وصیتنامه زیبای امام علی(ع)
در سالروز ضربت خوردن مولیالموحدین حضرت ابوتراب علی بن ابی طالب(ع) نکاتی از وصیتنامه آن حضرت خطاب به فرزند بزرگوارشان امام حسن را مرور میکنیم.
این آن چیزی است که علی پسر ابوطالب وصیت میکند: به وحدانیت و یگانگی خدا گواهی میدهد و اقرار میکند که محمد بنده و پیغمبر اوست، خدا او را فرستاده تا دین خود را بر دیگر ادیان پیروز گرداند. همانا نماز، عبادت، حیات و زندگانی من از آن خداست. شریکی برای او نیست، من به این امر شدهام و از تسلیم شدگان اویم.
فرزندم حسن! تو و همه فرزندان و اهل بیتم و هر کس را که این نوشته من به او رسد را به امور ذیل توصیه و سفارش میکنم:
۱- تقوای الهی را هرگز از یاد نبرید، کوشش کنید تا دم مرگ بر دین خدا باقی بمانید.
۲- همه با هم به ریسمان خدا چنگ بزنید، و بر مبنای ایمان و خداشناسی متفق و متحد باشید و از تفرقه بپرهیزید، پیغمبر فرمود: اصلاح میان مردم از نماز و روزه دائم افضل است و چیزی که دین را محو میکند، فساد و اختلاف است.
۳- ارحام و خویشاوندان را از یاد نبرید، صله رحم کنید که صله رحم حساب انسان را نزد خدا آسان میکند.
۴- خدا را! خدا را! درباره یتیمان، مبادا گرسنه و بی سرپرست بمانند.
صفحات: 1· 2
به بهانه سي و چهارمين سالگرد اولين نماز جمعه انقلاب
5 مرداد ماه 1358 آيتالله طالقاني به دستور حضرت امام خميني، اولين نماز جمعه انقلاب را اقامه كرد؛ اما پايان حيات طالقاني در شهريور ماه 58 اجازه بيش از 6 هفته اقامه نماز جمعه را به او نداد؛ پس از ايشان، 13 خطيب ديگر نماز جمعه را تا كنون برعهده گرفته اند: آيات منتظري، خامنهاي، مهدوي كني، رباني املشي، هاشمي رفسنجاني، امامي كاشاني، جنتي، طاهري خرم آبادي، موسوي اردبيلي، يزدي، خاتمي، صديقي و موحدي كرماني ائمه جمعه تهران در طول اين 34 سال است. نوشتار حاضر تلاشي است در جهت معرفي خطباي نماز جمعه تهران در طول 34 سال گذشته؛ اسامي ائمه جمعه به ترتيب اولين اقامه نماز ارائه شده است.
1. آيتالله سيدمحمود طالقاني؛ اولين خطيب جمعه تهران
اولين خطيب نماز جمعه تهران در 5 مرداد 58 ، آيتالله سيد محمود طالقاني بود. مردادماه 1358 حضرت امام خميني او را مأمور به اقامه نماز جمعه در تهران كرد؛ آيتالله طالقاني نخستين نماز جمعه را در زمين چمن دانشگاه تهران اقامه كرد.
هر چند با رحلت آيتالله طالقاني در 19 شهريور 1358 مدت اقامه اين نماز توسط ايشان 6 هفته بيشتر به طول نينجاميد؛ اما در مدتي كه ايشان نماز جمعه را اقامه ميكردند جمعيت چشمگيري در صفوف نماز جمعه حاضر ميشدند.
امام خميني پس از رحلت آيتالله طالقاني، در حكم انتصاب امام جمعه بعدي تهران نوشتند كه « مرحوم مجاهد بزرگوار آقاى طالقانى، پس از عمرى مجاهدت و پاسدارى از اسلام، به رحمت خداوند پيوست و ما را سوگوار كرد. تكليف پاسدارى از اسلام به عهده همه ماست؛ و من شما را… براى دژ محكمى كه آن فقيد سعيد پاسدار آن بود انتخاب و منصوب نمودم».[1]
صفحات: 1· 2
محل ضربت خوردن حضرت علی(ع)
هنگامی که سه نفر از باقیمانده خوارج در مکه همقسم شدند تا نقشه شوم خویش را در ماه رمضان سال ۴۰ هجری قمری عمل کنند، زمان زیادی نگذشت، دو نفر از آنها که برای قتل معاویه و عمرو بن عاص رهسپار محل مأموریت خود شدند، در اجرای نقشه خود ناکام ماندند و تنها عبدالرحمن بن ملجم مرادی در شب نوزدهم ماه رمضان فرق مظلومترین فرد عالم را شکافت.
عبدالرحمن بن ملجم مرادی همراه با شبیب بن بجره اشجعی در سحرگاه شب نوزدهم ماه مبارک رمضان در مسجد کوفه کمین کرد و هنگامی که امیرالمؤمنین(ع) سر بر سجده نهاد، شمشیر زهرآگین خود را فرود آورد، در این هنگام حضرت علی(ع) در محراب مسجد افتاد و فرمود: «بسم الله و بالله و علی ملّة رسول الله فزت و ربّ الکعبه»، سوگند به خدای کعبه که رستگار شدم.
امام(ع) در حالی که خون از سر و صورت شریفش جاری بود، فرمود: «هذا ما وعدنا الله و رسوله»، این همان وعدهای است که خداوند متعال و رسولش به من دادهاند، در این زمان چون امام توان برگزاری نماز جماعت را نداشت، به امام حسن(ع) فرمود نماز را ادامه دهد و خود نشسته نماز را اقامه کرد.
نقل شده است که جبرئیل در میان آسمان و زمین ندا داد و گفت: «تهدّمت والله ارکان الهدی وانطمست أعلام التّقی وانفصمت العروه الوثقی قُتل ابن عمّ المصطفی قُتل الوصیّ المجتبی قُتل علیّ المرتضی قَتَله أشقی الْأشقیاء»، سوگند به خدا که ارکان هدایت در هم شکست و ستارههای دانش نبوت تاریک و نشانههای پرهیزکاری بر طرف شد و عروه الوثقی الهی گسیخته شد، زیرا پسر عموی رسول خدا(ص) شهید شد، سید الاوصیا و علی مرتضی به شهادت رسید، وی را سیاه بختترین اشقیاء به شهادت رسانید.
هرچی آرزوی خوبه مال تو!
صفحات: 1· 2
حقیقت شب قدر
«قدر» در لغت به معناى اندازه و اندازهگیرى است.(1) «تقدیر» نیز به معناى اندازهگیرى و تعیین است.(2) اما معناى اصطلاحى «قدر»، عبارت است از ویژگى هستى و وجود هر چیز و چگونگى آفرینش آن(3) به عبارت دیگر، اندازه و محدوده وجودى هر چیز، «قدر» نام دارد. (4)
بنابر دیدگاه حكمت الهى، در نظام آفرینش، هر چیزى اندازهاى خاص دارد و هیچ چیزى بىحساب و كتاب نیست. جهان حساب و كتاب دارد و بر اساس نظم ریاضى تنظیم شده، گذشته، حال و آینده آن با هم ارتباط دارند.
استاد مطهرى در تعریف قدر مىفرماید: « … قدر به معناى اندازه و تعیین است… حوادث جهان … از آن جهت كه حدود و اندازه و موقعیت مكانى و زمانى آنها تعیین شده است، مقدور به تقدیر الهى است.»(5) پس در یك كلام، «قدر» به معناى ویژگىهاى طبیعى و جسمانى چیزهاست كه شامل شكل، حدود، طول، عرض و موقعیتهاى مكانى و زمانى آنها مىگردد و تمام موجودات مادى و طبیعى را در برمىگیرد.
این معنا از روایات استفاده مىشود؛ چنان كه در روایتى از امام رضا علیه السلام پرسیده شد: معناى قدر چیست؟ امام فرمود: «تقدیر الشىء، طوله و عرضه»؛ «اندازهگیرى هر چیز اعم از طول و عرض آن است.» (6) و در روایت دیگر، این امام بزرگوار در معناى قدر فرمود: «اندازه هر چیز اعم از طول و عرض و بقاى آن است.»(7)
صفحات: 1· 2
رابطه شب قدر با امام عصر ارواحنا فداه
خداوند متعال در چهارمین آیه سوره مباركه قدر میفرماید:
تنزّل الملائكة و الرّوح فیها بإذن ربهّم من كلّ أمرٍ؛ فرشتگان و روح، در آن شب به دستور پروردگارشان با هر فرمانی (برای تقدیر هر كاری) فرود آیند. (1)
فعل مضارع «تنّزل» دلالت بر تكرار و بقاء «لیلةالقدر» دارد، و در آیات سوم و چهارم سوره دخان نیز:
فیها یفرَق كلّ أمرٍ حكیم(2) ؛ در آن شب، هر فرمانی، بر حسب حكمت صادر میشود.
دلالت بر تجدد و دوام دارد. زیرا هیأت نحوی باب «تفعّل» دلالت بر پذیرش یا تكلف یا هر دو مینماید. ظاهر این فعلها، خبر از تفریق و تنزل امر در لیلةالقدرهای آینده میدهد.
این امر كه در زمان رسول خدا به آن حضرت نازل میشدهاست، و در هر شب قدر دیگر، باید بر كسی نازل و تبیین و تحكیم یا كشف شود كه به افق نبوت نزدیك و پیوسته باشد.
قبول اصل وصایت رسول اكرم صلی الله علیه و آله و امامت، ناشی از این معنی و مبتنی بر همین اساس است.
صفحات: 1· 2
جایگاه و اهمیت شب قدر
چنان كه درك شب قدر، كاری مشكل است، بیان جایگاه و «قدر» شب قدر عملی است دشوار كه تنها راه یافتگان به آن شب عزیز میتوانند واقعیت و حقیقت آن را بیان دارند؛ چرا كه قرآن به پیامبر خدا فرمود: «و تو چه دانی شب قدر چیست؟»
در وصف آن همین بس كه «از هزار ماه برتر است» و مسائلی بر قدر و منزلت این شب افزوده است، از جمله:
1- نزول قرآن
نزول جامعترین، كاملترین و ماندگارترین كتاب الهی بر عظمت و منزلت شب قدر افزوده است. قرآن خود میگوید: «شَهْرُ رَمَضانَ الَّذی اُنْزِلَ فیهِ الْقُرْانَ»(1)؛ «ماه [مبارك] رمضان ماهی است كه در آن قرآن نازل شده است.» اما در چه شبی از شبهای آن ماه، قرآن نازل شده است؟ آیه دیگر بیان میكند كه «اِنّا اَنْزَلْناهُ فی لَیْلَةٍ مُبارَكَةٍ» (2)؛ «به راستی، آن [قرآن] را در شبی پر بركت نازل كردیم.» و این شب مبارك را در سوره قدر مشخص فرموده كه «اِنّا اَنْزَلْناهُ فی لَیْلَةِ الْقَدْرِ» (3)؛ «به حقیقت ما آن [قرآن] را در شب قدر فرود آوردیم.» پس باید گفت نزول قرآن در چنین شبی بر عظمت آن میافزاید. این نكته را هم اضافه كنیم كه این نزول، نزول دفعی است بر قلب رسول گرامی اسلام، نه نزول تدریجی كه آغاز آن با آغاز بعثت یعنی بیست و هفتم رجب همراه است.
2- تقدیر امور
در نامگذاری شب قدر بیانهای مختلفی وارد شده است: برخی آن را به معنای شبی با عظمت و بزرگ «لَیْلَةُ الْعَظَمَة» (4) گرفتهاند؛ چرا كه قدر در قرآن به معنای منزلت و بزرگی خداوند آمده، در آیهای میخوانیم: «ما قَدَرُوا اللهَ حَقَّ قَدْرِهِ»(5) ؛ «قدر ندانستند (و نشناختند) خدا را آنگونه كه حقّ عظمت او بود.»
صفحات: 1· 2
فرازهایی از فرمایشات امام خمینی(ره) به مناسبت فرارسیدن لیالى شریف قدر
واقعهای در شب نوزدهم در مسجد كوفه
سال 40 هجری قمری: ضربت خوردن حضرت علی علیه السلام در مسجد كوفه.
عبدالرحمن بن ملجم مرادی، از گروه خوارج و از آن سه نفری بود كه در مكه معظمه با هم پیمان بسته و هم سوگند شدند، كه سه شخصیت مؤثر در جامعه اسلامی، یعنی امام علی بن ابی طالب علیه السلام، معاویه بن ابی سفیان و عمرو بن عاص را در یك شب واحد ترور كرده و آن ها را به قتل رسانند.
هر كدام به سوی شهرهای محل مأموریت خویش رهسپار شدند و عبدالرحمن بن ملجم مرادی به سوی كوفه رفت و در بیستم شعبان سال 40 قمری وارد این شهر بزرگ شد. [ نگاه كنید: بیستم شعبان سال 40 هجری قمری ]
وی به همراهی شبیب بن بجره اشجعی، كه از همفكران وی بود و هر دوی آن ها از سوی “قطام بنت علقمه” تحریك و تحریص شده بودند، در سحرگاه شب نوزدهم ماه مبارك رمضان سال 40 قمری در مسجد اعظم كوفه كمین كرده و منتظر ورود امیرمؤمنان علی بن ابی طالب علیه السلام شدند.(1) هم چنین قطام، شخصی به نام “وردان بن مجالد” را كه از افراد طایفه اش بود، به یاری آن دو نفر فرستاد.(2)
صفحات: 1· 2
ارتباط باحال با خدا
من توصیه مىکنم که ارتباطات بچهها با خدا، ارتباطاتِ با توجّه و باحالى باشد؛ به خصوص نمازها را با حال بخوانند. دعا که مىخوانند، با حال و با توجّه بخوانند و بدانند با چه وجودى حرف مىزنند و چه مىخواهند و بدانند این خواست، پاسخ دارد.
امام خامنه ای (مدظله العالی)
ماه رمضان از دیدگاه امام رضا(ع)!!!
امام رضا (ع) در خصوص ماه رمضان فرموده اند:
« خوبی ها در ماه رمضان پذیرفته شده و بدی ها بخشیده می شود هر کس یک آیه از قرآن در ماه رمضان تلاوت کند مثل آن است که تمام قرآن را در ماههای دیگر تلاوت کند و هر کس به چهره برادر مومن خود لبخند بزند در قیامت وی نیز بر چهره او لبخند می زند و او را بشارت به بهشت می دهد و هر کس در این ماه مومنی را کمک کند خداوند او را هنگام عبور از صراط هنگامی که قدمها می لرزد کمک خواهد کرد و هر کس در این ماه غضب خود را باز دارد خداوند غضب خود را از او باز می دارد و هر کس گرفتاری را کمک کند خداوند روز قیامت که روز فزع اکبر است کمک خواهد کرد و هر کس در این ماه رمضان مظلومی را کمک کند خداوند او را در دنیا و قیامت کمک می کند.ماه رمضان ماه برکت و ماه رحمت و ماه مغفرت و توبه و بازگشت است و هر کس در ماه رمضان بخشیده نشود در چه ماهی آمرزیده خواهد شد؟پس خداوند را بخوانید و از او بخواهید که روزهایتان را قبول کند و عمرتان را طولانی قرار دهد و شما را موفق به طاعت ودوری از معصیت گرداند که او بهترین مسئول است.»
روزه و رمضان از منظر حضرت رضا علیه السلام
امام رضا(علیه السلام) در فلسفه و دلائل وجوب روزه مىفرماید: « انما امروا بالصوم لکى یعرفوا الم الجوع و العطش، فیستدلوا على فقر الآخرة، و لیکون الصائم خاشعا ذلیلا مستکینا ماجورا و محتسبا عارفا، صابرا على ما اصابه من الجوع و العطش، فیستوجب الثواب مع ما فیه من الامساک عن الشهوات و یکون ذلک واعظا لهم فى العاجل و رائضا لهم على اداء ما کلفهم و دلیلا لهم فى الآجل و لیعرفوا شدة مبلغ ذلک على اهل الفقر و المسکنة فى الدنیا فیؤدوا الیهم ما افترض الله لهم فى اموالهم » ( وسائل الشیعه، ج 7، ص 4 )
وقتى از حضرت درباره فلسفه روزه مىپرسند، مىفرماید: همانا (مردم) مامور به روزه شدند تا بشناسند درد و ناگواریهاى گرسنگى و تشنگى را، و آنگاه استدلال کنند بر سختیهاى گرسنگى و تشنگى و فقر آخرت، (که پیامبر صلى الله علیه و آله در خطبه شعبانیه مىفرمود: و اذکروا بجوعکم و عطشکم جوع یوم القیمة و عطشة، یاد آورید از گرسنگى و تشنگى روزه داریتان گرسنگیها و تشنگیهاى روز قیامت را، که این یادآورى انسان را به فکر تدارک قیامت مىاندازد که تا سعى کند، جد و جهد بیشترى در کسب رضاى خداوند و کمک به مخلوق ضعیفش بنماید و آنان را از امکانات مادى و غیر مادى خویش بهره مند سازد).
صفحات: 1· 2
لبخندهای امام حسن سلام الله علیه
امام حسن علیهم السلام دوست بذله گو و شوخ طبعی داشت که گه گاه خدمت آن حضرت می رسید و با سخنان خود مایه شادی آن بزرگوار را فراهم می ساخت. مدتی بود که او به امام سر نمی زد تا آنکه که یک روز نزد حضرت آمد. امام علیه السلام فرمود: «چطوری؟» مرد پاسخ داد: «نه چنانم که خدا دوست می دارد، نه چنانم که شیطان دوست می دارد و نه چنانم که خودم دوست می دارم.»
امام حسن علیه السلام از این حرف خنده اش گرفت و با تعجب پرسید: «چرا؟» مرد عرض کرد: «زیرا خدا دوست دارد که از او اطاعت کنم و نافرمانی اش نکنم که چنین نیست. شیطان هم دوست دارد که مدام نافرمانی خدا کنم و اصلاً اطاعت نکنم که چنین نیز نیستم (و گاهی حرف خدارا گوش می دهم.) خودم هم دوست دارم که هرگز نمیرم، چنین نیز نیستم (و روزی باید بمیرم)».
همان جا مردی برخاست و از امام علیه السلام پرسید: «ای پسر رسول خدا! چرا ما از مرگ بدمان می آید و آن را دوست نمی داریم؟» حضرت فرمود: «شما آخرتتان را خراب و دنیایتان را آباد کرده اید و برای همین، رفتن از جای آباد به جای خراب را خوش نمی دارید.» (1)
کریم اهل بیت
مردی از اهل شام وارد شهر مدینه شد. به خاطر تبلیغات سوء معاویه و دیگر دشمنان اهل بیت، آن مرد کینه ای عمیق از امام علی علیه السلام و فرزندانش در دل داشت. یک روز که امام حسن علیه السلام را سوار بر مرکب دید، زبان به ناسزا گشود و با صدای بلند به لعن و نفرین آن حضرت پرداخت؛ اما امام در برابر این یاوه گویی ها سکوت کرد. وقتی مرد شامی به سخنان زشت و ناپسندش پایان داد، امام حسن علیه السلام نزد او رفت و لبخند زنان سلام کرد و مهربانانه فرمود: «جناب آقا! به گمانم (در این شهر) غریبی و گویا سوء تفاهمی پیش آمده است. اگر بخواهی خشوندت کنیم، چنین می کنیم و اگر چیزی بخواهی به تو می دهیم و اگر راهنمایی بخواهی راهنماییت می کنیم و اگر در بردن بار یاری بجویی، بارت را می بریم و اگر گرسنه باشی سیرت می کنیم و اگر بی لباس باشی لباست می دهیم و اگر نیازمند باشی ثروتمندت می سازیم و اگر فراری باشی پناهت می دهیم و اگر حاجتی داشته باشی آن را برآورده می کنیم. حالا خوب است اسباب و وسائلت را برداری ونزد ما بیایی و تا هنگام رفتنت (از مدینه) مهمان ما باشی که این برای تو بهتر است؛ زیر ما خانه ای بزرگ و آبرو و احترامی زیاد و مالی فراوان داریم (و به خوبی می توانیم از تو پذیرائی کنیم)»
صفحات: 1· 2
اخباری که امام حسن (ع) از آینده معاویه گفت
بعد از گذشت شش ماه از امامت، امام حسن علیه السلام برای حفظ خون شیعیان و مصالح دیگر، با شرائطی صلح نامه ای با معاویه امضاء کرد . هنوز لشکرگاه خود را در «نخیله » ترک نکرده بود که معاویه وارد شد، و در آنجا به بحث و گفتگو پرداختند . در این میان، پسر هند از امام حسن علیه السلام پرسید: ای ابا محمد! شنیده ام که رسول خدا از عالم غیب خبر می داد! مثلا می گفت: این درخت خرما چه مقدار میوه و رطب دارد! آیا شما نیز در این موارد علومی دارید؟ زیرا شیعیان شما عقیده دارند که هر چه در آسمانها و زمین است، از شما پوشیده نیست و شما از همه آنها آگاهی دارید! حضرت در جواب معاویه فرمود: «ای معاویه! اگر رسول خدا از نظر مقدار وکیل این قبیل ارقام را تعیین می کرد، من می توانم به صورت دقیق، تعداد آن را مشخص سازم .
در این وقت، معاویه به عنوان آزمایش سؤال کرد: این درخت چند دانه رطب دارد؟ حضرت فرمود: دقیقا چهار هزار و چهار عدد . معاویه دستور داد دانه های خرمای آن درخت را چیدند و به طور دقیق شمردند و با کمال تعجب دیدند تعداد آنها چهار هزار و سه عدد است! ! حضرت فرمود: آنچه را گفته ام درست است . سپس بررسی دقیق تری کردند و دیدند که یک دانه خرما را «عبدالله بن عامر» در دست خود نگه داشته است!
آن گاه، حضرت فرمود: ای معاویه! من به تو اخباری می دهم که تعجب کنی که من چگونه این اخبار را در دوران کودکی از پیامبر آموختم! و آن اینکه تو در آینده زیاد بن ابیه را برادر خود می خوانی! و حجر بن عدی را مظلومانه به قتل می رسانی! و سرهای بریده را از شهرهای دیگر برای تو حمل می کنند . (۱)
صفحات: 1· 2
100 سخن کوتاه ولی پرمحتوا
1. از آن حضرت سؤال شد : زهد چيست ؟ فرمود : رغبت به تقوى و بى رغبتى به دنيا .
(تحف العقول ، ص 227)
2. از آن حضرت سؤال شد : مروت چيست ؟ فرمود : حفظ دين ، عزت نفس ، نرمش ، احسان ، پرداخت حقوق و اظهار دوستى نسبت به مردم .
(تحف العقول ، ص 227)
3. از آن حضرت سؤال شد : كرم چيست ؟ فرمود : بخشش پيش از خواهش و اطعام در قحطى .
(تحف العقول ، ص 227)
4. از آن حضرت سؤال شد بخل چيست ؟ فرمود : آنچه در كف دارى شرف بدانى ، و آنچه انفاق كنى تلف شمارى .
(تحف العقول ، ص 227)
5. از آن حضرت سؤال شد : بى نيازى چيست ؟ فرمود : رضايت نفس به آنچه برايش قسمت شده ، هر چند كم باشد .
(تحف العقول ، ص 228)
صفحات: 1· 2
ورود آیتاللهخامنهای به پاکستان
همه پاکستانیهایی که ۲۸ سال پیش را یادشان هست مرد ایرانی میانسالی با ریشهای انبوه سیاه را به خاطرشان هست که در انبوه جمعیت مردمی که برای استقبال از او جمع شده بودند گیر کرده بود. پاکستانیها آیتالله خامنهای را خیلی خوب میشناسند.نسخه قابل چاپ خبرگزاری تسنیم:حمیدرضا بوالی
28 سال پیش در یک روز سرد زمستانی در انتهای دی ماه،اتومبیل حامل رئیسجمهور وقت ایران، آیتالله خامنهای میانسال در ازدحام جمعیت پاکستانیهایی که برای استقبال از سفر او به کشورشان جمع شده بودند به طرز غافلگیرکنندهای گیر میکند.
عباس فاموری رئیس خانه فرهنگ ایران در لاهور از گروهی از پیرزنان لاهوری نام میبرد که بلند میشوند و یک دسته راه میاندازند ویک مسیر چهل کیلومتری از روستاهای لاهور تا شهر را پیاده طی میکنند تا آیتالله خامنهای را ببینند. پیرزنهایی که اینقدر خسته میشوند که برخیهایشان در راه میمانند و پیغامشان را به پیرزنهای دیگر میرسانند.پیغام محبت ودوستی برای رئیسجمهور ایران…
هاشم طالبزاده ، مسئول خبرنگاران حوزه دولت نهاد ریاست جمهوری-که به تازگی بعد از 24 سال خدمت ، بازنشسته شده است- در گفتگو با روزنامه “جام جم” ماجرا را این گونه دقیقتر تعریف میکند:
صفحات: 1· 2
هتک حرمت، در ماه حرمت
بار دگر، تروریستهای سوری باطن پلید و زشت خود را به عرصه نمایش گذاشتند و اثبات کردند که از مادر زاده نشدند…
سخنم ابتدا با مجامع بینالمللی هست. چرا و چرا سکوت ؟! مگر اماکن مذهبی(چه اسلامی، چه مسیحی و …) در یونسکو و دیگر سازمانهای (به اصطلاح) حقوق بشر، حقوق تعریف شدهای ندارند؟
جواب این سوال و سوالات مشابه را، طفلی 5 ساله هم میداند. اما چرا حمله به اماکن مذهبی؟
این سناریوی جدید آمریکا و اروپاست که با هتک حرمت به اماکن مقدس، شکاف دینی در کشور و ایجاد فضای رعب و وحشت میان مردم بوجود آورند؛ اما به کوری چشمشان، نمازهای جماعت بهصورت مرتب در حال برگزاریست و شیعیان شجاع، زیارت این حرم مطهر را ترک نگفتهاند.
یکی از عناصر وابسته به جبهه «النصره» که مستقیم در ماجرای نبش قبر حجر بن عدی نقش داشته، ضمن این که با افتخار عکسی از خود را در کنار مقبره خالی ایشان منتشر کرده، در فیسبوک مینویسد: «ببین فرزندان خمینی و ایرانیها الآن چه حالی دارند وقتی میبینند که چه بلایی بر سر قبور روافض(شیعیان) آوردهایم اما نمیدانند که به زودی همین کار را با بقیه قبور آنان هم خواهیم کرد و به زودی سراغ قبر سیده زینب و رقیه هم میرویم و پیکر آنان را هم از خاک بیرون میکشیم…».
مگر بچه شیعه مرده باشد که به حرم حضرت زینب(س) و حضرت رقیه(س) دست درازی کنید.
و این وعدهی خداست که: «با آل علی(ع) هرکه درافتاد، ورافتاد»
دعای مجیر...
شبهای رمضان از پس هم در گذرند. ای وای بر من اگر توشه نچینم و آماده شبهای قدر نشوم. در این شبهای نورانی ایام البیض ماه مبارک دست ما گیر که افتاده ز پائیم هنوز.
دعای مُجیر دعایی است رفیع الشّان وکفعمی در بلدالامین ومصباح این دعا را ذکر کرده و در حاشیه آن اشاره به فضیلت آن نموده از جمله فرموده:
هر که این دعا را در ایام البیض ماه رمضان((۱۳و۱۴و۱۵)) ماه مبارک رمضان بخواند گناهانش آمرزیده شود اگرچه بعدد دانه های باران وبرگ در ختان و ریگ بیابان باشد برای شفای مریض و قضاء دین و غنا وتوانگری ورفع غم خواندن آن نافع است.
از فیض خواندنش در این سه شب بهره مند شویم.
متن:
سبحانک یا الله تعالیت یا رحمن
اجرنا من النار یا مجیر
سبحانک یا رحیم تعالیت یا کریم
اجرنا من النار یا مجیر
سبحانک یا ملک تعالیت یا مالک
اجرنا من النار یا مجیر…
پیام امام خمینی و نوشیدن جامی کُشنده تر از زهر !
قطعنامه ۵۹۸ شورای امنیت در ۲۹ تیر ۱۳۶۶، پس از تصویب هفت قطعنامه در شورای امنیت ؛ برای پایان دادن به جنگ ایران و عراق صادر شد که بلافاصله از سوی عراق پذیرفته شد، ولی بعد از گذشت یک سال و هفت روز در ۲۷ تیر ۱۳۶۷ از سوی جمهوری اسلامی ایران پذیرفته شد و حضرت امام خمینی رحمت الله علیه در ۲۹ تیر ۱۳۶۷ پیامی درباره ی پذیرش قطعنامه منتشر کرده که به «نوشیدن جام زهر» معروف شد. اگرچه عراق پس از پذیرفتن قطعنامه ۵۹۸ به حملات خود ادامه داد اما موفقیتی بدست نیاورد و نهایتاً جنگ در ۲۹ مرداد ۱۳۶۷ پایان یافت.
در این مختصر به رئوس و نکات بسیار مهم پیام تاریخی حضرت امام خمینی رحمت الله علیه که در بیانیه ی ۲۹ تیر ماه ۱۳۶۷ منشر گردید؛ اشاره شده که با مطالعه ی آن دورنمایی از منویات حضرت امام خمینی رحمت الله علیه در سال پایانی عمر خویش به تصویر کشده شده است .
حضرت امام خمینی در ابتدای این پیام که به مناسبت پیش رو قرار داشتن سالگرد کشتار حجاج ایرانی در شهر مکه با اشاره به رئوس مبارزه با استکبار و برائت از مشرکین و همچنین فلسفه ی مناسک حج که تمرین زندگی توحیدی برای تمامی مسلمانان جهان است ؛ به نکات بسیار مهمی اشاره می فرمایند .
صفحات: 1· 2
متن ادبی «زخم وفات تو»
وقتی که خاطرات شیرین تو را ورق میزنم، تو را سرشار از عشق به رسول خدا0ص) میبینیم.
از آن ثانیه که میهمان لحظههای عشق عمیق تو به محمّد صلیاللهعلیهوآلهوسلم شدم، خودم را برای همیشه به پنجره محبت تو گره زدم.
خوش آن ساعتی که در من طلوع کردی و مرا شیفته شخصیت گلبرگهای روح خویش ساختی و من اسیر و مبهوت آبی بلند تو شدم!
این امانت و درستی محمّد امین صلیاللهعلیهوآلهوسلم بود که زبانزد خاص و عام شد و تو را نیز دامنگیر کرد تا از این مهر لا یزال، تمام نجابت خویش را به پایش بریزی و همدم پاکی و شرافت آن مرد آسمانی شوی.
غنچه محبوب الهی، حق پاکدامنی تو بود، ای بانوی آفتاب!
سینه تاریخ، امین شبنمهای توست که به پای ترویج دین محمّد، از همه آنها گذشتی و پیشکش آیین اسلام نمودی، که شاید اگر ثروت فراوان تو و مهر و مرهمهای بیبدیل تو نبود، رسول خدا صلیاللهعلیهوآلهوسلم در تبلیغ رسالتش رفیق توفیق نمیشد.
صفحات: 1· 2
فضایل حضرت خدیجه درقرآن و روایات
خدیجه زنی با فضیلت ودارای کمالات علمی و معنوی بود ، ودر اثر معاشرت با پسر عمویش که عالمی دانا و دانشمند بود وبه رسالت پیامبر خدا در آینده ایمان داشت. می دانست که رسول خدا به پیامبری خواهد رسید.
الف: ایمان و فداکاری خدیجه
خدیجه زنی با فضیلت ودارای کمالات علمی و معنوی بود ، ودر اثر معاشرت با پسر عمویش که عالمی دانا و دانشمند بود وبه رسالت پیامبر خدا در آینده ایمان داشت. می دانست که رسول خدا به پیامبری خواهد رسید.
خدیجه ازعلمای دیگر یهود ونصارا نیز سخنانی در تأیید نبوت پیامبر شنیده بود، وازهمه مهم تر در سفر بازرگانی آن حضرت به سرزمین شام ازطریق غلامش «میسره» که همراه کاروان بود، اطلاعات زیادی از کرامات و معجزات آن بزرگوار شنیده وبر عشق وایمانش افزوده بود. لذا با ورقة بن نوفل رازدل گشود وخواهان وصلت با پیامبر شد.
صفحات: 1· 2
روزه کله گنجشکی درکلام معصوم(ع)
صفحات: 1· 2
آیا برای مهمانی خدا لباس داریم؟!
هر کس به مهمانی می رود، سعی می کند لباس های تمیز و نظیف خود را به تن کند، مخصوصا اگر میزبان شخص بزرگی باشد. و اگر میزبان خدا باشد، قطعا باید بهترین لباس را پوشید.
حال باید در ماه میهمانی خدا چه لباسی را بپوشیم تا نزد او بهترین و نیکوترین لباس ها باشد؟
خداوند در قرآن کریم ما را راهنمایی کرده و فرموده است:
*یَا بَنِی آدَمَ قَدْ أَنزَلْنَا عَلَیْکُمْ لِبَاسًا یُوَارِی سَوْءَاتِکُمْ وَرِیشًا وَلِبَاسُ التَّقْوَىَ ذَلِکَ خَیْرٌ ذَلِکَ مِنْ آیَاتِ اللّهِ لَعَلَّهُمْ یَذَّکَّرُونَ* (1)
صفحات: 1· 2
فلسفه و حکمت روزه
صفحات: 1· 2
آداب و شرایط ماه رمضان از دیدگاه اهل بیت(ع)
صفحات: 1· 2
استقبال از ماه رمضان
پیام امام موسی صدر در آستانۀ ماه مبارک رمضان در تاریخ ۲۱ اکتبر ۱۹۷۱ (مطابق ۲۹ مهر ۱۳۵۰)
مؤمنان!
دگر بار، رمضان مبارک فرا رسیده است؛ با شبهای الهام بخش، روزهای آموزنده و فضای آکنده از شمیم خاطرات و عبرتهایش که مایۀ جدیت و نظم است.
دگر بار، روزه میگیریم، شب زندهداری میکنیم، شعایر را دو چندان میکنیم و سرانجام عید را با شادمانی و خشنودی جشن میگیریم و پس از آن به زندگی عادی باز میگردیم. بدین سان سالها تکرار و بر حجم خاطرات افزوده میشود.
اما بیم آن میرود که روزه به عادتی بیروح و شعایر آن به سنتهایی سرگرم کننده بدل و ماه رمضان از همۀ معانی اصیلیاش تهی شده باشد. با نگاهی سریع در مییابیم که این مشکل، یعنی مشکل و مسئلۀ روزه و رمضان، مسئلۀ همه عبادات و همۀ مناسبتهاست. این آفت به همۀ عبادات و ایام راه یافته و اماکن مقدس و شعایر دینی و همۀ آموزههای آسمانی را در برگرفته است.
صفحات: 1· 2
درجات میهمان خدا
- قال رسول الله صلىاللهعلیهوآله: إنَّ أیسَرَ مَا افتَرَضَ اللهُ تَعالى عَلَى الصّائِمِ فی صِیامِهِ، تَركُ الطَّعامِ وَالشَّرابِ (1) ؛ آسانترین چیزى كه خداوند بر روزهدار در روزهدارىاش واجب ساخته، نخوردن و نیاشامیدن است.
- قال الإمام علیّ علیهالسلام: صَومُ الجَسَدِ الإِمساكُ عَنِ الأَغذِیَةِ بِإِرادَةٍ وَاختِیارٍ؛ خَوفا مِنَ العِقابِ و رَغبَةً فِی الثَّوابِ وَالأَجرِ(2) ؛ روزه بدن، پرهیز با اراده و اختیار از غذاهاست، از روى ترس از كیفر و با امید به پاداش و اجر الهى .
قال الإمام علیّ علیهالسلام: صَومُ النَّفسِ إمساكُ الحَواسِّ الخَمسِ عَن سائِرِ المَآثِمِ، و خُلُوُّ القَلبِ عَن جَمیعِ أسبابِ الشَّرِّ (3) ؛ روزه نفْس، نگهدارى حواس پنجگانه از دیگر گناهان و تهى بودن دل از تمام اسباب بدى است.
- قال الإمام علیّ علیهالسلام: صَومُ النَّفسِ عَن لَذّاتِ الدُّنیا أنفَعُ الصِّیامِ(4)؛ سودمندترین روزه، نگهداشتن نفْس از لذّتهاى دنیاست.
صفحات: 1· 2
خاطراتی شنيدنی از مرحوم آقامجتبی تهرانی
رمضان در راه است با همه شیرینیهایش؛ اما رمضان امسال در دل خود با همه حلاوتش، در دل اهالی تهران غمی نهفته دارد. امسال اولین سال است که تهران دیگر شاهد بزمهای معرفت و اخلاق دو استاد معروفش حضرت آیت الله خوشوقت و حضرت آیت الله آقا مجتبی تهرانی نیست.
در آستانه ضیافت الله با ذکر خاطراتی از آیت الله آقامجتبی تهرانی که در سایت ایشان منتشر شده است، مهیای حضور ماه رمضان میشویم.
**مقید به زیارت حضرت عبدالعظیم (ع) در اول ماه بود
ایشان مقیّد به زیارت حرم حضرت عبدالعظیم بودند. اگر تهران بودند، هیچ وقت در اوّل ماه زیارت حرم حضرت عبدالعظیم را ترک نمیکردند. همیشه ماهی یکبار یا شب اوّل ماه و یا صبح اوّلین روز ماه، حتماً به زیارت میرفتند و هیچ وقت هم این برنامهشان ترک نمیشد. آنجا هم که مشرف میشدند، مثل مشهد سعی میکردند تمام آداب زیارت را به جا بیاورند. در زیارتهایشان همیشه برای دیگران دعا میکردند؛ میفرمودند که شما همیشه برای دیگران دعا کنید و هر چه میخواهید برای دیگران بخواهید و خودشان در این زمینه هیچ کوتاهی نمیکردند.
صفحات: 1· 2
توصيههاي حجت الاسلام قرائتی درآستانه ماه رمضان
حجت الاسلام والمسلمين محسن قرائتي در آستانه فرا رسيدن ماه مبارك رمضان توصيه هايي براي بهره مندي هر چه بيشتر از قرآن كريم ارائه كردند كه بدين شرح است:
طبق معمول هر سال همين كه به ماه رمضان نزديك ميشويم دقايقي از وقت شما را راجع به مهمترين مسئله ميگيرم و از اينكه كار قرآن به جايي رسيده كه بايد مثل من اين حرفها را بزند (كه از دهانم بزرگتر است) شرمندهام.
۱. آيا ميدانيد كه در همه مساجد در شب قدر دعاي شريف جوشن كبير و عزاداري و مراسم قرآن سر گرفتن بحمدالله برگزار ميشود اما چرا در شب قدر كه شب نزول قرآن است تفسير رنگي ندارد؟
۲. آيا ميدانيد سرگرم شدن به چاپ و صوت و تجويد و ظاهر قرآن بيش از توجه به محتواي قرآن است؟
۳. آيا ميدانيد به ما دستور دادهاند كه هر گاه فتنههاي زياد مانند پارههايي از شب تار به شما روي آورد به قرآن پناه ببريد؟ (فَإِذَا الْتَبَسَتْ عَلَيْكُمُ الْفِتَنُ كَقِطَعِ اللَّيْلِ الْمُظْلِمِ فَعَلَيْكُمْ بِالْقُرْآنِ فَإِنَّهُ شَافِعٌ مُشَفَّع) [۱]
۴. آيا ميدانيد بعضي به اسم اين كه دين از سياست جداست به صدها آيه سياسي بي توجهي ميكنند؟
صفحات: 1· 2
آداب و سنن ماه رمضان چیست؟
ماه مبارک رمضان و گرفتن روزه در این ماه پر فضیلت، دارای آداب و شرایطی است که برخی از آنها چنین است:
1. دیدن هلال ماه: یکی از آداب ماه مبارک رمضان رؤیت هلال این ماه شریف است.
2. خوردن افطار و سحری: خوردن افطار و سحری از سنت های ماه مبارک رمضان محسوب شده، تا جایی که در شریعت اسلام از «صوم وصال»؛ یعنی روزه ای که بدون خوردن افطار و سحری به روزه روز بعد متصل شود، نهی شده است.
3. کثرت نماز، دعا، استغفار و صدقه: کثرت نماز، دعا، استغفار، قرآن و صدقه از دیگر آداب این ماه شریف است.
4. روزه اعضا و جوارح بیرونی و درونی: در بین آداب روزه، مهم ترین آن روزه اعضا و جوارح بیرونی و درونی است. در تفسیر جامع به نقل از کافى، فقیه و تهذیب، از محمد بن مسلم روایت شده است که امام جعفر صادق (ع) به من فرمود: زمانى که روزه هستى پس باید گوش، چشم، زبان، دست، پا و پوست بدن تو روزه دار باشد.
5. اهتمام ویژه به دهه آخر ماه مبارک رمضان: دهه آخر ماه مبارک رمضان، از ویژگی های خاصی برخوردار است. دو شب مهم قدر در آن قرار گرفته است، همچنین طبق سنت پیامبر (ص)، دهه اعتکاف محسوب می شود.
پاسخ تفصیلی
ماه مبارک رمضان و گرفتن روزه در این ماه پر فضیلت، دارای آداب و شرایطی است که در این فرصت به برخی از آنها اشاره می شود:
صفحات: 1· 2
توصیه های ناب امام خامنه ای برای حضور در ماه ضیافت الهی
مقام معظم رهبري درباره بهره برداري از ماه مبارک رمضان مي فرمايند: «در ماه رمضان در حد توان خودمان بايد مراقبت کنيم، رفتار خودمان را تصحيح کنيم… اين تصحيح در چه جهتى باشد؟ در جهت تقوا. خداوند در آيه شريفه روزه مي فرمايد: «لعلکم تتقون»؛ روزه براى تقواست ……… غالبا وقتى گفته مي شود تقوا، پرهيزگارى، ذهن انسان مي رود به رعايت ظواهر شرع و محرمات و واجباتى که دم دست ماست ….. البته اين ها مهم است، همه اش مهم است؛ ليکن تقوا ابعاد ديگرى هم دارد که غالبا ما از اين ها غفلت مي کنيم. در دعاى شريف مکارم الاخلاق يک فقره اى در توضيح اين ابعاد ديگر هست ….. از خداى متعال درخواست مي کند که پروردگارا! مرا با زيور صالحان زيور بده و با لباس پرهيزگاران ملبس کن.
خوب، اين لباس پرهيزگاران چيست؟ آن وقت اين شرح جالب است: «فى بسط العدل»؛ لباس پرهيزگاران در گستردن عدالت، «و کظم الغيظ» در فرو بردن خشم، «و اطفاء النائرة» در فرو نشاندن آتش، آتش هايى که بين افراد جامعه برمى افروزند. اين ها تقواست. «و ضم اهل الفرقة»؛ افرادى که از شمايند، اما جدا شدند، سعى کنيد اين ها را گرد بياوريد. اين جزو موارد تقواست…….. «و اصلاح ذات البين»؛ به جاى آتش افروزى، خبرچينى، اين را به جان آن انداختن، آن را در پوستين اين انداختن، اصلاح ذات البين کنند؛ بين برادران مؤمن، برادران مسلمان، ايجاد ائتلاف کنند؛ اين ها تقواست.»
تقوای قلم
آن قدری که بشر از قلم های صحیح نفع برده است از چیزی دیگر نبرده است . امام خمینی (ره)
روز چهاردهم تیر ماه به پیشنهاد انجمن قلم ایران و تصویب شورای فرهنگ عمومی , به عنوان « روز قلم » در تقویم رسمی جمهوری اسلامی ایران به ثبت رسیده است.
اگر آزادیم چرا در ملاء عام روزه خواری نکنیم؟
با نزدیک شدن به ماه مبارک رمضان خانواده ها خود را برای این ضیافت الهی آماده می کنند. با تمامی زیبایی هایی که ماه رمضان دارد افراد کمی در جامعه دیده می شوند که هنجارهای ویژه ماه مبارک را رعایت نمی کنند وب اعث ناراحتی و آزرده خاطر شدن روزه داران می شوند، روزه خواری در ملاعام چه با دلیل و چه بدون دلیل سیمای پسندیده ای در جامعه اسلامی ایران ندارد.
هنجارهای اجتماعی یعنی یک ارزش تبدیل به سنت اجتماعی می شود، سنت شدن یک پدیده، امکان وقوع آن را آسان می کند.
اعمال ماه مبارک رمضان به برکت توصیه های قرانی و کلام اهلبیت(ع) و عمل مسلمین در یک پروسه زمانی چندین قرن علاوه بر ارزش و هنجار دینی تبدیل به یک سنت اجتماعی شده است به همین خاطر سبک زندگی مسلمین در در ماه رمضان آرم آرام فضا را به سمت آسان تر شدن انصاف و خویشتن داری فراهم کرده است.
صفحات: 1· 2
روایت رحلت پدر بزرگوار رهبر انقلاب
در پیام رهبر انقلاب در پی درگذشت پدر بزرگوارشان آمده است: پدر، استاد، و مربی دلسوز و محبوبم، حضرت آیتالله آقای حاج سیدجواد خامنهای، پس از عمری مشحون از صفا، تقوا و معنویت، دامن از زندگی زاهدانه برچید و دعوت الهی را اجابت کرد.
چهاردهم تیرماه 1365، خبری مهم در کشور پیچید. آیت الله سید جواد خامنهای دعوت حق را لبیک گفت. مشهد در سکوت غوطهور شد و سکوت و بهت سراپای پامنبریهای آیت الله سیدجواد خامنهای در مسجد امام حسن مجتبی را گرفت. تیتر یک روزنامهها کثیر الانتشار را شعار مردم مشهدی تشکیل داد: رییس جمهور ما تسلیت تسلیت ، پدر آیت الله سیدعلی خامنهای رئیس جمهور وقت دار فانی را وداع گفت عالمی که به گفته امام امت عمری را با علم و تعهد و تقوا به سر برده بود.
اولین ساعات بامداد روز پانزدهم تیر 1365، هزاران نفر از مردم سوگوار، جلوی مسجد امام حسن مجتبی جمع شدند؛ همان مسجدی که سال 53 جمعیت کثیری از جوانان و مردم در آن جمع میشدند و پای درس آقا سید علی خامنهای با عنوان «طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن» مینشستند.
حالا مردم جمع شدهاند تا از همان مسجد، پیکر پاک آیتالله سید جواد خامنهای پدر سیدعلیآقا را به سمت حرم تشییع کنند.آقای خامنهای، رئیس جمهور محبوب، در میان مردم هستند و مردم با شعارهای مختلفشان ابراز همدردی کنند:
عزا عزاست امروز، روز عزاست امروز / رئیسجمهور ما صاحبعزاست امروز
عزا عزاست امروز، روز عزاست امروز / مهدی صاحبزمان صاحبعزاست امروز
صفحات: 1· 2
دلنوشته/ رمضان نزدیک است...
باید سفری دیگر آغاز کرد؛ از ماه شعبان که میقات شهر الله است؛ با نغمه الهی هب لی کمال الانقطاع الیک مناجات زیبا و عارفانه شعبانیه که گویی دلت را با بال های شکسته تا انتهای عرش بی کران و زیبای خداوند می برد تا بتوان از آنجا به سرزمین مهمانان خداوند رهسپار شد. اما شرط این سفر، دل شکسته است. شاید فلسفه مناجات شعبانیه همین باشد که تنها دل شکستگان عشق او لایق حضور در مهمانی الهی اش هستند. مگر نشنیدی که حضرت حق فرمود: «انا عند المنکسرة قلوبهم» من در قلب های شکسته جای دارم. آری خداوند بی کران، در قلب مؤمن دل شکسته جای دارد و تو چه میدانی که قلب شکسته وسعتش تا کجاست. قلب های شکسته ی عاشقان و دلسوختگان ولایت که قرن ها از شکستن پهلویی و فرق سری داغ دار و ملول است. باید غسل توبه نمود و از وادی دلشکستگان به سوی طواف خداوند عشق رهسپار شد.
آیا ندای الهی یَـأَ ایُّهَا الَّذِینَ امَنُواْ کُتِبَ عَلَیْکُمُ الصِّیَامُ کَمَا کُتِبَ عَلَى الَّذِینَ مِن قَبْلِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ و مناجات عاشقانه مولای متقیان را در مسجد کوفه نمی شنوید؟ آیا صدای گریه ی یتیمان کوفه در فراغ و دوری پدرشان به گوش نمی رسد؟
ای ماه خوب نمیدانم تو را برای فرصت دوباره ی دیدار مهمانی خدا باید دوست داشت یا رنجور بود به خاطر از دست دادن مولایم! اما آنچه میدانم این است که این ماه فرصت همه دلشکستگان عالم است تا دروازه های رحمت حق را گشوده یابند و با استغفار و توبه بار عظیم گناه را از دوش خود برکنند تا سبک بال به دیدار حضرت دوست نائل آیند.
صفحات: 1· 2
تصاویری از مزار علامه امینی در کتابخانه امیرالمؤمنین(ع)
هنگامی که از باب قبله حرم امیرالمؤمنین خارج میشوید، به خیابان «شارع الرسول» میرسید که در این خیابان به اندازه تاریخ معاصر شیعه گنجینههای عظیمی را در خود جای داده است، از خانه امام خمینی(ره) و مزار آیتالله حکیم(بزرگ) گرفته تا کتابخانه علامه امینی و مزار ایشان.
علامه امینی را بیشتر با نام کتاب گرانقدرش «الغدیر» میشناسیم که در 20 جلد عربی با نثری شیوا و رسا نگارش یافته است، وی که برای نگارش این کتاب حدود 17 ساعت در شبانه روز مطالعه و کار کرده است، برای مطالعه کتابهایی که در دسترس نداشته رنج سفرهای گوناگونی به جان خریده است.
علامه امینی خود درباره سختیهای نگارش این کتاب میگوید: من برای نوشتن الغدیر 10 هزار جلد کتاب از «باء» بسم الله تا «تاء» تمّت آن خواندهام و به 100 هزار جلد کتاب، مراجعات مکرر داشتهام.
بدون شک در کنار همت والای این مرد بزرگ، عوامل دیگری نیز در خلق این کتاب گرانسنگ مؤثر بوده است، از علامه امینی و نزدیکان ایشان به کرار نقل شده است، هنگامی که با مشکلی در مسیر نگارش این کتاب مواجه میشدند، به حرم حضرت علی(ع) پناه میبردند و از آن خورشید عالمتاب کمک میطلبیدند.
سرانجام این عالم ربانی و عارف فرزانه، در روز جمعه 28 ربیعالثانی 1390 هجری قمری مصادف با 12 تیرماه 1349 هجری شمسی، دارفانی را وداع گفت و پیکر مطهرش در نجف اشرف، در جوار مولایش امام علی(ع) به خاک سپرده شد.
به مناسبت سالروز عروج علامه امینی، عکسهای سید مهدی موسوی از مزار علامه در کتابخانه امیراالمؤمنین(ع) در ادامه میآید:
صفحات: 1· 2
زندگینامه شهید آیت الله صدوقی ( ره)
نصب و اجداد
بنده محمد صدوقی در سال 1327 هجری قمری 75 سال پیش در خانواده ای روحانی در یزد متولد شدم پدرم مرحوم اقا میرزا ابوطالب، یکی از روحانیون معروف این اتسان بود و در مسجد روضه محمدیه حظیره سمت امامت داشت و مرجعیت تامه برای کارهایی که مردم داشتند از اسناد و قبالجات و بطور کلی کارهایی که در آن دوره به دست روحانیت بود، تخصص فوق العاده ای داشت کمتر کسی در این استان می توانست مثل ایشان اسناد شرعیه تنظیم کند پدرم فرزند مرحوم میرزا کرمانشاهی، یکی از علمای بزرگ این استان بود و ایشان هم فرزند مرحوم آخوند ملا محمد مهدی کرمانشاهی بود سال ورود آخوند ملامحمدی به یزد، روشن نیست چرا که ایشان به وسیله فتحعلی شاه از کرمانشاه به یزد تبعید شدند تنها مدرکی که برای صدوقی بودن داریم و اینکه از نواده های مرحوم صدوق بزرگ می باشیم همان لوح تاریخی جد بزرگ و جد دوم ماست که در لوح قبرشان این جمله هست «الدی کان بالصدق نطوق کیف و هم من نحبل الصدوق» کسی که به صدق و راستگویی سخن می گفت چگونه چنین نباشد و حال آنکه او از نسل صدوق باشد و به این جهت نیز شهرت ما صدوقی می باشد
کودکی و تحصیل
بنده در سن 7 سالگی پدر و در سن 9 سالگی مادرم را از دست دادم و پسر عم و ابوزوجه ما مرحوم آمیرزا محمد کرمانشاهی سرپرست و قیم ما بود تحصیلات قدیمه را تا حدودی لمعه و قوانین در مدرسه عبدالرحیم خان زیر نظر اساتید آن زمان خواندیم در سال 1348 قمری برای ادامه تحصیلات به اصفهان رفتیم، در مدرسه چهارباغ که حال مدرسه امام صادقع نام دارد مشغول تحصیل بودیم و پیشرفتمان هم خیلی خوب بود که متاسفانه یک زمستان بسیار سردی پیش آمد و توقف برای ما خیلی سخت شد
صفحات: 1· 2
اسناد جنایت آمریکا در دانشگاهتهران
۱۲ تیرماه هر سال، مصادف است با سالگرد جنایتِ شرم آورِ انهدام هواپیمای مسافربری ایران، بر فراز آب های خلیج فارس، توسط ناوِ آمریکایی “وینسنس". طی این آدم کشی مدرن، ۲۹۰ انسان با ملیتهای ایرانی، اماراتی، یوگسلاوی، پاکستانی، هندی و ایتالیایی که در میان آنان ۶۶ کودک نیز وجود داشت، به قتل رسیدند . آمریکا هیچ گاه از این قتل عام سبعانه، عذرخواهی نکرد و مسئولیت حادثه را رسما بر عهده نگرفت.هیچکدام از خدمه ناو “وینسنس” تحت پیگرد قرار نگرفتند و حتی “ویل راجرز"، فرمانده ناو جنگی آمریکا در پایان خدمت خود مدالِ لیاقت گرفت.
عکس زیر، در اواسط تیرماه ۱۳۶۷ در مفابل درب اصلی دانشگاه تهران گرفته شده است. در عکس، تابوت جمعی از شهدای انهدامِ هواپیمای ایرباس ایران دیده می شود که که دقایقی قبل از تشییع توسط مردم تهران، در برابر درب اصلی دانشگاه تهران گذاشته شده اند.
شادی روح شهدای هواپیمای ایرباس، صلوات
هواپیمای مسافربری که از رادارها محو شد
فاجعه ای که 12 تیر1367 به دست نظاميان آمريکايي در آبهای خلیج فارس رخ داد، لکه ننگی است که هیچگاه از دامان مدعیان حقوق بشر پاک نخواهد شد. متن زیر مروری بر آن حادثه دلخراش است که از نظر شما میگذرد:
هواپیمای ایرباس 300 متعلق به هواپیمای جمهوری اسلامی ایران در فرودگاه بندرعباس به زمین نشست و طبق برنامه پیشبینی شده، قرار بود این هواپیما با شماره پرواز 655 با 290 سرنشین (156 مرد، 53 زن، 57 کودک 2 تا 12ساله و هشت کودک زیر دو سال و 42 نفر با ملیتهای یوگسلاو، پاکستانی، هندی، عرب و 16 خدمه پروازی) در ساعت 10 صبح به مقصد دبی پرواز کند.
ساعت 9صبح (خلیج فارس)
تعدادی از قایقهای تندروی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی که مشغول گشتزنی در جنوب قشم بودند، با تهاجم نیروهای آمریکایی مواجه شدند. رزمندگان دریادل اسلام بلافاصله به مقابله با نیروهای آمریکایی مستقر در ناوها میپردازند. در جریان این درگیری چند فروند بالگرد آمریکایی برفراز قایقهای تندرو به پرواز درآمده و به سوی آنها شلیک میکنند.
صفحات: 1· 2
انتشار اسناد ترور شهید صدوقی
به مناسبت سی و یکمین سالگرد شهادت چهارمین شهید محراب، آیت الله محمد صدوقی برای نخستین بار اسناد اعتراف منافقین در خصوص این جایت منتشر می شود.
(خانواده شهدای ترور کشور) آیت الله محمد صدوقی، در هشتم صفر ۱۳۲۷ (ه.ق) در شهر یزد متولد شد. دروس ابتدایی را در مکتب خانه، به پایان رساند و در ۱۳ سالگی وارد مدرسه عبدالرحیم خان یزد شد. پس از اتمام جامع المقدمات و قوانین راهی مدرسه چهار باغ اصفهان شد و یک سال بعد به یزد بازگشت.
وی در ۲۲ سالگی (۱۳۴۹) به قم هجرت کرد و به دلیل فضایل اخلاقی و امانتداری به سرعت مورد توجه بسیاری قرار گرفت. در قم از محضر آیات عظام عبدالکریم حائری یزدی، سید صدرالدین صدر، محمد تقی خوانساری، محمد حجت کوه کمرهای بهره برد.
صفحات: 1· 2
مقام شامخ امامت و ولایت حضرت مهدی (عج)
مقام شامخ امامت و ولایت ، پس از رحلت حضرت عسکری (ع) در شرایطی به حضرت مهدی (ع) انتقال یافت که آن گرامی در هاله ای از غیبت به سر می برد و جز نزدیک ترین شیعیان و رهروان راه خاندان وحی رسالت ، کسی به دیدا جمال دلارای او مفتخر نمی شد .
اما آن حضرت در همان شرایط خاص ، بر روند جامعه و زندگی مردم ، نظارت به همه رخداد های ، آگاهی و احاطه داشت و در حالی که زمام امور جامعه و اداره ی کارهای کوچک و بزرگ خویش شیعیان خویش را ب کف با کفایت خود داشت ، به تدبیر و تنظیم برنامه ها و پاسخ به سوالها و حل مشکلات آنان اقدام می کرد .
آن حضرت ، درست بسان حضور در جامعه امر و نهی می کرد ، کسانی را به کارهای خاص منصوب می داشت و یا برکنار می ساخت ، برخی را تشویق می نمود و به خود نزدیک و برخی دیگر را از انجام امور دور می ساخت ، چنان که گویی چیزی از امور از آن حضرت پنهان نمی ماند .
صفحات: 1· 2
شما عبای من هستید...
«[شهید آیت الله بهشتی] یک انسان معتقد، مؤمن، مخلص، صادق، جدى در کار؛ آنچه میگفت، معتقد بود و به آنچه معتقد بود، در عمل ملتزم بود. خطر را هم میشناخت؛ میدانست میدان، میدان مین است. هر آنى، هر ساعتى بیم از دست دادن جان هست؛ لیکن در عین حال بىمحابا، با نگاه به هدف، در این راه پیش میرفت و نمیهراسید. یکى از خصوصیات این شهید عزیز این بود. منطقى بود، پایبند به اصول و مبانى بود؛ یک اصولگراى به معناى حقیقى کلمه، محسوب میشد. بر سر اصول، با کسى ملاحظه نمیکرد.
ما میدیدیم؛ بعضىها سعى میکردند با حیله و ترفند و روشهاى متعارف و معمول، او را جذب کنند یا از مواضع خود تنزل بدهند، او را وادار به مماشات کنند؛ لیکن او بر سر مواضع خود محکم ایستاده بود. شخصیتهاى تاریخى و اثرگذار، اینجور شکل میگیرند، اینجور در جامعه ظهور میکنند و ماندگار میشوند؛ «انّ الّذین قالوا ربّنا اللَّه ثمّ استقاموا». گفتن، آسان است؛ عمل کردن، دشوار است؛ استمرار عمل، به مراتب دشوارتر است.
صفحات: 1· 2
شهید بهشتی از نگاه امام خمینی(ره) و مقام معظم رهبری
حضرت امام خمینی رهبر انقلاب بزرگی است که نظام 2500 ساله شاهنشاهی را سرنگون ساخت و حکومتی مستقل و ازاد و به دور از سلطه استعمار خارجی و استبداد داخلی در ایران بنیان نهاد.
امام خمینی در این نهضت تاریخساز و بینظیر خویش، از یارانی خالص، وفادار، مبارز، از جان گذشته و آماده برای همه گونه فداکاری و ایثار تا مرز شهادت بهره میبرد، و شهید مظلوم آیتالله بهشتی یکی از این یاران انقلابی و سخت کوش بود که سرانجام در مسیر تحقق آرمانهای الهی امام خمینی به فوز عظیم شهادت نائل آمد. بیتردید، زیباترین و کاملترین عبارات و تعابیر در وصف شخصیت این شهید والا مقام را باید از حضرت امام خمینی شنید.
* دست آمریکا از آستین این خائنها بیرون آمد و یک همچو جنایتی به مسلمین وارد کردند و کسانی (را) که جز به مصلحت مسلمین اندیشه نمیکردند، از وکلای مجلس و از دولت، وزرایی که بسیار ارزشمند بودند، وکلایی که ارزشمند بودند و از قوه قضائیه هم مثل آقای بهشتی، که از اول شکل گرفتن جمهوری اسلامی مورد هدف بود، (به شهادت رساندند) شما شاهد بودید که تمام این ارگانهای اسلامی مورد هدف بودند، مجلس مورد هدف بود، مجلس خبرگان وقتی که دیدند بسیاری از آنها، اکثر از آنها علما هستند، مورد هدف واقع شد، مجلس شورا وقتی دیدند که اکثریت اشخاص متعهد وبسیاری از آنها از علما هستند، مورد هدف واقع شد، قوه قضائیه وقتی که دیدند بدست اشخاص دانشمند متعهد فعال واقع شد، مورد هدف واقع شدند.
صفحات: 1· 2
مردی به عظمت یک ملت
شهید سید محمدحسین بهشتی در سحرگاه دوم آبان ۱۳۰۷ هجری شمسی در محله لومبان اصفهان چشم به جهان گشود. (زندگینامه) پدرش از روحانیان اصفهان و امام جماعت مسجد لومبان بود. وی از چهار سالگی به مکتب رفت و در اندک زمانی قرائت قرآن و خواندن و نوشتن را آموخت و با ورود به دبیرستان به دلیل علاقه به تحصیل علوم¬دینی، (۱۴ سالگی) با نیمه تمام گذاشتن تحصیلات دبیرستانی. سال ۱۳۲۱ وارد حوزه علمیه شد.
به سال ۱۳۲۵ یعنی در هجدهمین بهار زندگی خود به قم عزیمت کرد و در کنار تحصیل علوم دینی، در سال ۱۳۲۷ موفق به دریافت دیپلم ادبی در امتحانات متفرقه شد. در همان سال، وارد دانشکده الهیات معقول و منقول شد و در سال ۱۳۳۰ با دریافت درجه لیسانس به قم بازگشت و در دبیرستان حکیم نظامی مشغول تدریس زبان انگلیسی شد. در سال ۱۳۳۱ ازدواج نمود که حاصل این پیوند، دو پسر و دو دختر بود. وی در سال ۱۳۳۳، دبیرستان دین و دانش قم را تأسیس نمود و تا سال ۱۳۴۲ سرپرستی آن را برعهده داشت.
در فاصله سالهای ۱۳۳۵ تا ۱۳۳۸، دوره دکترای فلسفه الهیات را گذراند سپس، با شرکت فعال در مبارزات سالهای ۴۱ و ۴۲ از سوی ساواک مجبور به عزیمت از شهر قم به تهران گردید. این شهید راست¬قامت تاریخ به پیشنهاد و درخواست آیتالله حائری رحمه الله و آیتالله میلانی رحمه الله به هامبورگ عزیمت و سرپرستی مسجد و تشکل مذهبی جوانان آن شهر را عهدهدار و به فعالیتهای عمیق دینی و فرهنگی پرداخت. در طی این مدت سفرهایی به عربستان، سوریه، لبنان، ترکیه و عراق(به منظور دیدار امام رحمه الله) انجام داد.
صفحات: 1· 2
بازخوانی فاجعه هفتم تیر+ زندگینامه شهدا
منافقین سعی کرده بودند تا توسط عامل نفوذی خود «محمدرضا کلاهی» تا آنجا که ممکن است، مسوولان و شخصیتهای برجسته نظام جمهوری اسلامی را به این قتلگاه بکشانند و در این انفجار از بین ببرند. اما برخی از مسوولان و شخصیتهای برجسته نظام از جمله محمدعلی رجایی (نخست وزیر)، دکتر محمد جواد باهنر، آیت الله هاشمی رفسنجانی، حجتالاسلام علیاکبر ناطقنوری، آیتالله مهدویکنی، آیتالله علی قدوسی، حبیبالله عسگر اولادی و … به دلایلی در جلسه حضور نداشتند یا قبل از انفجار جلسه را ترک کرده بودند.
حدود ساعت 21 درحالی که دکتر بهشتی در حال سخنرانی بود، دو بمب بسیار قوی در دفتر مرکزی حزب منفجر شد که بر اثر شدت انفجار قسمتهایی از ساختمان فرو ریخت و یک محوطه به ابعاد 10 در 10 متر در هم ریخت و آوار 2 متر از سطح زمین برجسته بود. شیشههای ساختمانهای اطراف نیز کاملاً خرد شد. در نخستین ساعت پس از انفجار، صدها نفر از مردم تهران در خیابانهای اطراف دفتر مرکزی حزب اجتماع کردند و آمبولانسها بیامان در رفت و آمد بودند. سقف بتونی دفتر مرکزی حزب جمهوری اسلامی بر اثر انفجار بمب به کلی فرو ریخته بود و دهها نفر زیر آوار مدفون شده بودند. اکثر مجروحین و شهدا که به آمبولانسها حمل میشدند، غرق در خون بودند و به هیچ وجه شناخته نمیشدند.
کلیه بیمارستانهایی که شهدا و مجروحین این حادثه به آنها انتقال یافته بود، به شدت از طرف مامورین کمیتهها کنترل میشد.
ساعت 30 /22 از بیمارستان طرفه خبر رسید: تا این ساعت هشت شهید که پیکر آنها به کلی متلاشی شده به این بیمارستان برده شدهاند و یکی از شهدا آقای طباطبایی نماینده مجلس شورای اسلامی است و هویت هفت نفر دیگر هنوز مشخص نشده است. در این بیمارستان همچنین 20 مجروح بستری است که حال مزاجی هشت نفر از آنان وخیم است.
صفحات: 1· 2
بیانیه آیت الله مکارم در محکومیت کشتار شیعیان در مصر
ایشان در بیانیه ای، ضمن محکومیت کشتار شیعیان در مصر، اعلام کردند: امروز مشکل ترین معضل جهان اسلام، سلفی های تکفیری هستند که با اعمال وحشیانه خود، به اسلام ضربه می زنند و اسلام را که آئین رحمت و محبت است، آئین خشونت و بی رحمی معرفی می کنند.
در بخشی از این بیانیه آمده است: خبر بسیار تأسف بار حمله سلفی های تکفیری به مراسم جشن میلاد امام عصر (عج) در استان جیزه مصر و کشته شدن چهار تن از شیعیان محلی به ویژه عالم بزرگوار شیخ حسن شحاته، سبب تألم و تأسف و نگرانی شدید گردید؛ امروز مشکل ترین معضل جهان اسلام، سلفی های تکفیری هستند که با اعمال وحشیانه خود ضربه سنگینی بر پایه های اسلام، آبرو و حیثیت مسلمانان در جهان وارد می کنند و اسلامی را که آئین رحمت و محبت است، آئین خشونت و خون ریزی و قساوت و بی رحمی معرفی می کنند.
ما به همراه دیگر سازمان ها و مجامع اسلامی و بین المللی جهان، ضمن محکوم کردن این جنایت بی سابقه، آمادگی حوزه های علمیه را برای هر گونه گفتگوی علمی با علمای مصر در چارچوب تقریب مذاهب و تحکیم وحدت اسلامی اعلام می داریم.
در این بیانیه همچنین آمده است: از همه علمای اسلام می خواهیم در برابر این جنایت سکوت نکنند و واکنش لازم را نشان دهند و از دولت مصر می خواهیم که در محاکمه و مجازات عاملان این جنایت تعلل نورزد.
چند سكانس از یك ترور
با پیروزی انقلاب اسلامی، آمریكا كه منافع خود را در ایران از دست رفته میدید، تلاشهای گستردهای را برای براندازی این نظام نوپا آغاز كرد. علاوه بر فعالیتهای گستردهی جاسوسی و ایجاد غائلههای قومی در نواحی مرزی ایران كه با محوریت سفارت آمریكا در تهران ساماندهی میشد، سازمان جاسوسی آمریكا (CIA) هم طرح فونیكس (phoenix) را برای مقابله با انقلاب اسلامی مردم ایران طرحریزی كرد. بر اساس این طرح، باید سران نظام نوپای اسلامی از میان برداشته میشدند تا جمهوری اسلامی به زانو درآید.
نقشهای متعدد و تأثیرگذار آیتالله خامنهای در جمهوری اسلامی در كنار پافشاری ایشان در مقابله با جریانهای منحرف و بیگانه، منافقین كینهتوز را كه وابستگی آنها به بیگانگان در شرایط آن روز روشن شده بود، به تصمیم خطرناكی رساند. تنها با گذشت یك هفته از تصویب عدم كفایت سیاسی بنیصدر در مجلس و پس از بیانیهی منافقین در اعلام جنگ مسلحانه با نظام، آیتالله خامنهای در مسجد ابوذر تهران مورد سوء قصد قرار گرفتند. حضرت امام رحمهالله بلافاصله پس از ترور، در پیام خود پرده از چهرهی عوامل ترور برداشتند: «اینان آنقدر از بینش سیاسی بینصیبند كه بیدرنگ پس از سخنان شما در مجلس و جمعه و پیشگاه ملت به این جنایت دست زدند و به كسی سوء قصد كردند كه آوای دعوت او به صلاح و سداد در گوش مسلمین جهان طنینانداز است.»
صفحات: 1· 2
فضیلتهای شب نیمه شعبان
هر کس امشب را با منزه داشتن خداوند (تسبیح)، ذکر یگانگی او ، یاد بزرگی او(تکبیر)، راز و نیاز با او (دعا)، نماز، خواندن قرآن، نمازهای مستحب و آمرزش خواهی (استغفار) صبح کند، بهشت جایگاه و منزل او خواهد بود و خداوند همه آنچه را که پیش از این انجام داده و یا بعد از این انجام میدهد، خواهد بخشید.
نیمه شعبان علاوه بر اینکه روز و زمان خجسته میلاد امام عصر(عجل الله تعالی فرجه) است، فرصت معنوی مناسب و ارزشمندی برای راز و نیاز با خالق هستی و نزدیکی هرچه بهتر و بیشتر به معبود و کسب برکات الهی است .این شب از چنان اهمیتی برخوردار است که هم ردیف و هم پای شبهای قدر قرار دارد و از این موقعیت می توان چون شبهای قدر ماه مبارک رمضان، برای کسب خیرات و برکات معنوی بهره برد و نهایت تلاش را برای کسب فیض داشت.
از پیامبر اکرم در این زمینه روایتهای بسیاری نقل شده از جمله اینکه:
شب نیمه شعبان در خواب بودم که جبرئیل به بالین من آمد و گفت: ای محمد چگونه در این شب خوابیدهای؟ پرسیدم: ای جبرئیل مگر امشب چه شبی است؟ گفت: شب نیمه شعبان است. برخیز ای محمد، پس مرا از جایم بلند کرد و به سوی بقیع برد، در آن حال گفت: سرت را بلند کن امشب درهای آسمان گشوده میشوند، درهای رحمت باز میگردند و همه درهای خشنودی، آمرزش، بخشش، بازگشت، روزی، نیکی و بخشایش نیز گشوده میشوند.
صفحات: 1· 2
مسجدی كه به فرمان امام زمان(عج) ساخته شد+ تصاویر حضور رهبر انقلاب
امام زمان(عج) خطاب به حسن بن مثله جمكرانی فرمود: نزد سید ابوالحسن برو و بگو تا حسن بن مسلم را حاضر كند و درآمد چند ساله این زمین را از او بگیرد و خرج بنای مسجد كند و مابقی مخارج مسجد را از «رهق» بیاورد و مسجد را تمام كند.
یكی از مكانهای مقدس برای دعا و راز و نیاز با امام زمان(عج) طبق روایات رسیده مسجد مقدس جمكران در شهر قم است، به همین منظور در ادامه به تاریخچه مختصر احداث مسجد مقدس جمكران از كتاب «نجمالثاقب» تألیف محدث نوری اشاره میشود.
شیخ حسن بن مثله جمكرانی میگوید: من شب سه شنبه، هفدهم ماه مبارك رمضان سال 273 هجری در خانه خود خوابیده بودم كه ناگهان عدهای از مردم به در خانه من آمدند و در حالی كه نیمی از شب گذشته بود، مرا بیدار كردند و گفتند: «برخیز و خواسته امام مهدی(عج) را اجابت كن كه تو را میخواند».
صفحات: 1· 2
انتظار، سکون نیست
لوای (پرچم) امام زمان و چند حدیث در باب ظهور
در کتاب کمالالدین از حضرت امیر المومنینعلیهالسلام آمده است که بالای منبر چنین فرمود: مردی از فرزندانم در آخر الزمان ظهور می کند، که هر گاه پرچم خود را به اهتزاز درآورد شرق و غرب را روشن سازد دست بر سر بندگان خدا کشد پس هیچ مؤمنی باقی نماند مگر اینکه دلش از کوه آهنین هم محکمتر گردد و خداوند متعال قوت چهل مرد به او بدهد.
و هیچ میتی نماند مگر آنکه در قبر اثری از خوشحالی ظهور به او برسد که مؤمنین در قبر از هم دیدن کنند و به ظهور قائم یکدیگر را مژده دهند. و نیز در کمالالدین روایت شده که در پرچم مهدی(عج) است که: بیعت رفعت و برتری از آن خداوند عز و جل است
در همان کتاب از امیرالمؤمنین روایت شده که فرمود: ما را پرچمی هست که هر که از آن پیش بگیرد سرکش و هر که از آن عقب بیفتد هلاک شده و هر آنکه از آن پیروی کند به مقصد رسیده است. و از امام صادق است که فرمود: گویا قائم را می نگرم که بر پشت نجف رسیده چون بر پشت نجف قرار میگیرد بر اسب تیره رنگ ابلقی می نشیند که میان دو چشمش سفیدی باریکی است … و چون پرچم رسولالله رابگشاید.
صفحات: 1· 2
فرهاد من...
تو شیرینی ولی من همت فرهاد کم دارم
دل دیوانه از عاشقی آباد کم دارم
و نذر شیر چشمانت که سلطان وار می چرخد
شکاری منفعل هستم که یک صیاد کم دارم
تو شیرینی و من اما چه دور از رسم فرهادی؛
برای اعتراف خود کمی فریاد کم دارم…!
اللهم عجل لولیک الفرج
زندگی ما رنگ و بوی امام زمان(عج) دارد؟
زندگی ما رنگ و بوی امام زمان(عج) دارد؟! چقدر از امام زمان(عج) دور هستیم؟ آیا نوع زندگیمان امام زمان پسند هست؟ آیا نوع معاشرت های ما طوری هست که امام زمان هم وارد مجلسمان شوند، همنشین با ما شده و نظر لطفی داشته باشند؟
امام زمان
آیت الله بهجت(ره) فرمود: وقتى تأمّل مى کنیم مى بینیم همه قضایاى امام حسین(علیه السلام) در یک روز واقع شد و وقتى مردم کوفه و بصره از قضیّه قتل آن حضرت(علیه السلام) مطّلع شدند، ناراحت شدند و از ابتلاى آن حضرت و شهادت اسارت اهل بیت(علیهم السلام)، خدا مى داند که اهل ایمان چه قدر ناراحت بودند، به حدّى که گویا باورشان نمى شد.
در طول این مدّت دل اهل ایمان خون بود. امّا ما بیش از هزار سال است که گرفتاریم و حضرت حجّت(عج) گرفتار است و دشمن ها نمى گذارند بیاید و او را حبس کرده اند. آیا حبسى از این بالاتر که نتواند خود را در هیچ آبادى نشان دهد و خود را معرّفى کند!
در این ما فوق هزار سال که آن حضرت در زندان است، خدا مى داند که قلوب اهل ایمان چه قدر خون است. آیا شایسته است که حضرت غائب(عج) در مصایب و گرفتارى شبیه قضیّه ى حسین بن على(علیه السلام) به این مدّت طولانى گرفتار باشد و ما برقصیم و شادى کنیم؟! “”
صفحات: 1· 2
عیدتون مبارک
سلام
اول به آقایم سلام و دوم به عاشقان مولا…
شعرهای همه از عشق تو رنگ باخت وبی وزن شد…
به همین خاطر بیشترشان سپیدند…
ذکر شب و روزم این شده…
وقتی که بیایی جهان آباد می شود…
بازار وزن و قافیه کمرنگ می شود…
هر کس که بخواهد شعر بگوید …
رخصت از وزن صدای تو می گیرد…
آقا جان خودت هم دعا کن…
شاید این جمعه آمدی…
اللهم عجل لولیک الفرج
شباهت هاي سه گانه حضرت علي اکبر(ع) به پيامبر اکرم(ص)
«هرگاه مشتاق زيارت پيامبر اکرم(ص) مي شديم، به علي اکبر (ع) نگاه مي کرديم زيرا او شبيه ترين فرد به پيامبر(ص) در صورت و سيرت و سخن گفتن بود».
اين توصيف بلند، پرمعنا و نغز امام حسين(ع) از فرزند برومند و جوان رشيدشان علي اکبر(ع) است. توصيفي که عظمت و بزرگي حضرت علي اکبر(ع) را با رساترين وبليغ ترين وجهي بيان مي کند.
بنا به نقل مشهور حضرت علي اکبر(ع) نخستين فرزند امام حسين(ع) است که در ۱۱ شعبان سال سي و سه هجري قمري متولد شد. مادر آن حضرت، ليلا دختر ابومره بن عروه بن مسعود ثقفي است.
علت انتخاب نام علي اکبر(ع)
در اسلام نام گذاري فرزند مورد توجه بسيار قرار گرفته و انتخاب نام مناسب يکي از حقوق فرزند بر پدر و مادر دانسته شده است. امام علي(ع) در اين باره در نهجالبلاغه مي فرمايند:« و حق الولد علي الوالد ان يحسن اسمه؛ يکي از حقوق فرزند اين است که براي او نام نيک انتخاب کنند».
امام حسين(ع) نيز به دليل علاقه بسياري که به پدر بزرگوارشان داشتند و مي خواستند ياد و نام آن حضرت را در اذهان زنده نگه دارند، نام سه پسر خودرا «علي» گذاشتند. از اين رو فرزند اول به علي اکبر، فرزند دوم به علي اوسط و فرزند سوم به علي اصغر معروف شدند.
صفحات: 1· 2
30 خرداد از نگاه مسئولین نظام
بازخوانی سخنرانی تاریخی امام خمینی پس از فتنه 30 خرداد 60
شما مى خواهید به کجا بکشانید این کشور را؟ در آغوش امریکا؟ /11 میلیون رأی را تباه کردید/ شما توبه کن و یک قدم بیا خدا آبروی تو را اعاده میدهد. حوادث 30 خرداد 60 و فتنه میلیشیای سازمان منافقین آنقدر به فتنههای پس از انتخابات شباهت دارد که بیانات مهم امام خمینی در روز اول تیرماه همان سال یعنی دو روز پس از 30 خرداد و توصیههای ایشان به بنیصدر گویی برای امروز و هشدارهایی برای سران فتنه پس از انتخابات است. …
انقلابى که خدا را داشت!
محمدعلي روزبهاني 12 فروردين 60 : فرمان هفت مادهاي اكنون به حكم اداى وظيفه خدمتگزارى به ملت شريف، لازم است تذكراتى گرچه تكرارى است، بدهم: 1- به تمام گروهها و سازمانها و احزاب و دستجات در سراسر ايران اعلام مىشود كه اگر سلاح خود را تحويل دهند و اظهار ندامت كنند، به آنان تأمين داده مىشود و مىتوانند برادروار در كشورشان زندگى نمايند و آنچه گذشته است، مورد عفو است؛ و اگر به جنايات خود ادامه دهند، روزى كه…
بیانات حضرت امام(ره) درباره خلعسلاح گروهک منافقین
با شدت گرفتن فعالیتهای سازمان منافقین در راستای جمع آوری اسلحه و مهمات و همچنین آموزش نظامی به نیروهای خود، حضرت امام خمینی(ره) که به فراصت احتمال انجام توطئه ای را از جانب سران منافقین محتمل می دانستند، در روز دهم اردیبهشت ۱۳۶۰، طی سخنانی به گروه های مسلح و از جمله سازمان هشدار داد تا اسلحه را کنار گذاشته و به آغوش ملت باز گردند: «اینها اشتباه می کنند، اگر اینها به ملت برگردند که برای خودشان صلاح است و اگر…
صفحات: 1· 2
به بهانه جوانی
برای سخن گفتن از جوان و جوانی، به ویژه با درک مخاطبان اصلی این مقال، پرهیز از نصیحت گفتن صریح و اندرزگویی مستقیم ـ که امروز عالمان تربیت بر آن تأکید می کنند ـ یک اصل مهم است. شاید یاری گرفتن از شعر و تمثیل و داستان، شیوه مناسبی برای این منظور باشد؛ کاری که این مقاله در فرصت اندکی که داشته، به آن پرداخته است.
شأن نزول آیه پیروزی
حمد و سپاس خدای محبوب را سزاست که جوانی را آفرید؛ که اگر جوانی نبود، زندگی به آسمان بی ستاره می مانست و باغستان بی گل و گیاه و حیات بی آب و آیینه. سلام اگر چه آرزوی شادابی و سلامت است، اما در برابر جوانان چیزی کم دارد. آدم اگر در قبال صمیمیت سوسن، بلوغ بنفشه و سلوک نسترن های وحشی، به سلام و سر تکان دادنی اکتفا کند، جفا کرده است، اما چه کنم که کلمات، الکن و کم ظرفیتند. چه کنم که بال های حروف، توان انتقال همه احساس ها و عواطف را ندارند. چه کنم… .
عزیزان! مجال، کم است و کارهای بر زمین مانده بسیار. نمی گویم که ملت و مملکتی، که جهانی در انتظار شماست تا با اندیشه های خلاق و دست های مبتکرتان، بازسازی شود. کمبودها و کاستی ها، چشم انتظار به دست های ترمیم شما دوخته اند. فسادها؛ اخلاقی، تربیتی، مالی، اداری، اجتماعی، سیاسی و… همه در هراس از قهر بالقوه شمایند و از ظهور کارساز شما می ترسند. مهیا شوید و خود را بسازید که شما شأن نزول آیه پیروزی هستید و موفقیت، سرنوشتی است که بر پیشانی شما رقم خورده است، اگر به هوش باشید.
تو که بیایی...
جاده ها خود را آماده مي كنند، براى قدمهاى
استوار تو و فرشى از زيارت
«السلام عليك يااباصالح»
را برخود مي گسترند.
تو كه مي آيى،
سنگها غزل مي خوانندونگاهشان معنا مي گيرد.
تو كه مي آيى،
برآسمان تاريك دلها مي تابى و به
آنها فانوسهايى از ستاره هديه مي دهى.
تو سرشارى از غزلهاى سبز،
تو كه مي آيى،
طوفان با دريا آشتى مي كند و نور در رگهاى
زمين جارى مي شود.
آرى!
تو كه مي آيى،
روشنى را به شبهاى تاريك هديه مي كنى و
دلهاى شكسته را با مهربانى و لبخند پيوند
مي زنى و پشت پنجره، نشستن و زيبا ديدن را
براى چشمها معنا مي كنى.
تو كه بيايى،
كوير معنا ندارد. همه جا سبز است،چون متن بهار!
تو كه بيايى…
فضايل شعبان در بيان آيتالله جوادي آملي
آيتالله جوادي آملي درباره ماه مبارك رجب، شعبان و رمضان مطالب ارزشمندي ارائه فرمودند كه تقديم ميشود:
مستحضريد كه براي ماه رجب دستورهاي فراواني دارند اين ماه رجب و شعبان براي آن است كه انسان در مسئله ضيافت پروردگار جزء مهمانهاي خوانده شده ذات اقدس الهي باشد كه آن ضيف خود را در نهايت اكرام پذيرايي ميكند.
اين دعاها براي آن است كه مضايفه باشد نه تنها ضيف يك جانبه؛ ضيف يك جانبه اين است كه انسان به وسيله حج يا عمره و مانند آن به سرزمين وحي ميرود آنجا كه رفت، جزء ضيوف الرحمان است يا بدون مقدمات ماه رجب و شعبان وارد ماه مبارك رمضان ميشود جزء ضيوف الرحمان است در ماه مبارك رمضان از لحاظ زمان مهمان خدا است در سرزمين وحي از نظر مكان مهمان خدا است اما به ما گفتند كه شما هم مهماني بدهيد مضايفه بهتر از ضيف يكجانبه است؛ شما هم خدا را مهمان كنيد.
خب مستحضريد كه وقتي ميگويند شما خدا را مهمان كنيد ما در فصل سوم سخن خواهيم گفت نه در فصل اول نه در فصل دوم فصل اول منطقه ممنوعه است فصل دوم منطقه ممنوعه است كه كسي به آنجا راه ندارد فصل اول هويت مطلقه ذات اقدس الهي است كه كسي به مقام ذات راه ندارد نه مهمان او ميشود نه او مهمان كسي است. فصل دوم كه اكتناه صفات ذاتي است كه عين ذات است آنجا هم نه مهمان كسي ميشود نه كسي مهمان او ميشود فصل سوم مقام وجه الله است و فيض الله است كه تمام بحثهاي عرفاني در همين فصل سوم است؛ فيض خدا، رحمت مطلقه خدا، وجه الله و امثال ذلك.
صفحات: 1· 2
سعادت شما با حسین(ع) است!
از جمله آمده است که روزی پیامبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) سجدهی نماز را بر خلاف معمول طولانی کرد. بعد از نماز مردم علّت طولانی شدن سجده را از رسول خدا (صلّی الله علیه و آله و سلّم) جویا شدند و پرسیدند: “آیا از طرف پروردگار وحی نازل شده بود یا دستوری رسیده بود؟” پیامبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) فرمود: “خیر، فرزندم حسین (علیه السّلام) بر پشتم سوار بود. دوست نداشتم او را پایین بیاورم. صبر کردم تا او به میل خود فرود آید".این نمونهای از رفتارهای سراسر لطف و مهربانی بهترین بندهی خدا در بهترین حالات بندگی، با حسین (علیه السّلام) است.
اصحاب، بارها رسول خدا (صلّی الله علیه و آله و سلّم) را دیده بودند که با کودکان خود، حسن (علیه السّلام) و حسین (علیه السّلام)، مشغول بازی است و حتّی گاهی آنها را بر دوش خود سوار میکند.پیامبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) بارها لبهای حسین (علیه السّلام) را میبوسیدو یا میفرمود: “حسین از من است و من از اویم. خداوند دوست بدارد کسی را که او را دوست میدارد” و باز از ایشان نقل شده که فرمودند: “حسن و حسین دو گل خوشبوی من از این دنیا هستند."
صفحات: 1· 2
پیام امام خمینی(ره) به مناسبت روز پاسدار
بسم الله الرحمن الرحیم
«روز مبارک سوم شعبان المعظم را که روز طلیعه پاسدار و پاسداری از مکتب مترقی اسلام است، به عموم هم میهنان و به خصوص پاسداران انقلاب اسلامی تبریک عرض میکنم و به حق باید این روز معظم را روز پاسدار بنامیم. روز ولادت باسعادت بزرگ پاسدار قرآن کریم و اسلام عزیز است، پاسداری که هر چه داشت در راه هدف اهدا کرد و اسلام عزیز را از پرتگاه انحراف رژیم طاغوت بنیامیه نجات داد… اگر فداکاری پاسداران عظیم الشأن اسلام و شهادت جوانمردانه پاسداران و اصحاب فداکار او نبود اسلام در خفقان رژیم بنیامیه و رژیم ظالمانه آن وارونه میشد و زحمات نبی اکرم(ص) و اصحاب فداکارش به هدر میرفت».
چرا به امام حسین(ع) ثارالله می گویند
لقب «ثارالله» تنها برای دو امام معصوم، امام علی (ع) و امام حسین (ع) وارد شده است که در زیارت امام حسین (ع) می خوانیم: «السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا ثَارَ اللَّهِ وَ ابْنَ ثَارِهِ»؛سلام بر تو اى خون خدا و فرزند خون خدا.
در مورد معنای ثار الله دو احتمال وجود دارد: اول؛ به معنای خونخواهی: درکتب لغت واژه «الثار» را به معنای «الطلب بالدم؛ یعنی خونخواهی» معنا کرده اند. بر این اساس؛ «ثارالله» یعنی کسی که ولی دم و خونخواه او خدا است.
لازم است بدانیم که ندای خونخواهی حسین (ع)؛ یعنی شعار «یا لثارات الحسین»، شعار قیام توابین و نیز قیام مختار، بوده است، و همچنین شعار فرشتگانی است که کنار قبر او تا ظهور امام زمان (عج) می مانند، و نیز شعار حضرت مهدی (عج) در هنگام قیام و شعار یاوران شهادت طلب او است.
معنایی که از واژه «ثارالله» بیان گردید، مورد پذیرش گروه زیادی از دانشمندان اسلامی قرار گرفته است؛ بر طبق این معنا «ثاراللَّه» یعنى اى کسى که خونبهاى تو متعلق به خدا است و او خون بهاى تو را می گیرد؛ زیرا تو متعلق به یک خانواده نیستى که خونبهاى تو را رئیس خانواده بگیرد، و نیز متعلق به یک قبیله نیستى که خون بهاى ترا رئیس قبیله بگیرد، تو متعلق به جهان بشریت هستی، تو متعلق به عالم هستى و ذات پاک خدایى، بنا بر این خونبهاى تو را او باید بگیرد، و همچنین تو فرزند على بن ابى طالب هستى که شهید راه خدا بود و خونبهاى او را نیز خدا باید بگیرد.
صفحات: 1· 2
اعیاد مبارک
حسین سلطان عشق،عباس ساقي عشق،زينب شاهد عشق و سجاد راوي عشق.
کاروان عشق در راه است و خود “عشق” نيمه شعبان خواهد آمد…
اعياد شعبانيه مبارک
نظرات ولادت
مشهور آنست كه ولادت آن حضرت در مدينه در سيم ماه شعبان بوده، و شيخ طوسی ره روايت كرده كه بيرون آمد توقيع شريف به سوی قاسم بن علاء همدانی وكيل امام حسن عسگری عليه السلام كه مولای ما حضرت حسين عليه السلام در روز پنجشنبه سيم ماه شعبان متولد شده پس آنروز را روزهدار و اين دعا را بخوان:
اَلّلهُمَّ اِنّي اَسْئَلُكَ بِحَقِ الْمَوْلُودِ في هذَا الَْيَوْم الخ.
و ابن شهر آشوب (ره) ذكر كرده كه ولادت آن حضرت بعد از ده ماه و بيست روز از ولادت برادرش امام حسن عليه السلام بوده و آن روز سه شنبه يا پنجشنبه پنجم ماه شعبان سال چهارم از هجرت بوده، و فرموده روايت شده كه مابين آن حضرت و برادرش فاصله نبوده، مگر به قدر مدت حمل و مدت حمل و شش ماه بوده است.
و سيد بن طاوس و شيخ ابن نما و شيخ مفيد در ارشاد نيز ولادت آن حضرت را در پنجم شعبان ذكر فرمودهاند ، و شيخ مفيد در مقنعه و شيخ در تهذيب و شهيد در دروس آخر ماه ربيع الاول ذكر فرمودهاند ، و به اين قول درست میشود روايت كافی از حضرت صادق عليه السلام كه مابين حسن و حسين عليهماالسلام طهری فاصله شده و مابين ميلاد آن دو بزرگوار شش ماه و ده روز واقع شده و الله العالم.
صفحات: 1· 2
میلاد مبارک
دوازده هدایت یافته از ما میباشند که اولین آنها امیر المومنین علی بن ابیطالب
و آخرین آنها نهمین فرزند من است که به حق قیام خواهد نمود.
امام حسین(ع) - کمال الدین۳۱۷
قله كمال انسان در مناجات شعبانیه آمده است
یكی از اعمالی كه در ماه شعبان توصیه شده است، قرائت مناجات شعبانیه میباشد كه مورد تأكید ویژه بزرگان ما از جمله حضرت امام(ره) بوده است. قبل از ورود به بحث مناجات شعبانیه، درباره ماهیت و فلسفه دعا توضیح دهید.
ماهیت دعا و نجوا در درگاه الهی همان اظهار خضوع و كوچكی است. البته یك خضوع تكوینی وجود دارد كه ما چه بفهمیم و چه نفهمیم، چه قبول داشته باشیم چه نداشته باشیم همه موجودات به تعبیر قرآن كریم بنده خداوند متعال هستند و در آیات متعددی تسبیح موجودات مطرح شده است. اما انسان واجد مرتبهای از خضوع و خشوع در برابر حقتعالی است كه موجودات دیگر فاقد آن هستند. حتی ملائكه به خداوند متعال اظهار داشتند ما تسبیحگر و تقدیسكننده تو هستیم پس سرّ خلقت انسان چیست؟ حقتعالی فرمود: «إِنِّی أَعْلَمُ ما لا تَعْلَمُونَ»1 یعنی من چیزی از این انسان میدانم كه شما نمیدانید. به نظر بنده آن چیز همان خضوع آگاهانه است. همچنین خدای متعال در قرآن میفرماید اگر دعای شما نباشد خدا به شما اعتنایی ندارد.
دعا در دو قالب ظهور پیدا میكند؛ یكی قالب لفظ، دوم قالب توجه كه اصل دعا هم همین توجه است. كمال انسان این است كه بداند در روابط وجودی و در شئون گوناگون با چه حقیقتی مستقلاً مرتبط است. حقیقت دعا این است و الا معنایش این نیست كه حالا همواره انسان كتاب دعا باز بكند. اینكه در روایات آمده حضرت ابراهیم بسیار دعا كننده بود،به این معنا نیست كه همیشه كارهایش را رها میكرد و دعا میخواند،دعاهایی هم كه وارد شده برای رسیدن به حقیقت دعاست لذا ملاحظه میكنیم كه از ناحیه ائمه(ع) دعاهای متعددی آمده، هركدام هم یك زبانی دارد و برای شرایط خاص، چون انسان حالات مختلف دارد و هر كدام از اینها جایگاه خودش را دارد.
صفحات: 1· 2
بخوان به نام خداوند
در مبارک ترین و فرخنده ترین روزی که بر زمین و زمان و عرش و فرش گذشته است نیکوترین و بهترین خلق خدا سینه اش وسعت دریا گرفت و مأمن وحی سرمد الهی شد. فرشته وحی از جانب خالق هستی و حکیم مطلق آفرینش آن که رحمان و رحیم است و مثل و مانند وهمتا ندارد، با دست پُر سوی احمد آمد و در غار حرا بر مصطفی (ص) سلام خدایش را رساند و امر پروردگارش را چنین ابلاغ کرد: که ای پیامبر ما بخوان!
بخوان به نام خداوند؛ خداوند عظیم الشان و بلند مرتبه که خلق کرد … و در آن هنگامه نه تنها وجود محمد (ص) بلکه آفرینش سراسر به وحی پاک الهی شکفت ؛ و محمد امین (ص) آن روز از جانب حضرت رب العالمین علمدار نور و روشنایی شد تا بر ظلمت و تاریکی بتازد و هرآنچه شرک و خرافه و کژی و نابایستگی است را به نور کلام الهی بتاراند.
در آن هنگامه زمین و آسمان شکفت از باز شدن دوباره زیباترین پنجره های آسمانی و عرشی به روی هستی. خداوند عالم از سر لطف و با حکمت اَتَمِّ خود اراده فرمود پرچم هدایت مخلوق از جانب «ربِّ ودود» به دست محمد امین (ص) سپرده شود؛ او که حنیف بود و خدا پرست، او که امین بود و درست کردار، خوش خلق و خوش گفتار، از سیمایش نور الهی می تابید، کلامش عطرآسمان داشت؛ او که مدرسه نرفته و خط ننوشته بود اما به غمزه مسئله آموز صد مدرس بود و هست و خواهد بود محمد(ص) آمد و از سوی خداوند مامور شد تا بگوید: ای مردمان همه عالم!
صفحات: 1· 2
عید مبارک
نور عترت آمد از آیینه ام
کیست در غار حرای سینه ام
رگ رگم پیغام احمد می دهد
سینه ام بوی محمد می دهد
عید مبعث مبارک
بخشى از اخلاق ، صفات و كرامات امام هفتم
ابن طلحه مى گويد وى امامى (( جليل القدر، عظيم الشاءن و كثير التهجد )) بود. كسى كه در راه اجتهاد كوشا بود و كراماتى از او مشاهده شده و به عبادت مشهور و بر طاعات مواظب بود و شب را به سجده و قيام ، و روز را به صدقه و صيام ، سپرى مى كرد.
و به دليل حلم زياد و گذشت فراوانش از تجاوزگران ، به آن جناب كاظم گفته اند در برابر كسى بدى كرده بود، نيكى مى كرد و بر آن كه جسارت ورزيده بود عفو و اغماض مى نمود. به خاطر عبادتهاى بسيارى وى را عبد صالح مى خواندند و در عراق به خاطر آنكه حاجت متوسلان به خداى تعالى را بر مى آورد، به باب الحوائج مشهور مى باشد، كراماتش باعث حيرت خردمندان گرديد از آن رو كه وى در پيشگاه خدا پايدار و استوار بوده است .
ابن طلحه مى گويد: وى چندين لقب دارد كه مشهورترين آنها، كاظم است . و از جمله آنها صابر، صالح و امين مى باشد. و امّا مناقب آن حضرت فراوان است و اگر هيچ يك از آنها نبود جز عنايت پروردگار به وى ، همين يك منقبت او را بس بود.
صفحات: 1· 2
پدرانههای بنیانگذار مهربان انقلاب اسلامی
با وجود اینکه امام خمینی(ره) بزرگترین انقلاب قرن بیستم را رقم زد و سیطره طاغوت را فرو پاشید و غرب و شرق را به زانو درآورد، اما از چنان قلب رئوفی برخوردار بود که با وجود مشغله فراوان هرگز از توجه به کودکان و همبازیشدن با آنها غافل نمیشد.
خانم طباطبایی (همسر سید احمد آقا) درباره رفتار امام با بچهها و بازیکردن ایشان با نوهاش علی چنین میگوید:
علی کوچک بود، گاهی کارهایی میکرد که اصلاً مناسب نبود، حتی ممکن بود برای آقا ایجاد ناراحتی کند، ولی آقا با کمال خوشحالی و خنده میگفتند: مسألهای نیست، بچه را آزاد بگذارید، چون آقا تمام شبانهروز را در خانه بودند و علی هم در کنار ایشان بود، لذا آقا با علی مأنوس بودند و علی هم به آقا انس گرفته بود.
یک بار من پیش آقا رفتم و دیدم علی در کنار ایشان نشسته است و از آقا تقاضای ساعتشان را دارد، ایشان فرمودند: پدر جان! آخر ساعت زنجیرش میخورد به چشمت و اذیت میشوی! علی گفت: خوب عینکتان را بدهید.
صفحات: 1· 2
السلام علیک یا موسی بن جعفر الکاظم
دوران امامت
از مشکلات روزهای نخستین امامت موسی بن جعفر علیه السلام، ادّعای امامت دروغین برادر بزرگتر حضرت، عبدالله افطح ،بود که گروهی را به دنبال خود کشید و فرقه “فطحیه” به همین ترتیب شکل گرفت. هر چند با برخورد روشنگرانهی امام، عبدالله با شکست روبرو گردید.
دوران سی و پنج ساله امامت موسی بن جعفر مصادف بود با اوج قدرت حکومت بنی عباس و همزمان با چهار تن از حاکمان عیّاش و خونآشام عباسی بهنامهای منصور دوانیقی ، مهدی عباسی ، هادی عباسی و هارون الرشید که حضرت نیز به فراخور شرایط زمانیِ حساسِ هر یک، وظیفه سنگین امامت و هدایت امّت را به بهترین شکل ممکن به دوش کشید، و اگر چه با حوادث سهمگین و خونینی همچون واقعه فخ و شهادت مظلومانه گروهی از آل علی علیه السلام روبرو گردید، ولی لحظهای از وظیفه خطیر خود کوتاهی ننمود و تلاش مستمر خویش را عمدتا در محورهای زیر متمرکز ساخت:
اول - تبلیغ دین خداوند و گسترش فرهنگ اسلام، تبیین و تشریح معارف و احکام الهی در قالب احادیث بلند و کوتاه و پاسخ به سوالات شفاهی و کتبی و. . .
صفحات: 1· 2
تأثیر عجیب دعای امداوود بر سرنوشت
اعمال ام داوود حکایتی جالب و بسیار آموزنده از تأثیر شگفتانگیز دعا بر مقدرات انسانی دارد؛ ایام زندگانی امام جعفر صادق (ع) مقارن با حکمرانی یکی از حکام ستمگر عباسی به نام منصور بود. وی دستور به زندانی کردن فردی بیگناه به نام داوود داده بود و تصمیم به قتل وی داشت، مادر داوود که از همه جا مستأصل شده بود به امام جعفر صادق (ع) ارتجاع برد و از ایشان راه چاره طلب کرد.
امام به مادر داوود دستور داد تا روزهای 13، 14 و 15 رجب را روزه بگیرد و در روز سوم مشغول به خواندن سورههای مشخصی از قرآن بشود و بعد از اتمام آن دعایی را که امام به وی آموخته بود قرائت کند و پس از آن منتظر فرج در کار پسرش شود.
مادر داوود با انجام دادن این دستور موفق شد که پسر خود را از مرگ و زندان نجات دهد؛ پس از آن سال شیعیانی که در زندگی خود دارای حاجت و خواستهای بزرگ هستند این سه روز را روزه میگیرند و با غسل روز پانزدهم و خواندن سورههای مشخص شده از قرآن از سوی معصوم و دعای منقول از امام ششم برای برطرف شدن مشکل خود دعا میکنند.
آنان که قادر به انجام اعمال نیستند قلب خود را متوجه کنند
هر چند که انجام اعمال ام داوود و روزه این سه روز برای برخی به علت شرایط جسمانی و محیطی نامقدور است، اما این نکته را از یاد نبریم که شرافت و فضیلت این ایام فرصتی مناسب برای مغفرت از خداوند و کسب توشه اخروی است.
گاه شرایط محیطی این فرصت را سلب میکنند که با فراغت بال به انجام امور عبادی بپردازیم، اما متوجه کردن دلها به سوی معبود هستی و اظهار عجز کردن در مقابل وی بی شک برای ما توفیقات و هدایایی ارزشمندی به ارمغان خواهد آورد؛ در همین راستا میتوان با سلامی کوتاه به محضر اباعبدالله حسین (ع) از بسیاری از این فیوضات و هدایای معنوی خود را بهره مند کنیم.
السلام علی قلب زینب الصبور
تا قلم لب بر مرکب می زند
بوسه بر جاپای زینب می زند
می گذارد سر به دریای جنون
می نگارد نقشی از دریای خون
می کشد آه از نهادی سوخته
وز ضمیر خیمه ای افروخته
کربلا می مرد اگر زینب نبود
شیعه می پژمرد اگر زینب نبود
علت وفات حضرت زینب(س) چه بوده است؟
زینب(س) بانویی که نه تنها در زنان، بلکه در مردان عالم، کمتر نظیرش را میتوان دید. توانا بانویی که عالیترین نمونهای از شهامت و دلیری، دانش و بینش، کفایت و خردمندی، قدرت روحی و تشخیص موقعیت بوده وهر وظیفهای از وظایف گوناگون اجتماعی را که به عهده گرفت، به خوبی انجام داد.
در تاریخ وفات حضرت زینب کبری(س) سومین فرزند امیرمومنان حضرت علی(ع) اختلاف نظر وجود دارد، اما مشهور این است که آن حضرت در ۱۵ رجب سال ۶۲ هجری روز یکشنبه وفات کرده است.
یکی از سوالاتی که در ارتباط با آن بانوی بزرگوار و بی مثال مطرح میشود که البته محققان و پژوهشگران تاریخی به آن پاسخ دادهاند درباره چگونگی وفات ایشان است.
باید گفت: براساس برخی از نوشتهها آن حضرت مریض شد و به طور طبیعی وفات کرد۱″ و این احتمال طبیعیتر به نظر میرسد چون آن حضرت آن همه سختی و مصیبت دید و در سایه آنها بیمار شد.
براساس برخی از احتمالات حضرت زینب کبری توسط عوامل یزید مسموم شد و به شهادت رسید که این احتمال هم دور نیست چون حضرت زینب همه وقایع کربلا را دیده و وجود او یادآور مصائب کربلا و یادآور فجایع حکومت یزید است و یزید نمیتواند او را تحمل کند. البته دشمن در انجام این کارها سند به دست کسی نمیدهد و در خفا و پنهانی دست به این اعمال میزنند۲″.
صفحات: 1· 2
سفر،هجرت،خود
چند سال اخیر اقبال جوانان و مردم به سفر معنوی اعتکاف زیاد شده. سال های گذشته توی مراحل ثبت نام،برگزاری و پایان این مراسم باشکوه شاهد شور و حضور چشمگیر جوانانی بودیم که روز ثبت نام ساعت ها قبل از نماز صبح توی صف نام نویسی بودند. در طی روزهای اعتکاف هم جوانان سفید پوشی را می دیدی که صدای مناجات های شبانه شون فرشته ها را مسحور خود می کرد. نماز وداع شون با اشک های فراق همراه می شد و با کوله باری از معنویات توی شهر غفلت زده و تاریک گم می شدند.
بخش عمده ای از افراد شرکت کننده معتقدند اعتکاف فرصت بسیار خوبیه برای جوانان که چند روزی از درس و مدرسه ، دوست و خانواده،کار و جامعه هجرت کنند و سفری به درون خود داشته باشند. کمی تامل کنند و به خود بپردازند. در این برنامه کمتر از امور دنیوی و خواسته های مادی سخن گفته می شد. چنین پتانسیلی باید مورد توجه متولیان دینی ما قرار بگیرد و از آن به عنوان نقطه شروعی استفاده شود که جوانان به برکت حضرت امیر و اهل بیت علیهم السلام رویش معنویت و معرفت را تجربه کنند و تداوم بخشند. اما متاسفانه بازهم گاهی بی تدبیری هایی در این میان دیده میشه. سال گذشته توی یکی از این مساجد شهر ما خطیب مراسم اعتکاف داد سخن می داد از اهمیت اعتکاف و معجزاتی از شفا گرفتن فلان معتکف،حل شدن مشکل مسکن و ازدواج و معیشت فلان و فلان….. درسته که سامان یافتن معیشت مردم بسیار اهمیت دارد ولی حیف نیست فضایی که به خودی خود بستری مناسب است برای آغاز خودسازی به خواستن امور مادی تنزل پیدا کند.
سرمایه صبر،پشتوانه تقوا،ثروت قناعت، تکنیک توکل، تواضع ، ایثار و……. چقدر تحول آفرین خواهد بود؟ و چگونه حاصل میشه؟
دوستان توی سفر معنوی تون ما را از دعا محروم نکنید.
علی آمد..
امشب در آسمان غوغاست و فرشتگان بین زمین و آسمان در رفت و آمد و فضا، آغشته به عطر بهشتی ، گلهای سرخ محمدی .
امشب زمین به آسمان چسبیده ، یکی شده ، همه جا غرق نور و صفاست و مرکز نورازعرش به کعبه آمده و این خانه مرکز ارتعاش نور الهی شده و ملائک نیز به دور کعبه در حال طواف .
و ناگهان انفجار نور، زمین و زمان و آسمان را در بر میگیرد و صدای هلهله ی شادی فرشتگان و ملائک همه جا طنین می افکند، آری صدا، صدای کودکیست که از درون کعبه بگوش میرسد و آبشار نورازآسمان بطرف زمین خط سبز رحمت میکشد و بعد علی می آید تا رحمت بیاید.
علی می آیدتا عدالت بیاید تاحوض کوثر فوران کند و می آید تا ختده برلبان محمد(ص) شکوفا شود.
و اینگونه علی آمد ، از اعلی آمد تا آب زلال و پاک الهی برکویر تشنه عدالت، برزمین بارور شود.
و علی آمد تا مرکز ثقل شود، مرکز ثقل یازده پاک مرد سبز علوی ، سرخ محمدی تا قیام قیامت .
وعل آمد تا هر بت و بتخانه ای ویران شوند و شیاطین جن و انس شرمنده از جسارت .
و علی آمد تا سرچشمه هدایت ، ولایت ، سعادت انسان در زمین شکل بگیرد، جاری شود.
و علی آمد تا عدالت بیاید ، مهر، محبت بیاید و مظلومان تاریخ جان بگویند، جان بگیرند.
و امشب ملائک آسمان پر به وجود علی اعلی میسایند .
و امشب تنها شبی است که اشک یتیمان و مظلومان تاریخ، اشک شور وشوق و عشق است .
پیامبر کجا معتکف می شد؟
استوانه سرير در سوي شرقي ستون توبه قرار دارد و نخستين ستون از سوي قبله و پيوسته به ديواره غربي حجره پيامبر(صلي الله عليه و اله) است. ناميده شدن اين ستون به سرير (تخت) از آن رو است که پيامبر(صلي الله عليه و اله) در روزهاي اعتکاف، تختخواب يا بستر خود را که از برگ و چوب نخل يا حصير بود، کنار آن جاي ميداد و به اعتکاف ميپرداخت و هنگام استراحت بر آن ميآرميد.
اعتکاف؛ شرایطی خاص برای خدایابی
…وَعَهِدْنَا إِلَى إِبْرَاهِيمَ وَإِسْمَاعِيلَ أَن طَهِّرَا بَيْتِيَ ِلطَّائِفِينَ وَالْعَاكِفِينَ وَالرُّكَّعِ السُّجُودِ. [ [1]
… و نیز به ابراهيم و اسماعيل فرمان داديم و با آنها عهد بستیم كه خانة مرا براى طوافكنندگان و معتكفان و ركوع و سجودكنندگان پاكيزه و آماده كنند.[2]
مسلّم در اعتکاف برای معتکف زمینة ظهور برکاتی خاص فراهم میگردد. از خدا میخواهیم به حق آن امام بزرگی که برکت وجود مقدسش را در این روزها به بشریت مرحمت فرموده، برکات خاص خود را برای معتکفین مقرر و مستدام بدارد.
روایات صادرشده از معصوم خبر از آن دارد که اعتکاف برکات زیادی برای معتکف به همراه دارد و لذا باید سعی کنیم طوری آداب و ادب اعتکاف را انجام دهیم که نهایت بهرههای مورد نظر را ببریم. در روایت از رسول خدا(ص) داریم: «مَنِ اعْتَکَفَ ایماناً وَ احْتِساباً عُفِوَ لَهُ ما تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبه»؛[3] هرکس برای خدا و با ایمان کامل معتکف شود، گناهان گذشتة او بخشیده میشود.
باز در روایت از آن حضرت داریم: «اَلْمُعْتَکِفُ یَعْکُفُ الذُّنُوبَ وَ یَجْرِی لَهُ مِنَ الْأجْر، کَآجْرِ عامِلِ الْحَسَناتِ کُلَّها»؛[4] معتکف از گناهان باز میایستد و بدین وسیله اجری مانند اجر کسی که همة نیکیها را انجام میدهد، خواهد داشت.
صفحات: 1· 2
دوازده قطره از دریای فضایل جوادالائمّه علیهم السلام
(1)
ابن قیاما نامه ای کنایه آمیز به امام رضا(ع) نوشته بود. گفته بود: تو چه امامی هستی که فرزند نداری؟
حضرت با ناراحتی جواب داده بود: « تو از کجا می دانی که من فرزندی نخواهم داشت. به خدا شب و روز نمی گذرد جز این که خداوند به من پسری عنایت خواهد کرد که به سبب او میان حق و باطل را جدایی می دهد»1
(2)
وقتی امام جواد(ع) به دنیا آمد، امام رضا(ع) فرمود: «حق تعالی فرزندی به من عطا کرد که هم چون موسی بن عمران دریاها را می شکافد و مثل عیسی بن مریم خداوند مادرش را مقدس گردانیده و او طاهر و مطهر آفریده شده» آن وقت مرثیه فرزندش را خواند و گفت: «این کودک به جور و ستم کشته خواهد شد و اهل آسمان ها برایش گریه خواهند کرد، خدای متعال بر دشمن و قاتل او غضب خواهد کرد؛ آنها بعد از قتل او بهره ای از زندگی نخواهند برد و به زودی به عذاب الهی واصل خواهند شد.»
آن شب که امام جواد(ع) به دنیا آمد، امام رضا(ع) تا صبح در گهواره با او سخن می گفت…
مشهور است که رنگ صورت آن حضرت گندم گون بود. قد بلندی داشت و نقش روی انگشترش «نعم القادرالله» بود.2
صفحات: 1· 2
شب آرزوها
لیلة الرغائب آمد تا دلهای مجذوب را از لابلای همه دلمشغولیها و هیاهوی دنیا به میهمانی خدا ببرد.
شبی که خودخواهی در امواج بلند خداگرایی محو میشود، دستهایت را به سوی آسمان بلند کن و آرزوهایت را یکجا رها کن.در این شب آرزوها، همه آرزوهایم را هر چقدر هم کوچک و حقیر باشد با تو میگویم؛ با تو که مرا به سخره نمیگیری به خاطر آرزوهای کودکانهام.
امشب دلم پر میکشد. از یادم نبر و مرا به آرزوهایم برسان تا ایمان و عشقم به تو روزافزون شود.
امشب میشود کولهبار دنیا را هر قدر هم سنگین باشد از شانههایت پائین بکشی و دل کوچکت را به بیکران آسمان گره بزنی و طبق طبق آرزو و دعا را رها کنی.
امشب اگر عاشق شوی، پیاده هم میشود تمام مسیر را بیهیچ سخنی از رنج و کم طاقتی طی کنی.
امشب یکی از شبهای چهارگانهای است که درباره احیا و شبزندهداری آن سفارشهای فراوانی شده است.
بیائید شب آرزوها را تا به صبح اجابتش بیدار بمانیم و برای هم دعا کنیم.
صفحات: 1· 2
آخر ای مرد، غریبی هم حدی دارد!
از همین فضای مجازی بر حضرت سلام می کنیم:
السَّلاَمُ عَلَیْکَ یَا مَوْلاَیَ یَا أَبَا مُحَمَّدٍ الْحَسَنَ بْنَ عَلِیٍّ الْهَادِیَ الْمُهْتَدِیَ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ
السَّلاَمُ عَلَیْکَ یَا وَلِیَّ اللَّهِ وَ ابْنَ أَوْلِیَائِهِ السَّلاَمُ عَلَیْکَ یَا حُجَّةَ اللَّهِ وَ ابْنَ حُجَجِهِ
السَّلاَمُ عَلَیْکَ یَا صَفِیَّ اللَّهِ وَ ابْنَ أَصْفِیَائِهِ السَّلاَمُ عَلَیْکَ یَا خَلِیفَةَ اللَّهِ وَ ابْنَ خُلَفَائِهِ وَ أَبَا خَلِیفَتِهِ
السَّلاَمُ عَلَیْکَ یَا ابْنَ خَاتَمِ النَّبِیِّینَ السَّلاَمُ عَلَیْکَ یَا ابْنَ سَیِّدِ الْوَصِیِّینَ
السَّلاَمُ عَلَیْکَ یَا ابْنَ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ السَّلاَمُ عَلَیْکَ یَا ابْنَ سَیِّدَةِ نِسَاءِ الْعَالَمِینَ
السَّلاَمُ عَلَیْکَ یَا ابْنَ الْأَئِمَّةِ الْهَادِینَ السَّلاَمُ عَلَیْکَ یَا ابْنَ الْأَوْصِیَاءِ الرَّاشِدِینَ
روح بلند به ملکوت اعلی پیوست.
انا لله و انا الیه راجعون
همزمان با سالروز شهادت امام هادی(ع) روح بلند مرجع عالیقدر شیعیان، حضرت آیت الله سید عزالدین حسینی زنجانی به ملکوت اعلی پیوست.
این مصیبت عظمی را خدمت امام زمان(عج) و مقام معظم رهبری و حضرت آیت الله سید محمد حسینی فرزند بزرگوار ایشان و مراجع عظام و علمای اعلام و عموم همشهریان عزیز تسلیت عرض نموده و از خداوند متعال علو درجات برای آن حضرت و اجر جزیل و صبر جمیل برای بازماندگان ایشان مسئلت داریم.
گذری بر زندگانی آیت الله العظمی عزالدین زنجانی
حضرت آیت الله علّامه حاج سید عزالدین حسینی زنجانی در سال 1300 ه-ش در زنجان در بیت علم و فقاهت متولد شده و در تحت تربیت والد بزرگوار حضرت آیت الله آقا میرزا محمود حسینی قدس سره مدارج علمی خودشان را طی کرده اند.
معظم له دوران دبستان را از کلاس چهار آغاز می کنند، و این بنا به پیشنهاد مدیر دبستان سعادت آقای مقتدی صارمی بر اساس امتحانی که از ایشان می گیرند انجام می شود و دوران زبان فرانسه را بوسیله استاد میرزا مهدی خان وزیری فرا می گیرند.
حوزه علمیه زنجان
قبل از تشکیل حوزه علمیه قم بوسیله حضرت آیت الله العظمی حائری قدس سره، حوزه های بلاد ایران فعال بوده، بویژه حوزه علمیه زنجان در منطقه از موقعیت ویژه ای برخوردار بوده است، و بزرگانی در آن حوزه تربیت یافته اند. می توان از این برجستگان آیت الله سید یونس اردبیلی قدس سره و مرحوم آیت الله فاضل لنکرانی(پدر آیت الله فاضل لنکرانی دام ظله) و مرحوم آیت الله سید ابوالحسن رفیعی قزوینی را نام برد که هر کدام از این بزرگان در فقه و اصول و فلسفه از حوزه زنجان استفاده کرده اند.
بسم رب الهادی
این ایام ایامی ست که می خوانیم:
«اللهم فاهدنی هدی المهتدین»
میبایست مثل طفل گنه کار بگوییم:
يَا أَبَانَا اسْتَغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا إِنَّا كُنَّا خَاطِئِينَ
بایدهدایت شویم،باید به راه ره یافتگان بپیوندیم
راه کسانی که نقوی شدند…
خدایا به حق رجب المرجب به حق حضرت هادی
این ماه را ماه سعادت مسلمانان قرار ده
دعای ماه رجب و تفسیر آن
بسم الله الرحمن الرحیم
در این ماه «یا من ارجوه لکل خیر» یعنی وقتی به ماه رجب می رسی ، شما از لحظه شروع ماه رجب دیگه توقعت از خداوند تبارک و تعالی فقط و فقط خیر است .
«و امن سخطه عند کل شر» و ایمن هم به شما می ده.
چند نکته در اینجا داریم :
1- چه کسانی در این ماه امیدوار باشند؟
2- «و امن سخطه» یعنی چی ؟ یعنی در این ماه خداوند تبارک و تعالی بساط سخط - بساط عصبانی شدن- رو کلاً تعطیل می کند
چه قدر فرصت عجبیست . بعضی وقتها بعضی فرصتهایی که در ماه رجب هست ، من دقت کردم در خیلی از شب های مهم سال هم نیست.
«یا من یعطی الکثیر بالقلیل» . خداوند تبارک و تعالی همیشه این طوریه یعنی شما کاه که می برید ، کوه بجاش می ده . این خدا خدایست که وقتی خیلی کم می بری ، خیلی زیاد عکس العمل نشون می ده. تا جایی که بعضی وقت ها احساس می کنیم که با منه !!
«یا من یعطی من سئله» در این ماه خداوند تبارک و تعالی هر کس که صداش بزنه ، جواب می ده.
«یا من یعطی من لم یسئله » اگه یه وقتی شما توی ماه رجب بدونی ماه رجبه ، بدونی با ماه های دیگه فرق می کنه ، اما یادت بره دعا کنی ، خداوند تبارک و تعالی یه چیزی توی ماه بهت می ده.
«و من لم یعرفه» دامنه رو باز می کنه ؛ حتی کسانی که خدا را نمی شناسند ، در ماه رجب یه بهره ای می برند.
پس سه طبقه شد :
1- «من لم یعرفه» کسانی که خدا را نمی شناسند ، اینها طبقه ای هستند که از رحمت عمومی ماه رجب بهره می بردند.
2- «من لم یسئله» کسانی که از طبقه خصوصی ماه رجب هم بهره می بردند . می دونه ماه رجبه ولی حواسش نبوده و صدا نزده
3- «من سئله» خاص الخاص هستند. کسانی هستند که چون خدا رو در ماه رجب صدا می زنند ، این صدا زدنشون باعث میشه خداوند بهشون خاص نگاه کنه . یکی از برترین صداهاش هم در این شعر اومده :
صفحات: 1· 2
میلاد نور مبارک
امام صادق علیه السلام گوید: پدرم بسیار ذکر خدا مى گفت : من بااو راه مى رفتم و او همواره ذکر خدا مى گفت ، با او طعام مى خوردم و ذکر خدا مى گفت ، با مردم صحبت مى کرد و سخن بادیگران او از ذکر خدا باز نمى داشت و من مى دیدم که زبانش همواره ذکر لااله الااللّه مى گوید.
همواره صبح ما را جمع مى کرد و دستور مى داد ذکر خدا مى گوئیم تا خورشید طلوع کند هر یک از ما مى توانست قرائت قرآن کند مى فرمود: قرائت قرآن کنیم و هر کس نمى توانست قرآن بخواند مى فرمود: ذکر خدا گوئیم.
بحارالانوار، ج 46، ص 298.
مظلومیتی دوباره...
سوره کهف؛ 103 و 104
چشمان اندوهناک زمان، همیشه شاهد مظلومیت امیرالمؤمنین، علی بن ابیطالب سلام الله علیهما و شیعیان و محبانشان بوده است. این روزها، برگ دیگری از مظلومیت یاران حضرت امیر سلام الله علیه ورق میخورد و محبان آن حضرت، صدای صیقل شمشیرهای کافران که به دشمنی قرآن و عترت، از رو بسته شدهاند را، از شام میشنوند و چقدر این صدا نزدیکتر شده است…
ای حجر! چه کردی که اینک پس از گذشت هزار و سیصد و اندی سال، پیکر مطهر و خونینت، شده فداییِ علی بن ابیطالب سلام الله علیه؟ هنوز به دردهای مولایت مرهم و به اهل بیت پیامبرت، محرمی! چه دلبَری هستی برای امیرت که در آخرالزمان هم، تو را برمیگزینند تا جهاد کنی، حتی با پیکر مطهرت…
سردار لشگر علی سلام الله علیه! پیش از شهادتت مهلت خواستی تا دو رکعت نماز بخوانی؛ وضو ساختی و نمازت را اقامه کردی؛ بعد از نماز به دشمنت گفتی: «نمازی به این کوتاهی در عمرم نخوانده بودم که مبادا گمان کنید از مرگ میگریزم!» اسیرت کردند، با دست بسته شهیدت کردند مسلمانان!
و اینک دو روز پس از جسارت به آستان حجر بن عدی، مقام حضرت جعفر بن ابیطالب علیهما السلام را به آتش کشیدند مسلمانان!
صفحات: 1· 2
حجربن عدی که بود؟
“حجربن عدی” از قبیله کنده و اهل کوفه است. نوجوان بود که همراه برادرش هانی، به نمایندگی از قبیلهشان، به خدمت پیامبر رسید و مسلمان شد. مسلمانی راستین، باوفا، شبزندهدار و روزهدار بود.
حجر بن عدی در میان یاران حضرت على (علیه السلام) نمونه بود. او در مدت خلافت امیر مؤمنان (علیه السلام) در هر سه جنگ صفین، نهروان و جمل در رکاب آن حضرت شمشیر مى زد او پیش از شروع جنگ صفین، روزى پشتیبانى خود را از امیرمؤمنان (علیه السلام) چنین اعلام کرد “ما زاده جنگ و فرزندان شمشیریم مى دانیم جنگ را از کجا باید شروع کرد و چگونه از آن بهره بردارى نمود، ما با جنگ بزرگ شده و آن را آزموده زود شناخیتم، ما داراى یاران نیک، خویشاوندان و عشیره فراوان، رأى آزموده و نیروى پسندیده اى هستیم. اینک اختیار ما در دست توست، اگر به شرق یا غرب جهان بروى، در رکاب تو هستیم و هر چه دستور بدهى اطاعت مى کنیم. امیر مؤمنان (علیه السلام) از این وفادارى خوشحال شد و درباره او دعا کرد. یکى از افتخارات وى مقابله با ضحاک یکى از فرماندهان نامدار شام بود که در این نبرد پیروز شد.
حجر در جنگ صفین از طرف امیرالمؤمنین علی علیه السلام فرمانده قبیله کنده بود و در جنگ نهروان فرماندهی میسرهی لشگر امام را بر عهده داشت.
صفحات: 1· 2
فراخوان/ برای استادم...
برای استادم
شمع وجودم، روزت مبارک...
فراخوان/ این تخته اینم گچ...
به مناسبت میلاد حضرت زهرا(س) و روز مادر
مادرم..
مادر حضرت ادب
خدایا! یاد “تجسم ادب ،ماه بنی هاشم” جانشین برگزیده ی تو را به وجد می آورد! نگاه مهربان او را به سویم برگردان و نظر او را از من برمگردان!
وارد بقیع که می شوی روبروسمت راست قبور ائمه ی بقیع (علیهم السلام)و سمت چپ چسبیده به دیوار یک قبر که مزار فاطمه ی دوم امیر المومنین(علیهما السلام) است که ام البنین(علیها السلام) لقب گرفت. این قبر، سنگینی غربت یک سمت بقیع را به خود اختصاص داده است!
وارد بقیع که شدم غربت مزار حضرت ام البنین (علیها السلام)مرا سمت خود کشید برخلاف مسیر معمول زیارت، به سمت آن قبر رفتم و در نزدیکترین جای ممکن که می شد نگاهم را به مزار بدوزم، ایستادم! یکی از همان مبلغان وهابی (افغان) به سمتم آمد که :چرا ایستاده ای وخودش قبل از جواب من گفت: سندی نیست بر اینکه اینجا قبر (حضرت) ام البنین (علیها السلام)است!
و یک نفر در همان نزدیکی به او گفت : چه سندی از این بالاتر که شما اینجا ایستاده اید و می گویید که اینجا مزار مادر چهار پسر امیرالمومنین (علیهم السلام)ما نیست!؟؟
مقام عظیمی است شرف یک سمت بقیعی که لیاقت ودیعه داری جسم چهار امام (علیهم السلام) را دارد ، از آن خود کنی !
این مقام تنها زیبنده ی مادر چهارشهید کربلاست !
زيارت امّ البنين(س)
امّ البنين، كه نامش «فاطمه» دختر حِزام است، زنى رشيد، شجاع و عارف و فاضل و نجيب و با اخلاص بود كه پس از وفات حضرت زهرا(عليها السلام)، به همسرى اميرالمؤمنين على بن ابى طالب(عليه السلام)در آمد، و صاحب چهار فرزند رشيد به نامهاى عباس، عبداللّه، جعفر و عثمان شد كه هر چهار نفر در كربلا، در ركاب امام حسين(عليه السلام)جنگيدند و شربت شهادت نوشيدند. امّ البنين، براى شهداى كربلا و چهار شهيد خود در مدينه عزادارى مى كرد، و در رثايشان شعر مى سرود، و از احياگران كربلا و شهدا بود.
در زيارت امّ البنين(عليها السلام) مى گويى:
«اَلسَّلامُ عَلَيْكِ يَا زَوْجَةَ وَلِيِّ اللّهِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكِ يَا زَوْجَةَ اَمِيرِالمُؤْمِنينَ، اَلسَّلامُ عَلَيْكِ يَا اُمَّ الَبِنينَ، اَلسَّلامُ عَلَيْكِ يَا اُمَّ الْعَبّاسِ ابْنِ اَمِيرِالْمُؤْمِنِينَ عَلِيِّ بْنِ اَبِي طالِب، رَضِيَ اللّهُ تَعالى عَنْكِ، وَجَعَلَ الجَنَّةَ مَنْزِلَكِ وَمَأْويكِ، ورَحْمَةُ اللّهِ وَبَرَكاتُهُ».
ناله های ام البنین(س)
دوبـاره بـوی بقیــــع و مـدینــه می آيــــد/دوباره زمزمه غم ز ســــــــینه می آیـد
دوبـاره مـرغ دلـم ســــــر به زیـر پر بـرده/که سوز ناله به سودای چشم تر برده
نشـسته گوشــه اندوه و ناله ســـر داده/ز ســـــــوز ناله ام البنین خبـــــر داده
« منـم که سـایه نشین و جـود مـولایم /کنیز خانه غم ، خـــــــاک پای زهرایم
منم که خانه به دوش غم علی هستم/منم که همقدم محنت ولی هســتم
منم که شـاهد زخـم شکسـته ابـرویـم/انیس گریه به یاس شکستـه پهلویم
منم که در همه جا در تب حسـن بودم/منم که شاهد خون لب حسـن بودم
منم که جلوه حق را به عین می دیدم/خـدای را به جمال حسیـن می دیدم
منم که بوده دلم صبـح و شـام با زینب/منم میان همـه ، هم کـلام بـا زینـب
منم که سوگ گلستـان و باغبـان دارم/به سینـه زخــم غــم کربلائیـان دارم
منم که ظـهر عطـش را نمی برم از یـاد/چهار لاله بی سر ز من به خاک افتاد
منم که مادر عشق و امید و احساسم/فــدای یک سـر موی حســین عباسـم
این روزها نوشیدن آب نیسان را از دست ندهید
«آب شفابخش» باوری دیرین و البته با ریشه هایی دینی که آب باران اردیبهشتی را مقدس می دانستند و مایه شفا. آبی که به «آب نیسان» شناخته می شود.قدیم ترها، باران های اردیبهشتی که شروع می شد، بازار کاسه ها و کوزه ها حسابی داغ می شد و هرکس هرطور که می توانست سهمی از آب باران اردیبهشتی برای خود برمی داشت تا حاجتش براورده شود و شفا بگیرد. سنتی که ریشه در روایت های اسلامی نیز دارد.
چرا نیسان؟
در«دائره المعارف بزرگ اسلامی» جلد سوم صفحه 3097 درباره «نیسان» این طور آمده است:«ماه نیسان ماه هفتم از ماههای سریانی و ماه اول در تقویم یهودی و ماه چهارم در تقویم رومی که اکنون در بلاد عربی به جای ماه آوریل به کار میرود.
«علی اکبر دهخدا» هم در لغتنامه اش نیسان را این طور توضیح داده است:« نیسان ماه هفتم از سال سریانی میان آذار و ایاز و ماه دوم بهار است که مطابق اردیبهشت فارسی و ثور عربی و تقریبا مطابق است با آوریل فرانسوی و آن 30 روز است»
مطالعه منابع دیگر هم نشان می دهد که ماه نیسان، از 23 فروردین تقویم جلالی که تقویم جلالی ایران است و 30 روز ادامه دارد. یعنی تقریبا همان با اردیبهشت ماه تقویم خورشیدی. بنابراین باران های بهاری که همزمان با این ماه باشد به «باران نیسان» معروف شده و آب این باران ها را هم «آب نیسان» می نامند.
صفحات: 1· 2
روز زمین پاک
طرح نوشت:
حفاظت از محیط زیست جزء دستورات دین عزیزمان هست…
پس حواسمان به زمین هم باشد…
همانطور که پیامبر عزیزمان فرمودند:
نخل را نسوزانید و آن را در آب غرق نكنید. درخت بارور را قطع نكنید و زراعت را به آتش نكشید؛ زیرا شما نمیدانید، شاید در آینده به آن نیازمند شوید.
2 اردیبهشت - روز زمین پاک مبارک
روضه حضرت زهرا(س) از زبان مبارک خودشان
دیلمی میگوید: زهرا(س) ماجرای خود را به تفصیل بیان فرموده است. از جمله فرمود:
«… سپس قنفذ را با عمر بن خطاب و خالد بن ولید به خانه ما فرستادند تا پسرعمویم علی را برای بیعت زیانبار خود به سقیفه بنیساعده بیرون برند. علی که مشغول انجام وصیّت رسول خدا(ص)، درباره همسران او، تألیف قرآن و پرداخت هشتاد هزار درهم به سفارش آن حضرت بود، با آنان
بیرون نرفت.
پس هیزم زیادی در مقابل در خانه ما جمع کردند و آتش آوردند تا خانه، و ما را به آتش کشند. من پشت در ایستادم و آنان را به خدا و پدرم قسم دادم که دست از ما بردارند و ما را یاری کنند.
عمر، تازیانه را از دست قنفذ - غلام ابوبکر - گرفت و با آن به بازویم زد، چنان که تازیانه همچون بازوبند به دور بازویم حلقه زد. عمر لگدی به در کوبید و آن را به طرف من فشار داد و من که آبستن بودم، به صورت روی زمین افتادم. آتش شعله میکشید و صورتم را میگداخت. عمر چنان به صورتم سیلی زد که گوشنوارهام بر زمین افتاد و درد زایمان به سراغم آمد. پس محسن را کشته بیگناه سقط کردم. این است امّتی که میخواهد بر من نماز بخواند؟! در حالی که خدا و رسول از آنان بیزاری جستهاند. من نیز از آنان برائت میجویم».
بحار الانوار، ج 30، ص 348 - 350، به نقل از ارشاد القلوب دیلمی.
زهرا(س) به روایت تصویر
محدثه بودن حضرت زهرا
علماى عامه در كتب خود نقل كردهاند كه عبداللَّه بن عباس آيهى (و ما ارسلنا من قبلك من رسول و لا نبى) (1)را بدينگونه قرائت مىكرده است: «و ما ارسلنا من قبلك من رسول و لا نبى و لا محدث». (2)
دانشمندان شيعه و سنى همگى قائل به وجود محدث در اسلام مىباشند و معتقدند كه بعد از پيامبر اكرم يقينا بشرى محدث (الهام گيرنده و گوش فرادهنده به حديث فرشتگان) بايد وجود داشته باشد؛ انسانى كه تمام گفتار و كردارش مطابق فرامين الهى و مورد تصديق و تصويب خدائى است.
همصحبت و همراز چنين فردى، آن فرشتهاى است كه واسطهى فيض از جانب خداست و شخص محدث آنچه دستور مىگيرد با كمال فرمانپذيرى به آنها عمل مىكند.
اعتقاد ما شيعيان اين است كه ائمهى اطهار همگى محدث مىباشند. (3)
صفحات: 1· 2
طوبى!
امام باقر (ع) فرمود: از رسول خدا (ص) دربارهى آيهى شريفهى «الذين آمنوا و عملوا الصالحات طوبى لهم و حسن مآب» سؤال شد، فرمود: طوبى درختى است در بهشت كه ريشهاش در خانهى من و شاخهاش در بهشت است.
گفته شد: يا رسولاللَّه! دربارهى آن از شما قبلاً سؤال شد و شما فرموديد كه آن درختى است در بهشت كه ريشهاش در خانهى على و فاطمه و شاخهاش در بهشت مىباشد.
رسول خدا (ص) فرمود: همانا در قيامت خانهى من و خانهى على و فاطمه در يك جاست.(1)
1ـ ينابيع المودة، ص 131.