را از مسیر اصلی خود و در نتیجه هدف نهایی اش كه همانا وصول به آرامش و سعادت است باز می دارد.

* احساس می کنید همیشه تشنه است؟

وقتی همسر یا نامزدتان چیزی را از شما پنهان می کند، احتمالا عصبی می شود و به طور کلی تمام حالت بدنش خونسردی و آرامش خود از دست می دهد به خصوص زمان هایی که راز بزرگی دارد و از برملا شدنش وحشت دارد و می ترسد با فاش شدن راز چیزهای زیادی را از دست بدهد. تحقیقات نشان می دهد در این مواقع ماهیچه های مری شروع به گرفتن و سفت شدن می کند و در نتیجه این گرفتن گلو خشک می شود.

صفحات: 1· 2

 نظر دهید »

خداوند از انسان چه می خواهد؟!..

09 تیر 1392 توسط 313

شبی از شبها، شاگردی در حال عبادت و تضرع وگریه و زاری بود.
در همین حال مدتی گذشت، تا آنکه استاد خود را، بالای سرش دید، که با تعجب و حیرت؛ او را، نظاره می کند!
استاد پرسید: برای چه این همه ابراز ناراحتی و گریه و زاری می کنی؟
شاگرد گفت: برای طلب بخشش و گذشت خداوند از گناهانم، و برخورداری از لطف خداوند!
استاد گفت: سوالی می پرسم ، پاسخ ده؟
شاگرد گفت: با کمال میل؛ استاد.
استاد گفت: اگر مرغی را، پروش دهی ، هدف تو از پرورشِ آن چیست؟
شاگرد گفت: خوب معلوم است استاد؛ برای آنکه از گوشت و تخم مرغ آن بهره مند شوم .
استاد گفت: اگر آن مرغ، برایت گریه و زاری کند، آیا از تصمیم خود، منصرف خواهی شد؟
شاگردگفت: خوب راستش نه…!نمی توانم هدف دیگری از پرورش آن مرغ، برای خود، تصور کنم!
استاد گفت: حال اگر این مرغ ، برایت تخم طلا دهد چه؟ آیا باز هم او را، خواهی کشت، تا از آن بهره مند گردی؟!
شاگرد گفت : نه هرگز استاد، مطمئنا آن تخمها، برایم مهمتر و با ارزش تر ، خواهند بود!
استاد گفت :

پس تو نیز؛ برای خداوند، چنین باش!

همیشه تلاش کن، تا با ارزش تر از جسم ، گوشت ، پوست و استخوانت؛ گردی.
تلاش کن تا آنقدر برای انسانها، هستی و کائنات خداوند، مفید و با ارزش شوی
تا مقام و لیاقتِ توجه، لطف و رحمتِ او را، بدست آوری .
خداوند از تو گریه و زاری نمی خواهد!
او، از تو حرکت، رشد، تعالی، و با ارزش شدن را می خواهد ومی پذیرد

« نه ابرازِ ناراحتی و گریه و زاری را…..!!

 نظر دهید »

چراغ های قرمز در روابط با همـسر

06 تیر 1392 توسط 313

بر خلاف تصور برخی از خانم‌‌ها، مردها از زن‌هایی که هر روز منتظر محبت زیاد یا جملات و پیامک‌های شاعرانه و عاشقانه هستند خوششان نمی‌آید. حتماً شنیده‌اید که بسیاری از کتب و مقالات به خانم‌‌ها توصیه می‌‌کنند که همسرشان را دست کم نگیرند، او را نادان تصور نکنند و گمان نکنند می‌‌توانند همسرشان را گول بزنند و از انجام برخی رفتارها و گفتن بعضی حرف‌‌ها جلوی او خودداری کنند! اما چرا؟ آیا واقعا خانم‌‌ها گاهی باید صمیمیت و یکرنگی را با همسر خود کنار بگذارند و خود را طور دیگری به همسرشان نشان بدهند؟ مسلم است که تظاهر در زندگی زناشویی، چه از طرف مرد باشد و چه از طرف زن معنا ندارد و دروغ گفتن به همسر نیز هیچ سودی نخواهد داشت. اما این توصیه‌‌ها، گاه برای این هستند که هم خانم‌‌ها و هم آقایان بتوانند بیش از پیش خود را به جای همسر بگذارند و درک متقابل آنها از همدیگر بیشتر شود. در این مقاله بعضی از چراغ قرمزهایی که خانم‌های متاهل در جاده‌ی زندگی مشترک نباید از آنها عبور کنند برایتان انتخاب کرده‌ام. به آنها توجه کنید.

چراغ قرمز اول: زیاد شاعرانه نباشید!

بر خلاف تصور برخی از خانم‌‌ها، مردها از زن‌هایی که هر روز منتظر محبت زیاد یا جملات و پیامک‌های شاعرانه و عاشقانه هستند خوششان نمی‌آید. آنها زن‌های معمولی با نیازهای عادی را ترجیح می‌‌دهند. زنی که سرد و بی‌عاطفه است به اندازه‌ی زنی که بیش از حد وابسته و عاطفی باشد برای مردها منزجر کننده است. مردها نمی‌خواهند نقش یک تکیه‌گاه عاطفی بزرگ را بازی کنند که همیشه ناچار به حمایت از یک زن است. آنها دوست ندارند هر روز پیامک‌های عجیب و غریب و زیاد از حد شاعرانه دریافت کنند و از اینکه همسرشان بی‌وقفه از آنها محبت بخواهد هم خوششان نمی‌آید. یک زن داتاً سعی می‌‌کند موقعیت‌های جدی و موقعیت‌های عاشقانه را از هم جدا کند و به همسر این فرصت را بدهدکه درکنار عاشق بودن، برای زندگی عادی هم فرصت داشته باشد وگرنه به زودی همسرش را خسته و فراری خواهد کرد. خانم‌هایی که همسر خود را آغاز و پایان جهان می‌‌دانند و برای هر کاری می‌‌خواهند به آنها تکیه کرده یا زندگی را تبدیل به یک فیلم عشقی کنند بهتر است خودشناسی خود را بیشتر کنند، ریشه‌ی کمبودها و کاستی‌های خود را بشناسند و در صدد تغییر چنین رفتارهایی باشند.

صفحات: 1· 2

 1 نظر

ازدواج در سن بالا

03 تیر 1392 توسط 313

سن ازدواج در ایران بالا رفته و به دنبال آن، انتخاب همسر سخت تر شده است. در دهه سوم زندگی موقعیت های ازدواج هم برای دختر و هم برای پسر محدودتر است و احتمال این که فرد مورد نظر شما بیشتر معیارهایتان را داشته باشد، کمتر است. از این ها که بگذریم، بالا رفتن سن انتخاب کردن را با ترس و اضطراب بیشتری همراه می کند و قدرت ریسک را پایین می آورد.
اگر شما هم جزو کسانی هستید که در دهه سوم زندگی می خواهید ازدواج کنید، باید این نکات را به خاطر بسپارید:

نگران افزایش سنتان نباشید
یكی از مواردی كه باعث می‌شود به خصوص خانم‌ها در دام ازدواج‌های بدون مطالعه بیفتند، افزایش سن است. آنها اغلب نگران‌ این هستند كه سنشان افزایش یابد و تجربه نشان داده در سنین29 و 39 سالگی خانم‌ها روزهای سختی را می‌گذرانند زیرا وارد دهه دیگری از زندگی می‌شوند.

در این دوره‌ها افراد زیادی با افسردگی و اضطراب به ما مراجعه می‌كنند و این حالت‌های روانی گاهی باعث می‌شود اقدام عجولانه‌ای انجام دهند و خود را در دام انتخاب اشتباهی بیندازند.

برای ازدواج ضرب‌الاجل تعیین نكنید
درست است که ازدواج تان دیر شده و از طرف خانواده تحت فشارید اما شناخت بین دو نفر نباید با ضرب‌الاجل باشد و ممكن است 6 یا 8 ماه یا بیشتر طول بكشد تا طرفین تا حدود زیادی مطمئن شوند انتخاب شایسته‌ای داشته‌اند.

صفحات: 1· 2

 1 نظر

چون تو را نوح است کشتیبان ز طوفان غم مخور ...

02 تیر 1392 توسط 313

وقتی خداوند شما را به لبه ی پرتگاهی هدایت کرد
کاملا به او اعتماد کنید …

چون یکی از این دو اتفاق خواهد افتاد:

اگر بیفتید اوشمارا میگیرد…

یا یادتان میدهد که چگونه پرواز کنید.

 4 نظر

دلنوشته/ فکر آسمانی

02 تیر 1392 توسط 313

“و خداوند طوطی و کلاغ را زشت آفرید طوطی اعتراض کرد و زیبا شد

کلاغ به رضای خدا تن داد و حال طوطی در قفس است و کلاغ آزاد و رها …”

این جمله را فروشنده دوره گردی بر روی مقوایی با ذغال! نوشته بود و به دکه کوچک

فلزیش آویزان کرده بود وقتی امروز این را دیدم یقین کردم که برای آنکه حرف بزرگ و

مغزدار بزنی لازم نیست شکل و شمایل و ژست انسان های دانشمند را به خود بگیری

یک دورگرد پیر هم می تواند با یک تکه مقوا و ذره ای ذغال اما فکری آسمانی به من

بیاموزد و یا حداقل یاداوری کند که :

‘رضای خداوند حتی اگر زشت آفریدت در آن هم حکمتی نهفته است.’

 1 نظر

گور بابای چرچیل

01 تیر 1392 توسط 313

چرچیل(نخست وزیر اسبق بریتانیا) روزی سوار تاکسی شده بود

و به دفتری برای مصاحبه می‌رفت. هنگامی که به آن جا رسید به راننده گفت

آقا لطفاً نیم ساعت صبر کنید تا من برگردم. راننده گفت:

“نه آقا! من می خواهم سریعاً به خانه بروم تا سخنرانی چرچیل را از رادیو گوش دهم” .

چرچیل از علاقه‌ی این فرد به خودش خوشحال و ذوق‌زده شد

و یک اسکناس ده پوندی به او داد. راننده با دیدن اسکناس گفت:

“گور بابای چرچیل! اگر بخواهید، تا فردا هم این‌جا منتظر می‌مانم!”

 نظر دهید »

نشانـه های جـذاب یک زنـدگی عاشقانه

30 خرداد 1392 توسط 313


1. برای همدیگر وقت صرف می کنیم.

۲. به همه می گویم که دوستش دارم.

۳. برای قدردانی از محبت هایش، نامهٔ عاشقانه ای برایش می نویسم.

۴. در جمع از او تعریف می کنم.

۵. وقتی غمگین است سعی می کنم ناراحتی اش را بفهمم و او را درک کنم.

۶. همیشه در اتفاقات خوب و مهم زندگی او را سهیم می کنم قبل از این که دیگران چیزی بدانند.

۷. در همه مراحل زندگی باهم برنامه ریزی می کنیم.

۸. همواره مراقبش هستم و به نیازهایش توجه خاصی نشان می دهم.

۹. آرامش را در همه حال حفظ می کنم.

۱۰. باورهایم را نسبت به او همواره حفظ می کنم.

۱۱. پس از به پایان رسیدن روزهای پرتحرک، شب ها همه چیز را برایش تعریف می کنم.

۱۲. اولین کسی هستم که تولدش را تبریک می گویم.

۱۳. به کارهایی که برایم انجام می دهد توجه می کنم و قدردان محبت های او هستم.

صفحات: 1· 2

 نظر دهید »

خنده

16 خرداد 1392 توسط 313

زنـــدگی آنقـــدر هم جــــدی نیســــتـــ …..

بیاییــــد شوخـــی و خنــــده را جــــدی تر بگـــیریم

 نظر دهید »

کودکتان انگشتش را می مکد؟

13 خرداد 1392 توسط 313

بر اساس تازه ترین یافته های علمی می توان گفت بیش از 18 درصد کودکان 2 تا 6 سال انگشتان خود (غالباً انگشت شست دست) را می مکند. اما چرا این اتفاق می افتد؟

به گزارش سلامت نیوز؛ یکی از دلایل این مشکل می تواند اضطراب کودک باشد، کودک مضطرب در هنگام ترس و در مواجهه با تعارضات با مکیدن انگشت به شکل ناخودآگاه به دوران آرامش خود در آغوش مادر و مکیدن شیر پناه می برد. از طرف دیگر، گروهی از کودکان که زودتر از موعد از شیر گرفته شده اند نیز برای جبران رفلکس مکیدن پستان مادر، به مکیدن انگشت خود روی می آورند. ثابت شده که مکیدن انگشت، باعث آرام شدن کودک می شود و به همین خاطر کودک این رفتار را همچنان ادامه می دهد.

آسیب ها و درمان

اما این رفتار از این نظر که متناسب سن کودک نیست و از نظر بهداشتی هم صحیح نیست و روی شکل گیری دندان ها، فک و آرواره نیز تأثیر منفی دارد، باید جدی گرفته شود و به طور حتم نیازمند درمان است، نکات ذکر شده می تواند در یک دوره حداقل ۲ ماهه باعث بهبودی رفتار کودک شود:

صفحات: 1· 2

 نظر دهید »

روزنه هاي كوچك زندگي

12 خرداد 1392 توسط 313

روزي ، گرگي در دامنه کوه متوجه يک غار شد که حيوانات مختلف از آن عبور مي کنند. گرگ بسيار خوشحال شد و فکر کرد که اگر در مقابل غار کمين کند،   مي تواند حيوانات مختلف را صيد کند. بدين سبب، در مقابل خروجي غار کمين کرد تا حيوانات را شکار کند.

روز اول، يک گوسفند آمد. گرگ به دنبال گوسفند رفت. اما گوسفند بسرعت پا به فرار گذاشت و راه گريزي پيدا کرد و از معرکه گريخت. گرگ بسيار دستپاچه و عصباني شد و سوراخ را بست. گرگ گمان مي کرد که ديگر شکست نخواهد خورد.

روز دوم، يک خرگوش آمد. گرگ با تمام نيرو به دنبال خرگوش دويد اما خرگوش از سوراخ کوچک تري در کنار سوراخ قبلي فرار کرد. گرگ سوراخ هاي ديگر را  بست و گفت که ديگر حيوانات نمي توانند از چنگ من بگريزند.

روز سوم، يک سنجاب کوچک آمد. گرگ بسيار تلاش کرد تا سنجاب را صيد کند. اما سرانجام سنجاب نيز از يک سوراخ بسيار کوچک فرار کرد. گرگ بسيار عصباني شد و کليه سوراخ هاي غار را مسدود کرد. گرگ از تدبير خود بسيار راضي بود.

اما روز چهارم، يک ببر آمد. گرگ که بسيار ترسيده بود بلافاصله به سوي غار پا به فرار گذاشت. ببر گرگ را تعقيب کرد. گرگ در داخل غار به هر سويي مي دويد اما راهي براي فرار نداشت و سرانجام طعمه ببر شد.

هيچ گاه روزنه هاي كوچك زندگيت را به طمع آينده نبند!

 3 نظر

قصاب و سگ

10 خرداد 1392 توسط 313

قصاب با دیدن سگی که به طرف مغازه اش نزدیک می شد حرکتی کرد که دورش کند اما کاغذی را در دهان سگ دید. کاغذ را گرفت. روی کاغذ نوشته بود «لطفا ۱۲ سوسیس و یه ران گوشت بدین»
. ۱۰ دلار همراه کاغذ بود. قصاب که تعجب کرده بود سوسیس و گوشت را در کیسه ای گذاشت و در دهان سگ گذاشت. سگ هم کیسه را گرفت و رفت. قصاب که کنجکاو شده بود و از طرفی وقت بستن مغازه بود تعطیل کرد و به دنبال سگ راه افتاد. سگ در خیابان حرکت کرد تا به محل خط کشی رسید. با حوصله ایستاد تا چراغ سبز شد و بعد از خیابان رد شد. قصاب به دنبالش راه افتاد.
سگ رفت تا به ایستگاه اتوبوس رسید نگاهی به تابلو حرکت اتوبوس ها کرد و ایستاد. قصاب متحیر از حرکت سگ منتظر ماند.

صفحات: 1· 2

 3 نظر

تاثیـر یک لبخنـد در زنـدگی ...

06 خرداد 1392 توسط 313

لبخند یک عطیه الهی است. اگر تاکنون از آن استفاده کرده باشید،
به خوبی می‌دانید که یک لبخند گرم، چه سلاح نیرومندی است.
مردم زمانی می‌خندند که از چیزی خوششان بیاید و یا احساس خوبی نسبت به چیزی داشته باشند.
بنابراین می‌توانیم با یک لبخند کارهای بسیار زیادی را انجام دهیم و دیگران را به راحتی خوشحال کنیم.

حالا اجازه دهید نگاهی به تاثیرات لبخند داشته باشیم:

ابتدا باید بدانیم که لبخند به همه احساس آرامش می‌دهد.
زمانیکه فردی به شما لبخند می‌زند، کمتر اتفاق می‌افتد که شما هم در پاسخ به او لبخند نزنید.
این امر، یک واکنش کاملاً ناخودآگاه است.

این روزها به نظر می‌رسد که انسان‌ها تمایل کمتری به لبخند زدن دارند.

مشکلات جوامع بشری آنقدر زیاد شده که به آنها اجازه لبخند زدن نمی‌دهد.
گاهی اوقات هم برخی افراد برای اینکه در نظر دیگران آسیب پذیر و
احساساتی جلوه نکنند، از لبخند زدن خودداری می‌کنند!

یکی از دلایلی که لبخند را اینقدر تاثیر گذار کرده این است که شما

با انجام این کار خوبی و مهربانی را به طرف مقابل القا می‌کنید.
آیا زمانی را که فردی به شما لبخند زده به یاد می‌آورید؟
در آن موقع چه احساسی به شما دست داده بود؟
حداقل احساسی که در این زمان به خود من دست داده، چیزی نیست جز “خوبی".
لبخند باعث می شود که شما کمی آرامتر شوید، اعتماد به نفستان افزایش پیدا کند، جذاب‌تر جلوه کنید.

صفحات: 1· 2

 نظر دهید »

تحلیل و توصیه پیشنهادی شهاب مرادی برای دختران مجرد در سن بالا در هشت بند

04 خرداد 1392 توسط 313

حجت الاسلام شهاب مرادی، کارشناس خانواده، ازدواج و جوانان با اشاره به مشکلات دختران برای ازدواج در سن بالا، هشت راهکار را برای حل این مشکل ارائه کرد.

چندی قبل دختر جوانی که به دلیل ازدواج نکردن تا سن 37 سالگی با مشکلاتی رو به رو شده بود، با مطرح کردن مشکلاتش در سایت حجت الاسلام شهاب مرادی درخواست کرد او را برای حل مشکلش راهنمایی کند. جالب توجه است که این پیام 118 هزار و هفتصد و بیست و نهمین پیامی است که این صاحبنظر مورد توجه جوانان دریافت کرده است.

این دختر جوان در نامه خود اعلام کرده بود، دختري ۳۷ ساله و مجرد، داراي بالاترين مدرک تحصيلي از بهترين دانشگاه کشور ، دارای يک شغل خيلي خوب دارم و استقلال مالي در زندگي هستم .با پدرو مادر پيرم زندگي ميکنم و از نظر خانوادگي زندگي سطح متوسط رو به پاييني داريم . خانواده اي مذهبي و مقيد دارم هيچگاه در رفتار و گفتار و ظاهر به طريقي عمل نکردم که جلوه گري باشد…

صفحات: 1· 2

 1 نظر

حقایقی درباره ازدواج که شما را شگفت زده می کند

01 خرداد 1392 توسط 313

از همان لحظه ای که شما تصممیم به ازدواج می گیرید، ممکن است فکر کنید که شریک زندگیتان را خیلی خوب می شناسید. روی هم رفته شما بهترین دوستان همدیگر هستید که تصمیم گرفته اید تا بقیه زندگیتان را در کنار یکدیگر سپری نمایید. اما زندگی زناشویی اغلب پر از لحظات شاد و غمگینی است که اصلا توقع نداشته اید. بنا به گفته کیم لاندهولم (روانکاو خانواده ) مردم اغلب حتی در صمیمی ترین روابط خود با چیزهایی روبرو می شوند که آنها را شگفت زده می کند و نیاز دارند که آنها را بفهمند. زوج ها فقط به این دلیل که با همدیگر ازدواج کرده اند لزوما نقطه نظرهای یکسانی ندارند. این مقاله نظرات محققان روابط زوج ها ، درمانگران ازدواج، و زوجهای متاهلی است که درباره آنچه که آنها را پس از ازدواج شگفت زده کرده است بیان کرده اند .


1 - مشکلات کوچک را حل کنید
دکتر تری اربوش( فوق تخصص و نویسنده کتاب 5 گام ساده برای انتقال ازدواج شما از سطح خوب به سطح عالی و محقق و استاد دانشگاه در انستیتو تحقیقات محلی دانشگاه میشیگان) می گوید: بسیاری از زوج ها می گویند که آنچه که آنها را بیشتر درباره ازدواج متعجب می کند، این است که برخلاف آنچه که در رسانه ها می گویند که از مشکلات کوچک چشم پوشی کنید، آنها واقعا مجبورند که روی چیزهای کوچکی که آنها را عصبی می کند وقت بگذارند.

صفحات: 1· 2

 نظر دهید »

لطفـا به همسـرتان خـوب گوش دهیـد!

30 اردیبهشت 1392 توسط 313

یکی از مشکلات و گله های زن و شوهرها این است که نمی دانند چگونه با همسرشان صحبت کنند و یا موضوع خاصی را چگونه مطرح کنند، بدون اینکه دعوا و دلخوری پیش بیاید. تعداد زیادی از افراد برای حل این مشکل به دنبال راهکارها و مهارت هایی هستند که چگونه حرف زدن را به آنها بیاموزد، غافل از اینکه در بیشتر مواقع مشکل ما در نحوه حرف زدنمان نیست، بلکه مشکل در نحوه گوش دادن به صحبت های طرف مقابل است.

گوش دادن یکی از مهارت های مهم و اساسی در ارتباط با اطرافیان به ویژه همسر است. اگر یاد بگیریم خوب گوش دهیم، بسیاری از مشکلاتمان حل خواهد شد. ما زمانی می توانیم صحبت های طرف مقابل را خوب متوجه شویم و با او همدردی کنیم یا راه حل پیش پای او بگذاریم که به صحبت هایش گوش دهیم و حرف هایش را کاملا متوجه شویم.

چرا گوش دادن اینقدر مهم است؟

وقتی زن وشوهر برای صحبت های یکدیگر گوش شنوا نداشته باشند، از نیازها و احتیاجات هم بی خبر می مانند. زن نمی داند مرد روز خود را چگونه گذرانده و چه در اندیشه دارد. مرد هم از دنیای زن بی خبر می ماند و فاصله ها روز به روز بیشتر می شود و آرام آرام احساس طرد شدن و تنهایی به رابطه ها رخنه می کند. اما این تنها حسن گوش دادن نیست.

صفحات: 1· 2· 3

 1 نظر

درسی از پروانه

17 فروردین 1392 توسط 313

يك روز سوراخ كوچكي در يك پيله ظاهر شد. شخصي نشست و چند ساعت به جدال پروانه براي خارج شدن از سوراخ كوچك ايجاد شده درپيله نگاه كرد.

سپس فعاليت پروانه متوقف شد و به نظر رسيد تمام تلاش خود را انجام داده و نمي تواند ادامه دهد.

آن شخص تصميم گرفت به پروانه كمك كند و با قيچي پيله را باز كرد. پروانه به راحتي از پيله خارج شد اما بدنش ضعيف و بالهايش چروك بود.

آن شخص باز هم به تماشاي پروانه ادامه داد چون انتظار داشت كه بالهاي پروانه باز، گسترده و محکم شوند و از بدن پروانه محافظت كنند.

هيچ اتفاقی نيفتاد!

در واقع پروانه بقيه عمرش به خزيدن مشغول بود و هرگز نتوانست پرواز کند.

چيزی که آن شخص با همه مهربانيش نميدانست اين بود که محدوديت پيله و تلاش لازم برای خروج از سوراخ آن، راهی بود که خدا برای ترشح مايعاتی از بدن پروانه به بالهايش قرار داده بود تا پروانه بعد از خروج از پيله بتواند پرواز کند.



گاهی اوقات تلاش تنها چيزيست که در زندگی نياز داريم.

اگر خدا اجازه می داد که بدون هيچ مشکلی زندگی کنيم فلج ميشديم، به اندازه کافی قوی نبوديم و هرگز نميتوانستيم پرواز کنيم.

 2 نظر

دلقک

10 فروردین 1392 توسط 313

روزی مردی نزد پزشک روانشناس معروف شهر خود رفت. وقتی پزشک او را دید دلیل آمدنش را پرسید،

مرد رو به پزشک کرد و از غم های بزرگی که در دل داشت برای دکتر تعریف کرد.

مرد گفت: دلم از آدم ها گرفته از دروغگویی ها، از دورویی ها، از نامردی ها، از تنهایی، از خیلی ها از…

مرد ادامه داد و گفت: از این زندگی خسته شده ام، از این دنیا بیزارم ولی نمی دانم چه باید کنم، نمی دانم غم هایم را پیش چه کسی مداوا کنم.

صفحات: 1· 2

 2 نظر

نگاه و گناه

03 فروردین 1392 توسط 313

1.محمّد طيّار گويد: وارد مدينه شدم و منزلي مي‏طلبيدم تا اجاره كنم، به خانه‏اي وارد شدم كه داراي دو اطاق بود و دري ميان آن دو قرار داشت و در يكي از آنها زني زندگي مي‏كرد آن زن به من گفت: اين اطاق را اجاره كن، گفتم: اين دو اطاق به هم راه دارد و من جوان هستم تو نيز جواني و صلاح نيست، گفت: تو اجاره كن من در را مي‏بندم، من پذيرفتم و متاعم را به آنجا بردم، و بدو گفتم: در را ببند، گفت: از اينجا نسيم مي‏آيد بگذار باز باشد، گفتم: من و تو هر دو جوان هستيم در را ببند، گفت: تو در اطاقت بنشين و من در اطاق خود، نزد تو نمي‏آيم و به تو نزديك نمي‏شوم و از بستن در سر باز زد، من خدمت امام صادق عليه السّلام رسيدم و ماجرا را عرض كردم و پرسيدم مي‏توانم آنجا بمانم؟ فرمود: از آنجا به جاي ديگر برو زيرا هيچ مرد و زني در مكاني خلوت نكنند مگر آنكه شيطان سومي آنها باشد. (من لا یحضره الفقیه ج3 ص 253)

عندلیبی که به هر غنچه دلش می لرزد

بهتر آنست که در صحن گلستان نرود

 

حالا این خلوت چه تو فضای واقعی باشه چه مجازی

چه تصویری باشه چه صوتی چه مکالمه ای و …

 

2.امام علی علیه السلام می فرمایند: القلب مصحف البصر یعنی قلب بایگانی چشم است هر چی چشم می بینه قلب ذخیره می کنه و اگه هر چی پاکش بکنه باز میشه ریکاوریش کرد پس حواست باشه با نگاهت چیو تو قلبت ذخیره می کنی

فیلم های خراب تصویرش دیرتر از عکس پاک میشه و تاثیرشم بیشتر از عکسه (هر دو تا مخربن)

3…الف).امام علی علیه السلام: العین جاسوس القلب نگاه جاسوس قلبه یعنی دل می خواد به چشم میگه تو برو فضولی کن

ب).امام علی علیه السلام : العین برید القلب یعنی چشم پیام رسان قلب است، با چشمت می بینیش بعد می ره تو قلبت

ج).امام صادق علیه السلام: النظر برید الزنا یعنی نگاه پیامک زناست ، هی نگاه می کنی چشم پیامک می زنه: داری به زنا نزدیک میشی…فاصله چند متر

 1 نظر

گفتن عقد موقت؟؟؟؟

30 اسفند 1391 توسط 313

پرسش:
 سلام من دختري هستم 28 ساله كه پدر و جد پدريم فوت شده من بدون اطلاع خانواده چندبار به عقد موقت آقايي درآمدم هركدام يكي دوساعت. البته هنوز دختر هستم و دخول صورت نگرفته الان مي خواهم ازدواج دائم كنم بايد اين موضوع را به خواستگار بگم؟ ممكنه آينده ام خراب بشه و خانواده ام در جريان نيستند؟اگر بايد بگم تحت چه عنواني بگم حاج آقا؟رابطه من و اون آقا اول به نيت ازدواج بود ولي بعد اون آقا پشيمان شد و این رابطه ما دو سال طول كشيد.


پاسخ:
جواب شما را در قالب چند نکته بیان می کنیم ان شالله دقت بفرمایید تا مسئله حل شود:
1.دوشیزه ی جوانی مثل شما فرصتهای زیادی برای ازدواج دائم داشته و دارد، بنابراین ازدواج موقت برای شما تصمیم مناسبی نبوده ، و در آینده نیز باید از آن بپرهیزید.

صفحات: 1· 2

 نظر دهید »

خدا از نگاه ملاصدرا

28 اسفند 1391 توسط 313

خداوند بی نهایت است و لا مکان و بی زمان
اما بقدر فهم تو کوچک میشود
و بقدر نیاز تو فرود می آید

و بقدر آرزوی تو گسترده میشود

و بقدر ایمان تو کارگشا میشود
و به قدر نخ پیر زنان دوزنده باریک میشود
و به قدر دل امیدواران گرم میشود

یتیمان را پدر می شود و مادر
بی برادران را برادر می شود
بی همسرماندگان را همسر میشود
عقیمان را فرزند میشود
ناامیدان را امید می شود
گمگشتگان را راه میشود
در تاریکی ماندگان را نور میشود
رزمندگان را شمشیر می شود
پیران را عصا می شود
و محتاجان به عشق را عشق می شود

خداوند همه چیز می شود همه کس را
به شرط اعتقاد
به شرط پاکی دل
به شرط طهارت روح
به شرط پرهیز از معامله با ابلیس
بشویید قلب هایتان را از هر احساس ناروا
و مغز هایتان را از هر اندیشه خلاف
و زبان هایتان را از هر گفتار ِناپاک
و دست هایتان را از هر آلودگی در بازار

و بپرهیزید
از ناجوانمردیهــا
ناراستی ها
نامردمی ها!

چنین کنید تا ببینید که خداوند
چگونه بر سر سفره ی شما
با کاسه یی خوراک و تکه ای نان می نشیند
و بر بند تاب، با کودکانتان تاب میخورد
و در دکان شما کفه های ترازویتان را میزان میکند
و در کوچه های خلوت شب با شما آواز میخواند

مگر از زندگی چه میخواهید
که در خدایی خدا یافت نمیشود؟
که به شیطان پناه میبرید؟
که در عشق یافت نمیشود
که به نفرت پناه میبرید؟
که در حقیقت یافت نمیشود
که به دروغ پناه میبرید؟
که در سلامت یافت نمیشود
که به خلاف پناه میبرید؟
و مگر حکمت زیستن را از یاد برده اید
که انسانیت را پاس نمی دارید؟!

 نظر دهید »

تغییر نگرش

22 اسفند 1391 توسط 313

می گویند در کشور ژاپن مرد میلیونری زندگی میکرد که از درد چشم خواب بچشم نداشت و برای مداوای چشم دردش انواع قرصها و آمپول ها را به خود تزریق کرده بود اما نتیجه چندانی نگرفته بود . وی پس از مشاوره فراوان با پزشکان و متخصصان زیاد درمان درد خود را مراجعه به یک راهب مقدس و شناخته شده میبیند…

وی به راهب مراجعه میکند و راهب نیز پس از معاینه وی به او پیشنهاد کرد…

که مدتی به هیچ رنگی بجز رنگ سبز نگاه نکند. وی پس از بازگشت از نزد راهب به تمام مستخدمین خود دستور میدهد با خرید بشکه های رنگ سبز تمام خانه را با سبز رنگ آمیزی کنند.همین طور تمام اسباب واثاثیه خانه را با همین رنگ عوض میکند . پس از مدتی رنگ ماشین, ست لباس اعضای خانواده و مستخدمین وهر آنچه به چشم می آید را به رنگ سبز و ترکیبات آن تغییر میدهد و البته چشم دردش هم تسکین میابد.

بعد از مدتی مرد میلیونر برای تشکر از راهب , وی را به منزلش دعوت می نماید راهب نیز که با لباس نارنجی رنگ به منزل او وارد میشود متوجه میشود که باید لباسش را عوض کرده و خرقه ای به رنگ سبز تن کند. او نیز چنین کرده و وقتی به محضر بیمارش میرسد از او میپرسد آیا چشم دردش تسکین یافته ؟ مرد ثروتمند نیز تشکر کرده و میگوید:بله , اما این گرانترین مداوایی بود که تا کنون داشته.

مرد راهب باتعجب به بیمارش می گوید بالعکس این ارزانترین نسخه ای بوده که تا کنون تجویز کرده ام برای مداوای چشم دردتان تنها کافی بود عینکی با شیشه سبزخریداری کنید وهیچ نیازی به این همه مخارج نبود . برای این کار نمی توانی تمام دنیا را تغییر دهی بلکه با تغییر چشم اندازت (نگرش)میتوانی دنیا را به کام خود درآوری.

تغییر دنیا کار احمقانه ای است اما تغییر چشم اندازمان (نگرش)ارزان ترین و موثرترین روش میباشد.

 

 1 نظر

گذشته را فراموش کنید

18 اسفند 1391 توسط 313

 

پیری برای جمعی سخن میراند,لطیفه ای برای حضار تعریف کرد.

بعد از لحظه ای او دوباره همان لطیفه را گفت و تعداد کمتری از حضار خندیدند…

او مجدد لطیفه را تکرار کرد تا این که دیگر کسی در جمعیت به آن لطیفه نخندید.

او لبخند زدو گفت:وقتی که نمی توانید بارها وبارها به لطیفه ای یکسان بخندید,

پس چرا بارها وبارها به گریه و افسوس خوردن درمورد مسئله ای مشابه ادامه میدهید؟

گذشته را فراموش کنید و به جلو نگاه کنید

 نظر دهید »

سن ازدواج

15 اسفند 1391 توسط 313

درمورد سن ازدواج باید بگوییم که اولا:
ازدواج دو صلاحیت می خواهد یکی صلاحیت ذاتی که با بلوغ جنسی به دست میاید و دیگر صلاحیت مهارتی که می شود در دوران عقد به وسیله اموزش خانواده ها به دست اوردودر اسلام سن خاصی مطرح نشده است که مثلا دختر در فلان سن یا پسر…
اما ازدواج درسنیین پایین فوایدی داره که به راحتی نمی شه از کنار تک تکشان گذشت:
فواید ازدواج در سنین کم
احساس نیاز دختر و پسر به به دوستی با جنس مخالف برطرف می شود و از خطر انحرافات اخلاقی مصون می شوند،
ثانیا: خونواده ها زود به فكر اموزش دادن انها در زمینه مهارتهای زندگی می افتند.

 ثالثا: خود انها هم احساس نیاز در این زمینه می كنند و از راه مطالعه و پرسش از دیگران سعی می كنند كه مهارتهای لازمه را در مورد اداره زندگی به دست بیاورند
رابعا: خونواده ها برای فراهم كردن امكانات مالی كه در اینده لازمه، برنامه ریزی و اقدام می كنند و از خرجهای غیر ضروری پرهیز می كنند،
خامسا: خود نوجوان در كنار تحصیل سعی می كند مهارتی را یاد بگیرد كه هرچه زودتر بتواند وارد زندگی شود
سادسا: دختران با همفکری همسر در در زمینه تحصیلات دانشگاهی و شغل تصمیم می گیرند و در نتیجه مشکل تحصیل و اشتغال دختران در رشته های منافی با خانواده نیز حل می شود

 نظر دهید »

شاد باش

12 اسفند 1391 توسط 313

 

هر روز صبح وقتی چشمانم را باز می‌کنم به خودم می‌گویم:
قدرت آن را دارم که روزم را شاد یا غمگین سازم،
حق انتخاب با من است…

به یاد داشته باش،
امروز از دیروز مسن‌تر شدی و از فردا جوان‌تری…

اگر تنها یک لحظه برای رسیدن به رویاهایت باشد،
آن لحظه
امروز است…
دیروز گذشت،
فردا هنوز نیامده است.

فقط همین امروز را داری،.

پس شاد باش…!

 2 نظر

درمان افسردگی با بوییدن گل!

12 اسفند 1391 توسط 313
یکی از ویژگی های گل سرخ خاصیت ضد افسردگی و نشاط آور آن است که بسیار مورد توجه درمانگران در مکاتب مختلف درمانی قرار گرفته است.

 در شیوه درمانی عطر درمانگر با تجویز اسانس یا روغن این گیاه به بیمار به او کمک می کند تا به مرور بر افسردگی غلبه کند و این بیماری را پیش سر بگذارد.


بررسی ها نشان میدهند در این شیوه درمانی بیمار با بوییدن اسانس گل سرخ در مدت زمان مشخصی در طول روز و در طول یک دوره درمانی که مشخص برای او در نظر می‌گیرد به درمان می‌پردازد.

گاهی ممکن است این درمان اصلی به بیمار توصیه شود و گاهی نیز به عنوان درمان کمکی در این حالت بیمار با گرم کردن شیره روغن گل سرخ کمک می کند تا رایحه آن در هوای محل کار یا منزل متصاعد شود و از این هوا استنشاق کند.

عطردرمانی یا “آروماتراپی” یکی از شیوه های درمانی طب مکمل و جایگزین در جهان است از سوی بسیاری از مکاتب درمان های طبیعی به عنوان درمان اصلی برای درمان و تسکین بسیاری از بیماری های جسمی و روحی مورد استفاده قرار میگیرد.

در جهان بیش از 150 نوع روغن یا عصاره گیاهان دارویی وجود دارد که یکی از شفابخش ترین آنها عصاره گل سرخ است درمانگران از رایحه و خواص درمانی این عصاره برای درمان عفونت ها و کوفتگی ها و اختلالات روحی و بی نشاطی بهره می‌برند.
 نظر دهید »

تلنگر

05 اسفند 1391 توسط 313

 نظر دهید »

دنیا؟؟؟؟

05 اسفند 1391 توسط 313

قال امیرالمومنین:

«الدنیا دار منی لهاالفناء»

دنیاخانه ی آرزوهاییست که زود نابود میشود.

شخص فقیری پس از سال ها تلاش توانست کوزه ای پر از عسل را برای خودش جمع آوری کند. روزی در خانه نشسته بود غرق خیال خویش با خود میگفت:

 

بگذار این عسل هارو بفروشم….زمینی میگیرم وکشاورزی میکنم.آنقدر محصول جمع میکنم ومیفروشم تا ی روز بلآخره بتونم از بازرگانان بزرگ شهر شوم.بعد میرم خاستگاری دختر حاکم.بعد از چند سال بچه دار میشم.بچه ها که بزرگ شدن میفرستمشون شهر تحصیل کنند.تربیتشون هم خودم دست میگیرم.هیچ وقت نمیذارم به مادرشون بی احترامی کنن.وای به حالشون اگر به من یا مادرشون اهانت کنند.

 

فقیر عصایش را برداشت ودر هوا چرخاندو ادامه داد:

 

اگر بی حرمتی کردند باهمین عصا جوری میزنمشون که دیگه هیچ وقت ازاین کارها نکنن.

 

فقیر عصارا در هوا میچرخاندو با خود فکر میکرد که ناگهان لبه ی عصا محکم به کوزه ی پر از عسل برخورد کرد وکوزه شکست وعسل ها…!!!!!!!!!!!!

 

 نظر دهید »

تغییر نگرش

05 اسفند 1391 توسط 313

 

می گویند در کشور ژاپن مرد میلیونری زندگی میکرد که از درد چشم خواب بچشم نداشت و برای مداوای چشم دردش انواع قرصها و آمپول ها را به خود تزریق کرده بود اما نتیجه چندانی نگرفته بود . وی پس از مشاوره فراوان با پزشکان و متخصصان زیاد درمان درد خود را مراجعه به یک راهب مقدس و شناخته شده میبیند…

وی به راهب مراجعه میکند و راهب نیز پس از معاینه وی به او پیشنهاد کرد…

که مدتی به هیچ رنگی بجز رنگ سبز نگاه نکند. وی پس از بازگشت از نزد راهب به تمام مستخدمین خود دستور میدهد با خرید بشکه های رنگ سبز تمام خانه را با سبز رنگ آمیزی کنند.همین طور تمام اسباب واثاثیه خانه را با همین رنگ عوض میکند . پس از مدتی رنگ ماشین, ست لباس اعضای خانواده و مستخدمین وهر آنچه به چشم می آید را به رنگ سبز و ترکیبات آن تغییر میدهد و البته چشم دردش هم تسکین میابد.

بعد از مدتی مرد میلیونر برای تشکر از راهب , وی را به منزلش دعوت می نماید راهب نیز که با لباس نارنجی رنگ به منزل او وارد میشود متوجه میشود که باید لباسش را عوض کرده و خرقه ای به رنگ سبز تن کند. او نیز چنین کرده و وقتی به محضر بیمارش میرسد از او میپرسد آیا چشم دردش تسکین یافته ؟ مرد ثروتمند نیز تشکر کرده و میگوید:بله , اما این گرانترین مداوایی بود که تا کنون داشته.

مرد راهب باتعجب به بیمارش می گوید بالعکس این ارزانترین نسخه ای بوده که تا کنون تجویز کرده ام برای مداوای چشم دردتان تنها کافی بود عینکی با شیشه سبزخریداری کنید وهیچ نیازی به این همه مخارج نبود . برای این کار نمی توانی تمام دنیا را تغییر دهی بلکه با تغییر چشم اندازت (نگرش)میتوانی دنیا را به کام خود درآوری.

تغییر دنیا کار احمقانه ای است اما تغییر چشم اندازمان (نگرش)ارزان ترین و موثرترین روش میباشد.

 نظر دهید »

کلیدهای شادی

08 بهمن 1391 توسط 313

  *زمانی که دری از شادی به روی شما بسته می شود،در دیگری باز خواهد شد.اما ما آنقدر به در بسته نگاه می کنیم، که در بازشده را نمی بینیم.

*شادترین مردم از هر چیز بهترین را ندارند،اما از چیزهایی که با آن روبرو می شوند، بیشترین را انتخاب می کنند.

*به دنبال کسی بگردید که لبخندیبر روی لب های ما بنشاند،زیرا با یک لبخند،زندگی برایمان زیباتر می شود.

*  بهترین دوست کسی است  که با وی بر روی نیمکتی بنشینیم،بدون اینکه حرفی بزنیم در حالی که حس کنیم ، بهترین مکالمه تمام عمر خود را داشته ایم.

* تا زمانی که چیزی را از دست نداده ایم ، به ارزش آن واقف نیشتیم.

* عشق ورزیدن اطمینانی برای در یافت نیست. بهتر است عشق در عوض عشق را انظار نداشته باشیم.

*با مقایسه کردن خود با دیگران ، ارزش هایتان را دست کم نگیرید؛زیرا همه باهم تفاوت داریم.

*  تنها شما هستید که می دانید چه چیزی برای شما بهترین است.

*  از رؤیاهای خود فرار نکنید،بدون رؤیا بودن یعنی امید نداشتن وامید نداشتن ، یعنی بی هدف بودن.

*   تا زمانی که چیزی برای بخشیدن دارید،صحنه را خالی نکنید.هیچ چیز پایان نمی پذیرد،مگر این که خود تلاش نکنید.

*در جاده زندگی،به سرعت حرکت نکنید،تا از زیبایی های اطراف لذت ببرید.زندگی مسابقه نیست،بلکه سفری است که باید پله پله پیموده شود.

*از مواجه شدن با خطرات نهراسید.این تنها شانسی است که می توانید شجاعت را بیاموزید.

* بهترین راه برای دریافت عشق،بخشیدن آن است ومخفی کردن عشق سریع ترین راه از دست دادن آن است.

 

منبع : راهنمای خانواده ، امیر ملک محمودی ، ص 310 - 311

 نظر دهید »

گفتگوی درونی

04 بهمن 1391 توسط 313

با خودت حرفای خوب بزن

همهما روزانه بارها و بارها شاهد گفت‌و‌گوهایی هستیم كه در ذهنمان صورت می‌گیرد ومخاطب آن خودمان هستیم. آیا تا به‌حال به این مكالمات درونی توجه كرده‌اید؟ می‌دانیدچرا این گفت‌و‌گوهای

ذهنی وجود دارد؟ آیا این گفت‌و‌گوها، بر زندگی‌مان تأثیرگذار است؟ برای پاسخ بهاین سؤالات جالب و اطلاعات بیشتر در مورد گفت‌و‌گوهای ذهنی، می‌توانید این نوشتاررا مطالعه كنید.

گفت‌وگوی ذهنی می‌تواند مكالمه‌ای درونی باشد كه هر روز صبح كه از خواب بلند می‌شویمدر ذهنمان تكرار می‌شود. این گفت‌وگوی ذهنی صدایی است كه تشویق یا تنبیه‌مان می‌كندو برگرفته از اطلاعاتی است كه در ضمیر ناخودآگاه و نیمه‌خود‌آگاه ما وجود دارد. بهزبانی دیگر، گفت‌وگوی ذهنی، صحبت‌هایی است كه شما در طول روز با خودتان دارید. اینمكالمه‌های درونی می‌تواند حالتی مثبت یا منفی داشته باشد. مثلاً شما با خود می‌گویید: «من می‌توانم یا نمی‌توانم فلان كار را انجام دهم».

به‌عنوان یك قانون كلی، هر نوع مكالمه درونی كه رفتار شما را محدود كرده و منزلتشما را پایین آورد، گفت‌وگوی ذهنی منفی به حساب می‌آید، درحالی كه مكالمه درونیمثبت باعث می‌شود احساس خوبی داشته و سرشار از انگیزه شوید. خیلی اوقات افراد ازمثبت یا منفی بودن محتوای آنها اطلاع ندارند و تنها احساس ناشی از ان را به همراهدارند.

 

مكالمه درونی معمولاً از عبارات و صحبت‌هایی كه طی دوران كودكی از زبان كسانی كهاز دیدگاه كودكانه، افرادی مقتدر به شمار می‌آیند- به‌طور مثال از پدر و مادرتان- شنیده‌اید، نشأت گیرد.

«من آدم احمقی هستم»، این جمله یا جمله‌ای مشابه با همین تأثیر، یكی ازمعمول‌ترین عباراتی است كه در گفت‌وگوی ذهنی به كار می‌رود.
هر نوع مكالمه درونی كه رفتار شما را محدود كرده ومنزلت شما را پایین آورد،گفت‌وگوی ذهنی منفی به حساب می‌آید، درحالی كه مكالمه درونی مثبت باعث می‌شود احساسخوبی داشته و سرشار از انگیزه شوید.

قدرت گفت‌وگوی ذهنی

با اینكه بسیاری از افراد - به‌دلیل ناآگاهی از چگونگی تأثیر‌گذاری مكالمه درونیبر امور شخصی و حرفه‌ای‌شان- نمی‌توانند قدرت گفت‌و‌گوی ذهنی را برآورد كنند امااگر شخصی بتواند از نوع مكالمه‌های ذهنی خود آگاهی یابد و بفهمد بر چه اساسی شكلگرفته است، و چه احساسی را به دنبال دارد اقدام بسیار مهمی انجام داده است. و میتواند بسیاری از حالات منفی خود را درمان کرده و از بین ببرد.

وی از این طریق می‌تواند رفتارهای خود را تحلیل كرده و اگر گفت‌وگوی ذهنی‌اشمنفی و مانعی برای موفقیتش است، آن را با مكالمه درونی مثبت جایگزین كند.

به‌طور متوسط افراد در هر روز 60هزار تا 80هزار فكر از ذهنشان می‌گذرد. شماربسیاری از این افكار می‌تواند منفی باشد چرا كه خیلی از افراد از تأثیر مكالمهدرونی مثبت در دستیابی به اهداف شخصی و حرفه‌ای ناآگاهند.

اگر هر فرد به پس زمینه اصلی مكالمات ذهنی خود كه به‌طور پیوسته در ذهنش تكرارمی‌شود توجه كند، به تأثیر مسلم و آنی این مكالمات نه تنها بر افكار بلكه بر عملكردو رفتار خود نیز پی‌خواهد برد.
گفتگوی درونی

ضمیر ناخودآگاهتان با شما سخن می‌گوید

اگر تشخیص دهید كه بیشتر از مكالمه درونی مثبت استفاده می‌كنید یا منفی، بهنشانه‌ای خوب جهت پی بردن به نوع رویكردی كه در كودكی شاهد آن بوده‌اید، دستیافته‌اید. شما با این اطلاعات، می‌توانید اعتقادات محدودكننده‌ای را كه زائیدهضمیر ناخودآگاه شماست و به‌صورت مكالمه درونی نمود می‌یابد، شناسایی كنید.

گفت‌وگوی ذهنی مثبت بی‌نهایت سودمند است و بر روش‌های برنامه‌ریزی در آینده فردمؤثر خواهد بود. مكالمه درونی مثبت همچنین می‌تواند شما را به سوی رویكرد «هر كاریو هر چیزی امكان‌پذیر است» سوق دهد.

تكنیك‌های گفت‌وگوی ذهنی مثبت

برای دستیابی به اهداف بزرگ و نتایج مثبت باید ذهن مثبتی داشته باشید و از قدرتجادویی كلمات برای كسب انرژی در جهت انجام كارها استفاده كنید. سعی كنید از تكنیك‌هایزیر برای افزایش گفت‌و‌گوهای ذهنی مثبت درون خود استفاده كنید.

دائما افكار و اعمال خود را بازبینی كرده و بهبود ببخشید.

- سعی كنید اعتماد به نفس، عزت نفس و انگیزه را درون خود تقویت كرده و افزایشدهید.

- به رویكردهای مثبت روی‌آورید.

- افكار مثبت، امیدواری و مثبت‌گرایی خود را افزایش دهید.

- به سوی كسب صلاحیت‌های فردی و حرفه‌ای بیشتر و قابل تأمل‌تر گام بردارید.

- بر عقاید محدود كننده، موانع و چالش‌های شخصی و حرفه‌ای غلبه كنید.

- استرس و فشار عصبی خود را تسكین دهید

صفحات: 1· 2

 نظر دهید »

نظم در زندگی علما

02 بهمن 1391 توسط 313

براى يادآورى لزوم پابندى و رعايت برنامه ، به نمونه اى از نظم و برنامه در زندگى امام خمينى و برخى از علماى ديگرمى نگريم :

امام خمينى در مطالعات شان ، آن قدر منظم بودند كه هيچ چيز باعث تعطيل شدن مطالعه شان نمى شد. آن روزى كه خبر شهادت حاج آقا مصطفى را به ايشان داديم و ما اجازه گرفتيم كه براى كارهاى دفن به كربلا برويم ، آن روز ما فكر مى كرديم كه امام ، نماز نمى روند، ولى ديديم كه سر وقت به نماز رفتند و مطالعاتشان را ترك نكردند و قرآنى كه هر روز مى خواندند ، طبق روزهاى قبل قرائت كردند و به گفته احمد آقا، كتابى كه جزء دوره مطالعاتى ايشان بوده ، عصر آن روز ديدم كه هفتاد صفحه آن خوانده شده است . روز وفات و دفن مرحوم حاج آقا مصطفى ، ايشان ، دست از مطالعه نكشيده و برنامه روزانه خود را به هم نزده بود.(1)

محدث نورى

محدث نورى ، براى لحظه لحظه حياتش ، برنامه داشت و با نظمى خاص تا جان در بدن داشت ، اين برنامه بالنده را بر هم نزد. شاگردانش نقل كرده اند كه براى هر ساعت از روز، كارى ويژه در نظر گرفته بود كه از آن تخلف نمى كرد. برنامه ايشان ، چنين بود:

1. از ظهر تا غروب مى نوشت و قلم مى زد و بعد از نماز ظهر و عصر كه در اول وقت اقامه مى كرد تا نزديكى غروب ، مى نوشت .

2. پس از شام و عشاء، تا پاسى از شب گذشته ، مطالعه و تحقيق مى كرد تا خواب بر چشمانش چيره مى شد.

3. كم مى خوابيد و هميشه با وضو مى خوابيد.

4 . دو ساعتى به صبح مانده ، بيدار مى شد و يك ساعت پيش از فجر، در خرم مطهر پشت باب قبله ، مشغول راز و نياز با خالق بى انباز بود، تا اين كه خادم حرم مى آمد و در حرم را باز مى كرد، و ايشان ، نخستين كسى بود كه به حرم راه مى يافت و پيش از همه ، به خاك بوسى مولايش على (ع ) مى شتافت .

5 . پس از نماز شب و اقامه فريضه صبح - كه با جمعى از خواص و اوتاد اقامه مى كرد- به خانه باز مى گشت و به سوى كتاب هايى مى رفت كه در كتاب خانه بى نظيرش گرد آورده بود.

6. تا وقت نماز ظهر، در كتابخانه ، با دستيارانش مشغول تحقيق و تصحيح و مقابله و استنساخ بود و به هيچ وجه از آن جا خارج نمى شد، مگر براى ضرورت .

7. پس از نماز ظهر و عصر، ناهار مى خورد. غذايش از نظر كمى و كيفى ، ناچيز بود. پس از ناهار، دوباره به كارهاى منظم خويش مى پرداخت

صفحات: 1· 2

 نظر دهید »

نرم‏خويى زمينه دوستى

02 بهمن 1391 توسط 313

نرم‏خويى زمينه دوستى

«من لان عوده كثفت أغصانه. »-حکمت/214

 

ترجمه: «كسى كه درخت وجودش، چوب نرم باشد، شاخه‏هاى انبوه و فراوان، از آن سر مى‏زند».

 

شرح:

 

امام عليه‏السلام، در اين كلام نغز و پرمعنى، انسان را به درخت تشبيه فرموده است، و دوستان انسان را، مانند شاخه‏هاى درخت دانسته است. در ميان درختان، آن درختى كه جنس چوبش، نرم‏تر باشد، شاخه‏هاى بيشترى از آن سر ميزند.

و درختى كه پرشاخه‏تر است، اولا سايه گسترده‏ترى دارد كه عده بيشترى ميتوانند در آن بياسايند، ثانيا ميوه‏هاى بيشترى ميدهد كه باز، ديگران، فايده بيشترى از آن مى‏برند.

در نتيجه، چنين درختى، از توجه و مراقبت بيشترى هم برخوردار خواهد شد، و بيشتر به آن رسيدگى خواهند كرد. انسان نيز، اگر درخت و جودش نرم باشد، يعنى اگر نرمخوى و خوش‏اخلاق و مهربان و گشاده رو باشد، شاخه‏هاى بيشترى خواهد داشت، يعنى دوستان بيشترى گرد او جمع خواهند شد.

در نتيجه هم دوستانش از او محبت خواهند ديد و هم خود او از توجه و محبت عده بيشترى برخوردار خواهد شد. 

 

پندهاى كوتاه از نهج‏البلاغه، هئيت تحريريه بنياد نهج‏البلاغه

 

 نظر دهید »

سه پند

01 بهمن 1391 توسط 313

روزی لقمان به پسرش گفت امروز به تو سه پند می‌دهم که کامروا شوی.
اول اینکه سعی کن در زندگی بهترین غذای جهان را بخوری!
دوم اینکه در بهترین بستر و رختخواب جهان بخوابی!
و سوم اینکه در بهترین کاخ‌ها و خانه‌های جهان زندگی کنی!
پسر لقمان گفت‌:
ای پدر ما یک خانواده بسیار فقیر هستیم چطور من می‌توانم این کارها را انجام دهم؟
لقمان جواب داد:
اگر کمی دیرتر و کمتر غذا بخوری هر غذایی که میخوری طعم بهترین غذای جهان را می‌دهد.
اگر بیشتر کار کنی و کمی دیرتر بخوابی در هر جا که خوابیده‌ای احساس می‌کنی بهترین خوابگاه جهان است .
و اگر با مردم دوستی کنی، در قلب آنها جای می‌گیری و آنوقت بهترین خانه‌های جهان مال توست.

 1 نظر

ادیسون و آتش سوزی

18 دی 1391 توسط 313

ادیسون در سنین پیری پس از کشف لامپ، یکی از ثروتمندان آمریکا به شمار می رفت

و درآمد سرشارش را تمام و کمال در آزمایشگاه مجهزش که ساختمان بزرگی بود هزینه می کرد…

این آزمایشگاه، بزرگترین عشق پیرمرد بود . هر روز اختراعی جدید در آن

 

شکل می گرفت تا آماده بهینه سازی و ورود به بازار شود.

 

در همین روزها بود که نیمه های شب از اداره آتش نشانی به پسر ادیسون

 

اطلاع دادند، آزمایشگاه پدرش در آتش می سوزد و حقیقتا

 

کاری از دست کسی بر نمی آید و تمام تلاش ماموران فقط برا ی جلوگیری از

 

گسترش آتش به سایر ساختمانها است!

 

آنها تقاضا داشتند که موضوع به نحو قابل قبولی به اطلاع پیرمرد رسانده شود…

 

پسر با خود اندیشید که احتمالا پیرمرد با شنیدن این خبر سکته می کند و

 

لذا از بیدار کردن او منصرف شد و خودش را به محل حادثه رساند و با کمال

 

تعجب دید که پیرمرد در مقابل ساختمان آزمایشگاه روی یک صندلی نشسته است

 

و سوختن حاصل تمام عمرش را نظاره می کند!!!

 

پسر تصمیم گرفت جلو نرود و پدر را آزار ندهد. او می اندیشید که پدر در بدترین شرایط عمرش بسر می برد.

 

ناگهان پدر سرش را برگرداند و پسر را دید و با صدای بلند و سر شار از

 

شادی گفت: پسر تو اینجایی؟

 

می بینی چقدر زیباست؟!! رنگ آمیزی شعله ها را می بینی؟!! حیرت آور است!!!

 

من فکر می کنم که آن شعله های بنفش به علت سوختن گوگرد در کنار فسفر به وجود آمده است !

صفحات: 1· 2

 نظر دهید »

زندگی شاد

17 دی 1391 توسط 313

 1 نظر

میخ های جادویی

17 دی 1391 توسط 313

پسر بچه ای تند خو در روستایی زندگی میکرد. روزی پدرش جعبه ای میخ به او داد و گفت هربار که عصبانی میشود و کنترلش را از دست میدهد باید یک میخ در حصار بکوبد. روز نخست پسر 37 میخ در حصار کوبید.

اما به تدریج تعداد میخ ها در طول روز کم شدند. او دریافت که کنترل کردن عصبانیتش آسان تر از کوبیدن آن میخها در حصار است. در نهایت روزی فرا رسید که آن پسر اصلا عصبانی نشد. او با افتخار این موضوع را به اطلاع پدرش رساند و پدر به او گفت باید هر روزی که توانست جلوی خشم خود را بگیرد یکی از میخهای کوبیده شده در حصار را بیرون بکشد. روزها سپری شدند تا اینکه پسر همه میخها را از حصار بیرون آورد. پدر دست او را گرفت و به طرف حصار برد.

“کارت را خوب انجام دادی پسرم. اما به سوراخهای حصار نگاه کن. حصار هیچوقت مثل روز اولش نخواهد شد. وقتی موقع عصبانیت چیزی میگویی، حرفهایت مثل این، شکافهایی برجای میگذارند. مهم نیست چند بار عذر خواهی کنی، چون اثر زخم همیشه باقی می ماند.”

پس … مراقب حرفامون باشیم! چون می تونن بسیار آزار دهنده باشن و اثراتشون برای سالها باقی بمونه.

 نظر دهید »

چند لحظه درنگ

17 دی 1391 توسط 313

مَن أَحَبَّكَ نَهاكَ و مَن أَبغَضَكَ أَغراكَ

 

كسیكه تو را دوست دارد، از تو انتقاد می

 

كند و كسی كه با تو دشمنی دارد، از تو

 

تعریف و تمجید می كند.

بحار الانوار، ج 78، ص128

 

 نظر دهید »

بهلول دانا واستاد

16 دی 1391 توسط 313

روزی بهلول داشت از کوچه ای می گذشت شنید که استادی به شاگردهایش می گوید: من در سه مورد با امام صادق(ع) مخالفم.

یک اینکه می گوید خدا دیده نمی شود . پس اگر دیده نمی شود وجود هم ندارد.

دوم می گوید : خدا شیطان را در آتش جهنم می سوزاند در حالی که شیطان خود از

جنس آتش است و آتش تاثیری در او ندارد…

سوم هم می گوید : انسان کارهایش را از روی اختیار انجام می دهد در حالی که

چنین نیست و از روی اجبار انجام می دهد.

بهلول که شنید فورا کلوخی دست گرفت و به طرف او پرتاب کرد. اتفاقا کلوخ به وسط پیشانی استاد خورد. استاد و شاگردان در پی او افتادند و او را به نزد خلیفه آوردند.

خلیفه گفت : ماجرا چیست؟ استاد گفت : داشتم به دانش آموزان درس می دادم که بهلول با کلوخ به سرم زد. و الان درد می کند.

بهلول پرسید : آیا تو درد را می بینی؟

گفت : نه

بهلول گفت : پس دردی وجود ندارد. ثانیا مگر تو از جنس خاک نیستی و این کلوخ هم از جنس خاک پس در تو تاثیری ندارد.

ثالثا : مگر نمی گویی انسانها از خود اختیار ندارند ؟ پس من مجبور بودم و سزاوار مجازات نیستم.

استاد اینها را شنید و خجل شد و از جای برخاست و رفت!!!ا

 1 نظر

روانشناسی اسلامی

16 دی 1391 توسط 313

اضطرابها را در هم شكنيم ؟
اولين تحول ، تحصيل اطمينان و آرامش روان و قلب است .
آرامش قلب و نجات از اضطراب و تزلزل ، در ايمان و اعتقاد به مبدا آفريدگار است .
((الا بذكر الله تطمئن القلوب ))دلها با ياد خدا آرامش مى يابد.
بشر در مواقع خطير و آنجايى كه نگرانى و اضطراب روح ، به اوج اعلاى خود مى رسد، و هيجانهاى درونى طوفانى بر پا مى كنند و دانش روان شناس ‍ از آرام كردن آن عاجز مى شود قدرت نيرومند ايمان به آن ناراحتى خاتمه مى دهد و روح خود باخته و طوفانى را مطمئن و آرام مى كند ايمان است كه به انسان نيروى اراده مى دهد، ترديد و دو دلى را بر طرف مى كند و راه و مسير پايدارى به انسانها نشان مى دهد خلاصه زندگى با هدف و مقصدى را مى آموزد.
جان بى كايزل مى گويد:
«بى ايمانى بخصوص از اين لحاظ رنج آور است كه دنيا و هر چه را كه در اوس در نظر ما لغو و بيهوده و ناپاديار جلوه مى دهد، در صورتيكه صاحب ايمان در زندگى و آفرينش منظور و مقصودى مى بيند. فقدان كامل آن در حكم سقوط بشر است»

شخص با ايمان اگر روزى گرفتار درد و رنج شد، چون اضطراب درونى ندارد، همان اطمينان قلبى در بهبود او كمك مى نمايد.
«دكتر كارل يونك در زوريخ مطب دارد و يكى از روان كاون نامى جهان بشمار مى رود روزى ضمن صحبت مى گفت :
بين هزاران كسانى كه پيش من آمده و از من كمك مى خواهند آنهائى كه به اصولى پايبند مى باشند يا بدين خود ايمان دارند، خيلى زود و سريع معالجه شده و شفا مى يابند».

 نظر دهید »

مدیریت زمان

04 دی 1391 توسط 313

 مقدمه

راه‌هاي مختلفي براي بيان درك ما از زمان وجود دارد. براي قرنها مردم از حركت ماه، ساعت آفتابي، اذان،‌ زنگ كليسا براي تنظيم برنامه‌ زماني روزانه خود استفاده كردند تا اينكه در قرن دوازدهم راهبان كاتوليك ساعت‌هايي را براي تنظيم فعاليت‌هاي خود ساختند.

در طول تاريخ تمدن‌ها به زمان و ابعاد آن توجه داشته‌اند و اين توجه در اين دوران نيز وجود دارد و عباراتي مانند «وقت طلاست» گوياي اين توجه است. جوامع امروزي جوامعي هستند كه در آنها تعداد ساعات كافي در طول روز وجود ندارد. فناوري‌هاي نو محيطي فراهم آورده‌اند كه تقريباً در مدت زمان كم مي‌توان به خيلي از اطلاعات دسترسي پيدا كرد و خيلي كارها را سريعتر و آسانتر انجام داد اما تمايل به سريعتر انجام دادن كارها و بيشتر كار انجام دادن روز ‌به ‌روز بيشتر مي‌شود.

اين رويكرد كه همواره با بشر همراه بوده ‌است اين احساس را براي او به وجود آورده ‌است كه از زمان عقب مي‌ماند و نمي‌تواند از آن به صورت مؤثر بهره گيرد. تاريخ به ما مي‌گويد كه مديريت ضعيف زمان يك مسئله قديمي است، مسئله‌اي است كه فناوري آن را به وجود نياورده ‌است و آن را نمي‌تواند حل كند. در شرايطي كه ابزار بيشتري براي مديريت زمان در اختيار داريم و فرايند‌هاي اداري، كمتر درپيچ و تاب تشريفات اداري و كاغذ بازي گم مي‌شوند، مديريت ضعيف زمان را كمتر مي‌توان مخفي كرد. مديريت زمان موضوعي است كه همه ما، چه در زندگي شخصي و چه در زندگي حرفه‌اي، نياز داريم با آن روبرو شويم تا در زندگي موفق شويم.

در ادامه در مورد وجوه مختلف مديريت زمان صحبت مي‌كنيم. ابتدا نگاهي به اصول عمومي مديريت زمان خواهيم داشت. توجه به اين اصول كمك مي‌كند كه درك بهتري از مفهوم مديريت زمان داشته باشيم و پيشنهادهايي ارائه مي‌كند كه مي‌توانيد آنها را در حوزه‌هاي مديريت زمان در زندگي خود به كار بريد. پس از ارائه رهنمودهاي عمومي، به حوزه‌هاي مديريت زمان به صورت دقيق‌تر خواهيم پرداخت. ابتدا راجع به مديريت زمان در زندگي شخصي مي‌پردازيم و سپس مديريت زمان را در حوزه كسب و كار مدنظر قرار مي‌دهيم.

 اصول عمومي مديريت زمان

مديريت زمان مجموعه‌اي از مهارتهاست كه شما را در استفاده مؤثر از زمان كمك مي‌كنند. رهنمودهاي عمومي وجود دارند كه مي‌توانند براي مديريت زمان در حوزه‌هاي متفاوت مانند خانه، مدرسه و كار استفاده شوند. در اين بخش، برخي از اين رهنمودها را شرح مي‌دهيم. ابتدا دلايل استفاده نكردن مردم از مديريت زمان و مزاياي حاصل از مديريت زمان را مورد بررسي قرار مي‌دهيم.

احتمالاً روشن‌ترين دليل عدم استفاده از مديريت زمان اين است كه مردم نمي‌دانند مديريت زمان چيست. دليل دوم سستي و تنبلي است؛ بعضي از مردم فاقد هدف و انگيزش لازم براي برنامه‌ريزي مؤثر هستند. گروه سومي كه از مديريت زمان استفاده نمي‌كنند آنهايي هستند كه دوست دارند تحت فشار و تنگي وقت (دقيقه نود) و شرايط بحران كار كنند.

ممكن است در شرايطي استفاده نكردن از مديريت زمان توجيه‌پذير باشد اما مزاياي استفاده موفق از مديريت زمان هر گونه دليل يا توجيه را رد مي كند. مديريت زمان كمك مي‌كند كه تعيين كنيد كدام يك از كارهايي كه انجام مي‌دهيد مهمترين هستند. اين عمل به شما اين امكان را مي‌دهد به برخي فعاليتها اولويت زيادي دهيد و برخي از فعاليت‌ها را حذف كنيد. هم‌چنين مديريت زمان به شما كمك مي‌كند كه از طريق حذف مزاحمت‌ها و فعاليت‌هاي غيرضروري، مدت زماني كه واقعاً كار مي‌كنيد را افزايش دهيد. يكي از وجوه رضايت بخش مديريت زمان كاهش استرس در زندگي است. كاهش سطح استرس موجب بهبود سلامت روحي و جسمي مي‌شود.

صفحات: 1· 2

 نظر دهید »

درباره وبلاگ

همه عمر بر ندارم سراز این خمار مستی؛ که هنوز من نبودم که تو در دلم نشستی؛ تو نه مثل آفتابی، که حضور و غیبت افتد؛ دگران روند و آیند و تو.... همچنان که هستی؛ دل دردمند ما را، که اسیر توست یارا؛ .به وصال مرهمی نه، چو به انتظار خستی اللهم عجل لولیک الفرج

موضوعات

  • همه
  • سین یعنی سلامتی
  • حرفهای خودمونی
  • اخلاق
  • سیاسی
  • علمی
  • اجتماعی
    • زندگی
      • آشپزخونه من
      • نکات خانه داری
  • روانشناسی
    • مشاوره
  • احکام
  • پژوهشی
  • خبر خبر
  • پاتوق کتاب
  • چفیه خاکی
  • جام ولا
  • 30نما
  • شبهه
  • تاریخ نگاری
    • مناسبت روز
  • تصویر روز
  • معرفی نرم افزار
  • معرفی نرم فزار
  • خاطره نویسی

امکانات وب

كد تقويم

قالب وبلاگ


حرم فلش - ساعت فلش برای وبلاگ و سایت

آمارگیر

آمارگیر

قالب وبلاگ

آهنگ وبلاگ

نماز حاجت
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس