اینفوگرافی/ باشکوه ترین صلح تاریخ
25 ربیع الاول سال روز صلح حضرت امام حسن مجتبی(ع) است؛ صلحی که عللی مانند جلوگیری از ایجاد اختلاف و تفرقه، آگاه سازی مردم بی بصیرت کوفه و … را شامل می شود.
ما مىخواهيم شما آقا باشيد نه نوكر!
روزهای منتهی به پیروزی انقلاب، حضرت امام خمینی(ره) که هنوز در پاریس به سر می برند با شخصیت ها و روزنامه نگاران نیز گفتوگو و مصاحبه می کند.
سخنرانى در جمع دانشجويان و ايرانيان مقيم خارج در 8 بهمن 1357 با موضوع آرزوى پيوستن به ملت- غفلت ارتش و دولت- اندرز و اتمام حجت خواندنی است.
متن این سخنان به شرح ذیل است:
اعوذ باللَّه من الشيطان الرجيم
بسم اللَّه الرحمن الرحيم
همراه با ملت
من هر چه مصيبت بر برادرهاى ايرانى وارد بشود يا تحمل زحمتها بكنند، اين به منزله يك بار گرانى است كه بر دوش من واقع مىشود و من از عهده جواب آن نمىتوانم برآيم. همين دو- سه روز، باز كشتارهايى در ايران واقع شده است كه موجب تأثر ماست. و اهالى ايران، از جاهاى مختلف ايران به تهران آمدند و تحمل زحمات كردند، در اين سرماى زمستان هجوم كردند طرف تهران. و اين هم موجب تأثر من است؛ و تمام آنها يك بارى است به دوش من كه سنگينى مىكند.
من از خداى تبارك و تعالى توفيق ملت ايران را و مردم ايران را خواستارم. من سلامت همه آنها را از خداوند تعالى خواستارم. من بنا داشتم كه بروم پيش رفقاى ايرانى و در صف آنها خدمت بكنم و ميل داشتم كه اگر آنها برايشان غمى وارد مىشود من هم شريك باشم؛ اگر خداى نخواسته خون آنها بريزد من هم با آنها شريك باشم؛ لكن دست خيانتكارها باز از آستين درآمد و به توهّم اينكه اگر ما برويم به ايران، براى آنها مثلًا بد مىشود يا براى اربابها، به نفع اربابها نيست، از رفتنها و رفتن من ممانعت كردند و راهها را بستند. و من ان شاء اللَّه در فرصت اول، همان برنامهاى را كه براى رفتن داشتم، دارم
انقلاب ايران، استمرار حركت پيامبران
در نقلى است كه پيغمبر اكرم- صلى اللَّه عليه و آله و سلم- ديدند كه عدهاى از اين كفار را دارند مىآورند، اسير كردند مىآورند و عبور مىدهند؛ فرمودند كه اينها را ما- قريب به اين معنا- مىخواهيم به بهشت ببريم، و اينها را با زنجير مىكشند طرف بهشت!
صفحات: 1· 2
شمه اى از اخلاق ، صفات و كرامات جعفر بن محمّد الصادق (عليه السلام)
ابن طلحه مى گويد: (1) وى از بزرگان و سادات اهل بيت است . صاحب علوم كثير، عبادت فراوان ، اوراد دائم زهد آشكار و تلاوت بسيار، معانى قرآن كريم را بدقت بررسى و از اقيانوس قرآن گوهرهاى ارزنده را استخراج مى كرد و نتايج شگفتى به دست مى آورد و اوقاتش را به انجام طاعات گوناگون تقسيم مى كرد به گونه اى كه از خود در آن باره حساب مى كشيد. ديدنش انسان را به ياد آخرت مى انداخت و شنيدن سخنش باعث پارسايى در دنيا مى شد. نتيجه پيروى از رهنمودهايش بهشت بود، نور جمالش گواهى مى داد كه او از سلاله نبوت است و پاكيزگى اعمالش روشن مى ساخت كه او از دودمان رسالت است . گروهى از بزرگان مذاهب و دانشمندان برجسته آنها مانند يحيى بن سعيد انصارى ، ابن جريح ، مالك بن انس ، ثورى ، ابن عيينه ، ابوحنيفه ، شعبه ، ايوب سجستانى و ديگران از او حديث نقل كرده اند و از دانشش بهره جسته اند.
و اين بهره مندى از او را براى خود منقبتى دانسته و باعث شرف و فضيلت خويش شمرده اند.
مى گويد: او چندين لقب دارد كه مشهورتر از همه صادق است و از جمله آنها صابر، فاضل و طاهر مى باشد.
امّا مناقب و صفات آن حضرت بيش از حد شمار است و عقل و فهم شخص آگاه و بصير درباره انواع مناقبش حيران است تا آن جا كه علوم سرشارى كه به خاطر تقواى زياد بر قلبش جارى بود، همه احكامى را كه علل آنها براى كسى قابل درك نيست و علومى را كه عقول از احاطه به حكم آنها قاصر است به او نسبت داده و از وى روايت
كرده اند.
گويند كتاب جفرى كه در مغرب به پسران عبدالمؤ من به ارث رسيده ، از جمله سخنان اوست . براستى كه اين خود منقبتى والا و در مقام فضايل ، مرتبه بلندى است .
صفحات: 1· 2
دیداری که آتش انقلاب اسلامی را در دل سید علی 14 ساله روشن کرد
امروز سالگرد شهادت شهید نواب صفوی است. اين مجاهد خستگيناپذير به همراه سه تن از همرزمانش به نامهاي خليل طهماسبي، مظفر علي ذوالقدر و سيدمحمد واحدي در بيدادگاه رژيم پهلوي محکوم و در صبحگاه 27 دي 1334 شمسي تيرباران شده و به خيل شهدا پيوستند.
اما خردادماه سال 1332 یعنی زمانی که 8 سال از مبارزات شهید نواب صفوی علیه رژیم پهلوی می گذشت، وی به همراه برخی از دوستان خود سفری به شهر مشهد مقدس داشته است.
در این سفر حضرت آیت الله خامنه ای برای اولین و آخرین بار نواب صفوی را از نزدیک می بیند و همین دیدار است که شعله های انگیزشی انقلاب را در دل ایشان روشن می کند.
زمانی که سید علی خامنه ای تنها 14 سال داشته است . ایشان در آن زمان پس از پایان دوران ابتدایی برای تحصیل علوم دینی در مدرسه سلیمان خان مشهد درس می خواندند.
بخش ذیل برگرفته از کتاب شرح اسم در شرح آشنایی رهبر معظم انقلاب با نواب صفوی است :
غیر از زیارت شاید یکی از دلایل سفر نواب به مشهد در خرداد 1332 دیدار با دوستان و طرفداران خود بوده باشد. این سفر هر چند در تحرکات مذهبی سیاسی نواب موضوع فوق العاده ای به شمار نمی رفت اما برای سید علی بسیار تاثیرگذار بود و موجب پیدایی علقه ای در او شد که بعدها یکی از عوامل فعالیت های سیاسی او محسوب می گردد.
او آوازه نواب را از دور شنیده بود و تصویری متناسب با سن خود از او در ذهن داشت؛ مردی قدبلند، پرهیبت، چهارشانه و حماسی. جاذبه ای پنهان او را به سوی نواب می کشید.
صفحات: 1· 2
«هفته وحدت چگونه نامگذاری شد؟»
شكلگیری اولین هفته وحدت در دوران تبعید
یكى از ابزارهاى هميشه مورد استفادهى دشمنان ملتهاى مسلمان براى اختلاف، مسئلهى اختلافات مذهبى، شيعه و سنى و از اين قبيل بوده. دعوا درست كنند، اختلاف ايجاد كنند، برادران را به جان هم بيندازند، اختلافات را بزرگ كنند، برجسته كنند، موارد اشتراك و اتحاد را ضعيف كنند، كمرنگ كنند، يك چيز كوچك را بزرگ كنند، برجسته كنند؛ اين همه نقاط اشتراك را كه بين برادران سنى و شيعه هست، كوچك كنند، ضعيف كنند؛ اين كارى است كه دائم انجام گرفته است، الان هم دارد انجام ميگيرد.
جمهورى اسلامى از اولين روز در مقابل اين توطئه ايستاده است؛ علت هم اين است كه ما ملاحظهى كسى را نميكنيم؛ اين عقيدهى ماست. قبل از اينكه نظام اسلامى تشكيل بشود، برادران ما، بزرگان نهضت، بزرگان مبارزهى انقلابى در آن روز - كه هنوز خبرى از حكومت اسلامى و جمهورى اسلامى نبود - در جهت وحدت شيعه و سنى تلاش ميكردند. من خودم در بلوچستان تبعيد بودم. از آن زمان تا حالا با علماى سنى حنفى شهرهاى بلوچستان - ايرانشهر و چابهار و سراوان و زاهدان - با آنهائى كه بحمدالله زنده هستند، رفيقيم، نزديكيم، صميمى هستيم. من آنجا تبعيدى بودم، دستگاهها نميخواستند بگذارند تلاشى از سوى ما انجام بگيرد؛ اما در عين حال ما گفتيم بيائيد كارى كنيم كه يك نشانهاى از اتحاد شيعه و سنى را در اين شهر نشان بدهيم؛ كه اين مسئلهى هفتهى وحدت - ولادت نبى اكرم در دوازدهم ربيعالاول به روايت اهل سنت، و در هفدهم ربيعالاول به روايت شيعه - آن روز به ذهن ما رسيد و در ايرانشهر آن را عمل كرديم؛ يعنى از دوازدهم تا هفدهم جشن گرفتيم. اين يك فكر عميقى بوده است، مال امروز و ديروز نيست. ۱۳۹۰/۰۷/۲۵
صفحات: 1· 2
اعمال و مناسبتهای ماه ربیعالاول
در این ماه آثار رحمت خداوند هویداست و ذخایر برکات خداوند و نورهای زیبایی او بر زمین فرود آمده است، زیرا میلاد رسول خدا (ص) در این ماه است و سزاوار است که همه علاقهمندان مکتب اهل بیت(علیهم السلام) آن را ارج نهند و گرامی بدارند.
ماه ربیعالاول آمیخته با خاطره غمانگیزی چون شهادت امام حسن عسکری(ع) و مطابق روایت معروف، ماه میلاد مبارک پیامبر گرامی اسلام(ص) و حضرت صادق(ع)، هجرت پیامبر اکرم(ص) از مکه به مدینه، آغاز امامت پربرکت حضرت بقیة اللّه(عج) و ماه رخداد واقعه عظیم «لیلةالمبیت» است.
اعمال و وقایع رخ داده در ماه ربیعالاول به عنوان سومین ماه قمری، به شرح زیر است:
اعمال مشترک اول هر ماه
دعای هنگام رؤیت هلال، خواندن سوره حمد، نماز اول ماه و روزه گرفتن، اعمال مشترک اول هر ماه قمری هستند که میتوانید برای مشاهده شرح و کیفیت انجام آنها به نشانی اینترنتی زیر مراجعه کنید:
روز اوّل
علما گفتهاند مستحب است، به شکرانه هجرت موفّقیتآمیز رسول خدا(ص) این روز را روزه بگیرند و صدقه و انفاق و احسان نمایند، و همچنین زیارت آن بزرگوار، در این روز مناسب است.
مرحوم «سیّد بن طاووس»، دعایی را برای این روز در کتاب اقبال نقل کرده است.
صفحات: 1· 2
حلول ماه ربیع الاول مبارک
دانلود صلوات خاصه امام رضا (ع)
اللهّمَ صَلّ عَلی عَلی بنْ موسَی الرّضا المرتَضی
الامامِ التّقی النّقی و حُجّتکَ عَلی مَنْ فَوقَ الارْضَ و مَن تَحتَ الثری
الصّدّیق الشَّهید صَلَوةَ کثیرَةً تامَةً زاکیَةً مُتَواصِلةً مُتَواتِرَةً
مُتَرادِفَه کافْضَلِ ما صَلّیَتَ عَلی اَحَدٍمِنْ اوْلیائِکَ
*******
دانلود مستند کامل یا اهل العالم
در این مستند زیبا و تاثیر گذار بخشهایی از عظمت پیاده روی میلیونی اربعین حسینی به تصویر کشیده شده است، که با بهره از بیانات امام خمینی(ره)، امام خامنه ای(مدظله العالی) و آیت الله بهجت(ره) توانسته است پنجرههای جدیدی از معارف حسینی را به روی مخاطبین خود بگشاید.
در ادامه می توانید این مستند دیدنی را ببینید
دلم به پیاده روی اربعین می رود...
اینکه امسال دلم جامانده ….شاید خیلی دلیل داشته باشد!
دست خودم نیست! این روزها خیلی حسود شده ام! اصلا دلم نمیخواهد بیایم هیئت و بشنوم امروز فلانی رفت کربلا…
رفت که رفت!
دل من را چرا میسوزانید؟
اینکه امسال دلم جامانده ….شاید خیلی دلیل داشته باشد!
ولی….
من هیچ کدام را قبول ندارم آقا!
من به یک دلیل خودم را لایق میدانستم برای زیارت اربعین…؛دیوانه ی کوی تو بودن!
و شما شاید به هزار دلیل امضا نکردی بیایم پابوسی تان…؛بیهوده مزن لاف تو ای مدعی عشق!
***
دلتان را به پیاده روی اربعین بفرستید.
دلتنگی ها،نجواها و عاشقانه های تان را در جاماندن از سفر اربعین در بخش نظرات به یادگار بگذارید..
دعا کنید...
ولادت امام موسی کاظم مبارک
مژده ى میلاد تو، نفحه ى باد صباست
رایحه ى یاد تو با دل ما آشناست
آمدى و باب هر حاجت دلها شدى
باب حوائج تویى، نام تو ذکر خداست
میلاد نور مبارک
امام كاظم علیهالسلام و مبارزه با زره تقیه
یكی از نزديكان امام مىگويد ديدم در اتاق خصوصی موسىبنجعفر سه چيز است : شمشيرى هست كه نشان مىدهد هدف، جهاد است. لباس خشنى هست كه نشان مىدهد وسيله، زندگى خشونتبارِ رزمى و انقلابى است و قرآنى هست كه نشان مىدهد هدف، اين است؛ مىخواهيم به زندگى قرآن برسيم با اين وسائل و اين سختيها را هم تحمل كنيم. ببينيد چه چيز سمبليك و چه نشانهى زيبائى است!
خطبههای نماز جمعه تهران 1364/01/23
برای رقیه
مسابقه/ پیامک های یک منتظر
تنها آرزو نمی کنم که بیایی!
چون همه می دانند که روزی خواهی آمد.
آرزو می کنم وقتی که می آیی…
چشمانم شرمسار نگاه مهربانت نشود.
اللهم عجل لولیک الفرج
چه انتظار عجیبی…
تو بین منتظران هم، عزیز من چه غریبی.
عجیب تر آن که چه آسان، نبودنت شده عادت
چه بی خیال نشستیم
نه کوششی و نه جهدی
فقط نشستیم و گفتیم:
خدا کند که بیایی
تمام مشکل بشر این است که خیال می کند:
ظهور یکی از راه های نجاتش است.
و حال آنکه:
ظهور تنها راه نجا است
هر روز که می گذرد، یک روز به ظهور امام زمان (عج) نزدیک تر می شویم.
ام به خود امام زمان چطور؟
کوفیان به امام زمانشان نامه نوشتند و او را دعوت کردند.
ما هم امام زمانمان را دعوت می کنیم.
فرق ما با آنان چیست؟
خدا کمکمان کند. ان شاالله
ظهور مهدی (عج) زیباست. چون ظهور زیبایی هاست.
المهدی طاووس اهل الجنه
آقا جان حیف نیست که ماه شب چهارده پشت ابرهای تیره و پاره پاره پنهان بماند. حیف نیست دیده را شوق وصال باشد ولی فروغ دیده نباشد.
یازده پله زمین رفت به سمت ملکوت. یک قدم مانده، زمین شوق شکفتن دارد.
یا ابا صالح المهدی ادرکنی
فرصت بهانه ای است که پاکیزه تر شویم
تا روبه رویمان نشدی، تا نیامدی
یا اباصالح المهدی ادرکنی
اشتیاقی که به دیدار تو دارد دل من
دل من داند و من دانم و تنها دل من
اللهم عجل لولیک الفرج
ویرانه نه آن است که جمشید بنا کرد
ویرانه نه آن است که فرهاد فرو ریخت
ویرانه دل ماست که هر جمعه به عشقت
صد بار بنا گشت و دگر بار فرو ریخت
از شنبه به روی خود تلنبار شدیم
تا آخر پنجشنبه تکرار شدیم
خیر سرمان منتظر آقاییم
باز جمعه شد و لنگ ظهر بیدار شدیم
چشمان گنه کار و تماشا، هرگز
پرونده ظلمانی و امضاء، هرگز
تا در ظلمات نفس، سرگردانیم
دیدار، نصیب دیده ما، هرگز
ما منتظر صبح شب یلداییم
آماده برای فرج فرداییم
روزی که عزیز فاطمه می آید
با خامنه ای به کربلا می آییم
کدام پیامک بیشتر به دلتان نشست؟ و یا اصلا جای کدام پیامک اینجا خالی است؟ در قسمت نظرات پای صحبت شما خواهیم نشست. سلامتی نازنین امام غائبمان صلوات
کربلا آخر خط است، پیاده نشوی، برمیگردی
وقتی حسین در صحنه است ، اگر در صحنه نیستی هر کجا می خواهی باش ، چه ایستاده به نماز ، چه نشسته بر سر سفره ی شراب…
«شهید محسن گلستانی»
عاشورا را چه تفسیر کرده ای؟
مگر نه اینکه “کل یوم عاشورا وکل ارض کربلا” ؟
کربلا ابن زیاد هم دارد، مراقب باش!
گوش کن… می شنوی؟ شهید مطهری فریاد می زند: شمر امروز را بشناس! شمرها، عمر سعدها، حرمله ها و ابن زیاد ها، ثابت های وابسته به یک روز نیستند، متغیر های وابسته به تاریخ اند. شمرهای متحجری که با پیشانی پینه بسته جهت تقرب به خدا سر خامس آل عبا را می برند. عمرسعدهایی که برای قدرت، دست به هر ذلتی می زنند. ابن زیادهایی که فرمان می برند تا فرمان بدهند. حرمله هایی که تیر سه شعبه شان از طفل شش ماهه هم درنگ نمی کند، و لشکر عظیم کوفه که بصیرت ندارند و بنده دنیایشانند…
کوفیان اگر چه نمی خواستند ، ولی حسین (ع) را کشتند. و آنگاه که به سبب ناجوانمردی های خود ناله سر می دادند، امام سجاد (ع) فرمود:
«این مردم برای ما اشک می ریزند؟! پس چه کسانی ما را کشته اند؟!»
و اینک هنگام پیامبری زینب-سلام الله علیها- بود:
«ای مردم کوفه، ای جماعت مکر و افسون و محروم ماندگان از غیرت و حمیت، اشک چشم هایتان خشک مباد و ناله های شما آرام نشود. شما سوگندهایتان را دستاویز فساد و نابودی خویش قرار دادید، شما چه دارید جز گزافه ، غرور، دشمنی و دروغ؟ و همانند کنیزکان خدمتکار چاپلوسی و سخن چینی کردن؟!
آیا شما برای برادرم حسین (ع) می گریید؟ گریه کنید که اشک شایسته ی شماست. بسیار بگریید که این ننگ گریبان گیر شماست و لکه این ننگ تا همیشه بر دامان شما خواهد ماند. بدانید توشه راهی که برای آخرت خود فرستادید، بد توشه ای است و بار گناهی که تا روز قیامت بر دوش های شما سنگینی خواهد کرد، گناهی بس بزرگ و نا پسند است… نابود شوید، آن هم چه نابودی ای! پرچمتان سرنگون باد، آن هم چه سرنگونی ای!…»
در کربلا اگر نمی دانی چه باید کرد، زود خودت را به امام برسان.
آری، “ لبیک یا حسین” مسئولیت دارد؛
شور حسینی داشتن زیباست ولی شعور حسینی داشتن از آن زیباتر است؛
و اگر این گونه نیستی، بدان… وای بر ما… که باید برای عاشورا، عاشورایی دیگر گرفت…
بلند مرتبه شاهی زصدر زین افتاد/عاشورا، شهادت امام حسین علیه السلام و حوادث پس از آن+تصویرسازی و فیلم
این روز، پر آوازه ترين روزهاى سال و خاطره آميزترين تاريخ بشرى است . دراين روز بزرگ ، پاى مردى ، فداكارى و سربلندى گروه اندكى از انسان هاى به خدا پيوسته و در برابر ده ها هزار مردان جنگى و جنايت پيشه به نمايش درآمد. اين روز، روز فداكارى امام حسين عليه السلام و ياران باوفاى وى مى باشد و تا ابد به آنان تعلق خواهد داشت . در اين روز، حوادث و رويدادهاى مهمى در سرزمين كربلا به وقوع پيوست كه براى هميشه در تاريخ انسان ها ثبت و درج خواهد ماند.در اين جا به طور گذرا به اهم رويدادهاى روز عاشورا مى پردازيم:
صفحات: 1· 2
فرهنگ نامه محرم/ حضرت اباعبدالله الحسین(ع) (10)
کلیپ صوتی عبرت های عاشورا
عاشورا غیر از درد ها عبرت هایی هم دارد
بحث درسهاى عاشوراست که یک بحث زنده و جاودانه و همیشگى است و مخصوص زمان معیّنى نیست. درس عاشورا، درس فداکارى و دیندارى و شجاعت و مواسات و درس قیام للَّه و درس محبّت و عشق است. یکى از درسهاى عاشورا، همین انقلاب عظیم و کبیرى است که شما ملت ایران پشت سرحسین زمان و فرزند ابىعبداللَّه الحسین علیهالسّلام انجام دادید. خود این، یکى از درسهاى عاشورابود.
تل زینبیه کجاست؟
تل به معنای تپه، توده خاك و ریگ است. سرزمین كربلا، ناهموار و دارای تل و تپه بوده است. در حادثه كربلا تپه ای مشرف بر محل شهادت شهدای كربلا وجود داشته كه حضرت زینب سلام الله علیها بالای آن میآمدند تا وضعیت برادر عزیزشان حضرت امام حسین علیه السلام را در میدان نبرد بررسی كنند.
فرهنگ نامه محرم/ علمدار حرم و سقای ادب (9)
علمدار سپاه
شجاعت حضرت عباس عليه السلام در ميان اصحاب امام حسين عليه السلام بى نظير بود، چگونگى شهادت او، و رجزهاى او، و جهاد او با دست بريده، همه بيانگر اوج صلابت و شهامت او است، او تنها به سوى آب فرات رفت، و در برابر چهار هزار نفر تيرانداز قرار گرفت، صف آنها را با كشتن هشتاد نفر از آنها، درهم شكست و خود را به آب فرات رسانيد.
مادرش ام البنين عليها السلام در شهر خطاب به او مىگويد:
لو كان سيفك فى يديك لما دنى منه احد
«اگر شمشيرت در دستهايت بود، كسى را جرئت نزديك شدن به شمشيرت نبود».
روايتشده: هنگامى كه وسائل غارت شده از شهداى كربلا را به شام نزد يزيد بردند، در ميان آنها پرچم بزرگى بود، يزيد و حاضران ديدند همه پرچم سوراخ و صدمه ديده ولى دستگيره آن سالم است، پرسيد: اين پرچم را چه كسى حمل مىكرد؟
گفته شد: عباس بن على عليه السلام آن را حمل مىكرد.
صفحات: 1· 2
اینفوگرافیک/ قمه زنی
تلخترین لحظه دنیا از زبان اباعبدالله(ع)
هر یک از روزهای دهه اول محرم به یک عنوان که غالبا نام شهدای کربلا است، مشهور گردیده و ستایشگران اهل بیت(ع) با ذکر مصائب صاحب نام آن روز به عنوان مقدمه، عزای حضرت اباعبدالله الحسین(ع)را اقامه می نمایند. بنا بر سنت روضه خوانی معمول روز هفتم روز ذکر مصائب حضرت علی اصغر(ع) است؛ آن شیرخواره کربلا که امام حسین(ع) در سخنرانی شب عاشورا در جمع اصحاب خویش نسبت به مصائبی که فردا در انتظارشان خواهد بود خبر داد و فرمود که حتی علی اصغر شیرخوار نیز کشته خواهد شد.
در این مجلس بود که قاسم بن حسن(ع) برخاست و گفت: «آیا من هم کشته خواهم شد». پس امام(ع) از باب دلسوزی به او فرمود: «ای پسر برادرم! مرگ در نزد تو چگونه است؟» گفت: «یا عم احلی من العسل؛ ای عمو مرگ در نزدم شیرین تر از عسل است.» امام(ع) فرمود: «عمو به فدای تو باد؛ بله به خدا قسم مرگ شیرین است. آری تو نیز کشته خواهی شد آن هم پس از رنجی سخت، و پسرم عبدالله[رضیع] نیز کشته خواهد شد.»
صفحات: 1· 2
روضه خوانی از کی رواج پیدا کرد؟
مراسم عزاداري امام حسین(ع) تاريخچه ای بسیار طولاني دارد، گفته اند که ريشه آن به عزاداري اوليه طايفه بني اسد برمی گردد كه هنگام دفن شهداي كربلا بر سر مزار آنان آمدند و شروع به مويه و زاری كردند و اشك ريختند تا اینکه شيعيان اجازه پیدا کردند در دوره ديلميان و صفويه عزاداری هایشان را آشكار برگزار کنند و کم کم شکل عزاداری ها تغییر کرد. مجالس گریه و مویه ای که در دوره های قدیم برای شهدا برگزار می شد، جای خود را به مراسمی داد که پیچیدگی آن در دوران قاجار به اوج رسيد.
در سال نهصد قمري هم ملاحسين كاشفي هراتي با استفاده از مقاتل مختلف و كتب تاريخي كتابي به نام “روضهالشهداء” تدوين كرد و آن را وقف عام كرد و چون تنها كتاب و معتبرترين نيز بود به زودي بین مردم مشهور شد و هر كسي كه مراسم عزاداري داشت از روي آن كتاب براي مردم ميخواند و مردم گريه ميكردند به طوري كه اسم اين مراسم به روضهخواني و سپس به اختصار روضه ناميده شد.
تا جایی که هر کس سواد خواندن و نوشتن داشت می توانست از نوشته های این کتاب برای روضه خوانی استفاده کند، در تهران قدیم نیز وضع به همین صورت بود مراسم های مختلفی در ایام عاشورا و تاسوعا توسط مردم برگزار می شد که بخش مهمی از آن به نوحه خوانی و روضه خوانی و راه اندازی دسته های سینه زنی در کوچه و خیابان ها و تکیه و حسینه و امام زاده و گاهی بعضی از خانه ها می انجامید.
مردم و محلات و کوچه ها در این دو ماه كاملاً سياهپوش ميشدند، در اين ايام هر كار و عمل زشت از ميان بیشتر مردم رخت بربسته و هر يك به طريقي كوشش در اصلاح اعمال ناپسند خود حداقل در طي اين دو ماه ميكرد. شوخي و خنده و تفريح و مزاح و خوشگذراني و عيش و نوش در اين ايام پسنديده نبود و سرود و شادماني را دشمني با امام حسين(ع) ميدانستند. در اين دو ماه حتي عقد و نكاح و عروسي نيز تعطيل می شد و آن را شوم و بد عاقبت مي دانستند چنانكه اكنون نيز چنين است.
حوادث پس از شهادت علي اصغر(عليه السلام)
سپس امام حسين (عليه السلام) فرمود:
«هوّن بي، ما نزل بي انّه بعين الله(13)؛ پروردگارا هر چه بر سر من ميآيد، در برابر چشمان توست؛ از اين رو (همگي) بر من آسان است.»
سپس ادامه دادند:
«پروردگارا اگر ياريات از آسمان را از ما دريغ داشتي پس آن (نصر و ياري) را براي کسي (مهدي) که از ما بهتر است قرار ده، و انتقام ما را از اين ستمکاران بگير. و آنچه بر ما ميگذرد ذخيره آخرتمان قرار ده.»(14)
و نيز گزارش شده که امام(عليه السلام) به درگاه خداوند چنين عرض کرد:
«پروردگارا! تو شاهد بر قومي هستي که آنها شبيهترين مردم به رسول تو محمد(صلي الله عليه و آله) را کشتهاند»(15)
به دنبال اين سخنان امام بود، كه ندايي شنيده شد: «دعه يا حسين فانّ له مرضعاً في الجنه(16)؛ اي حسين! علي را واگذار، او در بهشت دايهاي خواهد داشت» پس از آن امام، علي را از اسب پايين آورد و براي او با شمشير، قبري حفر فرمود و بدن کوچکش را دفن کرد. بدن کودک، غرق در خون شده بود. امام بر او نماز گزارد.(17) و نيز گفته شده که او را در کنار ساير شهيدان اهل بيت نهاد.(18)
صفحات: 1· 2
فرهنگ نامه محرم/ حضرت علی اصغر (7)
شهادت جناب قاسم بن الحسن بن علي بن ابيطالب عليه السلام
قاسم بن الحسين عليه السلام به عزم جهاد قدم به سوي معركه نهاد، چون حضرت سيدالشهداء عليه السلام نظرش بر فرزند برادر افتاد كه جان گرامي بر كف دست نهاده آهنگ ميدان كرده، بيتواني پيش شد و دست به گردن قاسم درآورد و او را در بر كشيد و هر دو تن چندان بگريستند كه در روايت وارد شده حَتّي غٌشِي عَلَيْهِما، پس قاسم گريست و دست و پاي عم خود را چندان بوسيد تا اذن حاصل نمود، پس جناب قاسم عليه السلام به ميدان آمد در حالي كه اشكش به صورت جاري بود و ميفرمود:
پس كارزار سختي نمود و به آن صغر سن و خردسالي سي و پنج تن را به درك فرستاد. حميد بن مسلم گفته كه من در ميان لشكر عمر سعد بودم پسري ديدم كه به ميدان آمده گويا صورتش پاره ماه است و پيراهن و ازاري در برداشت و نعليني در پا داشت كه بند يكي از آنها گيسخته شده بود و من فراموش نميكنم كه بند نعلين چپش بود، عمرو بن سعد ازدي گفت: به خدا سوگند كه من بر اين پسر حمله ميكنم و او را به قتل ميرسانم، گفتم سبحان الله اين چه اراده است كه نمودهاي؟ اين جماعت كه دور او را احاطه كردهاند از براي كفايت امر او بس است ديگر ترا چه لازم است كه خود را در خون او شريك كني؟ گفت به خدا قسم كه از اين انديشه برنگردم، پس اسب برانگيخت و رو برنگردانيد تا آنگاه كه شمشيري بر فرق آن مظلوم زد و سر او شكافت پس قاسم به صورت بر روي زمين افتاد و فرياد برداشت كه يا عماه چون صداي قاسم به گوش حضرت امام حسين عليه السلام رسيد تعجيل كرد مانند عقابي كه از بلندي به زير آمد صفها را شكافت و مانند شير غضبناك حمله بر لشكر كرد تا به عمرو (لعين) قاتل جناب قاسم رسيد، پس تيغي حواله آن ملعون نمود، عمرو دست خود را پيش داد حضرت دست او را از مرفق جدا كرد پس آن ملعون صيحه عظيمي زد. لشكر كوفه جنبش كردند و حمله آوردند تا مگر عمرو را از چنگ امام عليه السلام بربايند همينكه هجوم آوردند بدن او پامال سم ستوران گشت و كشته شد. پس چون گرد و غبار معركه فرو نشست ديدند امام عليه السلام بالاي سر قاسم است و آن جوان در حال جان كندنست و پاي به زمين ميسايد و عزم پرواز به اعلي عليين دارد و حضرت ميفرمايد سوگند با خداي كه دشوار است بر عم تو كه او را بخواني و اجابت نتواند و اگر اجابت كند اعانت نتواند و اگر اعانت كند ترا سودي نبخشد، دور باشند از رحمت خدا جماعتي كه ترا كشتند. هذا يَوْم وَاللهِ كَثُرَواتِرُهُ وَ قَلَّ ناصِرُهُ.
صفحات: 1· 2
قاسم بن حسن بن على بن ابيطالب
قاسم بن حسن برادر پدر و مادرى همان ابوبكر بن حسن است كه بيش از او كشته شد. ابومخنف به سندش از حميد بن مسلم (كه خبرنگار لشكر عمر بن سعد است ). روايت كرده كه گفت : از ميان همراهان حسين عليه السلام پسرى كه گويا پاره ما بود به سوى ما بيرون آمد، و شمشيرى در دست و پيراهن و جامه اى بر تن داشت و نعلينى بر پا كرده بود؟ بند يك از آن دو بريده شده بود، و فراموش نمى كنم كه آن نعل چپش بود.
عمرو بن سعيد بن نفيل ازدى كه او را ديد گفت : به خدا سوگند هم اكنون بر او حمله آرم . بدو گفتم : سبحان الله تو از اين كار چه مى خواهى ؟ همانهايى كه مى نگرى از هر سو اطرافشان را گرفته اند، تو را از كشتن او كفايت كنند، گفت : به خدا سوگند من شخصا بايد به او حمله كنم ، اين را گفت و بى درنگ بدان پسر حمله برد و شمشير را بر سرش فرود آورد، قاسم به رو درافتاد و فرياد زد: عمو جان ! و عموى خود را به يارى طلبيد.
حميد گويد: به خدا سوگند حسين (كه صداى او را شنيد) چون باز شكارى رسيد و لشكر دشمن را شكافت و به شتاب خود را به معركه رسانيد و چون شير خشمناكى حمله افكند و شمشيرش را حواله عمرو بن سعيد كرد، عمرو دست خود را سپر كرد، ابوعبدالله دستش را مرفق بيفكند و به يك سو رفت ، لشكر عمر بن سعد (براى رهايى آن پست خبيث ) هجوم آورده و او را از جلوى شمشير حسين عليه السلام به يك سو برده نجاتش دادند، ولى همان هجوم سواران سبب شد كه آن نتوانست خود را از زمين حركت دهد و زير دست و پاى اسبان لگد كوب گرديد و از اين جهان رخت بيرون كشيد - خدايش لعنت كند و دچار رسوايى محشرش گرداند.
صفحات: 1· 2
نرم افزار خون خدا
فرهنگ نامه محرم/طفلان حضرت زینب (س) (4)
سفری به خرابه های شام/شهادت فاطمه صغیره حضرت رقیه(س)
n>
نزديك مسجد جامع دمشق ، بقعه و مرقدى وجود دارد كه به مرقد حضرت رقيّه عليهاالسلام دختر امام حسين عليه السلام معروف است . بر روى سنگى واقع در درگاه اين مرقد، چنين نوشته است :
هذَا البَيْتُ بُقْعَةٌ شُرِّفَتْ بِآلِ النّبِىّ صلى الله عليه و آله و سلم وَ بِنْتُ الحُسَيْنِ الشَّهيد، رُقَيَّة عليهاالسلام
اين خانه مكانى است كه به ورود آل پيامبر صلى الله عليه و آله سلم و دختر امام حسين عليه السلام ، حضرت رقيّه عليهاالسلام شرافت يافته است
به گواه تاریخ نگاران و مقتل نویسان رحلت شهادت گونه حضرت رقیه (سلام الله علیها) اندكی پس از واقعه خونین كربلا در سال شصت و یكم هجری رخ داده است و در این هنگام وی سه یا چهار ساله بوده است و نخستین نكته شگفت درباره حضرت رقیه (سلام الله علیها)، شاید همین باشد كه با چنین عمر كوتاهی، از مرزهای تاریخ عبور كرد و به جاودانگی رسید، آن گونه كه برادر شیرخوارش علی اصغر (علیه السّلام) به چنین مرتبهای نایل شد.
به عبارت دیگر یكی از جلوه های رویداد بزرگ عاشورا تنوع سنی شخصیتهای آن میباشد كه از پایینترین سن آغاز و به بالاترین سنین (حضرت حبیب بن مظاهر) ختم میگردد. نكته قابل تأمل دیگر در بررسی این مهم آن است كه در پدید آوردن این حماسه بی بدیل و شكوهمند تنها یك جنسیت سهیم نبوده، بلكه در كنار اسامی مردان و پسران جانباز و ایثارگر این واقعه، نام زنان و دختران نیز حضوری پررنگ و تابناك دارد
صفحات: 1· 2
فرهنگ نامه محرم/حُرّ، اولین آزاد شده ی کربلا
فرهنگ نامه محرم /میهمان غریب کوفه
عسگر اولادی از تولد تا درگذشت
حبیب الله عسگر اولادی مسلمان فرزند حسین که در سال 1311 ش، در یک خانواده متدین و از پدر و مادری اهل دماوند، در تهران متولد شد.
پدرش در ابتدا به شغل بنکداری خواربار در دماوند اشتغال داشت، اما از بدو تولد وی تا سال ششم، به علت زلزلهای که در دماوند آمد و زندگی پدرش آسیب جدی دید، امکان زندگی در دماوند برایشان فراهم نبود؛ لذا پدرش در آن شش سال، به کار سادهای در تهران اشتغال داشت تا اینکه مجدداً در دماوند، امکان گذشته را یافت.
یک بار دیگر بر اثر جنگ جهانی دوم و وخیم شدن اوضاع اقتصادی امکان تحصیل از وی گرفته شد، لذا به کار در بازار تهران اشتغال یافت و چند سال در بازار دروازهای تهران به خرده فروشی برنج پرداخت.
وی در منزل برادر بزرگترش صادق سکونت گزید. سکونت در این محل و نزدیکی محل کار او با مسجد امینالدوله باعث آشناییاش با برنامههای مذهبی مسجد شد. در مسجد با شیخ حسین زاهد آشنا شد و در کلاس علوم دینی او در مسجد جامع تهران شرکت کرد و دروس حوزوی را تا سطح فراگرفت.
عسگر اولادی در سالهای پایانی دهه بیست، به هنگام تحصیل علوم حوزوی در مسجد امینالدوله و بعدها در حوزه علمیه مروی و در حالی که سیزده سال بیشتر نداشت به فعالیتهای سیاسی به رهبری آیت الله کاشانی، جلب و در سال 1327 در یک راهپیمایی که به دعوت آیت الله کاشانی به هواداری از مردم فلسطین تشکیل شده بود، دستگیر و بازداشت شد.
صفحات: 1· 2
اعمال شب و روز اول محرم
1ـ به هنگام رؤیت هلال محرّم، مستحب است تکبیر بگویى و اگر مى توانى دعاى مشروحى را که سیّد در «اقبال الاعمال» آورده است، بخوانى.(۱)
۲ـ در شب اوّل محرّم صد رکعت نماز بخوان، و در هر رکعت سوره «حمد» و «قل هو اللّه»را مى خوانى و هر دو رکعت را به یک سلام پایان مى دهى; در روایتى از رسول خدا(صلى الله علیه وآله) آمده است: هر کس این نمازها را بخواند و روز اوّل ماه محرّم را روزه بگیرد، مانند کسى است که در طول سال بر انجام خیر مداومت داشته باشد و تا سال آینده از فتنه ها محفوظ خواهد بود. و اگر بمیرد وارد بهشت خواهد شد.(۲)
۳ـ مطابق روایت دیگرى از رسول خدا(صلى الله علیه وآله) در شب اوّل محرم دو رکعت نماز مى خوانى به این نحو: در رکعت اوّل سوره «حمد» و سوره «انعام» و در رکعت دوم سوره «حمد» و سوره «یس».(۳)
علاوه بر این نمازها، مستحب است نماز اوّل هر ماه نیز خوانده شود که کیفیّت آن در اعمال مشترک ماهها (صفحه ۵۹۷) گذشت.
۴ـ در روز اوّل محرّم، روزه گرفتن مستحب است، که در روایتى امام رضا(علیه السلام) فرمود: «هر کس این روز را روزه بگیرد، و حاجت خویش را از خداوند بخواهد، خداوند دعایش را به اجابت خواهد رساند، این روز همان روزى بود که حضرت زکریّا در این روز، از خداوند فرزندى را طلب کرد و خداوند دعایش را به اجابت رساند و یحیى را به وى عنایت فرمود».(۴)
صفحات: 1· 2
نقش زنان در نهضت حسيني
يكي از شگفتيهايي كه در حادثة كربلا به وضوح مشاهده ميشود، و چهرةحماسي حادثة عاشورا را برجستهتر ميسازد، حضور فعال همة اقشار اجتماع در تولد آنتحوّل عظيم بوده است.
كارواني كه از شهر مكّه و از لابه لاي مناسك حج راه خويش را يافته وراهيسرزمين حماسه و عشق «كربلا» ميشود، كارواني است متشكل از زن، مرد، پير، جوان،نوجوان، خردسال و حتي كودك شيرخوار و غلام و برده.
بررسي داستان كربلا و نقش اقشار مختلف اجتماعي در اين حركت پيام آور نكاتقابل توجهي است كه از آن جمله ميتوان به موارد زير اشاره كرد:
الف) ايجاد تحولهاي اجتماعي، تنها با تحوّل در كلية اقشار اجتماع متصوروممكن است.
ب)(اِنَّ اللّ’ه ل’ايُغَيِّرُ ما بِقَوْمٍ حَتّ’ي يُغَيِّرُوا م’ا بِاَنْفُسِهِمْ)
برخلاف قوم حضرت موسي(ع) كه او را در برابر صحنة نبرد با دشمنان تنها گذاردهو رها ميكردند و ميگفتند:(اءِذْهَبْ اَنْتَ وَ رَبُّكَ فَق’اتِلا’ اءِنّ’ا ه’هُنا ق’اعِدُونَ)؛ موسي’ تو وخدايت به جنگ برويد ما همين جا مينشينيم و منتظر نتيجة نبرد ميشويم.
در كربلا امام حسين(ع) همراهاني داشت كه اگرچه اندك بودند، اما در برابرتوصيههاي اكيد آن حضرت به ترك نمودن صحنة نبرد هرگز او را تنها نگذاردند. در اينميان، سهم بانوان، گاه سنگينتر از سهم مردان كاروان بود، به ويژه كه پس از عصرعاشورا و شهادت امام حسين(ع) با تحمل اسارت و آزار همواره بر اهداف حسيني پايفشردند و مكتب عاشورا را زنده نگهداشتند.
صفحات: 1· 2
پرتوى از بيانات حضرت امام پيرامون: تسخير لانه جاسوسى دانش آموزان دانشجو و دانشگاه
تسخير لانه جاسوسى
سفارتخانه ها حق ندارند كه جاسوسى كنند، توطئه بكنند و اينها جاسوسى مىكردند. ملتى كه براى خدا قيام كرده و شهادت طلب مىكند از هيچ نمىترسد.
ما مدعى هستيم كه اينجا سفارتخانه نيست، اصلش قضيه سفارت در كار نبوده و ما مدعى هستيم كه اين آدمهايى كه در اينجا بودند، اينها اجزاء سفارتخانه نبودند، به اسم سفارتخانه شما يك چيزى درست كرديد كه لانه جاسوسى است و بيايند ببينند كه آيا اين چيزهايى كه در اين سفارتخانه هست، اينها اسباب دست جاسوسهاستيا وسايلى است كه سفارتخانه لازم دارد؟
ما كه مركز جاسوسى را گرفتيم نه سفارتخانه را اينها اگر هم يك وقتبى عقلى كنند و فرض كنيد بريزند به ايران، اين جوانهاى ما آنها را با چنگ و دندان از بين مىبرند، نمىگذارند اينها يكيشان هم بروند. اگر هم اين كارى كه كرده بود رسيده بود به آنجايى كه بيايند در تهران و بيايند در اين لانه جاسوسى آن وقت مىفهميدند كه با چه اشخاصى طرف هستند. در هر صورت من از شماها تشكر مىكنم كه خودتان بدون اينكه غير از خدا يك كسى وادارتان بكند (اين چيزى است كه از مبدا الهى جوشش پيدا كرده) خودتان وارد اين ميدان شديد.
اين دفعه دومى است كه آقاى پاپ براى من كاغذ مىدهند و اشخاص را مىفرستند. دفعه اول براى آن لانه جاسوسى بود كه جوانهاى عزيز ما اطلاع پيدا كردند كه اين مركزى كه در ايران به اسم سفارت امريكا هستسفارتخانه نيست و اشخاصى كه در آنجا هستند اشخاص ديپلمات نيستند بلكه جاسوسانى هستند كه در مركز جاسوسى متمركز هستند و براى ضرر ملت ما، و كشور ما در آنجا مجتمع هستند و آقاى پاپ شايد ندانسته توصيه كردند براى آنها و من در آن وقت مفصل تنبهاتى به ايشان دادم.
ما بايد هر چه فرياد داريم به سر اينها بزنيم و امروز كه سالروز لانه جاسوسى است، من به ملتمان تبريك عرض مىكنم و اين عملى كه دوستان اسلام، مجاهدين اسلام انجام دادند، اگر اين لانه جاسوسى در اينجا بود، شايد ايران را به تباهى مىكشيد.
دانشجويان مسلمان و مبارزى كه لانه جاسوسى را اشغال كردهاند با عمل انقلابى خودشان ضربهاى بزرگ بر پيكر امريكاى جهانخوار وارد نمودند و ملت را سرافراز كردند.
صفحات: 1· 2
روز مباهله روز عزت اسلام و کرامت شيعه
مباهله در لغت به معناي نفرين متقابل است.مباهله در عين سادگي حربهي قاطعي براي اثبات حقانيت دين است.
فَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ مِن بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْاْ نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَ أَبْنَاءَكمُْ وَ نِسَاءَنَا وَ نِسَاءَكُمْ وَ أَنفُسَنَا وَ أَنفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتهَِلْ فَنَجْعَل لَّعْنَتَ اللَّهِ عَلىَ الْكَذِبِين سوره آل عمران آيه 61 ( و هرکه با وجود اين علم سوي تو آمده با تو مجادله کند بگو بيائيد پسران و زنان و نفوس خويش بخوانيم و تضرع کنيم آنگاه لعنت خدا را به دروغگويان کنيم) از امام کاظم (ع) روايت شده که هيچکس ادعا نکرده که پيغمبر در مباهله با نصاري غير از علي ابن ابيطالب و فاطمه و حسن و حسين کس ديگري را زير کساء وارد نموده باشد ، پس تاويل ” ابنا ئنا حسن و حسين و تاويل نسائنا فاطمه و تاويل انفسنا علي بن ابيطالب (ع) است. تفسير صافي صفحه 92
گروهي از مسيحيان نجران حضرت عيسي (ع) را خدا و يا پسر خدا ميدانستند، تا اينکه شنيدند قرآن کريم ميفرمايد:
به طور حتم، کافرند آن کساني که ميگويند خدا همان مسيح، پسر مريم است…
مسيحيان با شنيدن اين آيات گويي آسمان را بر فرقشان کوبيدند.
نجرانيان در پي پاسخ به آيات قرآن بودند که نامهاي از رسول اکرم (ص) به دستشان رسيد و در آن نوشته شده بود …
تنها بندهي خدا باشيد و تنها فرمان خدا را اطاعت کنيد، اين حرف من است و اگر دعوت مرا نپذيرفتيد بايد جزيه (ماليات) بدهيد…
نجرانيان از پذيرفتن سخن حق پيامبر صل الله عليه و آله وسلم لجوجانه سرباز زدند؛ در اين حال آيه نازل شد که : (قل تعالوا ندع ابناءنا و ابناءکم … آل عمران/61)؛ اي پيامبر با آنان مباهله کن… به آنان پيشنهاد مباهله شد، گفتند به ما مهلت دهيد، مهلت داده شد …
صفحات: 1· 2
مباهله؛ جلوه ای از حضور حضرت زهرا (س) در عرصه سیاست
نمایندگان نجران پس از دیدار با پیامبر با ایشان به مباحثه و تبادل نظرات و افكار پرداختند و در مورد حضرت مسیح و حضرت مریم و خدا به گفتگو نشستند، كه در نهایت آنان به پیامبر(ص) گفتند: گفتگوهای شما ما را قانع نمی كند. در این هنگام حضرت جبرئیل نازل گردید، و آیه مباهله را آورد و پیامبر را مأمور كرد تا با كسانی كه با او مجادله می كنند و حق را نمی پذیرند به مباهله برخیزد.
فرمان الهی از این قرار بود:” فمن حاجك فیه من بعد ما جاء ك من العلم فقل تعالوا ندع ابناء نا و ابناء كم و نساء نا و نساء كم و انفسنا و انفسكم ثم نبتهل فنجعل لعنة الله علی الكاذبین."( آل عمران/61)
هرگاه بعد از علم و دانشی كه(درباره مسیح) به تو رسیده،(باز) كسانی با تو به محاجه و ستیز برخیزند، به آنها بگو:« بیایید ما فرزندان خود را دعوت كنیم، شما هم فرزندان خود را؛ ما زنان خویش را دعوت نماییم، شما هم زنان خود را؛ ما از نفوس خود دعوت كنیم، شما هم از نفوس خود؛ آنگاه مباهله كنیم؛ و لعنت خدا را بر دروغگویان قرار دهیم.»
نمایندگان نجران از پیامبر وقت خواستند و قرار شد فردای آن روز به مباهله بروند.
وقت مباهله فرا رسید. قبلاً پیامبر و نمایندگان نجران، توافق كرده بودند كه مراسم مباهله در نقطه ای خارج از شهر مدینه، در دامنه صحرا انجام بگیرد.
اسقف مسیحی به نمایندگان نجران گفته بود در مراسم مباهله نگاه كنید، اگر محمد با فرزندان و خانواده اش برای مباهله آمد، از مباهله با او بترسید و اگر با یارانش آمد با او مباهله كنید، زیرا چیزی در بساط ندارد. پیامبراكرم(ص) به همراه حضرت علی، امام حسن و امام حسین و حضرت فاطمه علیهم السلام به سمت صحرا رفت.
صفحات: 1· 2
هیهات من الذله
آنان که مومن اند گه امتحان شدن/ هر چه کنند پشت به ایمان نمی کنند
تا پرچم حسین روی بام خانه هاست / باور کنید حمله به ایران نمی کنند
یاد شهید، یاد ولایت می آورد / بیهوده نیست یاد شهیدان نمی کنند
پیران مدعی همین انقلاب ما / کاری که می کنند جوانان نمی کنند
با نهضت حسینی دوران مخالفند / حفظ حریم پیر جماران نمی کنند
اسلام زنده است ببینید دشمنان / دیگر هوای حمله به لبنان نمی کنند
این گردباد های به غیرت درآمده / تسلیم رهبرند که طوفان نمی کنند
فضيلت روز عيد غدير
روز هيجدهم ذى الحجّه، يادآور روز مهمّى در تاريخ است. روزى است كه رسول خدا(صلى الله عليه وآله) پس از انجام حج در سال دهم هجرى به هنگام مراجعت به مدينه، مردم را در وادى «غدير» جمع كرد و فرمان خدا يعنى نصب على(عليه السلام) به امامت و ولايت بر امّت را به آنان ابلاغ كرد. و آن جا بود كه آيه (اَلْيَوْمَ اَكْمَلْتُ لَكُمْ دينَكُم، وَ أَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتى، وَ رَضيتُ لَكُمُ الاْسْلامَ دِيناً)(1) نازل شد. و خداوند با برگزيدن على(عليه السلام) به امامت امّت، دين اسلام را كامل گردانيد و دشمنان را نااميد و مأيوس ساخت. اين روز را بايد به حق از عظيم ترين اعياد ناميد، همان گونه كه در روايات بر اهمّيّت فراوان اين روز و برترى آن بر ساير اعياد تأكيد شده است.
فضيلت اين روز:
روز هيجدهم ذى الحجّه، يادآور روز مهمّى در تاريخ است. روزى است كه رسول خدا(صلى الله عليه وآله) پس از انجام حج در سال دهم هجرى به هنگام مراجعت به مدينه، مردم را در وادى «غدير» جمع كرد و فرمان خدا يعنى نصب على(عليه السلام) به امامت و ولايت بر امّت را به آنان ابلاغ كرد. و آن جا بود كه آيه (اَلْيَوْمَ اَكْمَلْتُ لَكُمْ دينَكُم، وَ أَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتى، وَ رَضيتُ لَكُمُ الاْسْلامَ دِيناً)(1) نازل شد. و خداوند با برگزيدن على(عليه السلام) به امامت امّت، دين اسلام را كامل گردانيد و دشمنان را نااميد و مأيوس ساخت. اين روز را بايد به حق از عظيم ترين اعياد ناميد، همان گونه كه در روايات بر اهمّيّت فراوان اين روز و برترى آن بر ساير اعياد تأكيد شده است.
در روايتى از امام رضا(عليه السلام) مى خوانيم كه فرمود: «روز قيامت، چهار روز را كه زينت بسته اند به نزد عرش الهى آورند: روز عيد اضحى (قربان) روز عيد فطر، روز جمعه و روز عيد غدير. ولى در آن ميان، روز عيد غدير، از نظر زيبايى، مانند ماه است ميان ستارگان».(2)
صفحات: 1· 2
اینفوگرافی عیدآسمانی
قمر بين الکواکب
عيد غدير، عيد الله الاکبر و عيد آل محمد و ارزشمندترين و والاترين عيد اسلامياست. هيچ روزي در طول سال، فرخنده تر و مبارکتر از اين روز مقدس نزد شيعيان اهلبيت نيست. امام صادق سلام الله عليه ميفرمايد:
«ان يوم غدير خم بين الفطر و الاضحي و الجمعه کالقمر بين الکواکب…» روز عيدغدير خم در ميان سه عيد فطر و قربان و جمعه، مانند درخشندگي ماه در ميانستارگان است. چه تعبير ظريفي امام دارد که عيد غدير را تشبيه به ماه کرده است وديگر اعياد را به ستاره; زيرا در اين روز بزرگ بود که خداوند اعلام کرد: امروزدين را بر شما تکميل کردم و نعمتم را بر شما به اتمام رساندم «اليوم اکملتلکم دينکم و اتممت عليکم نعمتي و رضيت لکم الاسلام دينا». نعمتبزرگ اسلام که ازهر نعمتي ارزنده تر و گرانبهاتر است، کامل نميشود و محقق نميگردد جز با ولايت علي عليه السلام «و مانودي بشيء مثل ما نودي بالولايه». محب الدين طبري از علماي بزرگ اهل سنت نقل ميکند که رسول خدا(ص) فرمود: «اذاجمع الله الاولين و الاخرين يوم القيامه و نصب الصراط علي جسر جهنم، لميجزها احدالا من کانت له براءه بولايه علي بن ابي طالب». در روز قيامت که خداوند تمام مردم را جمع ميکند و صراط بر پل دوزخ زده ميشود،هيچ کس از آن نميگذرد جز کسي که با ولايت علي ابن ابيطالب، گذرنامه بيزاري وبرائت از جهنم را داشته باشد. ولايت علي(ع) همان دين حنيف است که فرمود:
«فاقم وجهک للدين حنيفا فطرت الله التي فطر الناس عليها». پس اي پيامبر (همراه با پيروانت) به سوي آيين پاک اسلام رويآور که فطرت الهياست و مردم بر آن مفطور شده اند.
صفحات: 1· 2
معرفی حضرت علی(علیه السلام) در خطبه غدیریه
مَعاشِرَالنّاسِ، هذا عَلِی أخی وَ وَصیی وَ واعی عِلْمی، وَ خَلیفَتی فی اُمَّتی عَلی مَنْ آمَنَ بی وَعَلی تَفْسیرِ کِتابِ الله عَزَّوَجَلَّ وَالدّاعی إِلَیْهِ وَالْعامِلُ بِمایَرْضاهُ وَالُْمحارِبُ لاَِعْدائهِ وَالْمُوالی عَلی طاعَتِهِ وَالنّاهی عَنْ مَعْصِیَتِهِ. إِنَّهُ خَلیفَةُ رَسُولِ الله وَ أَمیرُالْمُؤْمِنینَ وَالْإمامُ الْهادی مِنَ الله، وَ قاتِلُ النّاکِثینَ وَالْقاسِطینَ وَالْمارِقینَ بِأَمْرِالله. یَقُولُ الله: (مایُبَدَّلُ الْقَوْلُ لَدَی). بِأَمْرِکَ یارَبِّ أَقولُ: اَلَّلهُمَّ والِ مَنْ والاهُ وَعادِ مَنْ عاداهُ (وَانْصُرْ مَنْ نَصَرَهُ وَاخْذُلْ مَنْ خَذَلَهُ) وَالْعَنْ مَنْ أَنْکَرَهُ وَاغْضِبْ عَلی مَنْ جَحَدَ حَقَّهُ.
هان مردمان! این علی است برادر و وصی و نگاهبان دانش من. و هموست جانشین من در میان امّت و بر گروندگان به من و بر تفسیر کتاب خدا که مردمان را به سوی او بخواند و به آن چه موجب خشنودی اوست عمل کند و با دشمنانش ستیز نماید. او پشتیبان فرمانبرداری خداوند و بازدارنده از نافرمانی او باشد. همانا اوست جانشین رسول الله و فرمانروای ایمانیان و پیشوای هدایتگر از سوی خدا و کسی که به فرمان خدا با پیمان شکنان، رویگردانان از راستی و درستی و به دررفتگان از دین پیکار کند. خداوند فرماید: «فرمان من دگرگون نخواهدشد.» پروردگارا! اکنون به فرمان تو چنین می گویم: خداوندا! دوستداران او را دوست دار. و دشمنان او را دشمن دار. پشتیبانان او را پشتیبانی کن. یارانش را یاری نما. خودداری کنندگان از یاری اش را به خود رها کن. ناباورانش را از مهرت بران و بر آنان خشم خود را فرود آور.
اللهمَّ إِنَّکَ أَنْزَلْتَ الْآیَةَ فی عَلِی وَلِیِّکَ عِنْدَتَبْیینِ ذالِکَ وَنَصْبِکَ إِیّاهُ لِهذَا الْیَوْمِ: (الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دینَکُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتی وَ رَضیتُ لَکُمُ الْإِسْلامَ دیناً)، (وَ مَنْ یَبْتَغِ غَیْرَالْإِسْلامِ دیناً فَلَنْ یُقْبَلَ مِنْهُ وَهُوَ فِی الْآخِرَةِ مِنَ الْخاسِرینَ). اللهمَّ إِنِّی أُشْهِدُکَ أَنِّی قَدْ بَلَّغْتُ. .
معبودا! تو خود در هنگام برپاداشتن او و بیان ولایتش نازل فرمودی که: «امروز آیین شما را به کمال، و نعمت خود را بر شما به اتمام رساندم، و اسلام را به عنوان دین شما پسندیدم.» «و آن که به جز اسلام دینی را بجوید، از او پذیرفته نبوده، در جهان دیگر در شمار زیانکاران خواهد بود.» خداوندا، تو را گواه می گیرم که پیام تو را به مردمان رساندم.
یادگار امام هادی (علیهالسلام) برای عید غدیر
شاید جاودانهترین سند به جا مانده از امام علی النقی (علیهالسلام) در بیان معارف شیعه و محورهای ولایت پذیری شیعیان را زیارت ارزشمند جامعه کبیره بدانیم. اما یکی دیگر از یادگارهای این امام بزرگوار؛ زیارت غدیریه و مربوط به روز عید غدیری است که امام هادی (علیهالسلام) در سفری که معتصم خلیفه عباسی آن حضرت را به بغداد احضار کرد به نجف اشرف و زیارت قبر مطهر جدّ بزرگوارشان حضرت علی (علیهالسلام) رفتند و این زیارت را قرائت فرمودند.
امام هادی (علیهالسلام) در این زیارت به ۵۰ آیه از قرآن در فضیلت امیرالمؤمنین (علیهالسلام) اشاره میکنند و به صورت مفصل درباره جایگاه حضرت سخن میگویند که درسی آموزنده و گویا در لزوم ولایت پذیری شیعیان این امام همام است.
از جمله آیات مورد استناد در این زیارت آیه مشهور به آیه ولایت است.
«انما ولیکم الله و رسوله و الذین آمنوا الذین یقیمون الصلاه ویوتون الزکاه و هم راکعون و من یتول الله و رسوله و الذین آمنوا فان حزب الله هم الغالبون.»
«سرپرست و ولی شما تنها خدا است و پیامبر او و آنها که ایمان آوردهاند، همانها که نماز برپا میدارند، و در حال رکوع زکات میدهند؛ و کسانی که ولایت خدا و پیامبرش و افراد با ایمان را بپذیرند، پیروزند، زیرا حزب و جمعیت خدا پیروز است.»*
صفحات: 1· 2
اخلاق و سیره عملی امام هادی(علیه السلام)
پيشوايان معصوم عليهم السلام انسانهاى كامل و برگزيدهاى هستند كه به عنوان الگوهاى رفتارى و مشعله اى فروزان هدايت جامعه بشرى از سوى خدا تعيين شده اند. گفتار و رفتار و خوى و منش آنان ترسيم «حيات طيبه» انسانى و وجودشان تبلور تمامى ارزشهاى الهى است.
آنان - به تعبير امام هادى عليه السلام - معدن رحمت، گنجينه داران دانش، نهايتبردبارى و حلم، بنيانهاى كرامت و ريشههاى نيكان، خلاصه و برگزيده پيامبران، پيشوايان هدايت، چراغهاى تاريكىها، پرچمهاى پرهيزگارى، نمونه هاى برتر و حجتهاى خدا بر جهانيان هستند. (1)
بدون شك، ارتباط با چنين چهرههايى و پيروى از دستورها و رفتارشان، تنها راه دستيابى به كمال انسانيت و سعادت دو جهان است.
پيشواى دهم عليه السلام يكى از پيشتازان دانش و تقوا و كمال است كه وجودش مظهر فضائل اخلاقى و كمالات نفسانى و الگوى حق جويان و ستم ستيزان است.
امام هادى پيوسته تحت نظر حكومتهاى جور بود و سعى مىشد آن حضرت با پايگاههاى مردمى و افراد جامعه تماس نداشته باشد، با اين حال آن مقدار از فضائل اخلاقى كه از او بروز كرده، دانشمندان و شرح حال نويسان و حتى دشمنان اهل بيت عليهم السلام را به تحسين و تمجيد آن وجود الهى واداشته است. «ابوعبد الله جنيدى» مىگويد:
«سوگند به خدا، او بهترين مردم روى زمين و برترين آفريدههاى الهى است. » (2)
صفحات: 1· 2
عید مبارک
امام هادى(ع) و جلوه هاى غدير
«از زيارتنامه اميرالمومنين(ع)در روز غدير»
روز غدير، عيد ولايت و يادآور امامت راستين و فضيلتهاى متعالىامير مومنان على(ع)است. معصومان(ع)يادآوران اين روز بزرگ بودند و با الهام از آيه شريف «و ذكرهم بايام الله» منزلت و جلالت غدير را گرامى داشته، فرمانهايى جهت ارج نهادن به آن فرا روی دلدادگان و سرخوشان باده ولايت قرار دادهاند. يكى از جلوههاىزيباى بزرگداشت غدير در زيارت مخصوص امام على(ع)در روز غديرمشاهده مىشود. كلمات آن زيارت زمزمه روح نواز امام هادى(ع)است و تاريخ صدور آن سالى است كه معتصم خليفه عباسى آن حضرت را بهبغداد احضار كرد. در اين موقعيت، حضرت به زيارتاميرمومنان(ع)شتافت؛ حديث دلبرى و يادمان ارزشهاى راستين راتجلى ديگر بخشيد و ميراث ماندگارى از شكوه ولايت در خاطرهها بهيادگار گذاشت.
در زمينه اتقان سند و استحكام صدور آن صاحب «هديه الزائرين» مىنويسد:
«شيخ جليل محمد بن المشهدى يكى از بزرگان علما است. درمزار كبير براى اين زيارت شريفه سند بسيار معتبرى ذكر نموده كهكمتر خبرى به قوت سند او مىرسد؛ و عبارت او در اين مقام چنيناست: خبر داد مرا فقيه اجل ابوالفضل شاذان بن جبرئيل قمى ازفقيه عماد محمد بن ابى القاسم الطبرى از ابى على از پدرش محمدبن الحسن(شيخ طوسى)از شيخ مفيد محمد بن محمد بن نعمان از ابىالقلسم جعفر بن قولويه از محمد بن يعقوب كلينى از على بن ابراهيم از پدرش ابراهيم بن هاشم از ابى القاسم حسين بن روح وعثمان بن سعيد عمرى از ابى محمد حسن بن على العسكرى از پدرش«امام هادى(ع » و اين سلسله شريفه همه از اعيان علما و شيوخ طائفه و روساى مذهباند و جناب ابوالقاسم حسين بن روح و عثمان بن سعيد هر دو از نواب امام عصر(ع)هستند و بعد از تامل معلوممىشود كه در تمام زيارات ماثوره زيارتى به اين وجه از صحت واعتبار و قوت سند پيدا نمىشود.»
صفحات: 1· 2
اینفوگرافی مناسک حج
حج در لغت یعنی آهنگ و قصد و در دین اسلام اعمالی است که درمکه در پاسخ به ندای دعوت حضرت ابراهیم (ع) انجام می شود. حضرت ابراهیم (ع) به فرمان الهی کعبه را بنا کرد و خداوند به ایشان فرمان داد تا همه انسان ها را در همه عصر ها و نسل ها به حج دعوت نماید و حضر ت نیز بر روی سنگی که به مقام ابراهیم معروف شده است رفت و فریاد زد : (حلوم الی الحج ) یعنی بشتاب به سوی حج و این ندا را خداوند به عهده گرفت تا به همه انسانها در همه نسل ها برساند .
اینک ما نیز به دعوت خلیل خدا به زیارت خانه خدا می رویم .در حقیقت خداوند از زیارت خانه خود، زیارت خود را قصد کرده است. در اصل کعبه نه خانه، بلکه میهمان خانه خداست. گرچه در همه جا می شود خدا را یاد کرد ولی اکرم الاکرمین بعضی زمان ها و مکان ها را برای پذیرایی مشخص کرده است مثل ماه رمضان و موسم حج.
در اسلام سه نوع حج داریم که شامل حج تمتع ، حج قِران و حج اِفراد است که هر حج مرکب از دو عمل است :عمره و حج که هر دو را با هم حجة الاسلام می گویند.
حج تمتع بهترین نوع حج است (قرآن کریم می فرماید ذلك لمن يكن أهله حاضري المسجد الحرام ) لذا حج تمتع برای کسانی که بیشتر از 48 میل شرعی فاصله دارند واجب می شود و و حج قران و افراد برای کسانی که کمتر از این فاصله دارند واجب است .
بر هر مسلمان بالغ و عاقل در صورت استطاعت مالی و باز بودن راه واجب است که یک بار حج تمتع را به جای آورد.در روایات نقل شده از رسول خدا (ص) و ائمه اطهار بر این مطلب تاکید شده است که اگر مسلمانی توانایی رفتن بر حج تمتع داشته باشد و از رفتن به آن امتناع کند در لحظه مرگ خارج از امت رسول خدا (ص) (یهودی)از دنیا خواهد رفت.
روز عرفه
روز عرفه، بر عارفان حق، آنان که از خیمه وجود خویش بیرون می آیند
و با آتش شوق و اشتیاق وصال، به دعا و نیایش متوسل می شوند، خجسته باد . . .
نواي خاطرانگيز "سلام من به مدينه"
سلام من به مدینه به آستان رفیعش …..
به مسجد نبوی، به لاله های بقیعش
فلسفه حج ابراهیمی از منظر آیت الله جوادی آملی
در كنار “كعبه گِل"، آن “كعبه دِل” كه اصل ولایت و رهبری است، محفوظ است و حجی كه رهبری در آن حضور و ظهور ندارد، ناقص است.
حج از آن نظر كه یك امر عبادی سیاسی است، آثار سیاسی در آن به خوبی ظاهر است چنان كه آثار عبادی نیز در این سیاست به خوبی بارز است. ذات اقدس اله كعبه مراسم حج را هم مظهر جمال خود قرار داد، هم محور جلال خویش یعنی در زیارت خانه خدا هم آثار تهذیب و تزكیه مشهود است و هم نشانه تبرّی از شرك و مشركان.
تولّیِ عبادی حج، نشانه جمال خداست و تبرّی سیاسی آن نمونه جلال حق میباشد. همچنین روایاتی كه از معصومین (ع) رسیده است به این دو بخش “جمال” و “جلال” (تولّی و تبری) اشاره كرده است.
در بیان نورانی امیر بیان، حضرت علیّ بن ابی طالب (ع) آمده است كه: “زیارهُٔ بیتِ الله أمنٌ من عذابِ جهنّمَ”.
همچنین حضرتش فرمود: ذات اقدس اله، حج را محور تواضع و فروتنی بندگان خاصّ خود قرار داد: “جعله سبحانه علامهًٔ لتواضعهم لعظمته و إذعانهم لعزّته و اختار مِن خلقه سُمّاعاً أجابوا إلیه دعوتَه و صَدّقوا كلمتَه و وقفوا مواقفَ أنبیائه و تشبّهوا بملائكته المُطیفینَ بعرشه … و كَتَبَ علیكم وِفادته” فقال سبحانه: “و لله علی الناس حجُ البیت مَن استطاع إلیه سبیلاً"؛ یعنی ذات اقدس اله بار یافتن به حرم امن خود را نشانه فروتنی بندگان خود قرار داد و از بین بندگان، انسانهای شنوا و مطیع را انتخاب كرد كه به جای انبیا میایستند و همانند فرشتگان دور عرش خدا طواف میكنند؛ همان طوری كه فرشتگان، حافّین حول عرشاند، زایران بیت الله نیز طایفان حول كعبه و بیت خدا هستند و همان طوری كه انبیا منادیان حقّاند و فرشتگان منادیان رحمت، زایران و مهمانان بیتالله نیز كاری كه انبیا و فرشتگان میكنند در حج انجام میدهند.
برای اینكه این سنّت ابراهیمی در میان انبیای ابراهیمی (ع) زنده بماند از سادهترین قرارها تا مهمترین قراردادها را در موقع حج به نام حج تنظیم میكردند به طور مثلال وقتی جریان اجاره و استیجار موسی و شعیب (ع) مطرح است، میبینیم سخن از نامگذاری “حج” طرح میشود.
صفحات: 1· 2
سفیر امام حسین(علیه السلام)
چگونگی شهادت مسلم ابن عقیل
روز عرفه (نهم ذیالحجه) سال 60 هجری «مسلم بن عقیل» فرستاده امام حسین (ع) به کوفه به شهادت رسید. گزارش چگونگی
شهادت آن حضرت از زبان «سید بن طاوس» و «علامه مجلسی» نقل شده است.
در چنین روزی، یعنی در روز عرفه سال 60 هجری، پسر عموی با شهامت امام حسین (ع) و فرستاده آن حضرت به کوفه، به شهادت رسید. کیفیت شهادت آن جناب در منابع تاریخی تشیع به شرح زیر است:
علامه مجلسی (ره) در جلاءالعیون نقل میکند:
هنگامی که حضرت «مسلم ابن عقیل» صدای پای اسبان را شنید، دانست که به طلب او آمدهاند. فرمود: اِنّا لله وَانّا اِلَیْه راجِعُونَ و شمشیر خود را برداشت، از خانه بیرون آمد، چون نظرش به آنها افتاد شمشیر خود را کشید و به آنها حمله کرد و جمعی از آنان را بر خاک هلاکت افکند و به هر طرف که رو میآورد از پیش او میگریختند، تا آنکه چند نفر از آنها را به عذاب الهی واصل گردانید، تا آنکه یکی از دشمنان ضربهای بر صورت او زد و لب بالای مسلم خونین شد، اما آن شیر خدا به هر سو که رو میآورد؛ کسی در برابر او نمیایستاد. چون از جنگ او عاجز شدند بر بامها برآمدند و سنگ و چوب بر او میزدند و آتش بر نی میزدند و بر سر ایشان میریختند، چون آن سید مظلوم آن حالت را مشاهده نمود و از زنده ماندن خود نا امید شد، شمشیر کشید و بر آن کافران حمله کرد و جمعی را از پا درآورد. در این هنگام «ابن اشعث» دید که به آسانی دست بر او نمیتوان یافت. گفت: ای مسلم! چرا خود را به کشتن میدهی! ما ترا امان میدهیم و به نزد ابنزیاد میبریم و او اراده قتل تو ندارد، مسلم گفت قول شما کوفیان را اعتماد نشاید و از منافقان بیدین وفا نمیآید.
صفحات: 1· 2
پیام به كنگره عظیم حج
حضرت آیتالله العظمی خامنهای به مناسبت برگزاری كنگرهی عظیم حج پیامی صادر كردند.
متن این پیام كه روز دوشنبه بیست و دوم آبانماه ۱۳۹۲ توسط حجتالاسلام قاضیعسكر -نماينده ولی فقيه و سرپرست حجاج ایرانی- در مراسم برائت از مشركان در صحرای عرفات قرائت شد، به این شرح است:
بسم اللّه الرّحمن الرّحیم
والحمدللّه ربّ العالمین و الصّلاة والسّلام علی سیّدالانبیاء و المرسلین و علی آله الطّیّبین و صحبه المنتجبین
فرا رسیدن موسم حج را باید عید بزرگ امّت اسلامی به شمار آورد. فرصت مغتنمی كه این روزهای گرانبها در همهی سالها برای مسلمانان جهان پدید میآورد، كیمیای معجزهگری است كه اگر قدر آن شناخته و چنانكه شایسته است به كار گرفته شود، بسیاری از آسیبها و آسیبپذیریهای دنیای اسلام، علاج خواهد شد.
حج، چشمهی جوشان فیض الهی است. یكایك شما حاجیان سعادتمند، اكنون این اقبال بلند را به دست آوردهاید كه در این اعمال و مناسكِ آكنده از صفا و معنویّت، دل و جان را شستشویی بسزا داده، از این منبع رحمت و عزّت و قدرت، ذخیرهای برای همهی عمر خویش بردارید. خشوع و تسلیم در برابر خدای رحیم، تعهّد به وظائفی كه بر دوش مسلمان نهاده شده است، نشاط و حركت و اقدام در كار دین و دنیا، رحم و گذشت در تعامل با برادران، جرأت و اعتماد به نفس در برابر حوادث دشوار، امید به كمك و دستگیری خداوند در همه جا و همه چیز، و كوتاهِ سخن ساخت و پرداخت انسانی در طراز مسلمانی را در این عرصهی الهیِ آموزش و پرورش، میتوانید برای خویش تدارك ببینید و خودِ آراسته به این زیورها و بهرهیافته از این ذخیرهها را برای كشور خویش و ملّت خویش و در نهایت برای امّت اسلامی، سوغات برید.
صفحات: 1· 2
عرفه
الهی! حسین علیهالسلام از عرفات کوچ کرد و رحل اقامت در کربلاگزید؛ پس تو رامی خوانم به زبانی که امامم حسین علیهالسلام در روز عرفه و در وداعش با سرزمین عرفات خواند.
الهی تو را میخوانم، با اشکهایی که به ترنم آخرین نوای آسمانی مولایم حسین علیهالسلام در روز عرفه، بر صورت شرمسارم روان شده است.
الهی! تو را میخوانم به پاکی و خلوص بندگی در صحرای عرفات، به تکاپوی حاجیان؛ آنگاه که جان مشتاق را برای لقای تو روانه آسمان زلال عرفه میکنند.
خدای من! دلم برای آشنایی و آشتی با تو، بیتابتر از همیشه است و تنها دارایی ام در پیشگاه تو، دعایی است که به آن وعده اجابت داده ای.
چگونه تو را دریابم و کدام باد موافق، این خس دورافتاده از آستانت را به کوی شناخت و دلدادگی به تو رهنمون میسازد؟
الهی! تو نوری؛ آشکارتر از آنی که به مدد آثار خلقتت، شناخته شوی.
تو نوری و روشنتر از آنی که در پناه سایه درآیی.
خدای من! چه وقت از دیده ام نهان شدی تا برای اثبات بودن تو، دست به دامن برهان و استدلال ببرم؟
تو آنقدر ظاهری که رسیدن به تو از راه مشاهده آثارت، راه دراز پیمودن و به بیراهه رفتن است. پس خدای من! چنان به عشق خود مرا بنواز و یاریام کن تا دیدهام؛ به فراتر از نشانههایت دل مشغول دارد و از درک نور تو که آفاق را روشن کرده، بازنماند.
بارالها! چنان خود را به من بنما که بیواسطه و با شهود قلب، شیفته جمال نورانی تو شوم
بوی اسپند عزاخانه ی تو می آید...
امام باقر علیهالسلام و سازماندهی تشكیلات پنهانی تشیع
آیه الله خامنه ای(مد ظله العالی):
امام باقر عليهالصلاةوالسلام در ايجاد تشكيلات تشيع و يك سازمان قوى و همگانى از همهى وسايل مشروع و ممكن استفاده كرد. (۲۵/۶/۶۷) همینكه افرادی را تربيت كند، به عنوان وكيل و نايب خود بگذارد كه كار آن حضرت را دنبال كنند، و ادامهى تبليغات و تعليمات آن حضرت را به عهده بگيرند. اين سازماندهى پنهانى امام باقر بود، كه از زمان قبل از امام باقر شروع شده بود، اما در زمان آن حضرت يك هيجان بيشترى پيدا كرد كه كارى بسيار خطرناك بود(۹/۵/۶۶)
سفارش به پنج چیز...
امام محمد باقر (ع)
تو را به پنج چیز سفارش می کنم :
اگر مورد ستم واقع شدی ستم مکن،
اگر به تو خیانت کردند خیانت مکن،
اگر تکذیبت کردند خشمگین مشو،
اگر مدحت کنند شاد مشو،
و اگر نکوهشت کنند، بیتابی مکن.
بحارالانوار ، دار احیاء الترا العربی ، ج 75، ص167
راه شکر
اﻣﺎﻡ ﺑﺎﻗﺮ ﻋﻠﯿﻪ ﺍﻟﺴﻼﻡ :
ﺭﻭﺯﯼ ﮐﻢ ﺧﺪﺍ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﯼ ﺧﻮﺩ ﺯﯾﺎﺩ ﺷﻤﺎﺭ ﺗﺎ ﺭﺍﻩ ﺑﺸﮑﺮ ﭘﯿﺪﺍ ﮐﻨﯽ .
ﺗﺮﺟﻤﻪ ﺟﻠﺪ ﻫﻔﺪﻫﻢ ﺑﺤﺎﺭ، ﺹ: 147
تبریک
ازدواج ماه و خورشید
نزهت بادی
از آب میگویم
که مهر تو را با خود دارد
و از علی علیهالسلام
صاف و زلال و روشن
چونان خورشید
که ایزد مهرورزی است!
سکوت میکنم
تمام عمر
به احترام آن نور مقدس
که شما دو عزیز را به هم پیوند داد
سپر علی علیهالسلام را دوباره میخرم
و پیراهن عروسیات را بازپس میگیرم
به ده قطره اشک
که از ته دل جاری شده باشد
هر دو را به آب خواهم سپرد
تا همگان بدانند
که تو و علی علیهالسلام
عشق را برای همه میخواستید
نه خودتان!
عاشق میشوم،
فقط با یک شاخه نبات ویک جلد کلام اللّه
به همین سادگی!
مثل تو
که بر سر سفره خالی علی علیهالسلام نشستی
اما میخواهم بگویم
که عشق ساده نیست!
باید تاوانش را پس داد
تاوان پس خواهم داد
هر چه باشد، باکی ندارم!
برای رسیدن به آن انحنای روشن دل،
راه تو را میپویم، ای ماه مهربانم!
یا فاطمه علیهاالسلام بنت نبی صلیاللهعلیهوآله !
امام جواد علیهالسلام، نشانه مقاومت
مقام معظم رهبری(دامه برکاته):
امام جواد علیهالسلام مظهر مبارزهى با باطل بود، او كوششگر براى حكومت الله بود. ۱۳۷۶/۶/۱۷
او نمودار و نشانهى مقاومت است. انسان بزرگى كه تمام دوران كوتاه زندگيش با قدرت مُزَور و رياكار خليفهى عباسى -مأمون- مقابله و معارضه كرد و هرگز قدمى عقبنشينى نكرد و تمام شرايط دشوار را تحمل كرد و با همهى شيوههاى مبارزهى ممكن، مبارزه كرد. ۱۳۶۰/۲/۲۵
امروز رسول خدا(ص) عازم حج شد
پیامبر خدا(ص) در بیست و پنجم ذیالقعده سال دهم هجرت از سوی خداوند متعال مأمور شد که در مناسک حج شرکت کند و انحرافاتی را که در این تکلیف باشکوه عبادی، سیاسی اجتماعی اسلام در طول تاریخ پیش آمده بود، به مردم گوشزد کند.
به دنبال این مأموریت الهی، رسول خدا(ص) در ماه ذی القعده سال دهم دستور داد که در شهر مدینه و میان قبایل اعلان کنند که رسول خدا عازم خانه خداست. بنابراین فراخوان عمومی هزاران نفر آمادگی خود را برای همراهی با پیامبر و حضور در مراسم حج اعلان کردند.
پیامبر در کدام محل احرام بستند و چگونه اعمال حج را انجام دادند؟
پیامبر ابودجانه را جانشین خود در مدینه قرار داد و در حالی که بیش از 60 شتر برای قربانی همراه داشت، به سوی مکه حرکت کرد. هنگامی که به ذوالحلیفه رسید، با پوشیدن دو پارچه ساده از مسجد شجره محرم شد و لبیکگویان از باب بنی شیبه وارد مسجدالحرام شد؛ در حالی که خدا را حمد و ثنا میگفت و به حضرت ابراهیم علیه السلام درود میفرستاد.
صفحات: 1· 2
برای جشن تولد زمین
شب بیست و پنجم ماه ذیقعده؛ شب دحو الارض و شبی بسیار شریف است. در این شب رحمت خدا بر زمین نازل میشود و کسی که این شب را به عبادت و شب زنده داری بپردازد و روز آن را روزه بدارد اجر کسی را دارد که صد سال روز و شب به عبادت پرداخته است.
«حَسَن بن على وَشّا» نقل میکند که «من کودک بودم، شب بیست و پنجم ذیقعده در محضر امام رضا (علیهالسلام)بودیم. بعد از اینکه شام را در خدمت ایشان میل کردیم امام فرمودند: امشب شبی است که حضرت ابراهیم و حضرت عیسى (علیهاسلام) متولد شدهاند؛ و زمین از زیر کعبه پهن شده است. پس هر که روزش را روزه بدارد چنان است که شصت ماه را روزه داشته باشد.»
معنای «دحوالارض»
در آغاز خلقت، تمام سطح زمین را آبهای حاصل از بارانهای سیلابیِ نخستین فراگرفته بود. این آبها، به تدریج در گودالهای زمین جای گرفتند و خشکیها از زیر آب سر برآوردند و روز به روز گسترده تر شدند؛ و زمین قابل سکونت شد.
صفحات: 1· 2
فضیلت شب نیمه ذی القعده در بیان پیامبر اسلام
حقائق و اعمال شب پانزدهم ذى القعده به نقل از کتاب شریف المراقبات
از کارهاى مهم این ماه عمل شب نیمه آن است : سرور ما (سید ابن طاووس قدس سره ) در« اقبال الاعمال» از «احمد بن جعفر بن شاذان» روایت کرده است که گفت : از پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله و سلم روایت شده است که : « شب پانزدهم ذى القعده شب مبارکى است. خداوند در آن با رحمت به بندگان مؤمنش مى نگرد. پاداش کسى که در آن با عمل از خداوند فرمانبردارى کند، مانند پاداش صد روزه دار ملازم مسجد که به اندازه یک چشم برهم زدن نیز نافرمانى خدا را ننموده اند، مى باشد» بنابراین انسان باید در نیمه شب مشغول به طاعت خداوند شده و به دعا و نماز بپردازد. زیرا روایت شده است:«کسی در این شب چیزى از خدا نمى خواهد مگر این که به او عنایت مى فرماید.
صفحات: 1· 2
قصه غریب الغربائی حضرت رضا علیه السلام
هیچگاه با خود اندیشیده ایم که آیا ما قدر نعمت امام هشتم شیعیان و قرار گرفتن حرم مبارک این امام همام را در این کشور می دانیم؟ براستی اگر ما قدر امام رضا علیه السلام را بدانیم همچنانکه زائری که قدردان او باشد حقیقتا بهشتی است ، جامعه ای که قدردان این چشمه جوشان هدایت و کرامت و معنویت باشد حقیقتا لبریز از سعادت خواهد بود و در فضای اینچنین جامعه ای بوی بهشت وزیدن خواهد گرفت.
چه کسی قدر امام رضا را می داند؟
بسیاری از ایرانیان مومن در سرتاسر این کشور پاک و حتی دلباختگان اهل بیت علیهم السلام در کشور های دیگر آرزوی زیارت حرم ملکوتی این امام عزیز را دارند اما باز باید از خود بپرسیم که براستی قرب به او و بهره بردن از فیوضات وجودی امام تنها با نزدیک شدن به حرم او و در آغوش کشیدن ضریح و مقبره او میسر است؟
و نیز با خود بیندیشیم که آیا این همه اثر معنوی که برای زیارت امام هشتم در احادیث شمرده شده به صرف در آغوش کشیدن ضریح این امام بزرگوار در وجود ما و زندگی ما سرازیر می شود و اگر نه چه عنصری در این ابراز ارادت ها و زیارت ها مفقود است که آنچنان که باید فیوضات معنوی و سعادات اخروی این منبع فیض در زندگی ما جاری و ساری نمی شود؟
صفحات: 1· 2
ولادت رئوف ترین امام ایرانیان +اینفوگرافی
حكومت و سياست در سيره امام رضا (ع)
آن چه در حيات سياسى امام هشتم (ع ) قابل توجه و دقت است ، مسئله ى خلافت و ولايتعهدى است كه از طرف مأمون الرشيد خليفه عباسى به آن حضرت پيشنهاد شد و آن حضرت از پذيرفتن خلافت سرباز زد، و ولايتعهدى مأمون را به كراهت پذيرفت .
داستان آن به اختصار به روايت ابوصلت هروى چنين است : وى مى گويد: در مرو، خدمت امام رضا (ع ) بودم و مامون به آن حضرت گفت : اى فرزند رسول خدا (ص ) فضيلت ، علم ، زهد؛ پارسايى و عبادت تو را مى دانم ، و تو را در امر خلافت از خود شايسته تر مى دانم ، مى خواهم خود را از خلافت عزل كنم و به تو بسپارم و به تو بيعت نمايم . امام (ع ) فرمود:
<اگر خلافت را خدا براى تو قرار داد، روا نيست لباسى را كه خدا در قامت تو راست كرد، بيرون كنى و به ديگران بدهى ، و اگر از آن تو نيست چگونه آن را به من مى سپارى ؟>.
مأمون گفت :
<چاره ى ندارى جز آن كه بپذيرى !>.
امام (ع ) فرمود:
<هرگز اين كار را نكنم ، مأمون بالاخره از اصرار خود نااميد گرديد>.
صفحات: 1· 2
هجرت امام رضا(ع) به ايران
وقتى كار امين پايان يافت و حكومت مامون استقرار پذيرفت. مامون ضمن نامههاى متعدد از امام رضا(ع) خواست تا همراه بزرگان علوى به خراسان بيايد و چون با مخالفت امام رو به رو شد، پيكى براى انتقال امام رضا(ع) روانه مدينه كرد.
صدوق از محول سجستانى نقل مىكند: زمانى كه پيكى براى بردن امام رضا(ع) به خراسان وارد مدينه شد، من آنجا بودم. امام براى خداحافظى از رسول خدا(ص) به حرم آمد. او را ديدم كه چندين بار از حرم بيرون آمده، دوباره به سوى آرامگاه رسول خدا(ص) بازگشت و با صداى بلند گريست. من به امام نزديك شده، سلام كردم و علت اين امر را جويا شدم. امام در جواب فرمود: «من از جوار جدم بيرون مىروم و در غربت از دنيا خواهم رفت…»
حسن بنعلى وشاء نقل مىكند كه، امام به من فرمود:
وقتى خواستند مرا از مدينه بيرون ببرند، اعضاى خانوادهام را جمع كردم و دستور دادم برايم چنان گريه كنند كه صدايشان را بشنوم. سپس ميان آنها دوازده هزار دينار تقسيم كردم و گفتم: من ديگر به سوى شما باز نخواهم گشت.
صفحات: 1· 2
سخن نگفته به درمان دل شوی مشغول
ريان بن صلت گفت : وقتى خواستم به عراق بروم ، تصميم گرفتم به خدمت حضرت رضا عليه السلام رفته ، با او وداع كنم و پيراهنى هم از او بگيرم تا داخل كفنم گذارم و درهمى چند هم براى خريد انگشترى از براى دخترانم از او بخواهم .وقتى خدمت آن حضرت رسيدم ، در هنگام وداع چنان اشك جارى كشت و افسرده خاطر شدم كه تقاضاهاى خود را از ياد بردم .
زمان خارج شدن ، امام (ع) مرا نزد خود خواند. فرمود: ريان ! مى خواهى پيراهنم را به تو دهم تا هر زمان كه از دنيا رفتى ، آن را در كفنت گذارند؟مى خواهى درهمى چند از من بگيرى تا از براى دخترانت انگشتر بخرى ؟
عرض كردم : آقاى من ! قبل از شرفيابى ، چنين تصميمى داشتم كه اينها را از شما در خواست كنم ؛ ولى فكر فراق و دورى از شما چنان مرا تحت تاءثير قرار داد كه اينها را زا ياد بردم .
يك طرف پشتى را - كه بر آن تكيه كرده بود - كنار زد و پيراهنى برگرفت و به من داد.و فرش نماز را بلند كرده ، مقدارى درهم برداشته در اختيارم گذاشت ؛ وقتى درهمها را شمردم سى درهم بود.
اینفوگرافی/شهید آیت الله اسدالله مدنی
ابوذر زمان
مرحوم آيت الله طالقاني در سال ١۲٨٩ هجري شمسي ديده به جهان گشود، او در خانواده اي اهل علم و فضيلت و داراي روحيات انقلابي و ضد ظلم رشد نمود و براي نخستين بار در مكتب پدرش ابوالحسن آغاز به يادگيري مفاهيم اسلامي و درس تقوا كرد. همان كس كه امام (ره) از او به سرآمد پرهيزكاران ياد مي كند.
مرحوم آيت الله طالقاني در سال ١۲٨٩ هجري شمسي ديده به جهان گشود، او در خانواده اي اهل علم و فضيلت و داراي روحيات انقلابي و ضد ظلم رشد نمود و براي نخستين بار در مكتب پدرش ابوالحسن آغاز به يادگيري مفاهيم اسلامي و درس تقوا كرد. همان كس كه امام (ره) از او به سرآمد پرهيزكاران ياد مي كند.
او تحصيلات ديني خود را در مدارس رضويه و فيضيه قم به پايان رساند. آيت الله طالقاني در زمان طلبگي آشنايي فراواني با امام (ره) داشت و روابط متقابل آن دو، بسياري را در شگفتي افكنده بود. مرحوم آيت الله طالقاني موفق به كسب اجازه نامه اجتهاد از مرجع بزرگ آن، روز آيت الله حاج شيخ عبدالكريم حائري يزدي گرديده و بعد از اتمام تحصيلات به تهران آمده و در مدرسه شهيد مطهري (سپهسالار سابق) به تدريس علوم ديني مشغول شد. در سال 1318 براي اولين بار خشم خويش را نسبت به رژيم و دستگاه حكومتي، با دادن يك اعلاميه در رابطه با كشف حجاب ابراز كرد و در پي آن دستگير و زنداني شد.
صفحات: 1· 2
بانویی که شفیع شیعیان برای بهشت است
ا
يا فاطمه معصومه، اي شفيعه محشر و اي خاتون دينپناه. تو در پيشگاه خداوند مقام و شأن والايي داري و به همين خاطر دست نياز به سويت دراز ميکنيم و ميگوييم: «يا فاطمة اشفعي لي في الجنة»
اينجا حرم اهل بيت سلام الله عليهم است
جماعتي از شهر ري قصد زيارت امام را كرده بودند. آنها، پس از پيمودن مسيري طولاني و تحمل رنجهاي فراوان، اكنون چند قدمي بيشتر تا ديدار امام فاصله نداشتند.
بالاخره با چهرههاي غبارآلود و خسته رسيدند، اذن طلبيدند و امام هم اذن ورود دادند. نماينده آن گروه جلو آمد؛
- اي حجّت خدا! ما از اهل ري هستيم.
- مرحبا به برادران ما از اهل قم!
- (با صدايي رساتر) ما جماعتي از اهل ري هستيم.
- مرحبا به برادران ما از اهل قم!
چند بار ديگر هم خود را معرفي كردند، اما جوابي نشنيدند مگر «مرحبا به برادران ما از اهل قم».
تعجّب كرده بودند؛
- نكند اشتباهي از ما سرزده و حضرت از ما ناراحت شدهاند. نكند …
صفحات: 1· 2
ولادت حضرت معصومه (س) مبارک
خاک قم گشته مقدس از جلال فاطمه / نور باران گشته این شهر از جمال فاطمه
گر چه شهر قم شده گنجینه علم و ادب / قطرهای باشد ز دریای کمال فاطمه . . .
نظرى بر اسامى و القاب حضرت فاطمه معصومه(س)
1. فاطمه
اين مجلله عظيم الشان هم نام حضرت زهرا(س) و فاطمه يا فاطمه كبرى ناميده شده است.
در روايتى درباره مقام والا و عظمتشان حضرت زهرا(س)و علتناميده شدن ايشان به فاطمه آمده است:
محمد بن مسلم گفت: از ابوجعفر امام باقر(ع)شنيدم كه فرمود:
فاطمه داراى جايگاهى كنار در جهنم است. وقتى روز قيامت مىشود،ميان دو چشم هر نفر، مومن ياكافر نگاشته مىشود. آنگاه به كسىكه دوستدار اهلبيت است و گناهان فراوانى دارد، دستور داد همى شود به آتش افكنده گردد. وقتى حضرت فاطمه آن شخص را مى بيند، مى گويد: بارالها! مولاى من! مرا فاطمه نام نهادى و به واسطه منمىخواستى از كسانى كه دوستدار من و ذريهام هستند، درگذرىوعدهات حق است و تو از وعدهات تخلف نمى كنى.
در آن زمان خداوند عزيز و والامرتبه مىفرمايد: درست گفتى، تورا فاطمه نام نهادم و مىخواستم به خاطرتو از كسى كه دوستتدارد، و پيرو توست و به خاندانت علاقمند و پيرو آنان است،درگذرم. پيمانم حق است و من خلف وعده نمىكنم؛ به اين سبب بهبندهام فرمان داخل شدن در آتش را دادم تاتو درباره او شفاعتكنى. تو را شفيع قرار دادم تا براى ملائكه و پيامبران وفرستادگانم و صاحبان اين توقفگاه، جايگاه و منزلتت درپيشگاه منمشخص شود. هركس را كه ديدى ميان دو چشمش كلمه مومن است، مى گيرى و داخل بهشت مىكنى.
صفحات: 1· 2
ناگفتههای زندگی شهید رجایی از زبان همسر
آقای رجایی فرد عاقلی بود و پخته و سنجیده حرف میزد. در ابتدای نامزدی ما چون یك معلم ساده بود و در آن زمان خرید طلا و جواهر برای همسر رسم بود، ایشان كه وضع مالی خوبی نداشت این قضیه را جوری مطرح نمیكرد كه اثر بدی داشته باشد كه چون پول ندارد نمیتواند اینها را بخرد.
موارد ضروری را میخرید و در مورد طلا و جواهر میگفت، اینها باشد بعد برویم با فرصت و وقت مناسب و با سلیقه یكدیگر بخریم. من هم كه میفهمیدم، دلم به حال او میسوخت و از طرفی هم خوشم میآمد كه چنین عزت نفس و مناعت طبعی دارد. به جز این، رسم بود كه چند قواره پارچه و كیف و چند چیز دیگر بخرند كه ایشان هر وقت به منزل میآمد دو سه قلم از این چیزها را میگرفت و به خانه میآورد. این برخوردها نشان میداد كه خیلی در مسائل مادیش با تدبیر و برنامه است.
صفحات: 1· 2
وظایف مردم و دولت اسلامی در اندیشه امام خمینی ره
1- خدمتگذاری دولت
خدمتگزاری دولت در بیان رهبر فقید انقلاب چنین آمده است:
دولتها، خدمتگزار مردمند.
خدمت به خلق، خدمت به خداست.
باید فكر این معنا كنید كه خدمت كنید به كشور، خدمت كنید به ملت كه بعد از خود شما مثل مرحوم رجایی، مردم، شهادت فعلی و عملی بدهند بر اینكه شما خوبید تا خدای تبارك در محضرش شما را قبول كند.
ای دولتها! فتح كشور مهم نیست، فتح قلوب مهم است. (1)
2- نقش مردم در تقویت نظام
پشتوانه اصلی برنامههای دولت، حضور مردم و حمایتهای بیدریغ آنان از دولتمردان است. حضرت امام خمینی رحمهالله همواره در سخنان خود، به حضور جّدی ملت تأكید داشتند و صاحبان اصلی این كشور و انقلاب را، مردم میدانستند. ایشان در یكی از سخنرانیهای خویش فرمودند: «این ملت است كه آمد و شما را از این همه گرفتاریها بیرون آورد و با رأی خودش، مجلس درست كرد و جمهوری اسلامی را تنفیذ كرد و رئیس جمهور درست كرد و آنها هم دولت درست كردند. همه چیزهایی كه ما داریم، از این مردم است… تا این مردم را دارید، خوف این كه بتوانند به شما آسیب برسانند، هیچ نداشته باشید».
صفحات: 1· 2
روزیکه نیمیاز مردمدنیا بهآروزیشان رسیدند
مارتین لوتر کینگ در 15 ژانویه 1929 متولد شد و در 4 آوریل 1968 از دنیا رفت. پدر و پدربزرگ وی به عنوان روحانی کلیسا فعالیت داشتند و خود وی نیز سال های آخر عمرش را، به عنوان روحانی در کنار پدرش فعالیت می کرد.
وی در جرجیا به مدرسه عمومی رفت و در 15 سالگی فارغ التحصیل شد. در سال 1948 از کالج مورهاوس مدرک لیسانس خود را در آتالانتا گرفت. پدر و پدربزرگ وی هر دو از این دانشگاه فارغ التحصیل شده بودند.
پس از سه سال تحصیل در دانشگاه، وی در دانشگاه سفیدپوستان بورسیه شد. سپس تحصیلات تکمیلی خود را در دانشگاه بوستون گذراند در سال 1953 به تحصیل در مقطع دکتری روی آورد و در سال 1955 دکترای خود را از این دانشگاه دریافت کرد. او در بوستون با کورتا اسکات، بانوی جوان هنرمندی آشنا شد و با وی ازدواج کرد. حاصل این ازدواج دو پسر و دو دختر بود.
در سال 1954 مارتین در کلیسای باپتیست آلاباما کشیش شد. او که همیشه در احقاق حقوق شهروندان خصوصا هم نژادهای سیاهپوست خودش فعالیتهای زیادی داشت، در آن زمان عضو شورای ملی پیشرفت رنگین پوستان شد. این سازمان در میان سازمان های هم نوع خود پیشرو بود.
صفحات: 1· 2
علامه ای که الگوی تمام انقلابیون جهان است
- شخصیت علامه بهلول نه تنها یک شخصیت تاریخی است بلکه خود ایشان یک تاریخ باعظمت به حساب میآید. این عالم جلیلالقدر نه تنها مایۀ افتخار شهر گناباد است بلکه مایۀ افتخار حوزههای علمیه و طلاب علوم دینی است. اگر طلبهها و علمای دینی با این شخصیت از نزدیک آشنا شوند، به شغل و مسلک و مرام خودشان بیش از پیش افتخار خواهند کرد. چون وقتی مباحث نظری و علمی، در شخصیت یک عالم دینی تجسّم عملی پیدا کند، به شدت مایۀ افتخار خواهد بود و اسوه و الگو قرار میگیرد.
- علامه بهلول نه تنها مایۀ افتخار حوزههای علمیه است بلکه مایۀ افتخار ایران اسلامی است، و ایران میتواند خودش را با شخصیتی به نام علامه بهلول به جهان اسلام و بلکه جهان بشریت معرفی کند.
- گاهی اوقات وقتی رییس جمهور کشوری به کشور دیگری میرود و میخواهد به مردم آن کشور نشان دهد که من با شما آشنا هستم و ارادت دارم، شخصیتی سریالی که به یک افسانه مربوط میشود را نام میبرد و میگوید من شما را با قهرمان این سریال شناختهام؛ با وجود اینکه آن قهرمان اساساً یک افسانه بوده، ولی مردم آن کشور به آن افتخار میکنند. در حالی که ما یک شخصیت واقعی داریم که ظرفیت جهانی شدن دارد و میتواند در دلِ جهان اسلام نفوذ کند. حتی نباید بگوییم علامه بهلول، فقط اسوه و افتخاری برای جهان تشیع است و نباید او را به ایران و جهان تشیع محدود کنیم.
صفحات: 1· 2
دولت...
اگر از گناه “مطهری"، “رجایی” هست که “بهشتی” شوی
اگر “با هنر” شهادت آشنایی ، “مفتح” درهای بهشت خواهی شد
ماندگارترین مساجد تاریخ کدامند؟/از مسجد قطبی تا نماز خواندن روی آب
حالا بعد از گذشت 14 قرن هزاران مسجد در گوشه و کنار دنیا بنا شده که امروز، 21آگوست روز جهانی آنها نام گرفته است. مساجد تاریخی، شگفت انگیز یا تاثیر گذار.
جایی که ابر سایه انداخت
شهرت مسجد غمامه مدینه نه به خاطر معماری و قدمتش، که به خاطر روایت تاریخی آن است. غمامه به معنی ابر است و اشاره به زمانی دارد که پیامبر اکرم(ص) در این مکان شروع به خواندن نماز کردند و ابرهایی روی سر ایشان را پوشاندند. گفته می شود ابرها بعد از دعای باران پیامبر آسمان منطقه را پوشانده اند. مسجد غمامه در فاصله 500 متری غرب مسجدالنبی، مقابل باب السلام در منطقه «مناخه» قرار دارد.
صفحات: 1· 2
حضرت حمزه در احتجاج شیخ مفید
شیخ مفید(رحمه الله) می گوید: گروهی از جوانان شیعه برای تعلّم و فرا گیری مطالب کلامی، در پای درس من حاضر می شدند، روزی یکی از آنها گفت: حضرت استاد! روز گذشته در جلسه ای بودم که طبرانی، دانشمند زیدی مذهب نیز حضور داشت. او در چند مطلب بر ما شیعه اشکال و اعتراض کرد که من پاسخ قانع کننده ای نداشتم؛ از جمله اشکالات وی این بود که: شما شیعیان به بعضی از عقاید و اعمالی که سنّی های حنبلی مذهب دارند انتقاد و اعتراض می کنید، در حالی که در موارد متعدد با آنان هم عقیده بوده و مانند آنان عمل می کنید. و چند مورد را اینگونه برشمرد: زیارت قبور اولیا، عبادت کردن در نزد آن قبور و….
شیخ مفید می فرماید: به آن شاگرد گفتم: نزد طبرانی برو و پاسخ پرسش های او را همانگونه که من توضیح می دهم با او درمیان بگذار.
شیخ مفید به یکایک پرسش های طبرانی پاسخ مشروح داد تا به پرسش در باره زیارت قبور اولیا رسید و گفت:
صفحات: 1· 2
آغاز آتش بس ایران و عراق
سیا به نقش خود در اجرای کودتای 28 مرداد اعتراف کرد + سند
بعد از گذشت حدودا 60 سال از اجرای کودتای 28 مرداد 1332، بالاخره آژانس اطلاعات مرکزی آمریکا (سیا) همزمان با سالروز این واقعه تاریخی علیه ملت ایران، به نقش خود در برنامهریزی و اجرای این کودتا که به برکناری محمدمصدق، نخست وزیر وقت منجر شد، اعتراف کرد.
اسناد مربوط به این مداخله بر روی وب سایت آرشیو ملی آمریکا قرار گرفته است.
به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)، پایگاه اینترنتی مجله فارین پالسی با اشاره به علنی شدن این مداخله گزارش داد: شصت سال پیش در چنین روزی (19 اوت 1953) تاریخ معاصر ایران وقتی کودتای تحت حمایت آمریکا و انگلیس محمد مصدق، نخستوزیر این کشور را سرنگون کرد، دچار چرخشی شدید شد. طنین این حادثه در طول سالها دست از سر سازماندهندگان آن بر نداشت و منجر به احساسات ضدآمریکایی شد که خلع شاه را در اوایل سال 1979 به همراه داشت و حتی ایرانیهایی را تحت تاثیر قرار داد که اواخر آن سال سفارت آمریکا در ایران را تسخیر کردند.
اما تقریبا شش دهه طول کشید تا جامعه اطلاعاتی آمریکا علنا بپذیرد که در پس این سرنگونی جنجال برانگیز قرار داشت. آنچه امروز در وبسایت فارین پالسی و بر روی وب سایت آرشیو ملی آمریکا منتشر شد، چکیدهای است از یک گزارش داخلی با عنوان «مبارزه برای ایران» که یک مورخ داخلی سیا در نیمه 1970 آن را تهیه کرد و بر اساس قانون آزادی اطلاعات علنی شده است.
صفحات: 1· 2
وهابیون: قبر پیامبر را خراب کنید!+فیلم
کاش یک شب شمع بودم در شب تار بقیع تا سحر میسوختم چون قلب زوار بقیع
کاش میشد مخفی از وهابیان سنگدل مینهادم نیمه شب صورت به دیوار بقیع
در هشتم شوال سال ۱۳۴۴ هجری قمری قبرستان بقیع به عنوان مهم ترین قبرستان جهان اسلام که چهار تن از ائمه معصومین علیهم السلام در آن مدفون هستند به دست وهابیون سلفی تخریب شد.
دلیل تخریب قبرستان بقیع
آنچه که امروز وهابیت به آن معتقد می باشد همان اندیشه هایی است که عبدالحلیم حرانی (ابن تیمیه) در قرن هفتم هجری در صدد ترویج آن بود ابن تیمیه میگفت: «احادیثی که از پیامبر درباره زیارت قبور رسیده تماما ضعیف بلکه جعلی است.»
محمدبن عبدالوهاب هم هنگام ظهور در قرن دوازدهم در حجاز، آنچه را ابن تیمیه به یادگار گذاشته بود را با شرح و بسط بیشتری تبیین و ترویج کرد و در نهایت وهابیت با پشتیبانی آل سعود فتوی به تخریب قبور ائمه بقیع علیهم السلام را داد امری که تا آن روز توسط هیچ کدام از مذاهب مسلمین نه تنها رخ نداده بود بلکه احترام به قبور مسلمانان از مسلمات جمیع فرق و مذاهب اسلامی به شمار می رفت.
شبکه های وهابی هم در راستای پروژه اختلاف اندازی در جامعه مسلمین و نشان دادن چهره زشت و خشن از اسلام با حمایت از این اقدام، تخریب دیگر قبور مورد نظر شیعیان را در دستور کار خود قرار دادند.
این شبکه ها با تقریر حرف های ابن تیمیه و محمد بن عبدالوهاب زیارت رفتن را شرک دانسته و تخریب قبور را واجب می شمارند.
«پیامبران برای تخریب قبور بعثت(مبعوث) شدند. فرقی نمی کند گنبد نبی یا ولی یا پیامبر باید تخریب شود. آیا باید گنبد پیامبر هم تخریب شود؟ بله البته ولی باید ببینیم نظر ولی امر مسلمین (ابن جبرین) چیست.؟»
برای دریافت فایل تصویری کلیک کنید
اینها سخنان مفتیان و کارشناسان وهابی است که حکم به تخریب قبور می دهند.
صفحات: 1· 2
سالروز بازگشت آزادگان به میهن اسلامی
«اگر روزی اسراء برگشتند و من نبودم، سلام مرا به آنها برسانید و بگویید خمینی در فکرتان بود»
انقلاب اسلامی ایران ثمره و دستاورد قرنها مبارزه و تلاش است. این انقلاب گوهر حقیقت ناب اسلام را بعنوان عزیزترین و گرانقدرترین گمشده خویش از میان سالها تحمل غربت دین در صحنه حماسه ها و رنجهای تاریخ به کف گرفت و این واقعیتی انکار ناپذیر است.
از این رو بود که این انقلاب به زودی تبدیل به کانون توجهات و تهاجمات دشمنان گوناگونی شد که این طلیعه خجسته را به معنای غروب حاکمیت استبدادی و استعماری خود تفسیر می کردند. وقتی در روز 31 شهریور ماه 1359 هجوم سریع و هماهنگ رژیم بعثی عراق به مراکز نظامی و اقتصادی میهن اسلامی ما قطعیت وقوع یک جنگ تمام عیار را در منطقه اعلام کرد، این واقعیت تلخ را نیز به همراه آورد که تدارکی سازمان یافته و جهانی برای مهار و محو انقلاب اسلامی و نظام نو خاسته جمهوری اسلامی ایران صورت پذیرفته است. در عین حال جمهوری اسلامی ایران با تاکید بر فرموده امام فقید و راحلمان حضرت امام خمینی (ره) این پیام پر معنای او را مضمون جاودانه دفاع مقدس خویش می داند که:
صفحات: 1· 2
کسی که دستور تخریب بقیع را صادر کرد
سالروز تخریب قبرستان بقیع ۹۰ ساله شد(البته اگر تقویم شمسی ملاک باشد، تقریبا ۸۶ ساله شد)
این موضوع برای دومین بار در طول تاریخ رخ داد. یعنی ۱۲۴ سال پس از تعرض اولیه، این بار دستدرازی وهابیت به قبور نورانی آرمیدگان بقیع به حد اعلای خود رسید و به گفته «مستر ریتر» جهانگرد غربی؛ به شهری زلزلهزده و ویرانه تبدیل شد.
این موضوع در زمان ضعف عثمانی و تصرف مجدد مکه و مدینه توسط وهابیت رخ داد. بدین صورت که در ماه رمضان سال ۱۳۴۴ هجری قمری «شیخ عبدالله بن سلیمان بن بلیهد» (۱۲۷۸-۱۳۵۹هـ) قاضی القضات وقت از مکه به مدینه آمد و چند روز بعد یعنی در هشتم شوال دستور تخریب قبور متبرک بقیع را صادر کرد تا هر چه گنبد و ضریح در مدینه و بیرون از آن بود، ویران شود.
(از راست: قاضی سلیمان در کنار پادشاه وقت عربستان)
این اقدام تمجید «ملک عبد العزیز بن عبد الرحمن بن فیصل آل سعود» (۱۸۷۶ – ۱۹۵۳) حاکم وقت سعودی را به همراه داشت. این موضوع در نامهای که چهار روز پس از تخریب بقیع نگاشته شده است، به چشم میخورد:
منابع:
۱ ــ کتاب مشاهیر علماء نجد وغیرهم .
۲ ــ الموسوعة الحرة
تا به حال نام یوم الهدم را شنیده اید ؟
در هشتم شوال سال 1344 هجری قمری پس از اشغال مکه ، وهابیان به سرکردگی عبدالعزیزبن سعود روی به مدینه آوردند و پس از محاصره و جنگ با مدافعان شهر ، سرانجام آن را اشغال نموده ، مأمورین عثمانی را بیرون کردند و به تخریب قبور ائمه بقیع و دیگر قبور هم چنین قبر ابراهیم فرزند پیامبر اکرم – صلی الله علیه و آله و سلم – قبور زنان آن حضرت ، قبر ام البنین مادر حضرت اباالفضل العباس – علیه السلام – و قبر عبدالله پدر پیامبر و اسماعیل فرزند امام صادق – علیه السلام – و بسیاری قبور دیگرپرداختند . ضریح فولادی ائمه بقیع را که در اصفهان ساخته شده بود و روی قبور حضرات معصومین امام مجتبی ، امام سجاد ، امام باقر و امام صادق – علیهم السلام – قرار داشت را از جا در آورده ، بردند . اما این اولین حمله آنان به مدینه نبود . آنان در سال 1221 هجری نیز یک بار دیگر به مدینه هجوم برده ، پس از یک سال و نیم محاصره توانسته بودند آن شهر را تصزف کنند و پس از تصرف اقدام به غارت اشیای گرانبهای حرم پیامبر – صلی الله علیه و آله و سلم – و تخریب و غارت قبرستان بقیع نمودند .
صفحات: 1· 2
عیدتان مبارک
صداي پاي عيد ميآيد و دل مومن، بر سر دو راهي آمدن عيد رمضان و رفتن ماه رمضان بلاتكليف است؛ از آمدن اين عيد، دلشاد باشد يا از رفتن آن ماه، محزون؟
عيد فطر، پاكترين و عيدترين عيدهاست؛ چرا كه پاداش يك ماه عبادت و شستوشوي جان در نهر پاك رمضان است.
عيد فطر، عيد پايان يافتن رمضان نيست، عيد برآمدن انساني نو از خاكسترهاي خويشتن خويش است، چونان ققنوس كه از خاكستر خويش دوباره متولد ميشود.
رمضان، كورهاي است كه هستي انسان را ميسوزاند و آدمي نو با جاني تازه از آن سر برميآورد. فطر، شادي و دستافشاني بر رفتن رمضان نيست، بر آمدن روز نو، روزي نو و انساني نو است. قرار بود كه رمضان، با سحرها و افطارهايش، با شبهاي قدر و مناجاتهايش از ما آدمي ديگر بسازد. اگر درعيد فطر درنيابيم كه از نو متولد شدهايم، اگر تازگي را در روح خود احساس نكنيم، عيد فطر، عيد ما نيست.
از اينروست كه در دعاي قنوت نماز عيد فطر ميخوانيم: «اسئلك بحق هذا اليوم الذي جعلته للمسلمين عيدا و لمحمد صلّي الله عليه و اله ذخراً و مزيداً؛ از تو ميخواهم به حق اين روز كه آن را براي مسلمانان عيد قرار دادي و براي محمد و آل او ذخيره و فزوني ساختي!»
بر گرفته از سایت پژوهش
وداع امام سجاد(ع) با ماه رمضان
حضرت زین العابیدن(ع) پس از جملاتی می فرماید: «واربحنا افضل ارباح العالمین » ما سودی که در این ماه بردیم هیچ تاجری در هیچ گوشه دنیا نبرده است. «ثم قد فارقنا عند تمام وقته و انقطاع مدته و وفاء عدده »، این ماه بعد از آن که پایانش فرارسید، از ما مفارقت و هجرت کرد و ما را تنها گذاشت «فنحن مودعوه وداع من عز فراقه علینا»، پس ما هم با ماه خدا وداع می کنیم وداع با دوست عزیزی که مفارقتش برای ما توانفرساست، «و غمنا و اوحشنا انصرافه عنا» ما کسی را وداع می کنیم که رفتنش برای ما بسیار گران و سخت است و ما را غمگین می کند و به وحشت و ترس می اندازد.
صفحات: 1· 2
ماجرای نماز عید فطر امام رضا(ع) که نیمهکاره ماند
مردم وقتی ابوالحسن(ع) را دیدند و صدای تکبیر او را شنیدند، به ایشان پیوستند و شهر مرو یکپارچه در شور و غوغا فرو رفت.
نماز عید فطر سنت به جا ماندهای از پیامبر اعظم(ص) است که در طول تاریخ از سوی مسلمانان اقامه شده و اکنون با همان سبک و سیاق به ما رسیده است. اما این نماز پرفضیلت که در زمان حضور امام معصوم بر همگان واجب است در زمان خلفای عباسی تغییر کرده بود.
شهید مطهری در این باره میگوید: نماز عید خواندن، کتاب الله و سنّت رسولالله(ص) است اما چگونه نماز خواندن، سیره است. پیغمبر نماز عید فطر و عید قربان میخواند، اینها هم نماز عید فطر و عید قربان میخواندند، اما روش نماز خواندن به تدریج فرق کرده بود، سیره فرق کرده بود. کم کم دربارهای خلفای عباسی مانند دربارهای ساسانی ایران و قیاصره روم شده بود، دربارهای خیلی مجلّل. لباس خلیفه و سران سپاه دارای انواع نشانههای طلا و نقره بود. خلیفه وقتی میخواست به نماز عید بیاید، با جلال و شکوه خاص و با هیمنه سلطنتی میآمد. خودش سوار بر اسبی که گردنبند طلا یا نقره داشت میشد و شمشیری زرّین به دست میگرفت، سپاه نیز از پشت سرش میآمد، درست مثل این که میخواهند رژه نظامی بروند. بعد میرفتند به مصلّی، دو رکعت نماز میخواندند و برمیگشتند. (مجموعه آثار استاد شهید مرتضی مطهری ، جلد ۱۷، صفحه ۱۷۴)
صفحات: 1· 2
و قدس...
حكايت پر ظلم و ستم روزگار ما، حكايت دردناكيست، كه كودك و پير و جوان و زن و مرد نمي شناسد و همه را در گرداب خويش فرو برده است.
شبح خون آشام همه اعصار، يهود جدا شده از راه خدا و گام نهاده بر راه ابليس، شنا به خون كودكان مي كند و شراب از خون زنان مي نوشد و تفريحش تكه تكه كردن مردمانيست كه، همه گناهشان نفس كشيدن در حوزه شهوت راني اين حيوانات درنده است…
انگار دو شريك در اين دنيايي كه فساد و تباهي در دريا و خشكي اش، ظاهر شده است، سر سلسله همه بدبختي هاي موجودات زنده در عالم هستند، ابليس و يهود؛ دو شريكي كه لازم و ملزوم همند و هر خرابي هست آتشش از گور آنها خيزش كرده است.
حكايت آدم كشي ها و تباه كردن هاي نسل بشر توسط اين جنايتكاران انسان نما، از قصه هاي هزار و يك شب انگار دنباله دارتر شده است و چشم ها منتظر نجات دهنده اي است كه زير خطي از اين كتاب قطور، جمله “ظلم تمام شد” را بنگارد…
و قدس…
نقطه اي از مكان است كه همه زمان ها، چشم ها را به خود معطوف داشته است، نقطه اي كه آزاد كردن آن از دست فرزندان شيطان، از آخرين آرزوهاي محمد(صلوات الله عليه) در بستر شهادت، نگاه نگران علي(سلام الله عليه) در نبرد ناتمام صفين، آرزوي قلب به خون نشسته حسن مجتبي(عليه السلام) در نخيله و چشم هاي به خون نشسته سيدالشهدا(عليه السلام) در نيمه راه كوفه، در كربلاي شهادت و عاشوراي خون، بوده است. و همين طور آرزوي قلبي هر كدام از امامان مظلوم ما، كه راه بر حقشان بستند و خونشان ريختند…
صفحات: 1· 2
ارزش صدقه دست جمعی در شب قدر/صدقه به نیابت امام عصر (عج)
شب قدر در فرهنگ قرآن و روایات از جایگاه بس عظیمی برخوردار است تا آنجا که شب قدر در قرآن برابر با هزار ماه دانسته شده، و شب نزول قرآن، و شب تعیین تقدیرات یکسال و شب مبارک معرفی شده است و در روایات هم تعبیرات زیبایی از شب قدر آمده است، همچون شب بخشیده شدن گناهان و اینکه هر کس در آن شب بخشیده نشود، مورد نفرین خدا واقع می شود. ائمه اطهار (ع) توصیه های مختلفی درباره شب قدر داشتند که از مهمترین آن عبادت و شب زنده داری و مراسم قرآن بر سر گرفتن است به گونه ای که در روایات از ائمه معصوم نقل شده که مادر گرامی شان حضرت صدیقه کبری فاطمه زهرا(س) کودکان گرامی شان را شب قدر با دادن خوراکی بیدار نگه می داشتند.
یکی دیگر از توصیه های ائمه و بزرگان دینی حضور در مسجد در ماه رمضان به ویژه در شب قدر است و پیامبر (ص) در دهه سوم ماه مبارک رمضان، مقید بودند تا شب و روز در مسجد معتکف باشند. مراسم قرآن بر سر گرفتن نیز از جمله اعمال شب قدر است که در سیره معصومان دیده می شود. همچنین از عباداتی که سخت در اسلام بر آن سفارش شده، مخصوصا در ماه مبارک رمضان، برپایی نماز جماعت است. انس بن مالک از پیامبر گرامی اسلام (ص) نقل کرده که فرمودند: «مَنْ صَلّی مِنْ اَوَّلِ شَهْرِ رَمَضانَ اِلی آخِرِه فی جَماعَةٍ فَقَدْ اَخَذَ بِحَظٍّ مِنْ لَیْلَةِ الْقَدْرِ» یعنی: « کسی که از اوّل تا آخر ماه رمضان در نماز جماعت حاضر شود، بهره ای از شب قدر گرفته است.» و امیرالمؤمنین حضرت علی(ع) در مورد تقید پیامبر(ص) در به پاداری نماز جماعت در شب قدر می فرمایند:«شب بیست و سوم در عین حالی که باران شدیدی آمده بود و مسجد مدینه را گل و آب فرا گرفته بود، رسول خدا (ص) ما را به نماز وا می داشت.» آن گاه فرمود: «فَصَلّی بِنا رَسُولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله وَ إِنَّ أَرْنَبَةَ اَنْفِهِ لَفِی الطّینِ؛ پس رسول خدا (ص)با ما نماز[جماعت] خواند، در حالی که نوک بینی حضرت در گل فرو رفته بود.»
صفحات: 1· 2
در لیالی قدر از خدا چه بخواهیم؟/ مأیوس نشو، بخشیده میشوی!
متن سخنان حضرت آیت الله حاج آقا مجتبی تهرانی در روز بیست و دوم ماه مبارک رمضان 1391 ه.ش به شرح ذیل است:
مروری بر مباحث گذشته
در جلسات گذشته عرض کردم ماه مبارک رمضان ماه تلاوت قرآن و ماه دعا است، چه برای خود و دیگران و چه دنیوی و چه معنوی و اخروی که به آن ترغیب شده است. به خصوص نسبت به لیالی قدر که جلسه گذشته عرض کردم در روایات داریم. جلسة گذشته عرض کردم که ما به عنوان دعا از خداوند در لیالی قدر چه بخواهیم؟ عرض کردم دو چیز: یک؛ ترمیم نسبت به گذشتة خودمان. اینکه گذشتة خوبی نداشتیم و دستمان به خطاها آلوده شده است و خداوند با دعا آن را عفو کند، بیامرزد، ترمیم کند و ندیده بگیرد. دوم؛ مسئلة بهترین ترسیم نسبت به امور آیندهمان، یعنی سال آینده؛ چون در شب قدر امور آیندة تمام موجودات ترسیم میشود.
دستم پر از گناه، چشمم پر از امید
حالا این دو مطلب را در چه قالبی بریزیم و به خدا عرض کنیم؟ در بین دعاها و روایات که میدیدم، روایتی توجّه من را جلب کرد و چه بسا قبلاً هم در بحثها تنبّه داده باشم. راوی میگوید در مسجد الحرام بودم، به حجرالاسود رسیدم. شخصی را دیدم که مشغول نماز است، دقّت کردم که ببینم کیست؛ خوب که دقّت کردم دیدم زینالعابدین(صلواتاللهعلیه) امام چهارم است. حضرت را زیر نظر گرفتم تا اینکه از نماز فارغ شد. راوی تعبیر میکند که: «وَ رَفَعَ بَاطِنَ کَفَّیْهِ إِلَى السَّمَاءِ»؛ کف دستانش را دوتایی به آسمان بلند کرد، «وَ جَعَلَ یَقُولُ»؛ شروع کرد و این جملات را فرمود: «سَیِّدِی سَیِّدِی»؛ آقای من! آقای من! «هَذِهِ یَدَایَ»؛ اینها دو دست من است، «قَدْ مَدَدْتُهُمَا إِلَیْکَ»؛ این دستها را به سوی تو دراز کردم، اما یک چیز هست، «بِالذُّنُوبِ مَمْلُوءَةً»؛ دستهایم را که به سوی تو دراز کردم، پر از گناه است، «وَ عَیْنَایَ»؛ با چشمهایم هم به سوی تو نگاه میکنم، امّا، «بِالرَّجَاءِ مَمْدُودَةً»؛ چشمهایم پر از امید به توست.
صفحات: 1· 2
اعمال شب بيست و سوم ماه مبارك رمضان
امشب برابر با شب بيست و سوم ماه مبارك رمضان و سومين شب قدر است،” آيتالله ناصر مكارم شيرازي”، فقيه برجسته و استاد اخلاق، فرازهاي اعمال اين شب را تشريح كردهاند كه در ادامه ميخوانيد.
اعمال مشترک شبهاى قدر:
1ـ غسل شب قدر است، مرحوم «علاّمه مجلسى» فرموده: بهتر است غسلِ شب هاى قدر را مقارن غروب آفتاب انجام دهند که نماز مغرب را با غسل بخوانند.
2ـ دو رکعت نماز بخواند; که در هر رکعت بعد از حمد، هفت مرتبه سوره «قُل هُوَ اللّه» را تلاوت کند و بعد از پایان نماز، هفتاد مرتبه بگوید: اَسْتَغْفِرُ اللّهَ وَ أَتُوبُ اِلَیْهِ در روایتى از رسول خدا(صلى الله علیه وآله) آمده است: کسى که این عمل را بجا آورد، از جاى خویش برنخیزد مگر این که خداوند متعال او و پدر و مادرش را بیامرزد و خداوند فرشتگان را مأمور مى کند تا سال آینده براى وى حسنات بنویسند…
3ـ امام باقر(ع) درباره عمل دیگر این شب فرمود: قرآن را بگشاید و در برابر خود قرار دهد وبگوید:
اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ بِکِتابِکَ الْمُنْزَلِ وَما فیهِ،وَفیهِ اسْمُکَ ]الاَْعْظَمُ[ الاَْکْبَرُ،وَ
خدایا از تو خواهم به حق کتاب فرستاده شده ات و آنچه در آن است که در آن است نام بزرگت و
اَسْماؤُکَ الْحُسْنى،وَما یُخافُ وَیُرْجى،اَنْ تَجْعَلَنى مِنْ عُتَقائِکَ مِنَ النّارِ.
نامهاى نیکویت و آنچه بدانها ترس و امید شود که قرارم دهى از زمره آزاد شدگانت از دوزخ.
سپس حاجت خود را از خدا بخواهد.
صفحات: 1· 2
بستر شهادت- زبانحال حضرت زینب(س)
سخت است پیش پای مردم با سر افتادن
و سخت تر از آن به پیش دختر افتادن
ما که تو را با لافتایت می شناسیمت
اصلاً نمی آید به تو در بستر افتادن
داری سفارش می کنی ما را به عباست
خیلی خیالم جمع شد از معجر افتادن
گفتی اسیرم می کنند اما نگفتی تو
از خنجر کندی به روی حنجر افتادن
صفحات: 1· 2
اعمال مشترک لیالی قدر
بار دیگر پس از ماهها انتظار، بهترین شب خدا از راه میرسد و مردم خداجوی کشورمان خود را برای بهرهبرداری بیشتر از شبهای قدر آماده میکنند، شبی که از هزاران ماه بهتر است و نظیری ندارد و در آن شب تقدیر امور سال رقم میخورد و ملائکه و روح که اعظم ملائکه است در آن شب به اذن پروردگار به زمین نازل میشوند و به خدمت امام زمان(عج) مشرف میشوند و آنچه برای هر کس مقدر شده است بر امام(عج) عرضه میکنند، خوشا به حال آنان که بهترین ره توشه را از این شبها میبرند.
اعمال شب قدر بر دو نوع است: یکی آنکه در هر سه شب انجام میشود و دیگر آنکه مخصوص هر شبی است.
*اعمال مشترک لیالی قدر
- غسل: مقارن غروب آفتاب که بهتر است نماز عشاء را با غسل خواند.
- دو رکعت نماز: در هر رکعت بعد از سوره «حمد»، ۷ مرتبه سوره «توحید» بخواند و بعد از فراغ ۷۰ مرتبه «اَستَغفُرِاللهَ وَاَتوبُ اِلَیهِ» و در روایتی است که از جای خود برنخیزد تا حق تعالی او و پدر و مادرش را بیامرزد.
- قرآن مجید را بگشاید و بگذارد در مقابل خود و بگوید: «اَللّهُمَّ اِنّی اَسئَلِکَ بِکِتابِکَ المُنزَلِ وَما فیهِ اسمُکَ الاَکبَرُ واَسماۆُکَ الحُسنی وَما یُخافُ وَ یُرجی اَن تَجعَلَنی مِن عُتَقائِکَ مِنَ النّار» پس هر حاجت که دارد بخواهد.
صفحات: 1· 2
فضائل امام علی(ع) از زبان اهل سنت
احاديث در فضائل امام علی(ع) آن قدر بوده كه با همه اين سختگيريها در دوران بنى اميه، باز هم كتابها از آن پر است و اين پيداست كه خداوند سرّى در وجود اين مرد بزرگ گذاشته كه بايد همه او را بشناسند، و گرنه با اين وضع فضيلتى از او به ياد نمى ماند.
امام علی(ع) در خطبه ۵۷ نهج البلاغه می فرمایند: از آينده شوم آگاه باشيد؛ پس از من مردى با گلوى گشاده و شكمى بزرگ بر شما مسلط خواهد شد. هرچه بيايد مى خورد و در پى آن است كه آنچه ندارد به دست آورد، او را بكشيد ولى هرگز نمى توانيد او را به قتل برسانيد. آگاه باشيد به زودى او شما را به بيزارى و بدگوئى بهمن وادار مى كند،[۱] بدگوئى را در هنگام اجبار دشمن، به شما اجازه مى دهم[۲] كه اين بر درجات و بلندى مقام من مى افزايد و موجب نجات شماست. اما بيزارى و برائت، هرگز از من بيزارى مجوئيد كه من بر فطرت توحيد تولد يافته ام و در ايمان و مهاجرت از همه پيش قدمتر بوده ام.[۳].
[۱]«الا و انه سيامركم بسبى» معاويه پس از رسيدن به حكومت مطلق العنان، به عراق و شام و تمام شهرهاى اسلامى دستور داد به امام(ع) ناسزا بگويند و از او بيزارى بجويند اين سخن را بالاى منبرها اعلام كردند و اين كار بين جمعى از مردم به صورت رسم و عادت درآمد. معاويه خود نيز در آخر خطبه نماز جمعه بيشرمانه به مقام مقدس امام(ع) جسارت ميكرد. ابو عثمان مى گويد:گروهى از بنى اميه به معاويه گفتند به هر كجا مىخواستى رسيدهاى پس چه خوب است ديگر دست از جسارت به على(ع) بردارى. معاويه در پاسخشان گفت: «لا و الله حتى يربوا عليه الصغير و يهرم عليه الكبير و لا يذكر له ذاكر فضلانه: به خدا سوگند بايد كودكان با اين روش پرورش يابند و بزرگسالان به سن كهولت برسند و كسى از فضائل او سخنى به ميان نياورد!…»
صفحات: 1· 2